در سقوط هواپیما دیدیم که برجامی که قرار بود رفع تحریم های ایران رو بکند و ناوگان هوایی ایران بازسازی شود و آن همه هیاهو روی آن شد یک دروغ شاخدار بیش نبود
و در وقایع تلخ خیابان گلستان دیدیم دشمنی هست که قصد نابودی ایران را به سبک فتنه داعش در سوریه را دارد و می خواهد ایران سوریه دوم شود
تمام برنامه ریزی ها از قبل مشخص بود و می خواستند کلید شورش رو بزنن که موفق نشدن
یک زمانی در این کشور گروهک های مختلفی بودن که شاید بدتر از داعش ، مردم رو کشتن و شکنجه کردن و بمب گزاری کردن و در جنگ تحمیلی ستون پنجم صدام شدن
این گروهک ها فقط 17000 نفر رو مستقیم ترور کردن
وقتی یکی از این تروریست هایی که مرتکب قتل شده بود گیر می افتاد بعد از محاکمه اعدام می شد و حتی جرم کسی که مباشرت در ترور داشت اما شلیک نکرده بود متفاوت از تروریست قاتل بود
اما در سال 96 شاهد بودیم کاندیدای ریاست جمهوری به خونخواهی این تروریست ها گفت مردم از سال های اعدام و زندان خسته شدن
عده ای هورا کشیدن و این کاندیدا رأی آورد
حالا می بینم مردم خواهان مقابله جدی با این نوع رفتارها هستند رفتاری که به مراتب کوچکتر از جنایت گروهک های تروریستی دهه شصت بود
آیا واقعا باید با این قاتل ها مقابله کرد؟
آیا فردا ماجرای خونخواهی این قاتل ها در انتخابات های بعدی تکرار نخواهد شد؟
واقعا باید به رأی دیروز مردم توجه کرد و دست قاتل و جانی رو بوسید و رهایش کرد؟
یا درخواست امروز مردم توجه کرد و قاتل را گرفت با شدت با اون برخورد کرد؟
قصاص قاتلان و جانیان این جنایت شوم کمترین و کمترین مساله است. باید این قضیه ریشه یابی شود و کسانی که پشت این ماجرا هستند که البته به واسطه ی سیاست گستاخ سازی معاندین که اخیرا رواج پیدا کرده، خیلی هم آشکار میباشند باید محاکمه شوند و به اشد مجازات برسند. این دروایش داعشی پیاده نظام این آقایان گردن کلفت هستند و اگر حمایت و چراغ سبز این ذینفوذان نباشد قطعا جرات چنین وحشی گریهایی را نخواهند داشت.
تاکید میکنم اگر فقط به مجازات این عناصر وسط میدان پرداخته شود مطمئنا همین قصاص که کمترین مجازات در قبال این واقعه هست را نیز زیر سوال میبرند و تازه نظام را بدهکار هم خواهند نمود. کاش نظام با قاطعیت به ریشه های مسموم این خباثت بپردازد و حتی شاید بهتر باشد عوامل اصلی این موضوع را اعدام کنند و به عوامل میدانی غیر از قاتلین اندکی تخفیف دهند ...