مادر اي لطيف ترين گل بوستان هستي،
اي باغبان هستي من،وقت روييدنم باران مهرباني بودي كه سيرابم كند،
وقت پروريدنم آغوشي گرم كه بالنده ام
سازد وقت بيماري ام طبيبي بودي كه دردم را
مي شناسد ودرمانم مي كند وقت اندرزم حكيم
آگاهكه به نرمي زنهارم دهد
وقت تعليمم معلمي خستگي ناپذيرو سخت كوش
كه حرف به حرف دانايي را درگوشم
زمزمه مي كند
وقت ترديدم راهنمايي راه آشنا كه راه را از
بيراهه نشانم دهد،
مادر تو شگفتي خلقتي،
تو لبريز از عظمتي،
تو راسپاس مي گويم و مي ستايمت . . .
مادر! جزيره قلبت هنوز كشف نشده و هيچكس
نميدونه چه جوري دلتو بايد لرزوند...
جز آن كودكي كه تو را مادر ناميد.
اي باغبان هستي من،وقت روييدنم باران مهرباني بودي كه سيرابم كند،
وقت پروريدنم آغوشي گرم كه بالنده ام
سازد وقت بيماري ام طبيبي بودي كه دردم را
مي شناسد ودرمانم مي كند وقت اندرزم حكيم
آگاهكه به نرمي زنهارم دهد
وقت تعليمم معلمي خستگي ناپذيرو سخت كوش
كه حرف به حرف دانايي را درگوشم
زمزمه مي كند
وقت ترديدم راهنمايي راه آشنا كه راه را از
بيراهه نشانم دهد،
مادر تو شگفتي خلقتي،
تو لبريز از عظمتي،
تو راسپاس مي گويم و مي ستايمت . . .
مادر! جزيره قلبت هنوز كشف نشده و هيچكس
نميدونه چه جوري دلتو بايد لرزوند...
جز آن كودكي كه تو را مادر ناميد.