سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
 
۱

التماس دعا از یک پابرهنه

چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۴۴
کد مطلب: 380830
دکتر محمدکاظم کوهی که تحصیلات خود را در شهر هامبورگ آلمان و در رشته مولکولار بیولوژی با گرایش فیزیو توکسیکولوژی گذرانده و هم اکنون نیز استاد دامپزشکی دانشگاه تهران است، خاطره‌ای را از آغاز عملیات« بیت المقدس7» روایت کرده است.
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، دکتر محمدکاظم کوهی که در آن زمان رزمنده‌ای ۱۹ ساله بوده است،می‌گوید:قرار بود عملیات «بیت‌المقدس۷» شروع شود.ما در منطقه «بنه» در «شلمچه» مستقر شده بودیم تا وارد عملیات شویم. هوا فوق‌العاده گرم و سوزان و واقعا دیوانه‌کننده بود. ظهر بعد از نماز که از سنگر نمازخانه بیرون آمدم دیدم کفشم را یکی اشتباهی پوشیده و رفته و در این منطقه هم چون همه برای عملیات آماده شده بودند هیچ امکان تدارکاتی اینچنینی وجود نداشت.

به سیدعلی آقای موسوی که فرمانده ما بود،گفتم:«کفشم نیست»،گفت:«به من می‌گفتی مواظبش می‌شدم.» به ناچار پاچه شلوارم را بالا زدم و بر روی شن‌های داغ و سوزان راه افتادم.دیدم همه می‌گویند: «التماس دعا برادر» و من هم با پای تاول‌زده و سوز فراوان می‌گفتم:«محتاج دعاییم.» فهمیدم بچه‌ها فکر می‌کنند به دلیل تقوای زیاد و برای آب شدن گناهان من به عمد با پای برهنه بر روی شن‌های داغ راه می‌روم و حتی بعدا این موضوع را در دل نوشته یکی از بچه‌ها(رزمندگان) از آن ایام دیدم.

محمدکاظم کوهی در تصویر:نشسته از سمت راست نفر سوم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *