پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۲
۲

بن بن بن به دادم برسید...!

دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۳۴
کد مطلب: 410296
سوال اساسی این است چرا بچه ی من باید زبان انگلیسی یاد بگیرد آن هم حتی در سنین قبل از دبستان و با شیوه های رایج؟
به گزارش جهان، فهیمه فدارکار در وبلاگ "هواخوری" نوشت:
این مطلب با موضوع آموزش زبان انگلیسی به بچه ها نوشته شده است.
 
منظور از بچه ها در این مطلب بچه هایی با این ویژگی هاست:خانواده ای فارس زبان،کشور فارس زبان،عدم تصمیم به زندگی در کشور انگلیسی زبان  و یا زندگی دو جغرافیایی می باشد.
 
و اما چرا باید به بچه ها زبان انگلیسی یاد داد؟
 
حتما شما هم متوجه ولع عجیب وادین به یاد دادن زبان انگلیسی به بچه ها شده اید.بسیاری با انگیزه سود جویی بر این علاقه سوار شده و بر آن دامن می زنند مانند محصولات آموزشی ، اسباب بازی ها ،مهد های دو زبانه ،کلاس های آموزشی خارج از مدرسه،برنامه درسی دارای آموزش زبان خارجی در مدارس غیر انتفاعی و...
 
و سوال اساسی این است چرا بچه ی من باید زبان انگلیسی یاد بگیرد آن هم حتی در سنین قبل از دبستان و با شیوه های رایج؟
 
دسته اول.والدینی هستند که از هرچیزی برای فخر فروشی و پز دادن استفاده می کنند و چندان  در مورد باید و نباید های فعالیت فرزندانشان فکر نمی کنند .امورات اگر باعث شوند که ما جلو در و همسایه و دوست و قوم و خویشمان کلاس بگذاریم و خودمان را از ما بهتران نشان بدهیم خوبند.زیاد هم میبینید.
 
این ادم ها برایشان زبان انگلیسی کارکردش در حد مارک بوت ،پالتو ،کیف و یا ست اتاق خواب و قیمت ویزیت متخصصی که بچه شونو می برنه،حتی تر  عجیب غریبی اسم و هم آوایی با فامیل و...است.باورهای غلط ،عدم آگاهی ،ضعف شخصیتی و عدم سلامت روان در این دسته موثر است و یکی از نمودهایش این است.
 
دسته دوم:ورژن پرورش مثلا نخبه 1:معتقدند شما نمیدانی!جهان پیشرفت کرده همین کامپیوتر شما سواد انگلیسی نداشته باشی انگار کوری!اصلا علم که اینجاها نیست بچه ات برای اینکه آدم علمی شود در همه ی عرصه ها ،نیاز مند این است زبان بداند.ببین ماها خودمان زبان بلد نیستیم چه مشکلاتی داشتیم .هر روز از این کلاس به آن کلاس آخرشم هیچی بلد نیستیم .حق بچه بر گردنمان !!!این است از همین الان که سن آموزش زبان است یعنی 3 سالگی بهش زبان یاد بدهیم تا بعدا مثل ما نشود.
 
دسته دوم:ورژن پرورش مثلا نخبه 2:آره میدونی من یه سی دی گوش کردم در مورد راه های افزایش پرورش هوش بچه.اونجا میگفت بچه ها توی این سن که سن پایینه اگر در جریان آموزش زبان دوم قرار بگیرند خیلی هوششون زیاد می شود تازه وقتی بزرگتر شدند یادگیری اون زبان دوم هم براشون راحت تر می شود.برای همین من کارت های آموزش کلمات انگلیسی را برای بچه ام خریده ام. اگر بدانی چقدر خوب یاد میگیره آدم باور نمیکنه!
 
دسته سوم:گروهی که چندان معتقد به آموزش نیستند. شاید همینطوری شاید هم با فکر.ولی معتقدند آخه بچه ها همشون بلدند .بعد دو روز دیگه بچه ی من رفت مدرسه و مهد و پیش دبستانی اعتماد به نفسش می آید پایین .حس حقارت میکند .دچار ضعف شخصیتی می شود و...برا همین کاری که نداره بذار یاد بگیره بعدا کم نیاره.
 
و اما تامل
 
1- باید بدانیم بچه ها برای سخن گفتن و اصطلاحا به حرف آمدن در سن دو سالگی هزاران ساعت شنیدن (listening) دارند.با این شنیدن کلمات و ساختارها ی جمله بندی در آنان شکل می گیرد و بعدا در آزمون و خطا بیان می شود و منجر به شکل گیری زبان میشود.
 
2- در سنین  کودکی خصوصا تا یک سالگی بوجود آوردن هر محرک جدید بینایی ،لمسی،شنیداری ،بویایی و..منجر به وجود آمدن یه اتصال عصبی جدید در مغز می شود و این ساختار عصبی بن مایه  زیستی مقوله ای به نام هوش را تشکیل میدهد.دلیل تا یک سالگی نیز بدلیل رشد اعظم مغز در این سن است.به همین دلیل  اندازه "دور سر" در این سن مهم است.این روند در تمام کودکی ادامه دارد.برای همین خواندن شعر ،قصه ،مکالمات متعدد در این دوره در افزایش هوش موثر است(جدای از اثرات دیگر).یعنی محرک های شنیداری جدید.
 
3-فرزندانی که در فضای چند زبانه رشد می کنند مانند افرادی که در خانواده ای هندی یا ایرانی زندگی میکنند و در خانه به آن زبان صحبت میشود اما در جامعه ای با زبان دیگر زندگی میکنند  و بازی میکنند،یا والدینشان متعلق دو زبان هستند و یا همین مردم خودمان که زبان آذری دارند و در ایران زندگی میکنند بدلیل زیست در فضای دو زبانه هم یادگیری هر دو زبان را دارند و هم در نوزادی و...محرک های شنیداری متعددی را تجربه کرده اند و دو زبان و ملیت و..بخشی از شخصیت و هویتشان می شود.این مساله با آموزش های رایج زبان در ایران متفاوت است.
 
4- اینکه ما در طول زندگی علمی مان(اگر انتخاب کنیم که علم محور زندگی مان باشد!) به ابزار های متعددی نیاز داریم درست است.اما آیا این دلیل یاد دهی این مقوله در سنین کودکی به فرزندمان میشود.یعنی اینکه در دوران تحصیلات دانشگاهی فرزند ما شاید نیازمند دانستن زبان باشد ما را به این سمت می برد که به او این مهارت را یاد دهیم.مثلا بسیاری از نرم افزار ها هم یادگیری شان لازم است با آنها چه میکنیم؟
 
5- گفتم اگر انتخاب کنیم علم محور زندگی مان باشد! زیرا ما نمیتوانیم بسیاری از بهترین و اثر بخش ترین سال های زندگی فرزندمان را مصروف به هدفی کنیم که برای ما موضوعیت دارد و آمال ما برای فرزندمان می باشد.البته حتی  در  اواخر دوران دبیرستان مساله متفاوت است.زیرا فرزند ما به هویت خود و برنامه خود در زندگی رسیده است، در شرایط معمول و ممکن است خودش انتخاب کند که بر اساس برنامه اش می خواهد زبان را بعنوان یک مهارت یاد بگیرد.
 
6- باید به یاد داشته باشیم ساده انگارانه است اگر فکر کنیم ما یه زبان را برای فرزند ضریب می دهیم،کلاس می فرستیم و...و او فقط زبان یاد میگیرد.زبان انگلیسی متعلق به منطقه ای جغرافیایی با فرهنگ متعلق خود است در همه ی حوزه ها. وقتی ما کودکان بی زبانمان را به کلاس و یادگیری این زبان می بریم عملا در حال اعتبار دهی به آن زبان و فرهنگ وابسته به آن می باشیم.شاید دیده باشید اولین مواجه کودکان پیش از دبستان  و پس از آن با کتاب های زبان طرز پوشش تصاویر و سبک زندگی آنهاست.بعدتر که در مکالمات هم این سبک زندگی به وفور آموزش داده می شود و ما با دست خودمان فرزندمان را از آموزشی که در خانواده می دهیم و درست می دانیم دور کرده ایم.این خودش را خصوصا در اوج نوجوانی بیشتر نشان خواهد داد.
 
7-من میگویم آموزش شما بخوانید "در هم خوانی"،"نوک زدن" و هر چیزی که ذهن را معطوف به امر بیخود کند.آموزش زبان دوم امر دیگر و متفاوتی است  از شیوه های رایج مبتنی بر حفظ لسانی جملات توسط بچه ها و یا حفظ همراه با تصویر .این شیوه ،شیوه ای بسیار اشتباه در یاد دهی زبان  است حتی فارسی .اینکه بچه شکل نوشتاری کتاب را با کلمه  "بوک"تطبیق دهد یادگیری زبان نیست.اینکه حفظ کند"آی ام پلی یینگ"یعنی دارم باز ی می کنم یادگیری زبان نیست .اتفاقا بچه هایی که با این شیوه یاد میگیرند مثلا فارسی را بعدا در مدرسه دچار مشکل می شوند.این دیگر بحث آموزشی است نمی پردازم.
 
8- اگر ما مفروضه ای مبنی بر این داشته باشیم که فرزند ما برای داشتن اعتماد به نفس لازم است از بقیه دانسته های کمتری نداشته باشد این نشان میدهد اتفاقا ما والدین اعتماد به نفس کافی نداریم.فرض کنید فرزند ما در بدو ورود به مدرسه با دوستانی مواجه شد که نقاش هستند،به خوبی ساز می زنند،حافظ قرانند و...آن وقت ما با اعتماد به نفس ویران فرزندمان چه باید بکنیم!!!طبیعی است فرایند شکل گیری اعتماد به نفس و عزت نفس فرایندی بی ربط به مقدار آموخته های بچه ها در خردسالی می باشد.شاید وقتی دیگر پرداختیم.
 
9- در آخر اینکه هیچ نظریه ای در حوزه رواننشاسی از پرداختن به آموزش در سنین پیش از دبستان مهر تایید نمی زند .این هم آموزش خانگی جدی و هم بیرون آن را مد نظر قرار می دهد.یعنی اگر بچه ی شما بازی کند  هر نوع بازی حتما بزرگسالی موفق تری از هر بعد را خواهد داشت تا یادگیری هرچیزی را به طور جد.
 
یاحق
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


اينجا يعني آلمان بچه ها از كلاس سوم و چهارم ابتدايي زبان انگليسي را ياد مي گيرند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
آنچیز که عیان است چه حاجت به بیان است من خودم به شخصه اگه انگلیسیم قوی بود در زمینه کاریم پیشرفت بیشتری میکردم و راحت تر میتونستم مهاجرت بکنم و ...یادگیری یک زبان دیگه یک مزیت و امتیاز هست فقط باید روشهای زبان آموزی مورد بحث قرار بگیره شما هم که میخوای مطلبی بنویسی کمی تعقل کن بعدا بنویس