جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

فرشی که پیش پای سینمای ایران سبز شد

شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۰
کد مطلب: 207048
گزارشي از یک افتتاحیه متفاوت

ساعت ۵ بعد از ظهر روز چهارشنبه هفته گذشته بلوار شهریار در خیابان حافظ، شاهد جماعتی چتر در دست بود که در گیرودار داربست‎‎های پیچ در پیچ تعبیه شده برای هدایت همراه با نظم جماعت به محوطه تالار وحدت، گرفتار بی‎نظمی معمول در حاشیه مراسم‎هاي رسمی بودند. قرار بر آغاز مراسم رأس ساعت ۱۸:۳۰ بود اما کنجکاوی پيرامون اتفاقی نو، جمعی از علاقه‎مندان و اهالی رسانه را مجاب کرده بود تا به رغم بارش شدید باران، اندکی زودتر در محل حاضر شوند. از ابتدای بلوار شهریار سیمرغ‎‎های نصب شده بر تیر‎های چراغ برق و درخچه‎ها عابران بی‎اطلاع از جزيیات مراسم را هم متوجه حال و هوای متفاوت محدوده تالار وحدت کرده بود. تحویل سال نو سینمای ایران نزدیک و لحظه شماری برای آغاز رسمی سی‎امین جشنواره بین‎المللی فیلم فجر کلید خورده بود. رسمیت یافتنی که تا آن ساعت از دوازدهمین روز بهمن ماه سال ۹۰، حداقل ۲۹ بار دیگر تجربه شده بود اما این‎بار اتفاقی ویژه رنگ و بویی متفاوت به آن داده بود.

دالان سبز
در محوطه اصلی تالار وحدت، حد فاصل خیابان حافظ و ورودی اصلی تالار، راهرویی مفروش با فرشی سبز رنگ، طراحی شده بود تا برای نخستین‎بار عوامل فیلم‎‎های حاضر در جشنواره با سروشکلی جدید وارد مراسم افتتاحیه شوند. در کنار این دالان که خوشبختانه به‎درستی مسقف و آب‎بندی شده بود و شدت باران هیچ مشکل جدی‎ای برای آن به‎وجود نیاورد، چند جوان با کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید آماده انجام تشریفات برای استقبال بودند. محمد خزاعی دبیر جشنواره با همراهی مسعود احمدیان در ابتدای این دالان، چشم انتظار مدعوین بودند. حوالی ساعت ۵:۳۰ اهالی رسانه هم آرام آرام به این جمع افزوده شدند تا در این تجربه نو حضور داشته باشند. با آماده شدن همه مقدمات، صدای موزیک محوطه را فراگرفت و قطار اتومبیل‎ها با فلاشر‎های روشن از در اصلی وارد محوطه تالار وحدت شد و مدعوین را تا آستانه دالانی که مسئولان جشنواره نام «کوچه انقلاب» بر آن گذاشته بودند، بدرقه كردند. با توقف اتومبیل دو نفر از همان جوانان تشریفات به استقبال رفته و با باز کردن در، میهمانان را گام به گام تا ابتدای فرش سبز همراهی می‎کردند؛ همان نقطه‎ای که محمد خزاعی به‎عنوان دبیر جشنواره آماده خیر مقدم بود. مهمانان که چهره‎‎های سرشناس بسیاری هم در میانشان بودند، با قدم گذاشتن در این دالان خود را در برابر لنز عکاسان و میکروفن خبرنگاران می‎یافتند. استند‎های منقش به سیمرغ فجر به‎طور ویژه‎تر در محاصره عکاسان و دوربین‎‎های رسانه‎‎های خبری قرار داشت تا هنرمندان و عوامل فیلم‎ها برای نخستین‎بار در یک مراسم رسمی به‎عنوان چهره زیر ذره‎بین رسانه‎ها قرار بگیرند. رضا عطاران، همایون ارشادی، مصطفی زمانی، علیرضا قربانی، سامان سالور، فرزاد حسنی، سیدجواد هاشمی، آنا نعمتی، جواد نوروزبیگی، علیرضا زرین دست، سامان مقدم، محمدعلی باشه آهنگر، نیما شاهرخ شاهی، علی عطشانی، علی وزیریان، سروش صحت، سعید سعدی، مهراوه شریفی‎نیا، آفرین عبیسی، حسین فرح‎بخش، پرویز شیخ طادی، محمدرضا عباسیان، جهانگیر الماسی، محمد بزرگ‎نیا، داوود میرباقری، مهدی مسعودشاهی، مهدی فیوضی، مجید مظفری، محمدرضا شریفی‎نیا، امین و امید زندگانی، محمود پاک‎نیت و... از جمله سینماگرانی بودند که در بازه زمانی یک ساعته در نظر گرفته شده برای ویژه برنامه استقبال در «کوچه انقلاب» روی فرش سبز رفتند تا از این به بعد، نسخه‎ای شرقی و ایرانی از آن‎چه تا دیروز با نام «فرش قرمز»، به‎عنوان سمبلی از سینمای غرب شناخته می‎شد، داشته باشیم.

تحویل سال نو سینمای ایران
اندکی پس از طنین انداختن صدای اذان مغرب در محوطه تالار وحدت، مهمانان آرام‎آرام آماده ورود به سالن اصلی شدند تا برنامه با آیین افتتاحیه با حداقل تأخیر نسبت به زمان اعلام شده، رسمیت پیدا کند. رأس ساعت ۱۸:۳۵ تحویل سال نو سینمای ایران اعلام و پس از قرائت قرآن توسط کریم منصوری، کلیپ افتتاحیه برنامه پخش شد؛ کلیپی که مطلع آن سخنان تاریخی رهبر انقلاب در ۱۲ بهمن سال ۵۷ در بهشت زهرا بود؛ آن‎جا که فرمودند: «سینما از مظاهر تمدن است و باید در خدمت مردم قرار گیرد.» محمدرضا شهیدی‎فر اجرای مراسم را برعهده داشت و در همان آغاز و زمانی‎که از پلکان به نسبت مرتفع طراحی شده برای دکور افتتاحیه پایین آمد به نکته‎ای اشاره کرد که در طول برنامه یکی از حاشیه‎‎های اصلی و دنباله‎دار مراسم را رقم زد. شهیدی‎فر با لحنی کنایه‎آمیز گفت: «من قبلا فکر می‎کردم بالا رفتن کار دشواری است اما امروز که از این پله‎ها پایین آمدم فهمیدم پایین آمدن هم می‎تواند دشوار باشد!» این پله‎ها تا پایان مراسم، آمد و شد مهمانان بر روی سن را با دلهره همراه کرد! در هر حال آیین افتتاحیه رسما آغاز شده بود.

یادگار باغبان پیر
محمد خزاعی، دبیر جوان سی‎امین جشنواره فیلم فجر، نه فقط در طراحی برنامه‎‎های جشنواره و بداعت‎ها در افتتاحیه که در سخنرانی آغازین خود هم دست به نوآوری زد و به‎جای ارجاع به گزارش‎‎های خشک و مرسوم در میان دبیران دوره‎‎های گذشته، با بیانی متفاوت از سینما و جشنواره گفت: «سال‎ها پیش باغبانی خواست تا در زمینی شوره‎زار بذر باغی را بکارد، اما خیلی‎ها گفتند این امکان‎پذیر نیست. باغبان پیر اما پای حرف خود ایستاد و دیگرانی هم به کمکش شتافتند. امروز تمام درختان این باغ ۳۰ سال دارند. باغبان پیر رفت، اما جای او را باغبان دیگری گرفت که با همان دغدغه، باغ را پاسبانی کرد. امروز اما نباید انتظار داشته باشیم تمام میوه‎‎های این باغ شیرین باشند، میوه‎‎های تلخ هم طبیعت یک باغ هستند. اصلا زیبایی سینمای ما این است که آدم‎‎هایی با تفکرات متفاوت در آن گرد هم آمده‎اند؛ این باغ را پاس بداریم.» دبیر جشنواره در ادامه صحبت‎‎های کوتاه خود به‎خاطره کوتاهی هم اشاره کرد و گفت: «چند روز پیش که برای خرید به مغازه‎ای رفته‎ بودم، مجبور شدم با تلفن همراه در گفت‎وگوی زنده رادیویی شرکت کنم و درباره کیفیت برگزاری جشنواره توضیح دهم که برای اولین‎بار فیلم‎‎های بخش مسابقه ۲۲ روز قبل از آغاز جشنواره اعلام می‎شود، ۲۵۰ مهمان خارجی داریم، ۱۴۵ فیلم در جشنواره به نمایش درمی‎آید، اجلاس هالیوودیسم و سینما و بازار فیلم هم برگزار می‎‎شود. پس از پایان صحبت‎هایم، پیرزنی حدودا ۷۰ ساله که در آن‎جا بود از من پرسید شما از مسئولان جشنواره هستید؟ گفتم چطور؟ گفت من هر سال جشنواره فجر را پیگیری می‎کنم. پرسیدیم مگر کسی را میان اهالی سینما دارید، گفت ۲۰ سال است که تنها زندگی می‎کنم، پسر و شوهرم عکاس بودند و به جشنواره فجر علاقه زیادی داشتند. سال ۶۴ پسرم آرزو داشت فیلم بسازد و از جشنواره سیمرغ بگیرد. دی‎ماه همان سال بود که به جنگ رفت و دیگر برنگشت. از نامش پرسیدم، گفت نامش اکبر بود. می‎گفت من هر سال جشنواره را دنبال می‎کنم. همه کسانی‎که جایزه می‎گیرند اکبر‎های سینمای ایران هستند.» خزاعی با اشاره به همین خاطره این‎طور صحبت‎هایش را تمام کرد: «امشب می‎خواهم بگویم اگر جشنواره سی‎ام جشنواره موفقی باشد، تلاش خانواده سینمای ایران است که من تنها جزيی از آن‎‎ها هستم.»

نیمی از فیلم‎ها را همه می‎پسندند
در ادامه آیین افتتاحیه جواد شمقدری برای صحبت پیرامون جشنواره سی‎ام فیلم فجر روی سن رفت. معاون امور سینمایی ارشاد در توضیحات خود گفت: «امسال از نظر تنوع ژانر به نسبت دوره‎‎های گذشته شرایط بسیار خوبی را در جشنواره شاهد خواهیم بود و مطمئن هستم حداقل نیمی از آثار جشنواره امسال برای همه سلایق راضی‎کننده خواهند بود.» شقمدری در جهت اثبات این مدعا به یکی از جنجالی‎ترین گونه‎‎های سینمایی در سال‎‎های اخیر اشاره کرد و گفت: «ما در حوزه سینمای سیاسی که یک ژانر در معرض فراموشی بود کماکان در حال آزمون و خطا هستیم. در همین راستا هم امسال ۹ فیلم در این ژانر در جشنواره خواهیم داشت که معتقدم باید دیده شوند و مورد نقد قرار بگیرند تا هرچه بیشتر در این حوزه به توانمندی برسیم.» معاون سینمایی فراتر از ژانر سیاسی به سینمای سیاست‎زده هم اشاره کرد و گفت: «خوشبختانه در سال گذشته برخی تلاش‎ها برای سوءاستفاده سیاسی از تولیدات سینمای ایران بی‎نتیجه ماند. به شخصه صلاح نمی‎دانم هیچ فیلمی را به یک جناح سیاسی منتسب کنیم. فیلم‎ساز و هنرمند فراتر از این قبیل دسته‎بندی‎ها هستند و مهم‎تر از آن این‎که هر فیلمی در جمهوری اسلامی مجوز بگیرد، فیلم نظام و فیلم ایران است. سینمای ایران این ظرفیت را دارد که دیدگاه‎‎های متنوعی را در خود بگنجاند.» شمقدری در ادامه صحبت‎هایش اشاره معناداری به تولیدات اجتماعی حاضر در جشنواره سی‎ام هم داشت و گفت: «بیشتر آثار این دوره در ژانر اجتماعی قرار می‎گیرند. در این‎گونه آثار نکته‎ای وجود دارد و آن این‎که بخشی از تولیدات اجتماعی ناگزیر از پرداختن به معضلات هستند و عملا فیلم‎ساز گریزی از نمایش صحنه‎‎های تلخ و ناگوار ندارد. اگر تمام فیلم‎‎های عاری از صحنه‎‎های تلخ و گزنده باشند، دیگر نمی‎توانند وارد حوزه نقد شوند؛ اما برخی این آثار را ملاکی برای قضاوت درباره سیاه نمایی فیلم‎ساز می‎گیرند و این بی‎انصافی است. فیلم اجتماعی باید به حوزه نقد وارد شود، اما در هر دوره جشنواره فجر باید تلاش‎مان این باشد که بهتر از دوره قبل در این زمینه حرکت کنیم.»

تقدیر‎ها و تصویرها
در کنار اظهارات مهم جواد شمقدری برای قضاوت درباره کیفیت جشنواره سی‎ام، باقی بخش‎‎های آیین افتتاحیه جشنواره مطابق با سنت هر ساله بود؛ سخنرانی وزیر و پخش تیزر معرفی فیلم‎‎های بخش‎‎های مختلف. در این میان دو بخش ویژه هم وجود داشت. یکی تقدیر از دبیر دوره گذشته جشنواره مهدی مسعود شاهی که می‎توان آن را یکی از نوآوری‎‎های قابل‎تحسین محمد خزاعی محسوب کرد. و دیگری برگزاری متفاوت بخش بزرگداشت‎ها. بخشی که هر سال جزئی از آیین افتتاحیه جشنواره است، اما امسال به‎دلیل ابتکار مسئولان جشنواره در سپردن ساخت کلیپ‎‎های این بخش به سینماگران نام آشنا، حس و حال متفاوتی پیدا کرد. رسول صدرعاملی فیلم بزرگ‎داشت داوود رشیدی، حسن نجفی فيلم بزرگ‎داشت جمال شورجه، واروژ کریم مسیحی نيز فيلم بزرگ‎داشت محمد بزرگ‎نیا و محمدعلی باشه آهنگر فیلم بزرگداشت علیرضا زرین‎دست را کارگردانی کرده بودند. در این میان بی‎تردید متفاوت‎ترین کار فیلم کمال تبریزی برای بزرگداشت حسین زندباف (تدوین‎گر پیشکسوت سینمای ایران) بود. فیلمی که حال و هوایی مشابه آثار سينمايي کمال تبریزی داشت و به‎رغم زمان طولانی انرژی مضاعفی به مراسم بخشید. همین جزيیات سبب شد که آیین افتتاحیه سی‎امین جشنواره فیلم فجر ساعت ۲۲ در حالی به پایان برسد که کماکان علاقه‎مندانی در زیر باران شدید، از طریق دوربین‎‎های مداربسته مراسم را دنبال کنند. محوطه بیرونی تالار وحدت در پاسی از شب و در میان مراسم آتش‎بازی پایانی آیین افتتاحیه فیلم فجر، کماکان شاهد بارانی سیل آسا بود؛ بارانی که با شدت بر داربست‎‎های پیچ در پیچ مقابل تالار وحدت می‎بارید. سیمرغ‎‎های آرام گرفته بر در و دیوار بلوار شهریار آماده پرواز بودند
فرش قرمز چگونه سبز شد؟!
«فضای امسال (افتتاحیه) به دو بخش داخلی و بیرونی تقسیم و نسبت به سال‎‎های قبل در برنامه افتتاحیه تغییراتی ایجاد شده است. برای مثال امسال هنرمندان، فیلم‎سازان، داوران، هیأت انتخاب و حتی فیلم‎سازان فیلم‎‎های خارج از مسابقه با اتومبیلی مخصوص وارد محل افتتتاحیه می‎شوند.» این توضیحات محمد حمیدی‎مقدم، کارگردان افتتاحیه سی امین جشنواره فیلم فجر، درباره ابداعات تازه در روند برگزاری این مراسم است. ابداعاتی که پیشتر هم محمد خزاعی در برنامه تلویزیونی «هفت» این‎گونه نوید آن را داده بود: «در مراسم افتتاحیه جشنواره امسال در‎های اصلی سالن از ساعت ۱۷ باز می‎شود و کلیه عوامل فیلم‎‎های حاضر در جشنواره با تشریفات خاصی که در نظر گرفته شده، وارد سالن می‎شوند. این برنامه در راستای احترام به مخاطبان سینمای ایران در نظر گرفته شده تا عوامل با نظم و برنامه‎ریزی خاصی در مراسم افتتاحیه حضور یابند و از کلیه اهالی رسانه و علاقه‎مندان دعوت می‎کنیم در این برنامه ویژه، در محوطه باز تالار وحدت حضور به هم رسانند تا پوشش مناسبی از این بخش در رسانه‎‎ها داشته باشیم.» این توضیحات بیش از هر چیز برگزاری مراسم فرش قرمز در جشنواره‎‎های غربی را به ذهن متبادر می‎کرد. چنین ذهنیتی وقتی جالب‎تر می‎شد که به یاد می‎آوردیم چندی پیش جریانی رسانه‎ای پیرامون احتمال ممنوعیت برگزاری هرگونه مراسم با عنوان فرش قرمز در سینمای ایران به راه افتاده بود و در گیرودار آن علیرضا سجادپور صراحتا اعلام کرده بود: «برگزاری مراسمی با عنوان فرش قرمز و ارائه برنامه‎‎هایی مانند غرب پذیرفته نیست.» این اظهارنظر که بعد‎ها با شایعاتی از قبیل «جایگزینی قالی ایرانی به‎جای فرش قرمز!» در رسانه‎ها بازتاب یافت سجادپور را مجبور کرد در توضیحاتی تکمیلی تأکید کند: «مخالفت با برگزاری مراسم فرش قرمز به‎عنوان افتتاحیه فیلم‎‎ها امر تازه‎ای نیست و اداره کل نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ابتدا با این کار مخالفت می‎کرد. برنامه موسم به فرش قرمز تنها کپی‎برداری صرف از برنامه‎‎هایی است که غربی‎‎ها برای افتتاح یک فیلم اجرا می‎کنند. استفاده از لیموزین و به کارگیری بادیگارد و حضور عوامل فیلم با ظاهری که بیشتر یادآور شوی مد و لباس و آرایش است، هیچ‎گاه مورد تأیید ما نبوده و اجازه برگزاری چنین مراسم‎‎هایی را نمی‎دهیم.» با یادآوری این تأکیدات آن‎چه در افتتاحیه شاهد بودیم، با چند ویژگی مورد تأیید مسئولان ارشاد قرار گرفته است؛ اولا رنگ فرش قرمز نبود، ثانیا ماشین حامل سینماگران سمند و پژو پارس بود نه لیموزین، ثالثا ظاهر سینماگران متفاوت از شوی مد و لباس بوده است. مجموع این ویژگی‎ها احتمالا در همین جمله محمدخزاعی در حاشیه برپایی «کوچه انقلاب» خلاصه می‎شود: «سعی کردیم نمونه‎ای شرقی از مراسم استقبال سینمایی داشته باشیم.»


حایشه‎‎های یک افتتاحیه
۱) عبور از پلکان طراحی شده در دکور مراسم، برای اغلب مدعوین هنگام رفتن به روی سن مشکل‎ساز شد، به‎خصوص که یکی از ارزشمندترین هنرمندان سینمای ایران زمان عبور از این پلکان به زمین خورد و آه از نهاد جمع برخاست. داوود رشیدی خود گفت: «وقتی استقبال مردم را دیدم اشک به چشمانم آمد و برای همین زمین خوردم.» همسر داوود رشیدی هم در میان سالن از جا برخاست و خطاب به برگزارکنندگان گفت: «وقتی از فردی با این سن می‎خواهید ۲۰ - ۳۰ پله را پایین بیاید، حتما باید کسی را برای همراهی‎اش در نظر بگیرد.» با این صحبت‎ها شهیدی‎فر تا پایان مراسم چندبار بابت عدم همراهی با رشیدی از او و همسرش عذرخواهی کرد.
۲) ابوالقاسم طالبی زمانی که برای تقدیر از حسین زندباف روی صحنه آمد گفت: «زندباف علاوه‎بر این‎که هنرمند است در سال‎‎های پیش از انقلاب یکی از زندانیان سیاسی انقلاب بودند و بابت زجر‎هایی که خود و خانواده‎شان متحمل شده‎اند به ایشان ادای احترام می‎کنم.»
۳) حسن نجفی که فیلم بزرگ‎داشت جمال شورجه را کارگردانی کرده بود، زمانی‎که روی سن حاضر شد گفت: «این فیلم را برای خوش آمد هیچ‎کس نساخته‎ام، به‎خصوص که شمقدری زندگی مرا خراب کرده است. این فیلم را ساختم تا به اخلاق مداری شورجه عزیز ادای دین کرده باشم.»
۴) داوود رشیدی هنگام دریافت جایزه خود با قرائت متنی خود را عضو «خانه سینما» معرفی کرد که این حمله با تشویق حضار همراه شد. او در ادامه متن خود تصریح کرد: «عقیده دارم موفقیت امروز سینمای ایران حاصل تلاش‎ و استعداد درخشان سینماگران و مدیران این عرصه بوده و هست و جز با همدلی و با هم بودن و دوری از پراکندگی نمی‎توان این راه پر افتخار را ادامه داد.»
۵) متفاوت‎ترین صحبت‎ها در بخش بزرگ‎داشت از جمال شورجه بود که با قرائت متنی از خداوند بابت کم‎کاری‎هایش استغفار کرد. شورجه گفت: «استغفار می‎کنم از این‎که آن‎چه رضای خدا در آن بود را نتوانستم به‎درستی انجام دهم. استغفار می‎کنم از این‎که قدر و منزلت جمهوری اسلامی ایران را آن‎چنان‎که شایسته است، ندانستم و سربازی خوبی برای رهبرم نبودم. از درگاه خدا به‎خاطر قصوراتم طلب عفو و بخشش دارم و از خدا می‎خواهم در راه خدمت به نظام که برگزیدم، مرا ثابت‎قدم گرداند و دعای خوبان را بدرقه راهم کند.»


منبع: پنجره

نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *