ساعت ۵ بعد از ظهر روز چهارشنبه هفته گذشته بلوار شهریار در خیابان حافظ، شاهد جماعتی چتر در دست بود که در گیرودار داربستهای پیچ در پیچ تعبیه شده برای هدایت همراه با نظم جماعت به محوطه تالار وحدت، گرفتار بینظمی معمول در حاشیه مراسمهاي رسمی بودند. قرار بر آغاز مراسم رأس ساعت ۱۸:۳۰ بود اما کنجکاوی پيرامون اتفاقی نو، جمعی از علاقهمندان و اهالی رسانه را مجاب کرده بود تا به رغم بارش شدید باران، اندکی زودتر در محل حاضر شوند. از ابتدای بلوار شهریار سیمرغهای نصب شده بر تیرهای چراغ برق و درخچهها عابران بیاطلاع از جزيیات مراسم را هم متوجه حال و هوای متفاوت محدوده تالار وحدت کرده بود. تحویل سال نو سینمای ایران نزدیک و لحظه شماری برای آغاز رسمی سیامین جشنواره بینالمللی فیلم فجر کلید خورده بود. رسمیت یافتنی که تا آن ساعت از دوازدهمین روز بهمن ماه سال ۹۰، حداقل ۲۹ بار دیگر تجربه شده بود اما اینبار اتفاقی ویژه رنگ و بویی متفاوت به آن داده بود.
دالان سبز در محوطه اصلی تالار وحدت، حد فاصل خیابان حافظ و ورودی اصلی تالار، راهرویی مفروش با فرشی سبز رنگ، طراحی شده بود تا برای نخستینبار عوامل فیلمهای حاضر در جشنواره با سروشکلی جدید وارد مراسم افتتاحیه شوند. در کنار این دالان که خوشبختانه بهدرستی مسقف و آببندی شده بود و شدت باران هیچ مشکل جدیای برای آن بهوجود نیاورد، چند جوان با کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید آماده انجام تشریفات برای استقبال بودند. محمد خزاعی دبیر جشنواره با همراهی مسعود احمدیان در ابتدای این دالان، چشم انتظار مدعوین بودند. حوالی ساعت ۵:۳۰ اهالی رسانه هم آرام آرام به این جمع افزوده شدند تا در این تجربه نو حضور داشته باشند. با آماده شدن همه مقدمات، صدای موزیک محوطه را فراگرفت و قطار اتومبیلها با فلاشرهای روشن از در اصلی وارد محوطه تالار وحدت شد و مدعوین را تا آستانه دالانی که مسئولان جشنواره نام «کوچه انقلاب» بر آن گذاشته بودند، بدرقه كردند. با توقف اتومبیل دو نفر از همان جوانان تشریفات به استقبال رفته و با باز کردن در، میهمانان را گام به گام تا ابتدای فرش سبز همراهی میکردند؛ همان نقطهای که محمد خزاعی بهعنوان دبیر جشنواره آماده خیر مقدم بود. مهمانان که چهرههای سرشناس بسیاری هم در میانشان بودند، با قدم گذاشتن در این دالان خود را در برابر لنز عکاسان و میکروفن خبرنگاران مییافتند. استندهای منقش به سیمرغ فجر بهطور ویژهتر در محاصره عکاسان و دوربینهای رسانههای خبری قرار داشت تا هنرمندان و عوامل فیلمها برای نخستینبار در یک مراسم رسمی بهعنوان چهره زیر ذرهبین رسانهها قرار بگیرند. رضا عطاران، همایون ارشادی، مصطفی زمانی، علیرضا قربانی، سامان سالور، فرزاد حسنی، سیدجواد هاشمی، آنا نعمتی، جواد نوروزبیگی، علیرضا زرین دست، سامان مقدم، محمدعلی باشه آهنگر، نیما شاهرخ شاهی، علی عطشانی، علی وزیریان، سروش صحت، سعید سعدی، مهراوه شریفینیا، آفرین عبیسی، حسین فرحبخش، پرویز شیخ طادی، محمدرضا عباسیان، جهانگیر الماسی، محمد بزرگنیا، داوود میرباقری، مهدی مسعودشاهی، مهدی فیوضی، مجید مظفری، محمدرضا شریفینیا، امین و امید زندگانی، محمود پاکنیت و... از جمله سینماگرانی بودند که در بازه زمانی یک ساعته در نظر گرفته شده برای ویژه برنامه استقبال در «کوچه انقلاب» روی فرش سبز رفتند تا از این به بعد، نسخهای شرقی و ایرانی از آنچه تا دیروز با نام «فرش قرمز»، بهعنوان سمبلی از سینمای غرب شناخته میشد، داشته باشیم.
تحویل سال نو سینمای ایران اندکی پس از طنین انداختن صدای اذان مغرب در محوطه تالار وحدت، مهمانان آرامآرام آماده ورود به سالن اصلی شدند تا برنامه با آیین افتتاحیه با حداقل تأخیر نسبت به زمان اعلام شده، رسمیت پیدا کند. رأس ساعت ۱۸:۳۵ تحویل سال نو سینمای ایران اعلام و پس از قرائت قرآن توسط کریم منصوری، کلیپ افتتاحیه برنامه پخش شد؛ کلیپی که مطلع آن سخنان تاریخی رهبر انقلاب در ۱۲ بهمن سال ۵۷ در بهشت زهرا بود؛ آنجا که فرمودند: «سینما از مظاهر تمدن است و باید در خدمت مردم قرار گیرد.» محمدرضا شهیدیفر اجرای مراسم را برعهده داشت و در همان آغاز و زمانیکه از پلکان به نسبت مرتفع طراحی شده برای دکور افتتاحیه پایین آمد به نکتهای اشاره کرد که در طول برنامه یکی از حاشیههای اصلی و دنبالهدار مراسم را رقم زد. شهیدیفر با لحنی کنایهآمیز گفت: «من قبلا فکر میکردم بالا رفتن کار دشواری است اما امروز که از این پلهها پایین آمدم فهمیدم پایین آمدن هم میتواند دشوار باشد!» این پلهها تا پایان مراسم، آمد و شد مهمانان بر روی سن را با دلهره همراه کرد! در هر حال آیین افتتاحیه رسما آغاز شده بود.
یادگار باغبان پیر محمد خزاعی، دبیر جوان سیامین جشنواره فیلم فجر، نه فقط در طراحی برنامههای جشنواره و بداعتها در افتتاحیه که در سخنرانی آغازین خود هم دست به نوآوری زد و بهجای ارجاع به گزارشهای خشک و مرسوم در میان دبیران دورههای گذشته، با بیانی متفاوت از سینما و جشنواره گفت: «سالها پیش باغبانی خواست تا در زمینی شورهزار بذر باغی را بکارد، اما خیلیها گفتند این امکانپذیر نیست. باغبان پیر اما پای حرف خود ایستاد و دیگرانی هم به کمکش شتافتند. امروز تمام درختان این باغ ۳۰ سال دارند. باغبان پیر رفت، اما جای او را باغبان دیگری گرفت که با همان دغدغه، باغ را پاسبانی کرد. امروز اما نباید انتظار داشته باشیم تمام میوههای این باغ شیرین باشند، میوههای تلخ هم طبیعت یک باغ هستند. اصلا زیبایی سینمای ما این است که آدمهایی با تفکرات متفاوت در آن گرد هم آمدهاند؛ این باغ را پاس بداریم.» دبیر جشنواره در ادامه صحبتهای کوتاه خود بهخاطره کوتاهی هم اشاره کرد و گفت: «چند روز پیش که برای خرید به مغازهای رفته بودم، مجبور شدم با تلفن همراه در گفتوگوی زنده رادیویی شرکت کنم و درباره کیفیت برگزاری جشنواره توضیح دهم که برای اولینبار فیلمهای بخش مسابقه ۲۲ روز قبل از آغاز جشنواره اعلام میشود، ۲۵۰ مهمان خارجی داریم، ۱۴۵ فیلم در جشنواره به نمایش درمیآید، اجلاس هالیوودیسم و سینما و بازار فیلم هم برگزار میشود. پس از پایان صحبتهایم، پیرزنی حدودا ۷۰ ساله که در آنجا بود از من پرسید شما از مسئولان جشنواره هستید؟ گفتم چطور؟ گفت من هر سال جشنواره فجر را پیگیری میکنم. پرسیدیم مگر کسی را میان اهالی سینما دارید، گفت ۲۰ سال است که تنها زندگی میکنم، پسر و شوهرم عکاس بودند و به جشنواره فجر علاقه زیادی داشتند. سال ۶۴ پسرم آرزو داشت فیلم بسازد و از جشنواره سیمرغ بگیرد. دیماه همان سال بود که به جنگ رفت و دیگر برنگشت. از نامش پرسیدم، گفت نامش اکبر بود. میگفت من هر سال جشنواره را دنبال میکنم. همه کسانیکه جایزه میگیرند اکبرهای سینمای ایران هستند.» خزاعی با اشاره به همین خاطره اینطور صحبتهایش را تمام کرد: «امشب میخواهم بگویم اگر جشنواره سیام جشنواره موفقی باشد، تلاش خانواده سینمای ایران است که من تنها جزيی از آنها هستم.»
نیمی از فیلمها را همه میپسندند در ادامه آیین افتتاحیه جواد شمقدری برای صحبت پیرامون جشنواره سیام فیلم فجر روی سن رفت. معاون امور سینمایی ارشاد در توضیحات خود گفت: «امسال از نظر تنوع ژانر به نسبت دورههای گذشته شرایط بسیار خوبی را در جشنواره شاهد خواهیم بود و مطمئن هستم حداقل نیمی از آثار جشنواره امسال برای همه سلایق راضیکننده خواهند بود.» شقمدری در جهت اثبات این مدعا به یکی از جنجالیترین گونههای سینمایی در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: «ما در حوزه سینمای سیاسی که یک ژانر در معرض فراموشی بود کماکان در حال آزمون و خطا هستیم. در همین راستا هم امسال ۹ فیلم در این ژانر در جشنواره خواهیم داشت که معتقدم باید دیده شوند و مورد نقد قرار بگیرند تا هرچه بیشتر در این حوزه به توانمندی برسیم.» معاون سینمایی فراتر از ژانر سیاسی به سینمای سیاستزده هم اشاره کرد و گفت: «خوشبختانه در سال گذشته برخی تلاشها برای سوءاستفاده سیاسی از تولیدات سینمای ایران بینتیجه ماند. به شخصه صلاح نمیدانم هیچ فیلمی را به یک جناح سیاسی منتسب کنیم. فیلمساز و هنرمند فراتر از این قبیل دستهبندیها هستند و مهمتر از آن اینکه هر فیلمی در جمهوری اسلامی مجوز بگیرد، فیلم نظام و فیلم ایران است. سینمای ایران این ظرفیت را دارد که دیدگاههای متنوعی را در خود بگنجاند.» شمقدری در ادامه صحبتهایش اشاره معناداری به تولیدات اجتماعی حاضر در جشنواره سیام هم داشت و گفت: «بیشتر آثار این دوره در ژانر اجتماعی قرار میگیرند. در اینگونه آثار نکتهای وجود دارد و آن اینکه بخشی از تولیدات اجتماعی ناگزیر از پرداختن به معضلات هستند و عملا فیلمساز گریزی از نمایش صحنههای تلخ و ناگوار ندارد. اگر تمام فیلمهای عاری از صحنههای تلخ و گزنده باشند، دیگر نمیتوانند وارد حوزه نقد شوند؛ اما برخی این آثار را ملاکی برای قضاوت درباره سیاه نمایی فیلمساز میگیرند و این بیانصافی است. فیلم اجتماعی باید به حوزه نقد وارد شود، اما در هر دوره جشنواره فجر باید تلاشمان این باشد که بهتر از دوره قبل در این زمینه حرکت کنیم.»
تقدیرها و تصویرها در کنار اظهارات مهم جواد شمقدری برای قضاوت درباره کیفیت جشنواره سیام، باقی بخشهای آیین افتتاحیه جشنواره مطابق با سنت هر ساله بود؛ سخنرانی وزیر و پخش تیزر معرفی فیلمهای بخشهای مختلف. در این میان دو بخش ویژه هم وجود داشت. یکی تقدیر از دبیر دوره گذشته جشنواره مهدی مسعود شاهی که میتوان آن را یکی از نوآوریهای قابلتحسین محمد خزاعی محسوب کرد. و دیگری برگزاری متفاوت بخش بزرگداشتها. بخشی که هر سال جزئی از آیین افتتاحیه جشنواره است، اما امسال بهدلیل ابتکار مسئولان جشنواره در سپردن ساخت کلیپهای این بخش به سینماگران نام آشنا، حس و حال متفاوتی پیدا کرد. رسول صدرعاملی فیلم بزرگداشت داوود رشیدی، حسن نجفی فيلم بزرگداشت جمال شورجه، واروژ کریم مسیحی نيز فيلم بزرگداشت محمد بزرگنیا و محمدعلی باشه آهنگر فیلم بزرگداشت علیرضا زریندست را کارگردانی کرده بودند. در این میان بیتردید متفاوتترین کار فیلم کمال تبریزی برای بزرگداشت حسین زندباف (تدوینگر پیشکسوت سینمای ایران) بود. فیلمی که حال و هوایی مشابه آثار سينمايي کمال تبریزی داشت و بهرغم زمان طولانی انرژی مضاعفی به مراسم بخشید. همین جزيیات سبب شد که آیین افتتاحیه سیامین جشنواره فیلم فجر ساعت ۲۲ در حالی به پایان برسد که کماکان علاقهمندانی در زیر باران شدید، از طریق دوربینهای مداربسته مراسم را دنبال کنند. محوطه بیرونی تالار وحدت در پاسی از شب و در میان مراسم آتشبازی پایانی آیین افتتاحیه فیلم فجر، کماکان شاهد بارانی سیل آسا بود؛ بارانی که با شدت بر داربستهای پیچ در پیچ مقابل تالار وحدت میبارید. سیمرغهای آرام گرفته بر در و دیوار بلوار شهریار آماده پرواز بودند فرش قرمز چگونه سبز شد؟! «فضای امسال (افتتاحیه) به دو بخش داخلی و بیرونی تقسیم و نسبت به سالهای قبل در برنامه افتتاحیه تغییراتی ایجاد شده است. برای مثال امسال هنرمندان، فیلمسازان، داوران، هیأت انتخاب و حتی فیلمسازان فیلمهای خارج از مسابقه با اتومبیلی مخصوص وارد محل افتتتاحیه میشوند.» این توضیحات محمد حمیدیمقدم، کارگردان افتتاحیه سی امین جشنواره فیلم فجر، درباره ابداعات تازه در روند برگزاری این مراسم است. ابداعاتی که پیشتر هم محمد خزاعی در برنامه تلویزیونی «هفت» اینگونه نوید آن را داده بود: «در مراسم افتتاحیه جشنواره امسال درهای اصلی سالن از ساعت ۱۷ باز میشود و کلیه عوامل فیلمهای حاضر در جشنواره با تشریفات خاصی که در نظر گرفته شده، وارد سالن میشوند. این برنامه در راستای احترام به مخاطبان سینمای ایران در نظر گرفته شده تا عوامل با نظم و برنامهریزی خاصی در مراسم افتتاحیه حضور یابند و از کلیه اهالی رسانه و علاقهمندان دعوت میکنیم در این برنامه ویژه، در محوطه باز تالار وحدت حضور به هم رسانند تا پوشش مناسبی از این بخش در رسانهها داشته باشیم.» این توضیحات بیش از هر چیز برگزاری مراسم فرش قرمز در جشنوارههای غربی را به ذهن متبادر میکرد. چنین ذهنیتی وقتی جالبتر میشد که به یاد میآوردیم چندی پیش جریانی رسانهای پیرامون احتمال ممنوعیت برگزاری هرگونه مراسم با عنوان فرش قرمز در سینمای ایران به راه افتاده بود و در گیرودار آن علیرضا سجادپور صراحتا اعلام کرده بود: «برگزاری مراسمی با عنوان فرش قرمز و ارائه برنامههایی مانند غرب پذیرفته نیست.» این اظهارنظر که بعدها با شایعاتی از قبیل «جایگزینی قالی ایرانی بهجای فرش قرمز!» در رسانهها بازتاب یافت سجادپور را مجبور کرد در توضیحاتی تکمیلی تأکید کند: «مخالفت با برگزاری مراسم فرش قرمز بهعنوان افتتاحیه فیلمها امر تازهای نیست و اداره کل نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ابتدا با این کار مخالفت میکرد. برنامه موسم به فرش قرمز تنها کپیبرداری صرف از برنامههایی است که غربیها برای افتتاح یک فیلم اجرا میکنند. استفاده از لیموزین و به کارگیری بادیگارد و حضور عوامل فیلم با ظاهری که بیشتر یادآور شوی مد و لباس و آرایش است، هیچگاه مورد تأیید ما نبوده و اجازه برگزاری چنین مراسمهایی را نمیدهیم.» با یادآوری این تأکیدات آنچه در افتتاحیه شاهد بودیم، با چند ویژگی مورد تأیید مسئولان ارشاد قرار گرفته است؛ اولا رنگ فرش قرمز نبود، ثانیا ماشین حامل سینماگران سمند و پژو پارس بود نه لیموزین، ثالثا ظاهر سینماگران متفاوت از شوی مد و لباس بوده است. مجموع این ویژگیها احتمالا در همین جمله محمدخزاعی در حاشیه برپایی «کوچه انقلاب» خلاصه میشود: «سعی کردیم نمونهای شرقی از مراسم استقبال سینمایی داشته باشیم.»
حایشههای یک افتتاحیه ۱) عبور از پلکان طراحی شده در دکور مراسم، برای اغلب مدعوین هنگام رفتن به روی سن مشکلساز شد، بهخصوص که یکی از ارزشمندترین هنرمندان سینمای ایران زمان عبور از این پلکان به زمین خورد و آه از نهاد جمع برخاست. داوود رشیدی خود گفت: «وقتی استقبال مردم را دیدم اشک به چشمانم آمد و برای همین زمین خوردم.» همسر داوود رشیدی هم در میان سالن از جا برخاست و خطاب به برگزارکنندگان گفت: «وقتی از فردی با این سن میخواهید ۲۰ - ۳۰ پله را پایین بیاید، حتما باید کسی را برای همراهیاش در نظر بگیرد.» با این صحبتها شهیدیفر تا پایان مراسم چندبار بابت عدم همراهی با رشیدی از او و همسرش عذرخواهی کرد. ۲) ابوالقاسم طالبی زمانی که برای تقدیر از حسین زندباف روی صحنه آمد گفت: «زندباف علاوهبر اینکه هنرمند است در سالهای پیش از انقلاب یکی از زندانیان سیاسی انقلاب بودند و بابت زجرهایی که خود و خانوادهشان متحمل شدهاند به ایشان ادای احترام میکنم.» ۳) حسن نجفی که فیلم بزرگداشت جمال شورجه را کارگردانی کرده بود، زمانیکه روی سن حاضر شد گفت: «این فیلم را برای خوش آمد هیچکس نساختهام، بهخصوص که شمقدری زندگی مرا خراب کرده است. این فیلم را ساختم تا به اخلاق مداری شورجه عزیز ادای دین کرده باشم.» ۴) داوود رشیدی هنگام دریافت جایزه خود با قرائت متنی خود را عضو «خانه سینما» معرفی کرد که این حمله با تشویق حضار همراه شد. او در ادامه متن خود تصریح کرد: «عقیده دارم موفقیت امروز سینمای ایران حاصل تلاش و استعداد درخشان سینماگران و مدیران این عرصه بوده و هست و جز با همدلی و با هم بودن و دوری از پراکندگی نمیتوان این راه پر افتخار را ادامه داد.» ۵) متفاوتترین صحبتها در بخش بزرگداشت از جمال شورجه بود که با قرائت متنی از خداوند بابت کمکاریهایش استغفار کرد. شورجه گفت: «استغفار میکنم از اینکه آنچه رضای خدا در آن بود را نتوانستم بهدرستی انجام دهم. استغفار میکنم از اینکه قدر و منزلت جمهوری اسلامی ایران را آنچنانکه شایسته است، ندانستم و سربازی خوبی برای رهبرم نبودم. از درگاه خدا بهخاطر قصوراتم طلب عفو و بخشش دارم و از خدا میخواهم در راه خدمت به نظام که برگزیدم، مرا ثابتقدم گرداند و دعای خوبان را بدرقه راهم کند.»