جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۰
۱

جلالی:قرمزو آبي طرح انگليس به ساواك بود

شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۴۸
کد مطلب: 64649
كارشناس فوتبال ايران در تحليل ناهنجاري‌هاي فرهنگي اجتماعي در فوتبال ايران تاكيد دارد كه طرح ايجاد قرمز و آبي پيشنهادي بوده كه 40 سال پيش از سوي انگليسي‌ها به ساواك داده شده و آنها نيز براي سرگرم‌ كردن مردم با اجراي اين طرح در فوتبال ايران موافقت كرده‌اند.

مجيد جلالي در گفت‌وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به ماهيت پديده ناهنجاري رفتاري و گفتاري در فضاي ورزش و فوتبال كشور افزود: در واقع هيچ اختلاف نظري در بحث ماهيت ناهنجاري‌هاي گفتاري و رفتاري فضاي ورزش و فوتبال كشور بين افراد مختلف وجود ندارد و همه معتقدند فضاي ناسالم و آزاردهنده‌اي در استاديوم‌هاي ما حاكم است.

وي گفت: اگر اين مساله در تيم ملي هم تبلور پيدا كند، مي‌تواند ضررهاي جبران‌ناپذيري به فرهنگ ورزش در كشور ما در صحنه‌هاي بين‌المللي بزند؛ اگر يادتان باشد در مسابقات آسيايي چندين سال پيش، درگيري دو بازيكن ملي‌پوش ما با يكديگر در حين يك بازي به نوعي بيانگر فضاي ناآرام فوتبال در داخل كشور ما بود كه سال‌ها وجود نداشت و ندارد. حال ممكن است دلايل متفاوتي براي اين مساله مطرح شود اما همه جامعه ورزش ما در اصل موضوع با يكديگر هم‌عقيده بوده و نياز به بحث نيست.

جلالي در ادامه اين موضوع را به شرح ذيل تحليل، دسته‌بندي و ارايه كرد:

* ريشه‌يابي و پيدا كردن علت‌ها:

1- استاديوم‌ها به مكاني براي تخليه هيجانات رواني جوان‌ها تبديل شده است

اكنون در كشور ما فوتبال به يكي از معدود پديده‌هاي سرگرمي مجاز تبديل شده و ظاهرا براي اينكه مردم بتوانند به راحتي با اين پديده سرگرم باشند، فضاي آزاد زيادي براي‌شان گذاشته شده است؛ شايد سياستگذاران امر چنين ديدگاهي دارند كه بگذاريم هيجانات رواني مثبت و منفي جوانان ما در استاديوم‌ها تخليه شود؛ بنابراين آنها را در ورزشگاه‌ها به حال خود رها كرده تا اين محل، جايي براي بروز واكنش‌هاي ناهنجار جوانان باشد.

2- حساسيت را تنها به دو رنگ آبي و قرمز تقسيم كرده‌ايم

اين وضعيت در حالي است كه به خوبي مي‌دانيم مردم ما تا چه اندازه فوتبال و هيجاناتش را دوست داشته و براي‌شان حساس است؛ آن وقت ما اين فوتبال و فضاي آن را در كشور تنها تبديل به دو رنگ كرده و حساسيتش را چندين برابر كرده‌ايم؛ حتي وقتي اخبار رسانه‌ها را هم دنبال كنيد متوجه مي‌شويد شايد حدود 95 درصد آنها مربوط به مسايل اين دو تيم و كمتر از 5 درصد به اخبار تيم‌هاي ديگر اختصاص داده مي‌شود. اكنون حتي ملاك‌هاي ارزشيابي و ارزشگذاري‌هاي شخصيتي هم به قرمز و آبي منتهي شده و اين خود شدت حساسيت را بالا برده است.

تمركز خبر و افكار عمومي روي اين دو تيم باعث شده تا عامل حساسيت‌زا تنها به دو قسمت تقسيم شود و به دنبال آن هيجانات مختلف هم هميشه در دو جبهه وجود دارد، در حالي كه مي‌توان آن را به قسمت‌هاي بيشتري تقسيم كرد؛ شايد اين مساله در ادامه همان سياست استفاده از فوتبال به عنوان يك سرگرمي مجاز در كشور باشد اما آنقدر پررنگ شده است كه به شدت توانايي‌هاي ديگر فوتبال را هم تحت تاثير قرار داده و باعث فراموشي آنها شده است.

3- نبود قوانين كافي براي رفتارهاي دروني فوتبال

هم‌چنين نبود قوانين كافي براي كنترل كردن رفتارهاي مختلف را بايد از ديگر عوامل پديده ناهنجاري فرهنگي اجتماعي در فوتبال دانست، به طور مثال محدوديت يا قانون مشخصي براي رفتار رسانه‌اي در فوتبال وجود ندارد و برخي خبرنگاران به طور سليقه‌اي با مسايل مختلف برخورد مي‌كنند يا در بحث واسطه‌گري در فوتبال، ادبيات بين مربيان، بازيكنان، مسوولين و رسانه‌ها، شعارهاي همگاني تماشاچيان و همچنين فضاي رايج در استاديوم‌ها، هيچ قانون مشخصي نبوده يا اينكه كافي نيست.

عدم وجود قوانين لازم و درست خود به ايجاد تشنج در محيط دامن مي‌زند، ضمن اينكه نبايد صرفا به فكر قوانين تنبيهي باشيم و در نظر گرفتن قوانين تشويقي براي رسيدن به نتيجه مطلوب، در اين زمينه بسيار ضروري است.

* ايجاد آبي و قرمز در فوتبال ايران، طرح پيشنهادي انگليسي‌ها

طرح ايجاد دو تيم قرمز و آبي در فوتبال ايران در زمان گذشته از سوي انگليسي‌ها به ساواك پيشنهاد شد كه ايران هم پذيرفت؛ آنها گفته بودند ما هم براي رسيدن به اهداف سياسي و در نهايت سرگرمي مردم، در هر شهري از انگليس يك آبي و قرمز تشكيل داديم. شايد اين طرح در چهل سال گذشته با هدف ايجاد سرگرمي براي مردم، طرح خوبي بوده و اكنون هم بد نباشد، اما در حال حاضر با بالا رفتن سطح سواد عمومي و پيشرفت زندگي، ديگر نبايد صرفا همان هدف را دنبال كند چرا كه ديگر به تنهايي پاسخگوي نيازهاي جامعه نيست.

اكنون كه جهان به سمت جلو حركت مي‌كند، هم‌زمان قواعد زندگي مردم نيز پيشرفت كرده و در كنار بحث سرگرمي، بايد به فكر ارتقاي فرهنگي جامعه هم باشيم. مطمئنا از توجه به ديگر توانايي‌هاي فوتبال و ارتقاي سطح فرهنگي اجتماعي اين ورزش، جامعه سود خواهد كرد.

* فوتبال توانايي‌هاي ديگري هم دارد

در حال حاضر فوتبال در جهان علاوه بر خاصيت سرگرمي، توانايي‌هاي بسيار زياد ديگري از جمله در ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، آموزشي و... نيز دارد.

تاكنون فكر كرده‌ايد كه به طور مثال مي‌توان مدت زمان 90 دقيقه‌اي يك بازي فوتبال را به 90 سال عمر تشبيه كرد كه قواعد خاصي براي سعي كردن و رسيدن به موفقيت دارد؛ داراي پستي بلندي‌هاي زيادي است، شتاب مي‌گيرد، افت مي‌كند، لحظه‌اي بر وفق مراد بوده و ممكن است زماني را هم در بحران سپري كند؛ يا اينكه داراي قوانيني است كه بايد به آن تن داد، مدام پيرامون عملكردها و واكنش‌هاي متفاوت شما قضاوت و تصميم‌گيري مي‌شود، بايدها و نبايدهاي فراواني داشته و زماني كه سوت پايان زده شود پشيماني سودي ندارد. بسيار جالب است كه قواعد سعي كردن در يك بازي فوتبال، شباهت زيادي به قواعد در نظر گرفته شده از سوي خداوند متعال در سعي صفا و مروه دارد.

اين‌ها درس‌هايي است كه فوتبال مي‌تواند براي مردم داشته باشد؛ فوتبال مي‌تواند اميدوار بودن، شكيبايي و قواعد زندگي كردن را به جوان‌هاي ما ياد داده و البته باعث نشاط و شادابي آنها شود؛ اما سوال اينجاست كه تاكنون چه كسي اين مسايل را به جوان‌ها و مردم ما گفته، در حالي كه آنها براي شنيدن و پذيرش چنين توانايي‌هايي از فوتبال، آمادگي و اشتياق فراواني دارند. متاسفانه ما فقط ذهن جوان‌ها را معطوف به يكسري مسايل حاشيه‌اي بي‌محتوايي چون بودن يا نبودن آفسايد در يك صحنه، مشت يا پشت‌پاي فلان بازيكن به ديگري، درگيري‌هاي مختلف ميان بازيكنان، مربيان و... كرده‌ايم كه هيچ سود مادي و معنوي براي آنها، خودمان و حتي فوتبال كشور ندارد.

اين توانايي‌ها تنها مربوط به حوزه فرهنگي اجتماعي اين ورزش است در حالي كه فوتبال پس از صنعت تسليحات و نفت، سومين پديده صنعتي اشتغال‌زا و درآمدزايي در جهان شناخته شده است؛ فوتبال در مباحث اقتصادي هم ويژگي‌هاي بالقوه‌اي دارد كه كشورهاي مختلف دنيا آنها را بالفعل كرده و سود مالي فراواني از آن مي‌برند.

اين پتانسيل و ويژگي با توجه به وجود استعدادهاي زياد و اقبال عمومي گسترده‌اي كه در سطح جامعه ما نسبت به فوتبال وجود دارد مي‌تواند مورد توجه قرار گيرد و با يك ديدگاه تغيير يافته و صحيح سرمايه‌گذاري‌ها در اين ورزش استراتژيك را جهت‌دهي و بارور كرد.

بايد دقت كرد كه فوتبال را از هيچ منظري نمي‌توان با ساير ورزش‌ها مقايسه كرد و در سطح بين‌المللي مي‌بينيد كه حتي اتحاديه اروپا قوانين كلي مختلفي را در سطح قاره خود براي آن ترسيم مي‌كند.

حتي بعضا حساسترين مسايل و تصميمات سياسي را هم با قواعدي برگرفته از فوتبال در ميان مردم جا مي‌اندازد و سابقه استفاده از چنين ابزاري در كشور خودمان هم ديده مي‌شود. حال وقتي اين ورزش چنين كاركردهاي مهم و تعيين‌كننده‌اي در ابعاد گوناگون يك جامعه دارد، نبايد انتظار داشت تنها در قالب يك ورزش و به مانند ديگر رشته‌هاي ورزشي به آن نگاه كرد.

به هر ترتيب لزوم آغاز يك حركت درست و منطقي در جهت استفاده بهينه از فوتبال، در وهله اول تغيير نگرش و بوجود آمدن ديدگاه جديدي نسبت به اين ورزش است كه در صورت تحقق آن، ‌بايد قوي‌ترين مديرهاي كشور براي فوتبال سياست‌گذاري كنند. آنگاه ديگر فوتبال را به عنوان يك ابزار كوچك نمي‌بينيم كه فقط مردم را سرگرم كند؛ بلكه با آغاز يك راه جديد، آن را پديده‌اي مي‌پنداريم كه بايد برايش هزينه كرده و مديران، مربيان و نيروي انساني كارآمد در بدنه آن تربيت كنيم.

* راهكارهاي كوتاه‌مدت براي كاهش ناهنجاري‌ها در فوتبال

در حال حاضر گذشته از اهميت راهكارهاي بلندمدت براي از بين بردن فضاي ملتهب حاكم در استاديوم‌هاي ورزشي، مي‌بايست اقدام كوتاه‌مدتي را هم در جهت حل ناهنجاري‌هاي فرهنگي اجتماعي كنوني ورزشگاه‌ها، در نظر گرفت كه مي‌تواند دربرگيرنده يكسري برنامه‌هاي تنبيهي و تشويقي مختلف باشد.

1- امتياز دادن به تماشاچيان و در نظر گرفتن برنامه‌هاي تشويقي

براي رعايت اصول اخلاقي و رفتارهاي صحيح تماشاچيان هر مسابقه امتيازاتي را تعريف و طراحي كنيم و ناظران مختلفي را براي دادن اين امتيازات بكار گيريم؛ حال پس از گذشت مثلا يك دوره سه‌ماهه و اينكه شايد حدود 30 مسابقه در طول اين مدت در آن شهر يا استان انجام شده باشد، هر استاني كه امتيازش به فلان حد رسيد، شامل يك‌سري اقدامات تشويقي شود؛ براي مثال مي‌توان توري‌هاي حصار بين زمين مسابقه و تماشاچيان را با نماد شخصيت و منش بالاي آنها برداشت؛ يا اينكه كمك‌هاي مالي قابل توجهي براي فوتبال جوانان آن منطقه در نظر گرفت و به طور مثال فدراسيون، يك آكادمي فوتبال برايشان بسازد تا جوان‌ها به صورت رايگان يا ارزان از امكانات آن استفاده كنند.

2- بالا بردن سطح امكانات رفاهي استاديوم‌ها

از ديگر راهكارهاي كنترل رفتارهاي فرهنگي، اجتماعي در استاديوم مي‌توان از بالا بردن سطح امكانات رفاهي ورزشگاه‌ها نام برد. مي‌توان قيمت بليط مسابقات را بالا برد و به همان اندازه شرايط رفاهي خوبي براي تماشاچيان فراهم كرد. اگر سطح امكانات رفاهي استاديوم‌ها از قبيل عرضه آب آشاميدني با كيفيت، پاكيزه‌گي سرويس‌هاي بهداشتي، در نظر گرفتن صندلي‌هاي مشخص، راهنماي داخل استاديوم و حتي دادن تغذيه، پيراهن ورزشي، پرچم و... به تماشاچيان، تا حدي بال رود كه مردم از آنجا به عنوان يك مكان تفريحي سالم تلقي كنند، خود به خود بر آرامش و نشاط آنها افزوده شده و به سهم خود زمينه‌هاي ايجاد ناملايماتي‌هاي رفتاري مختلف‌شان از بين مي‌رود.

اين طرح شايد در دوران ابتدايي كار، تاحدودي باعث كاهش تماشاچيان در استاديوم‌ها شود اما به مرور و پس از آنكه تماشاچي از حضورش در استاديوم احساس رضايت و آرامش كرد، مورد توجه قرار مي‌گيرد. مسلما اين بهتر از آن است كه هزار تومان از تماشاچي گرفته شود و مثلا در گرماي شديد، آب آشاميدني مناسبي نداشته باشد، براي پيدا كردن مكان مناسبي جهت نشستن در قسمت مورد نظرش، مدتي را در اطراف ورزشگاه سرگردان باشد، براي خريد يك ساندويچ 100‌توماني و احتمالا غيربهداشتي، 1000 تومان پرداخت كند، فضاي آلوده‌اي در اطرف خود حس كند و در آخر هم با نتيجه نگرفتن احتمالي تيمش براثر مثلا اشتباهات داوري مواجه شود؛ بدون شك همه اينها زمينه‌اي براي بروز ناهنجاري‌ها و رفتارهاي نادرست فرهنگي اجتماعي خواهد شد.

3- در نظر گرفتن مكان‌هايي براي تماشاي خانوادگي فوتبال در استاديوم‌ها

ما بايد كاري كنيم قشر عظيمي از مردم كه فوتبال را دوست دارند و قشر بهتري هم هستند، فضا را مناسب ديده و به استاديوم‌ها بيايند. اكنون با توجه به فضاي ملتهب ورزشگاه‌ها، آنها جايي براي حضورشان در آنجا نمي‌بينند؛ ضمن اينكه تماشاي خانوادگي بازي‌ها در استاديوم مي‌تواند به رعايت يكسري اصول اخلاقي و رفتاري از سوي بسياري از تماشاچيان شده و پاي انسان‌هاي مختلفي از اقشار گوناگون را به اين مكان باز كند.

انتهاي پيام
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


درسته جنگ قرمز و آبی در واقع همون جنگ حیدری و نعمتی است که در پوشش رنگ انجام میشه و جنگ حیدری و نعمتی هم هدف اصلیش ایجاد التهاب الکی و سرگرم کردن عوام الناس به امور مسخره و بی اساس است تا وقتی برای تفکر در امور حقیقی زندگی نداشته باشند.