* « سرانجام انتظارها به سر رسید و جومونگ دیروز برای دیدار با انبوه دوستداران خود در ایران همراه با اعضای تیم ملی بسکتبال ایران قهرمان آسیا وارد فرودگاه امام خمینی (ره) تهران شد و خودش هم در نشست خبری از تمام آنها که برای استقبال از وی ـ نه قهرمانان ملی ایران ـ رنج سفر تا فرودگاه را تحمل کرده و احتمالا شب را بیدار مانده بودند، تشکر کرد.»
*« بازیگر نقش جومونگ عصر دیروز در حالی برای شرکت در یک نشست خبری وارد مرکز همایشهای صدا و سیما شد که خودش از ذوقزدگی نمایندگان رسانههای گروهی ایران ذوقزده شده بود.»
*«جومونگ با تسلیت گفتن درگذشت یک ایرانی به خاطر خانم سوسانو، از اینکه جومونگ توانسته به نوعی از معضل ترافیک شهرهای بزرگ کم کند ابراز خوشحالی کرد.»
*«سونگ در پایان با دادن این مژده که اگر بار دیگر او را دعوت کنند، حتما دوباره به ایران سفر خواهد کرد، بسیاری از علاقمندانش را از نگرانی رهانید.»
......
موارد بالا ، عناوين خبرهايي است كه از چندي قبل تا ديروز در صفحه ي بسياري از سايتها و خبرگزاري هاي ايراني به چشم مي خورد.
بازيگری كره اي با بازي در سريالي نه چندان قوي ، به لحاظ تكنيك هاي ساخت سريال و بازيگري ، در ميان مردمان كشوري اين چنين مطرح مي شود و بدين شكل محبوبيت و معروفيت مي يابد، كه قهرمانان ملي و مردان افسانه اي زيادي را در دل تمدن و باورهاي ديني و ملي خود به ميراث برده اند.
به نظر مي رسد با حضور بازيگر نقش جومونگ در ايران ، رسانه ها و متوليان رسانه در ايران مبلغ بازيگري شدهاند كه در مجموعهاي ضعيف و سطحي ايفاي نقش كرده است. آن هم سريالي است كه ارزشهاي حرفهاي ندارد .
البته بماند كه از همان روزهاي نخستين پخش اين سريال برخي از مديران صدا و سيما در خصوص جايگاه متناسب و خوب مضامين اين سريال در ميان مخاطبان آن در ايران ، سخن ها گفتند و و البته كه اين محبوبيت را توجيه كردند.
ولي سوال اين جاست :
چه مي شود كه سريالي اين چنين با تمام نقاط ضعف و سست عنصري آن در مقابل فرهنگ غني ايراني اين چنين مخاطب مي يابد؟!
چرا سطح سليقه ي ما و البته
آيا به راستي در پشت پرده ي اين هزينه هاي هنگفت براي خريد سريالهاي كره اي ، ساخت مستند از بازيگران اين سريال ها توسط عوامل ايراني، دعوت از بازيگر دسته چندم كره و ...هيچ پروپاگانداي تبليغاتي و يا برنامه ريزي جديدي براي استحاله ي فرهنگ اسلامي -ايراني ،كه قاعدتا بايد در صدر برنامه هاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي باشد ، وجود ندارد؟
بسيار بعيد به نظر ميرسد كه دور زدن قانون توسط بيزنس من هاي شركتهاي ال - جي يا سامسونگ ، در معرفي اين بازيگر با نمايش لوگوي تبليغاتي اين شركت ها، يك اتفاق يا اشتباهي كوچك باشد كه از چشم مديران ارشد سازمان و ناظران نيز كماكان دور مانده است.
صف انتظار دهها جوان ایرانی برای گرفتن امضا از این هنرپیشه،و مانور رسانه های کره ای بر روی این موضوع از نکات تامل برانگیز و دردآور این برنامه مشترک شرکتهای تجاری کره و مسئولین فرهنگی به خواب رفته ایران است.
امير علي صالحي در يادداشتي پيرامون پيامدهاي اين تب كره اي مينويسد: « كانون جوشان فرهنگي كه ادعا داشت حرف هاي جريان سازي براي مخاطبان جهاني خود دارد، در سالن همايش هاي بزرگترين رسانه داخلي و خارجي خود يعني سازمان صدا و سيما، جايي كه زماني محل برگزاري همايش چهره هاي ماندگار بود و بزرگاني چون علامه حسن زاده آملي در آن حضور يافته بودند، دوربين هاي خود را نصب كرد تا اين بار از يك شومن تلويزيوني دست چندم با اسكورت ويژه از فرودگاه تا هتل و تا مركز همايشها، استقبال كند و به مخاطبان خود اعلام كنند شخصي را دعوت كرده است كه به سيگار و مشروب علاقه اي ندارد، پس مي تواند الگو باشد و پذيرايي رسانه ملي از او با ارزش ها منافاتي ندارد. موج كره اي ماسكي براي ترويج و تثبيت ارزش هاي امريكايي در كشورهايي مانند چين و ايران است كه به دليل سياست ها و ذائقه عمومي فرهنگي تمايلي به استفاده از محصولات امريكايي ندارند.»
ساده انگارانه است اگر بخواهيم اين حضور را صرف نظر از اهداف تبليغي آن تنها براي اغناي مخاطبان افسانه جومونگ در ايران بدانيم و با چشم پوشي از پيامدهاي قبل و بعد آن ، هم چنان سرمايه هاي فرهنگي كشور هدر بدهيم.
دیر زمانی است که باندهای قدرت بخاطر منافع خود رسانه ملی و سایر رسانه ها را نیز به تصرف خود درآورده اند و در حالیکه صنعت داخلی توان کامل عرضه محصولات خانگی را دارند به تبلیغات لجام گسیخته و نابرابر برندهای کره ای میپردازند . برای اینکه مطمئن شوید . شرکتهای کره ای صدا و سیما را هم به رایگان و یا پرداخت هزینه ناچیز به خدمت گرفته اند یکبار به دقت به نمایشگرهای پشت سر گزارشگران و مراکز و مجریان پخش نگاه کنید و این برندها را ملاحظه کنید.