چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۲
۱

گروگانی که پادشاهی می‌کند!

رسول بهروش
شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۵۳
کد مطلب: 418052
گروگانی که پادشاهی می‌کند!
قضاوت کردن در مورد کارلوس کی‌روش و مناسبات او با فدراسیون فوتبال یا وزارت ورزش کار ساده‌ای نیست. در فضای کدر و مبهم فعلی، رسانه‌های نزدیک به هر جناح سعی می‌کنند وقایع را طوری بازتاب بدهند که طرف مقابل مقصر شناخته شود. همین مساله کار داوری کردن را دشوارتر از هر زمان دیگری می‌کند؛ طوری که شاید عاقلانه‌تر باشد اگر کنار بنشینی و مسایل پیش آمده را به عنوان یک شاهد بی‌نظر بیرونی دنبال کنی. با این وجود اما، گاهی حوادثی رخ می‌دهد که اصلا ربطی به کل جریان ندارد و مستقل از همه چیز معنای خاص خودش را دارد. از آن جمله است کلمه زشت، مستهجن و کثیفی که کی‌روش در آخرین مصاحبه‌اش به زبان آورده است: گروگان!

ممکن است برخی سوءرفتارها یا کارشکنی‌ها در قبال مربی پرتغالی صورت گرفته باشد. ممکن است بعضی‌ها چوب لای چرخ او گذاشته باشند یا بخواهند شیطنت کنند، ممکن است هنوز حق با او باشد یا نباشد. هیچکدام از اینها اما، یک قانون کلی و مهم را عوض نمی‌کنند؛ اینکه کارلوس باید مراقب رفتار و گفتارش باشد و حد و مرز خودش را بداند. در مورد اینکه او در چهار سال گذشته چه کارنامه‌ای در ایران از خودش به جا گذاشته، مناقشات زیادی وجود دارد. اگر قرار به خوشبینی باشد می‌توانیم صعود به جام جهانی، مبارزه با بازیکن‌سالاری و کشف و تربیت چند بازیکن جدید را در زمره نفاط قوت کار کی‌روش به حساب بیاوریم و به عملکرد او تقریبا نمره قبولی بدهیم. با این همه اما، حتی اگر او ۱۰ برابر بیشتر از این هم به فوتبال ایران سود رسانده بود، باز حق نداشت دهانش را باز کند و اولین چیزی که به ذهنش می‌رسد را بیرون بیندازد. هر جور که چرتکه بیندازیم، ایران و مردمش کوچکترین دینی به کی‌روش ندارند. همکاری با او، یک قرارداد دوطرفه بوده که مرد پرتغالی در ازایش یک دریا پول گرفته است. سالی دو میلیون یورو دستمزد در ازای حداکثر ۷۰ روز کار، کی‌روش را در قامت یکی از گرانترین مربیان فوتبال در جهان فروبرده و عجیب اینکه در تمام طول این مدت، غرولندها و ناز و افاده‌های او تمامی هم نداشته است. سینیور که ادعای حرفه‌ای بودنش گوش فلک را کر کرده، از آماتور بودن فوتبال ما نهایت استفاده را برد و پرداخت مالیاتش را دایورت کرد روی دوش فدراسیون فوتبال یا همان مردم ایران؛ حالا هم استاد فقط به خاطر اینکه یک مشکل اداری پیش آمده و پاسپورت متبرکش چند دقیقه‌ای توقیف بوده، خودش را «گروگان» ایرانیان معرفی می‌کند. آیا وقاحتی بالاتر از این ممکن است؟ در همان اروپایی که کی‌روش از آن تشریف آورده، هر مربی و ورزشکاری مکلف است خودش مالیاتش را بپردازد.

این مساله از چنان درجه‌ای از اهمیت برخوردار است که اولی هوینس نامدار به خاطرش زندانی شده و وقتی قرار بعد از مدتی در مورد شرایط حبسش تسهیلاتی در نطر گرفته شود، دیتر هالروردن، کمدین مشهور آلمانی به شدت علیه این موضوع جبهه گرفت. اینجا اما بهشت کی‌روش است؛ جایی که مالیاتش را می‌دهند، نازش را می‌کشند و تازه از او فحش هم می‌شنوند! هرچند کارلوس در ماجرای تعاملش با آل‌شپورت و قطع ناگهانی اعتراضاتش بعد از دریافت کمی پول، به خوبی نشان داد از چه جنسی است و چه دغدغه‌هایی دارد!

به احتمال فراوان بخشی از اعتماد به نفس عجیب و غریب مربی پرتغالی ناشی از آرای هشتاد و چند درصدی او در نظرسنجی‌های نود است. با این حال آنچه سینیور نمی‌داند این است که در ایران، خیلی از عشق‌های مردم ریشه در بیزاری دارد. در همین انتخابات گذشته، بسیاری از هموطنان ما آغوش‌شان را به روی روحانی باز کردند تا قدرت به دیگری نرسد. در مورد کی‌روش و این مقبولیت شگفت‌انگیزش هم داستان تا حدود زیادی از همین قرار است. اگر خیال این ملت راحت بود از اینکه در صورت جدایی مربی پرتغالی، وزارت ورزش یا فدراسیون فوتبال همین بودجه را صرف استخدام یک مربی بزرگ خارجی خواهند کرد، بعید بود که چنین پشتوانه اجتماعی عجیبی برای کارلوس فراهم شود. منتها مشکل اینجاست که دوستان تصمیم‌ساز در ایران، از برانکو به قلعه‌نویی می‌رسند و از کرانچار به خاکپور؛ بنابراین شرط احتیاط برای افکار عمومی این است که نقد را به نسیه نفروشند و دودستی به همین کی‌روش بچسبند! با این وجود اما، تاوان این اعتماد نسبی و از سر ناچاری، نباید و نمی‌تواند تحمل توهین و تحقیر باشد. اینکه یک نفر را غرق در اسکناس کنی، در بهترین شرایط رفاهی قرارش بدهی، پس از شکست به استقبالش بروی و بعد بشنوی که می‌گوید «گروگان» است، کمی عیرمنصفانه به نظر می‌رسد.

در طول یک هفته گذشته خیلی‌ها نگران این بودند که مبادا شادی گل تلافی‌گونه مهدی طارمی در بازی با النصر، باعث تخریب وجهه ایران شود و صلح‌دوستی مردم ما را زیر سوال ببرد. حالا اما بهتر است این جماعت روشنفکر به جای سختگیری و عیب‌جویی از یک جوان سالم و کم‌تجربه، سراغ این پرسش مهم بروند که ترجمه عبارت «گروگان‌گیری» چیست و بازتاب ادعاهای واهی چهره‌ای مثل کی‌روش در محافل بین‌المللی، چقدر می‌تواند برای ما گران تمام شود؟ سخن از مردی است که انگشتان عسلی مردم ایران را گاز گرفت، کسی که به خاطر چند دسته اسکناس بیشتر، حاضر نیست حتی رایج‌ترین عرف دنیای فوتبال را رعایت کند و اگر واقعا قصد قطع همکاری دارد، یک اسعفانامه بی‌قید و شرط تحویل فدراسیون فوتبال ایران بدهد. صد حیف آقای کی‌روش؛ همین یک بار که ما خواستیم «بد بدرقه» نباشیم، این شما بودی که بدقلقی کردی!
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


حالا تو کی هستی که اظهار نظر میکنی؟