دادخواه یكی از وكلای پرونده خشكی زایندهرود میگوید:«شاكیان خشك شدن زایندهرود به زودی به یكصد هزار نفر میرسند. چون با خشك شدن این رودخانه بزرگ نزدیك به 300 هزار كشاورز بیكار میشوند و سیل جدیدی از گردوغبارها مركز ایران را فرا میگیرد.»
به گزارش پارس توریسم، این درحالی است كه به گفته «اسفندیار امینی» مدیرعامل كانون خبرگان كشاورزی، رحیمی معاون رئیسجمهوری بعد از برگزاری نخستین جلسات دادگاه شاكیان خشكشدن رودخانه زاینده رود، به نمایندگان آنها گفته است چرا مسئله خشك شدن زاینده رود را زودتر به اطلاع من نرساندهاید؟! تا این سوال در اذهان عمومی بوجود بیاید كه چطور خشك شدن مكرر زایندهرود و هشدارهای گروههای حامی محیطزیست و رسانههای سراسری كشور هرگز به گوش معاون اول رئیسجمهوری نرسیده است؟!
به نوشته تهران امروز ،معاون اول رئیسجمهوری در حالی از خشك شدن رودخانه زاینده رود اظهار بیاطلاعی میكند كه نوروز امسال بسیاری از كشاورزان روستاها اطراف زایندهرود و گاوخونی به نشانه اعتراض تراكتورهای خود را در صفی طولانی تا دروازههای اصفهان رساندند كه به واكنش نیروی پلیس منجر شد.
تعهدات جهانی! همچنین درحالی معاون رئیسجمهوری به تازگی از مسئله خشك شدن رودخانه زاینده رود اطلاع پیدا كرده كه دادخواه یكی از وكلای پرونده خشكی زایندهرود میگوید: «ایران در قبال زایندهرود و مشكلاتی كه در سالهای اخیر در اثر خشكی آن به وجود آمده بر اساس دو كنوانسیون رامسر و وین، تعهدات جهانی دارد.»
اصفهان با توجه به گزینههای تاریخی و طبیعی زیاد خود پیش از این هم پای كارشناسان جهانی را به ایران بازكرده بود. یكی از طولانیترین پروندهها،پرونده ساخت برج جهاننما در كنار میدان نقشجهان بود كه با توجه به ثبت آن در فهرست آثارجهانی به اعتراض یونسكو انجامید.
اكنون نیز دادخواه یكی از علل خشكشدن زایندهرود را علاوه بر سدسازیها، عدم رعایت قانون در حفر چاهها در حاشیه رودخانه زایندهرود و همچنین پمپاژ آب به صورت غیرمجاز و در ادامه آن عدم پرداخت حقآبه كشاورزان میداند و اعتقاد دارد كه مسئولان خشك شدن رودخانه باید در مقابل كنوانسیون رامسر وپروتكل الحاقی به كنوانسیون رامسر از سوی شورای نگهبان پاسخ دهند.
به گفته دادخواه به استناد كنوانسیونها، حق جهانی آب (Right to water) و اصل یكنواختی بهرهبرداری، دولت با دو تكلیف جهانی در زمینه خشكی زایندهرود مواجه است: «یكی از این كنوانسیونها، كنوانسیون رامسر و دیگری پروتكل الحاقی به كنوانسیون رامسر از سوی شورای نگهبان است. به گفته دادخواه براساس این دو تاییدیه هیچ مدیر اجرایی حق ندارد مصوبهای بالاتر از این مصوبات را قرار دهد. به گفته دادخواه همچنین بر اساس كنوانسیون وین به دلیل اینكه این معاهده و پروتكل الحاقی را دولت امضا كرده است، مشمول ماده 27 كنوانسیون میشویم و در این صورت هیچ دولتی حتی نمیتواند به عذر قوانین داخلی خود این معاهده را نقض كند.
دادخواه در حالی از كنوانسیونهای موجود برای نجات رودخانه زاینده رود سخن به میان میآورد كه انتقالهای غیرمجاز آب، سدسازی و حفر چاههایی بدون توجه به قوانین مصوب محیط زیست كشور انجام گرفت. در نهایت هم مجریان طرح و دولتیها برای نجات زایندهرود كه قربانی صنایع شده قصد دارند با حفر تونل گلاب-بهشت آباد به قیمت خشككردن استان چهارمحال و بختیاری، زاینده رود و گاوخونی را زنده كنند. با این اقدام علاوه بر مشكلاتی كه دامن اصفهانیها را گرفته یك استان كه زندگی اهالی آن به كشاورزی وابسته است خشك میشود و به بیابان تبدیل میشود.
البته سدسازیها تنها به خشك كردن رودخانه منجر نشد. زمانی كه آبهای جاری پشت سدها جمع شدند به ناگاه مردم اصفهان به كاشت برنج روی آوردند. در چند سال نخست آنها هیچ مشكلی نداشتند و با وجود آبهای پشت سد از كاشت و برداشت خود راضی بودند. اما كاهش آب سدها وكم شدن آبهای زیرزمینی، اجازه ادامه این كاشت وبرداشتها را نداد.
معیشت آنها اما تغییر كرد و توقعهای جدیدی را برخلاف طبیعت و اقلیم سرزمین بهوجود آورد. گسترش زمینهای كشاورزی در این منطقه به مرور آبهای زیر زمینی را خشكتر كرد تا مرگ دریاچه زاینده رود زودتر برسد.این مسئله را «مسعود باقرزادهكریمی» مشاور محیططبیعی سازمان حفاظت محیط زیست تایید میكند ومیگوید: «بر اساس تغییر اقلیم بارشهاكاهش یافته و باعث كم آبی رودخانهها شده است.»
از سوی دیگر مسئولان درحالی قصد دارند كه آب رودخانه دز را ازچهارمحال به اصفهان بكشانند كه پیش از این بخشی از این آب را كه به طور طبیعی به اصفهان میرسید به قم فرستادند تا مشكل كم آبی صنایع آنجا را حل كنند. باقرزاده كریمی هم یكی از دلایل كم شدن آب زاینده رود را در همین انتقال میداند و میگوید:«آب قم از سرچشمههای دز میآید یعنی قبل از اینكه وارد زایندهرود شود به اردكان، یزد، قم و چند شهر دیگر میرود.» از سوی دیگر به گفته او سرچشمههای رودخانه دز باید در مسیر زمینهای كشاورزی زیادی را آبیاری كند تا به زایندهرود برسد.
اما مسئله بغرنجتر از این حرف هاست و شاكیان و متقاضیان آب زاینده رود یك دستگاه یك نهاد یا یك بخش نیست. از یك طرف محیط زیست اصفهان و استانهای اطراف به دلیل از بین رفتن محیط زیست این رودخانه و تالاب گاوخونی در خطر افتاده و اگر لب تشنه خشك نشود گرد وغبار یك بحران جدید در مركز كشور میآفریند. از سوی دیگر انتقال آبها برای صنایع همچنان ادامه دارد. اما شكایتی كه این روزها در دادگستری اصفهان در جریان است مربوط به كشاورزانی است كه با خشك شدن دریاچه بیكار شدهاند وزندگی آنها به خطر افتاده است.
به گفته «سید ناصر موسوی» نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی هم اینك آب سهامداران كه همان كشاورزان هستند به صنایع فروخته میشود و حتی یك لیتر آب به كشاورزان داده نمیشود. البته موسوی هم بیتوجه به پیامدی كه انتقال آب از چهارمحال وبختیاری برای این استان دارد خواهان انتقال آب از طریق تونلگلاب بهشت آباد به فلاورجان است. اما این پایان ماجرای بیتوجهی به مدیریت آب و سدسازی آن هم در كویر نیست.
«حاج رسولیها»رئیس شورای اسلامی استان اصفهان از كاهش دو سوم گردشگران داخلی وخارجی اصفهان به علت از دست دادن و خشك شدن زاینده رود خبر میدهد. اما او هم به جای اینكه خواستار باز شدن سدها به روی رودخانه و جلوگیری از انتقال آب به صنایع شود به انتظار آبهای جاری در چهار محال و بختیاری نشسته است تا این استان هم به درد اصفهان دچار شود.