كسانی هستند كه به اندیشه امام در حوزه مبارزه با رژیم صهیونیستی و ضدیت با امریكا وفادارند و نتوانستند آن را انكار كنند، مثل آقای محتشمی
می دهند. ایشان بعد از پیروزی انقلاب ایران، به صراحت اعلام كردند كه جمهوری اسلامی پناهگاه و پشتیبان همه مظلومان جهان اعم از مسلمان و شیعه و هر دین و آئین دیگری خواهد بود.
در دولت آقای هاشمی نگاه بسیار منفعت طلبانه و غیردینی به سیاست خارجی وجود داشت. آقای هاشمی حتی در زمان جنگ می خواست از مؤلفه گروه های مقاومت اسلامی لبنان استفاده كند تا بتواند رابطه با امریكا برقرار كند.
اما در دولت ایشان مسئولان، نمایندگان مجلس ششم و حزب مشاركت و كارگزاران رسماً اعلام كردند كه نمی پذیرند كه دین باید متولی جامعه باشد. طبیعی است وقتی كسی حكومت دینی را قبول ندارد، یعنی انقلاب اسلامی را هم قبول ندارد كه بخواهد صادر كند.
این عده با آل سعود، قطری ها، امریكایی ها و اسرائیلی ها همگام شده بودند و موضع بسیار دقیق و هوشمندانه نظام و رهبری و سپاه را نه تنها درك نمی كردند، بلكه سعی می كردند آن را منكوب كنند. اینها ژست دانشمند و عالم را می گرفتند و نظام را به خاطر مقابله با تروریست های تكفیری در سوریه محكوم می كردند.
سعی می كردند آن را منكوب كنند. اینها ژست دانشمند و عالم را می گرفتند و نظام را به خاطر مقابله با تروریست های تكفیری در سوریه محكوم می كردند.
بعضی از كارشناسان سیاسی معتقدند كه اگر ما همان موقع فاجعه بوسنی حمایت هایمان را از نیروهای جهادی و اسلامی منطقه چچن ادامه می دادیم، هیچ وقت منطقه درگیر جریان تكفیری نمی شد و امروز ما شاهد حضور این نیروها علیه منافع مردم نبودیم.
و در همان حد می گویند كه باید وارد بازی های جهانی شویم و با قدرت های جهانی سازش كنیم تا بتوانیم امورات خودمان را بگذرانیم.