جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۱
۱۱

دلال مذاکره تلفنی روحانی و اوباما چه کسانی بودند؟

شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۰۸
کد مطلب: 317701
این دیپلمات باسابقه و سفیر سابق آمریکا در چند کشور خاورمیانه و جنوب آسیا تنها چند روز پس از پیروزی حسن روحانی در گفت و گو با «رادیو اروپای آزاد» با اشاره به ناکارآمدی تحریم‌ها علیه ایران گفت که آمریکا باید گفت‌وگویی فراگیر را با تهران آغاز کند.
دلال مذاکره تلفنی روحانی و اوباما چه کسانی بودند؟
به گزارش جهان به نقل از نیمروز مذاکره تلفنی میان حسن روحانی و باراک اوباما حاصل توافق دو تن از دیپلمات های ارشد دو طرف بوده است.

بر اساس اطلاعات بدست آمده به نظر می رسد این دیدار حاصل تفاهم میان امیر حسین موسویان و رایان کراکر بوده است. حسین موسویان در دولت هاشمی رفسنجانی سفیر ایران در آلمان و در دولت خاتمی معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی (حسن روحانی) و عضو هیئت مذاکرات هسته‌ای ایران بود. وی در سال ۱۳۸۶ به اتهام جاسوسی در دادگاه محاکمه شد.

«حسین موسویان» عضو سابق تیم مذاکره‌کننده‌ ایرانی در گفت‌وگوهای هسته‌ای، در یادداشتی که در روزنامه انگلیسی «گاردین» منتشر شده، احتمال مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا را فرصتی برای مصالحه دانست که نباید از دست برود. وی به واشنگتن توصیه کرد با تغییر رویه از این فرصت استفاده کند.

کراکر از دیپلمات های با سابقه امریکایی است که پیش از این سفیر امریکا در کشورهای عراق و افغانستان را نیز تجربه کرده است. این دیپلمات باسابقه و سفیر سابق آمریکا در چند کشور خاورمیانه و جنوب آسیا تنها چند روز پس از پیروزی حسن روحانی در گفت و گو با «رادیو اروپای آزاد» با اشاره به ناکارآمدی تحریم‌ها علیه ایران گفت که آمریکا باید گفت‌وگویی فراگیر را با تهران آغاز کند.

سایت بی بی سی چندی پیش در رابطه با وی می نویسد:  در آبان سال 88 رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان در خاطرات خود نوشت یک هفته پس از حملات یازده سپتامبر در سال 1380 و در جریان مذاکرات ژنو با چند دیپلمات ایرانی، مذاکراتی درباره حمله به افغانستان داشته است.

کراکر نوشته بود. «من واقعا از هویت طرف‌های ایرانی خود متعجب شده بودم. دو نفر از سه نفرشان در آمریکا درس خوانده بودند و ما در وقت تنفس راجع به فوتبال دانشگاه یو.سی.ال.ای حرف می‌زدیم.»

کراکر افزوده بود: «آنچه که برایم جالب‌تر از همه بود،‌ اشتیاق آنان نسبت به اعزام نیروهای آمریکا (همان «شیطان بزرگ») به حیاط خلوت ایران یعنی افغانستان بود. اوایل اکتبر، یعنی تقریبا یک ماه پس از حملات 11 سپتامبر، ما پشت میز یکی از سالن‌های کنفرانس سازمان ملل نشسته بودیم و در مورد ساختار پارلمان بعد از طالبان صحبت می‌کردیم. یکی از دیپلمات‌های ایرانی رفته رفته به تنگ آمد و سرانجام سرپا ایستاد و تقریبا با فریاد گفت که ما نباید در مورد «چه باید باشد» صحبت کنیم. تا زمانی که رژیم کنونی - در افغانستان - بر سر کار است، هیچ کدام از این حرف‌‌ها سودی ندارد. سپس او اتاق را ترک کرد. بمباران افغانستان توسط آمریکا چند روز بعد آغاز شد.»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


این موسویان کی میخواد دست از سر مملکت برداره
Iran, Islamic Republic of
تازه اول کارش است می گید نه صبرکنید
United Kingdom
ایناتازه حاکم شدن!!!
امان از ياران بد.
ياران بد تمام رؤساي جمهور 24 سال اخير را از اوج به ذلت كشانده اند. اميدوارم آقاي روحاني لااقل اين قسمت تاريخ را بخواند.
محاکمه شد اما تبرئه هم شد
Iran, Islamic Republic of
انصافا درگیر کردن امریکا در افغانستان به سود ایران بود یا به ضرر آن؟!حکومت متحجر طالبان که ناامنی آن تا سبزوار هم رسیده بود یادمان باشد!البته قطعا در این عملیات امریکایی هم سود خود را بردند اما ایران بدون هزینه ای،سود برد و امریکا با هزینه بسیار!
محمد
Iran, Islamic Republic of
واقعا که سطحی فکر میکنید. ما خودمان با چند حمله محدود به مواضع طالبان شر آنها را دفع کردیم و از پس آنها بر میامدیم. اما آمدن آمریکا و چسبیدن آن به ایران. کشته شدن میلیونها مسلمان افغان. مسائل امنیتی مانند ریگی. اینها همه ضررش بود.
امریکا بلایی رو که خودش درست کرده بود خودشم اومد جمعش کنه چون به دامن خودشم رسیده بود. به قول قدیمیا هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیره.
شما رو هم جو نگیره بهتره والا اشتباهی این رفتار امریکا رو به نفع ما تفسیر می کنی بعد باعث اشتباه محاسباتی میشه.
وقتي دولت تدبير، افراد مقاومت عزتمندانه را خانه نشين ميكنه و از جاسوسان آمريكايي دعوت ميكنه بهتر از اين نميشه.
Iran, Islamic Republic of
بابا مگه این آدم به اتهام جاسوسی دستگیر نشده و وزارت اطلاعات در همان زمان نگفت که جاسوسی ایشان برای ما محرز است؟ پس چطور دوباره به سر کار آمده است؟
واقعا این خاطرات برای دستگاه ها امنیتی ما سندیت دارد؟ اگر دارد، سوال بعدی این است پس مسئله امنیتی داشتن افراد چیست؟ نکنه اسم این نوع تصمیم گیریها و نشستها که منجر به گول زدن تلفنی میشود نشست میز صبحانه است و اشکال ندارد؟