شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۱

صدرمتالهین از چه کسی تاثیر گرفته بود؟

چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۱۰
کد مطلب: 372844
عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: شخصیت‌های بسیاری همدوره شیخ اشراق از فلسفه او متأثر شدند اما متأسفانه به دلایلی فلسفه او چندان مورد توجه قرار نگرفت، با وجود اینکه ملاصدرا هم بارها اشاره کرد حکمتش تحت تأثیر سهروردی بوده است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، هشتم مرداد روز بزرگداشت شیخ اشراق، شیخ شهید یا همان شیخ شهاب‌الدین سهروردی صاحب حکمت الاشراق است.

درباره واژه اشراق در اندیشه سهروردی و برخی از نکات قابل توجه در فلسفه و حکمت وی با حجت‌الاسلام سیداحمد غفاری، عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه می‌خوانیم:

اشراق مقدمه‌ شهود سهروردی است

* استاد واژه اشراق در حکمت و فلسفه سهروردی چه معنایی دارد؟

- براساس گفتمانی که خود شیخ اشراق در حکمت اشراق معرفی می‌کند، مشاهده می‌کنیم که اشراق به عنوان مقدمه‌ای برای شهود سهروردی معرفی شده است. از نظر سهروردی، اشراق مقدمه شهود است به این معنا که اشراق آن نور تابنده‌ای است که از سوی خداوند متعال بر قلب حکیم تابیده می‌شود و باعث شهود حکیم می‌شود.

در این‌باره در عبارتی از خود شیخ سهروردی در نوشته‌هایش آمده که نام حکیم بر کسی اطلاق نمی‌شود الّا بر کسی که اهل مشاهده انوار آسمانی می‌باشد. در مقدمه کتاب «حکمت الاشراق» شیخ می‌نویسد: «کمترین درجه‌ای که خواننده این کتاب باید داشته باشد باید حداقل نور الهی بر او وارد شود و در او ملکه شود، درغیراین اصلاً از این کتاب نفعی نمی‌برد. بنابراین علت اینکه حکمت اشراق با کلمه اشراق همراه شده، تأکید ویژه مرحوم سهروردی بر بنیادی بودن اشراق است.

سهروردی تحت تأثیر آموزه‌های دینی بود

نکته دیگر درباره واژه اشراق این است که حکیم شهاب‌الدین سهروردی به شدت تحت تأثیر آموزه‌های دینی این واژه را برای حکمت خود انتخاب کردند. چرا که وی مصرانه به واژه نور اهمیت می‌داد و درباره آن صحبت می‌کرد در آیه قرآن کریم نیز آمده که (الله نورالسماوات والارض) وی از همین نور به جای واژه وجودی که فیلسوفان مورد تأکید قرار می‌دهند، استفاده می‌کند بنابراین واژه نور محوری ترین واژه فلسفه سهروردی است و در ادامه با آیه شریف «وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ»؛ اگر کسی خداوند بر او نور ندهد، مراتب هستی را با مراتب نور توضیح می‌دهد، مراتب هستی را با مراتب نور توضیح می‌دهد.

مراتب هستی با واژه نور ترسیم می‌شد

* این نور در اندیشه‌های مشایی و صدرایی نیز مشاهده می‌شود؟

-بله اما سهروردی برخلاف حکمت مشأ و صدرایی با واژه نور مراتب هستی را معرفی می‌کند و خداوند را به عنوان نورالانوار معرفی و مرتبه پایینتر عقول طولی را عنوان جواهر اعلم معرفی و عقول عرضی را جواهر ادنین معرفی می‌کند، نفوس ناطقه را با واژه ادوار اسپهبدیه و علت وجودات ماهوی را وجودات ظلمانی معرفی می‌کند چرا که اینها وجوداتی ‌اند که بهره ای از نور ندارند.

آمیختگی آموزه نور با سخنان زردشت

* آمیختگی این نور در حکمت اشراق آیا با حکمت ایرانیان نیز قرابتی داشته است؟

- بله در گفتمان شیخ شهید یا اشراق ما مشاهده می کنیم آمیختگی آموزه نور با سخنان الهی گونه زردشت که در کتاب آسمانی اوستا مشاهده می‌کنیم و تأکید ویژه‌ای که پیامبر ایرانی ما زردشت بر نور و نورانیت داشته است و این نشان می‌دهد حکمت سهروردی علاوه بر اینکه مصرانه در استفاده از آموزه‌های ایرانی تأکید می‌کند بر ایرانی بودن خواستگاه خود تأکید دارد و برخلاف حکمت‌های دیگر یک حکمت خالص ایرانی است و خود او بر پرهیز از یونانی شدن فلسفه تأکید دارد.

زندگی دو شهاب الدین سهروردی در یک دوره

* استاد در دوره سهروردی یک شهاب‌الدین عالم هم زیست می‌کرده یا اینکه هر دو یکی هستند؟

-ما دو نفر به نام شهاب‌الدین سهروردی داریم که اینها باید از هم تفکیک شوند، اتفاقاً هر دو اینها نامشان شهاب الدین است که به نام سهروردی معروف هستند و هر دو در سهرورد زنجان به دنیا آمدند و اتفاقاً هم دوره هم بودند اما یکی نویسنده کتاب «عوارف المعارف» است که او شخصیت عرفانی ملقب به شیخ‌الاسلام بودند این شیخ غیر از شهاب الدین یحیی سهروردی است که ما درباره آن صحبت می‌کنیم.

ابن عربی و خواجه نصیر بر تأثیرپذیری از شیخ اشراق اذعان کردند

* چه شخصیت‌هایی در دوره حیات سهروردی زندگی می‌کردند که اتفاقاً از اندیشه او هم متأثر بودند؟

- توجه به این نکته خیلی مهم است که سهروردی سن و سال زیادی نداشت که از دنیا رفت که برطبق قرائت معروف شمس تبریزی از کیفیت قتل ایشان در سن جوانی کشته شد، متأسفانه به دلیل تعصبی که بر منطقه زندگی او حکم فرما بود وی را کشتند اما با این وجود واین سن کم نوشته‌های بسیار نفیسی از او به جا ماند و مهمترین نکته آنکه شیخ اشراق در دوره‌ای زندگی می کرد که شخصیت‌های بسیار گرانمایه‌ای در آن دوران وجود داشتند و تأثیر بسیار واضح ایشان بر شخصیت‌های معاصر خود داشت.

به عنوان مثال عارف معروف محی‌‌الدین ابن عربی از معاصرین ایشان است و خود جناب ابن عربی بر تأثیر پذیری از شیخ اشراق اشاره کردند، شخصیت دوم خواجه نصیرالدین طوسی است که از مهمترین اخلاف و شخصیت‌های دوران سهروردی است که در نوشته‌های خود او محققانه مشخص است که او تأثیر بسیار زیادی در بحث علم الهی از جناب شیخ اشراق دارد.

شخصیت‌های دیگر مثل شمس الدین محمد شهرزوری شارح کتاب های سهروردی، جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی اینها همگی شخصیت‌هایی هستند که محور سخنانشان فلسفه جناب شیخ اشراق است و تأثیر بسیار هنگفتی را در اندیشه اینده می‌بینیم اما متأسفانه به دلایلی فلسفه شیخ اشراق در کشور ما مورد توجه قرار نگرفت علی رغم اینکه خود ملاصدرای شیرازی بارها اشاره می کند براینکه در حکمت خودشان تحت تأثیر شیخ اشراق هستند.

* استاد آیا آن اندازه که باید به فلسفه اشراق در کشور ما توجه نشان می‌دهند؟

-خیر به دلایل مختلف این حکمت نورانی مورد توجه قرار نگرفت. امید این است که دانشجویان فلسفه همانطور که به کتاب‌های ابن سینا «اشارات و تنبیهات» یا کتاب‌های ملاصدرا اهمیت می‌دهند حداقل به کتاب معروف شیخ اشراق که حکمت الاشراق است و مشتمل منطق و طبیعیات و الهیات است روی آوردند و به عنوان یک ذخیره فلسفی ایرانی - اسلامی آن را مورد توجه جدی قرار دهند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *