پيشنهاد نامزدی به جهانگيري براي انتخابات رياست جمهوري
چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۵۱
کد مطلب: 409528
وي در تحليل خود گفته است: اسحاق جهانگيري براي نزديك شدن به بخش هاي مهم نظام، بايستي به شدت از برخي نزديكان خود در زمينه هاي اقتصادي دوري كرده و به شدت خود را نسبت به جريان فساد اقتصادي حساس نشان دهد.
لازم به ذكر است اصلاح طلبان به شدت در زمينه مبارزه با مفاسد اقتصادي در معرض نقد نظام قرار دارند كه چرا حساسيت بيشتري نسبت به مسايل سياسي دارند تا مفاسد اقتصادي.
به لحاظ تاريخي اگر به ۲۰ سال گذشته نگاه کنيم، نمونه‌هاي کمي وجود دارد يا اصلا مصداقي وجود ندارد که جريان اصلاح‌طلب پيشقراول افشاي پرونده‌هاي فساد مالي شده باشد، در حالي که جريان اصولگرا اگرچه پرونده مبارزه با فسادشان مطلوب نيست اما بسيار پربارتر از جريان اصلاح‌طلب است. اصلاح‌طلبان صرفا درباره موضوعات سياسي حساسند و در قبال کج‌‌روي‌هاي اقتصادي اصلا حساسيتي نشان نمي‌دهند.
سال گذشته احمد توکلي نماينده مردم تهران، پرونده اي را با‌عنوان «رانت ۶۵۰ ميليون يورويي در دولت يازدهم» مطرح کرد و بلافاصله دولتي ها واکنش شديد نشان دادند، حتي رييس‌جمهور آن را مقابله با دولت ناميد و گفت: «يک جريان سياسي مي‌خواهد عليه دولت پرونده درست کند.»
پرونده فردي مانند بابک زنجاني را اصولگرايان در ابتدا جريان‌سازي کردند كه باعث دستگيري وي شد. نامه‌هاي چهره‌هاي شاخص و نماينده‌هاي اصولگراي مجلس موجب مطرح شدن پرونده بابك زنجاني و رسيدگي به پرونده وي شد كه اگر بابک زنجاني دستگير نمي‌شد حتي احتمال فرار او از کشور وجود داشت.
گفته مي شود مردم خبرهاي بيشتري درباره رانت‌هاي جديد مثل رانت ۶۵۰ ميليون يورويي مي‌شنوند که به يک فرد خاص داده شد. آرام‌آرام اين سوال‌ها مطرح مي‌شود که رانت بنزين در اختيار چه کسي است؟ در حالي که ما در داخل مي‌توانستيم بنزين توليد کنيم چرا بنزين وارد کرديم و چرا بنزين وارداتي آلودگي‌اش بيش از بنزيني است که در داخل توليد مي‌شد؟ کدام رانت منجر به اين شد که خودکفايي در بنزين با واردات بنزين جا به جا شود؟ چرا در مورد بنزين داخلي اين همه هياهو از سوي رسانه هاي اصلاح طلب و دولتي وجود دارد اما در مورد ريزگردهاي اهواز كمترين صدايي از سازمان محيط زيست شنيده نمي شود؟
تقريبا تمامي پرونده‌هاي فساد اقتصادي اعم از رحيمي، بابك زنجاني و.. توسط جريان اصولگرا کشف و پيگيري و توسط دستگاه قضايي که منتسب به جريان اصولگراست به سرانجام رسيده است. از پرونده آقاي غلامحسين کرباسچي، دانشگاه هاوايي، كرسنت، فساد پتروپارس، شهرام جزايري تا فساد سه هزار ميليارد توماني در تمامي اين موارد جريان اصولگرا سردمدار، مدعي و پيگيري کننده بوده و هزينه‌هاي قابل‌توجهي نيز پرداخته است.
جريان اصلاح‌طلب نه فقط هيچ مبارزه سازمان‌يافته اي با فساد نکرده است بلکه هيچ اعتراض جدي هم به شکل‌گيري جريان‌هاي مفسدانه از ناحيه اصلاح‌طلباننكرده است، بلکه برعکس نقاط متعددي وجود دارد که جريان اصلاح‌طلب با استدلال‌هاي مختلف از فساد اقتصادي دفاع کرده است؛ آخرين نمونه‌اش نيز فساد سه هزار ميلياردي و اميرمنصور آريا بود که مربوط به چند‌ماه پيش است و هنوز فاصله‌اي از آن نگرفتيم. روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب از او به‌عنوان کارآفرين بزرگ ياد کردند، با خانواده‌اش مصاحبه کردند و تلاش داشتند مظلوم‌نمايي کنند و هرگز ما نديديم که در هيچ موردي يک مفسده بزرگ اقتصادي را مورد يک حمله رسانه‌اي يا سياسي سازمان‌يافته خود قرار دهند.
يکي از راه‌ها و علايم مهمي که اسحاق جهانگيري مي خواهد خود را به نظام عرضه کند اين است كه تاكيد نمايد: «عدالت‌خواه و ضد فساد است.»
وقتی عناصر به اصطلاح اصلاح طلب نسبت به منافع ومصالح ملی وبالطبع عزت واقتدار ملی خنثی عمل می کنند روشن است در رابطه بافساد اقتصادی خنثی عمل کنند چون منافع مالیشان بخطر میافتداز طرفی با جاتبداری از مفسدان اقتصادی، منابع مالی بمنظور اسپانسر انتخاباتی خودرا جذب می کنند.نمونه این جذب اسپانسر را در تبلیغات پر هزینه شان در انتخابات اخیر بوضوح دیدیم.رانتهای مختلف ،وامهای میلیاردی بدون وثیقه،جایگاهای مدیریتی نیز بعد از پیروزی در انتخابات شاباش این حمایتهای اسپانسری است.
حتما رای میاره!!!!