چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۰

مجلس آینده از نگاه نماینده مجلس ششم

چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۱۵
کد مطلب: 457614
«ابوالفضل شکوری» نماینده ی پیشین مجلس شورای اسلامی و مدرس دانشگاه در گفت وگو با ایرنا اظهار کرد اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات باید از معرفی چهره های بحث برانگیز خود به عنوان نامزد پرهیز کنند و چهره هایی را وارد رقابت های انتخاباتی سازند که در جامعه به اعتدال شناخته می شوند.
مجلس آینده از نگاه نماینده مجلس ششم
به گزارش جهان به نقل از ایرنا، در فاصله ی سه ماه به برگزاری دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی فضای سیاسی کشور روز به روز انتخاباتی تر می شود.

در این میان گمانه زنی های زیادی در مورد هماوردی ها، راهبردها و چینش نامزدهای ۲ جریان اصلی اصلاح طلب و اصولگرا مطرح است؛ گمانه هایی که به وقوع پیوستن هر کدام از آن ها، الگویی متفاوت از ترکیب احتمالی مجلس دهم و تحولات سیاسی آتی کشور را رقم خواهد زد.

برای بررسی و رصد فضای سیاسی کشور در برهه ی کنونی پژوهشگر ایرنا موضوع انتخابات مجلس را با شکوری نماینده ی مجلس ششم و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس به گفت وگو گذاشت.

شکوری در گفت وگویی با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا که در دانشکده ی علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفت به بیان دیدگاه های خود درباره ی انتخابات پیش رو پرداخت.

وی از برتری انتخاباتی اصلاح طلبان در شرایط کنونی و از بایدها و نبایدهای حفظ این موقعیت تا زمان برگزاری انتخابات سخن گفت.
به گفته ی این مدرس دانشگاه دولت باید روی اعتمادسازی برای مردم و نامزدها در زمینه ی برگزاری قانونمند تایید صلاحیت ها و انتخابات تاکید کند.

در این صورت شاهد شکل گیری ترکیبی کارآمد از نمایندگان ملت در مجلس آتی خواهیم بود و فضای سیاسی مساعدی در کشور شکل خواهد گرفت.

در ادامه شرح کامل گفت وگوی ایرنا با شکوری را می خوانیم:


* نتیجه ی برخی از انتخابات ها در کشورمان طی سال های گذشته به خاطر تفاوت فاحش با پیش بینی ها شگفتی آفریده است.
بسیاری بر این باورند که با توجه به برخی از مولفه های جامعه شناسی سیاسی در ایران، ایرانیان از نظر کنش سیاسی به ویژه در هنگامه ی انتخابات جامعه یی غیرقابل پیش بینی هستند. نظر شما در این ارتباط چیست؟


پیش بینی نتیجه ی انتخابات پیش از برگزاری آن از نظر علمی تا اندازه ی زیادی امکانپذیر است اما باید توجه داشت که غیر از مولفه های ثابت و شناخته شده، مولفه های ناشناخته و غیر قابل پیش بینی هم ممکن است بر انتخابات اثر بگذارد.

به عنوان نمونه حزب حاکم «عدالت و توسعه» در انتخابات پیشین مجلس ترکیه نتوانست در دور نخست اکثریت لازم را به دست آورد اما حوادث پیش بینی ناپذیری رخ داد که زمینه ی پیروزی آن ها در انتخابات زودهنگام مجلس این کشور را فراهم کرد.

وقوع انفجار در شهرهای ترکیه و بروز ناامنی از جمله رخدادهایی بود که افکار عمومی جامعه را به سمت رای دادن دوباره به اردوغان سوق داد.

در نتیجه ی این معادلات دیدیم که نتیجه ی انتخابات برعکس و اردوغان پیروز انتخابات شد.

با وجود این و به طور کلی می توان نتیجه ی انتخابات را پیش بینی کرد.

اکنون فضای عمومی جامعه و برخی نشانه های کلی حاکی است که اصلاح طبان رای می آورند چرا که در فضای پس از توافق هسته یی قرار داریم و مردم این پیروزی را از خط اصلاح طلبی می دانند پس مایل هستند که به اعتدال گرایان و اصلاح طلبان رای دهند.

در این میان ممکن است متغیرهایی غیرقابل پیش بینی شکل بگیرد و بر فضای عمومی جامعه تاثیر بگذارد؛ به عنوان مثال اتفاقاتی که مردم را نسبت به اصلاح طلبان مظنون و بدبین کند و به ناگاه رای بخشی از جامعه را به سمت دیگران هدایت کند.

برخی عوامل ارادی هم ممکن است بر نتیجه ی انتخابات تاثیر بگذارد؛ عواملی چون نحوه ی چینش نامزدها.

فرض کنید اگر در یک شهرستان اصلاح طلبان زیادی ثبت نام کنند و شورای نگهبان از میان آنها صلاحیت چند اصلاح طلب قوی را تایید کند، آرای مردم میان این چند نفر پخش خواهد شد.

این مسایل چندان قابل پیش بینی نیست، مانند انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ که در آن آقایان هاشمی رفسنجانی، کروبی، مهرعلیزاده و معین ثبت نام کردند.

شورای نگهبان صلاحیت مهرعلیزاده و معین را تایید نکرد. آقای خاتمی به رهبری نامه نوشت و درخواست کرد که ایشان با استفاده از اختیارات خود و حکم حکومتی صلاحیت مهرعلیزاده و معین را تایید کنند. ایشان هم این کار را کردند.

به جای اینکه بهتر شود، بدتر شد. در این انتخابات مجموع آرای اصلاح طلبان خیلی بیشتر از اصولگرایان بود اما آرا میان این افراد پخش شد و اثرگذاری خود را از دست داد.

در نتیجه اصلاح طلبان در این انتخابات شکست خوردند. در حالی که اگر اصلاح طلبان منسجم عمل می کردند، ریاست جمهوری از آنِ آنان بود.

آقای هاشمی یا آقای کروبی رییس جمهور می شدند. مشخص بود که آقایان مهرعلیزاده و معین زمینه ی لازم را برای جذب رای در حد ریاست جمهوری ندارند.

اینها قابل پیش بینی نبود که آیا شورای نگهبان همه ی این افراد را تایید صلاحیت می کند یا نه که دیدیم تایید هم نکرد.

همچنین قابل پیش بینی نبود که آقای خاتمی با فشار جناح تند اصلاح طلب یا شاید به تشخیص خود به رهبری نامه بنویسد و برای تایید معین و مهرعلیزاده تقاضای حکم حکومتی کند.

این مساله همه ی محاسبه ها را برهم زد.

ممکن است در انتخابات مجلس آینده هم مسایل غیر قابل پیش بینی به وجود بیاید.

در بیشتر حوزه ها که فهرست انتخاباتی ندارند و حداکثر برای مجلس یک یا ۲ نماینده لازم است، امکان دارد چند اصلاح طلب شاخص یا نیمه شاخص ثبت نام کنند.

در این میان احتمال دارد شورای نگهبان صلاحیت همه را تایید کند و هیچکدام هم به نفع دیگری کنار نروند.

نتیجه این می شود که اصلاح طلبان در این شهر انتخابات را می بازند.

یعنی به رغم اینکه فضا به نفع آنها است و مذاکرات مردم را به اصلاح طلبان خوشبین کرده و مردم هم به آنها رای می دهند، اما چینش نامزدها طوری مهندسی شود که رای آنها تجمیع نشود بلکه پخش شود.

این مساله در شهرهایی مانند تهران موضوعیت ندارد چون اصلاح طلبان در تهران یک فهرست ۳۰ نفره می دهند و کسانی که می خواهند به اصلاح طلبان رای دهند به همین لیست رای می دهند.

بنابراین آن تزاحم و پخش شدن آرا پیش نمی آید. به احتمال زیاد در شهرهای بزرگ چنین است اما همه ی ۳۰۰ نماینده که از شهرهای بزرگی چون تهران نیستند و اکثر آن ها از حوزه ی شهرستان ها به مجلس می آیند.
اگر اصلاح طلبان انتخابات را مدیریت نکنند، به این معنا که اگر ثبت نام و ماندن نامزدها تا آخر مدیریت نشود، من شانسی برای پیروزی آنها نمی بینم چون به احتمال زیاد سیاست شورای نگهبان بر مبنای تایید صلاحیت همه ی نامزدهایی است که مشکل برجسته یی ندارند.

* شما معتقدید که شورای نگهبان برای تایید صلاحیت ها سیاست حداکثری را در پیش خواهد گرفت؟

 فکر می کنم که چنین باشد، یعنی رد صلاحیت ها حداقلی خواهد بود و افرادی که مشکل شاخصی ندارند تایید می شوند.

در چنین فضایی بعید است کسی بتواند نامزدهای تایید شده را مدیریت کند.

در حوزه های زیادی چند نفر ثبت نام و هزینه و تبلیغات می کنند و می گویند اگر ما عقب بنشینیم و انصراف دهیم یا به نفع بقیه کنار برویم چه کسی هزینه ی تبلیغات ما را جبران می کند؟ اینها معتقدند حداقل فایده ی کنار نرفتن از عرصه ی انتخابات این است که حتی اگر رای نیاوریم برای دوره ی بعدی برای مردم چهره یی شناخته شده تر خواهیم بود.

من چنین فضایی را برای انتخابات مجلس در شهرستان ها تصور می کنم.

* سخنگوی شورای نگهبان به تازگی اعلام کرده که این نهاد برکنار از چهار مرجع اصلی وزارت اطلاعات، ثبت احوال، قوه ی قضاییه و نیروی انتظامی، از تحقیقات محلی هم به عنوان منبعی برای تایید صلاحیت ها استفاده خواهد کرد. برخی معتقدند این تصمیم شورای نگهبان در چارچوب قانون نیست و این نهاد به دنبال افزایش اختیارات خود برای استفاده ی ابزاری از تایید صلاحیت ها است. نظر شما در این ارتباط چیست؟

ممکن است این یک قانون و تصمیم فراگیر نباشد یعنی در همه ی حوزه ها یک گونه عمل نشود.

شورای نگهبان سعی می کند این اختیار را برای خود محفوظ بدارد که اگر سیاست حداکثری جواب نداد و احتمالاتی نامطلوب وجود داشت، از این شیوه استفاده کند.

*روندهای کنونی جامعه از احتمال همسویی مجلس آینده با دولت خبر می دهد. دولت هم برای پیشبرد برنامه های خود به ویژه در اجرایی کردن برجام و رفع چالش های اقتصادی به این همسویی نیاز دارد اما اقلیتی تمایل دارند با تنگ کردن عرصه ی فعالیت دولت در مسیر حرکت آن سنگ اندازی کنند. دستگیری برخی روزنامه نگاران یا برهم زدن سخنرانی های انتخاباتی شماری از چهره های اصلاح طلب در روزهای گذشته نمونه یی از این فشارها است. به نظر شما عملکرد گروه های اقلیت بر نتیجه ی انتخابات چه تاثیری خواهد گذاشت. آیا این کنش ها موجب برانگیختگی اجتماعی به زیان آنها خواهد شد یا دولت را در تنگنا به عقب خواهد راند؟ به عبارتی نقش تندروها در روندهای آتی انتخاباتی چیست؟

 نخست آنکه تندروها در هر ۲ جناح از نظر انتخاباتی در شرایط فعلی نزد مردم از جایگاه برتری برخوردار نیستند. مردم دوست دارند وضعیت باثبات و تعامل میان جناح ها پیش بیاید یا همان که دکتر روحانی می گوید یعنی اعتدال گرایی و پرهیز از افراط و تفریط.

فکر می کنم در شرایط فعلی برای اینکه از پیش آمدن این وضعیت پرهیز شود، اصلاح طلبان باید چهره های بسیار شاخص و انگشت شمار خود را به صحنه نیاورند.

افرادی که مساله دارند، پرونده ی سیاسی دارند و به خاطر برخی اظهارنظرها مطرح هستند نباید به عنوان نامزد مطرح شوند بلکه باید از افراد معتدل تر و اصلاح طلبانی که در جامعه به اعتدال شناخته می شوند بهره گیری به عمل آید.

اصولگراها هم به این مساله پی برده اند.

اصولگرایان خردمندی چون آقای ناطق نوری و برخی چهره ها در هیات موتلفه و ... مایل نیستند با جبهه ی پایداری شراکت داشته باشند و خودشان را هم از جبهه ی پایداری و عناصر تندرو دور نگه می دارند.

آنان متوجه شده اند که این جریان در جامعه رای ندارد.

نه تنها رای ندارند بلکه ممکن است تاثیر منفی در رای این افراد داشته باشند.

بنابراین سعی می کنند با آنها ائتلاف نکنند و اگر در برخی موارد با آنها همسو هستند، همسویی خود را بروز ندهند.

اصلاح طلبان هم اگر می خواهند رای کسب کنند، باید چنین سیاستی داشته باشند.

طبیعی است که طیفی انتخاب می شود که به یقین مجلس ششم از درون آن درنمی آید.

برداشت شخصی من هم این است که آقای روحانی دنبال این نیست که مجلسی مانند مجلس ششم شکل گیرد.

ایشان می خواهد مجلسی شبیه مجلس پنجم به وجود آورد؛ مجلسی که خودش هم در آن بود یعنی مجلسی که یک اقلیت اصلاح طلب قوی داشته باشد و بقیه معتدل یعنی اصولگرای معتدل و اصلاح طلب معتدل باشند.

اما اگر روحانی نتواند چنین مجلسی را به وجود آورد، دولت قافیه را باخته است.

هنوز هم معلوم نیست برنامه ی هسته یی چه سرانجامی داشته باشد.

دولت معلوم نیست در انتخابات بعدی چه وضعیتی داشته باشد و اگر اکثریت با مخالفان برجام باشد آن ها هر روز وزیران را به مجلس خواهند کشاند، حتی کار به استیضاح های پی در پی خواهد کشید و دیگر دولت فرصتی نخواهد داشت تا به امور مملکت برسد.

در این صورت چنان فضای ضد دولتی در مجلس پیش خواهد آمد که ممکن است به عدم کفایت سیاسی رییس جمهوری هم بکشد.

بنابراین، دولت باید در وهله ی نخست همه ی توان خود را به کارگیرد تا انتخابات قانونمند برگزار شود.

استعلام ها قانونمند باشد.

فراتر از منابع چهارگانه ی استعلام، سندسازی، ارجاع یا استنادی صورت نگیرد.

دوم آنکه انتخابات طوری برگزار شود که مردم یقین کنند رای آنها دیده خواهد شد.

فضای مبهمی به وجود نیاید که مردم فکر کنند اراده ی آنها دیده نمی شود. دولت باید تمام تلاش خود را روی اعتمادسازی مردم متمرکز کند و بگوید من این انتخابات را برگزار و سلامت آن را تضمین می کنم تا هم نامزدها اعتماد پیدا کنند و هم رای دهندگان. از آن طرف هم منابع نظارت باید قانونی باشد.

خارج از منابع قانونی نمی توان کسی را رد صلاحیت کرد.

اگر دولت روی این ۲ مولفه تمرکز و تاکید داشته باشد، نتیجه ی انتخابات به نفع دولت خواهد بود، یعنی یک اکثریت معتدل طرفدار دولت در مجلس حضور خواهند یافت و نتیجه ی انتخابات بعدی ریاست جمهوری به نفع اعتدالگرایان خواهد بود.

* پس به نظر شما سرنوشت انتخابات مجلس به صورت مستقیم با انتخابات ریاست جمهوری ارتباط پیدا می کند؟
** شکوری: بله به طور مستقیم ارتباط پیدا می کند.

شک نکنید که نتیجه ی انتخابات مجلس هم با انتخابات ریاست جمهوری و هم با شوراها که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در ۲ سال آینده برگزار می شود، ارتباط پیدا می کند.

اگر دولت مجلس را ببازد، شوراها و ریاست جمهوری را هم خواهد باخت.

* پس از توافق هسته یی رهبری رهنمودهایی را در مورد فضای پسابرجام ارایه کردند. یکی از این رهنمودها این بود که مراقب باشیم آمریکایی ها در این دوره از دریچه ی ارتباط با ایران و فرایند نفوذ در کشور رخنه نکنند. به رغم اینکه رهبری بارها بر عملکرد دولت یازدهم در عرصه ی سیاست خارجی مهر تایید زده اند و حمایت خود از گفت وگوها و توافق هسته یی را اعلام کرده اند، اما گروه های مخالف دولت در نهادهای نظامی- امنیتی، رسانه ها، مجلس و ... تمایل دارند دولت را عامل نفوذ آمریکا معرفی کنند و بگویند عملکرد دولت با خواست های رهبری زاویه دارد. نخست اینکه نظر شما در این ارتباط چیست و دوم اینکه دولت در برابر این هجوم باید چه رویکرد و عملکردی داشته باشد؟

 به نظر من هشدار رهبری بجا بود یعنی آمریکا و به طور کلی غرب در صدد نفوذ در فرهنگ، سیاست و اقتصاد ایران بوده، هست و خواهد بود.

این چیزی نیست که بخواهیم پنهان کنیم. خود آنها هم پنهان نمی کنند.

آنها جزو منافع ملی خود می دانند که در ایران نفوذ فرهنگی- اجتماعی و سیاسی داشته باشند.

ببینید بلافاصله بعد از امضای برجام اعلام می شود که «مک دونالد» می خواهد در ایران شعبه بزند.

چرا مک دونالد؟ چرا یک شرکت تولیدی سرمایه گذار صنعتی نه؟ برای اینکه مک دونالد با خود فرهنگ می آورد. اگر روسیه در اصفهان یک ذوب آهن و در بوشهر یک انرژی اتمی زد، آن زمان فرهنگ روسیه و حتی فرهنگ کمونیستی روسیه را به ایران منتقل نکرد.

انتقال تکنولوژی به صورت الزامی همراه با انتقال فرهنگ و تفکر نیست ولی ایجاد موسسه های خدماتی شبیه مک دونالد فرهنگ آمریکایی را منتقل می کند.

ورود این موسسه های خدماتی هم چیزی به ما نمی دهد چون خودمان هم ساندویچی داریم حال به شکلی دیگر.

این روندها در عین حال یک تهاجم فرهنگی را به همراه خود می آورد و ما را از درون پوچ می کند.

تاسیس موسسه های خدماتی اینچنینی می تواند زمینه ی ارسال جاسوس را هم فراهم می کند.

مک دونالد می تواند در همه ی شهرهای بزرگ شعبه بزند و داخل این شعبه ها جاسوس هایی را به کار بگمارد که در ظاهر آشپز یا کارگر و ... فعالیت کنند.

بنابراین تذکر رهبری بجا بود. اکنون که برجام به نتیجه رسیده و آنها می خواهند در کشور ما سرمایه گذاری کنند باید محتاط باشیم در کدام بخش ها اجازه دارند وارد شوند و در چه بخش هایی باید پرهیز کنیم و خیلی به آنها میدان ندهیم تا عامل و باعث نفوذشان نشویم. این نفوذ پیامدهای کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت دارد.

در مورد وظایف دولت، دولت باید در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل کند یعنی اگر بخواهد در تیررس مخالفان داخلی خود قرار نگیرد باید با احتیاط عمل کند و بهانه به دست مخالفان ندهد که ادعا کنند دولت زمینه ساز نفوذ آمریکا و فرهنگ غرب است.

به عنوان مثال در موردی چون مک دونالد دولت باید با احتیاط رفتار کند و در مقابل اینگونه خواسته ها مقاومت کند.

در فضای پسابرجام اگر به عنوان مثال فرانسه می خواهد در بخش صنعت خودرو سرمایه گذاری کند می ارزد که ما به آنها میدان دهیم چرا که با خودش کالای فرهنگی ویژه یی به همراه نمی آورد و برای ملت هم سود دارد.

این امر تکنولوژی را ارتقا می دهد و بهانه هم دست مخالفان دولت هم نمی دهد.

دولت در تعامل و معامله های اقتصادی با غرب به ویژه آمریکا باید خیلی گزینشی، حساس، دقیق و حساب شده عمل کند تا مورد اتهام قرار نگیرد که مجرا و ابزار نفوذ غربی ها و آمریکایی ها است.

* به باور برخی ناظران به احتمال زیاد اصلاح طلبان در تهران رای می آورند و سرلیست انتخاباتی اصلاح طلبان در این شهر شانس بالایی برای ریاست مجلس آتی خواهد داشت. این در حالی است که اصلاح طلبان هنوز در مورد سرلیست انتخاباتی خود در تهران به اجماع نرسیده اند. برخی دیگر بر این باورند اعتدالگرایان باید روی یک چهره ی اصولگرای میانه رو چون ناطق نوری سرمایه گذاری کند و برخی دیگر تمرکز بر اصلاح طلبان نام آشنایی چون عارف را پیشنهاد می دهند. شماری دیگر می گویند دولت تمایل دارد همچنان چهره یی چون علی لاریجانی روی صندلی ریاست مجلس تکیه زند. نظر شما درباره ی این گمانه ها چیست؟

 معتقدم که دولت نباید به گونه یی حرکت کند که موضع انتخاباتی اش معلوم شود.

دولت نباید به گونه یی موضع گیری کند که نشان دهد نظرش روی ریاست لاریجانی یا ناطق نوری یا عارف یا هرکس دیگری است.

اگر دولت چنین حرکتی کند هم انسجام انتخابات برهم می خورد و هم خود دولت زیر سوال می رود.

فرض کنید نظر دولت روی یک شخص باشد، اما شخص دیگری رییس مجلس شود.

بنابراین مصلحت نیست دولت در انتخابات جهت گیری خاص داشته باشد.

دولت باید جهت گیری کلی داشته باشد که در وهله ی نخست ما می خواهیم سلامت انتخابات را تضمین کنیم و دوم اینکه می خواهیم اشخاصی به مجلس راه یابند که آشوب ساز و قانون شکن نبوده ومنطقی و معقول باشند خواه از جناح اصلاح طلب، خواه اصولگرا.

دولت باید معیار تعیین کند و با این معیارها به مردم جهت بدهد.

این مردم هستند که انتخاب می کنند.

ممکن است اصلاح طلبان به این نتیجه برسند که می خواهیم سرلیستمان اصلاح طلب باشد.

دولت نباید بگوید که چرا.

این ها یک جریان سیاسی هستند که به این نتیجه رسیده اند.

شاید بگویند ما می خواهیم با اصولگراهای معتدل ائتلاف کنیم و آقای ناطق را سرلیست قرار دهیم، دولت نباید حساسیت نشان دهد و با این مساله موافقت یا مخالفت کند برای اینکه طرف دیگر را می رنجاند و حمایت آن ها را از دست می دهد.

دولت به جای این که عامل باشد باید ناظر باشد. دولت باید با سعه ی صدر به گروه ها میدان دهد.

اصلاح طلبان هم باید فعالیت های خود را در چارچوب احزاب و تشکل های شناسنامه دار و قانونی سامان دهند.

به عنوان مثال نباید در کنار شورای هماهنگی اصلاح طلبان که یک نهاد قانونی است موازی سازی کنند یا گروه های غیر شناسنامه دار درست کنند.

همین گروه هایی که برخی اصلاح طلبان آن را ایجاد کرده اند و من نمی خوام از آنها نام ببرم، از یک سو اصل تحزب را تضعیف می کند و از سوی دیگر در انتخابات مفید نخواهند بود چون نمی توانند موضعی صریح بگیرند و بیانیه دهند و مجبورند در نهایت خواسته هایشان را از زبان شورای هماهنگی اصلاحات بیان کنند.

شورای هماهنگی اصلاحات می داند چه کار کند.

چه کسی سرلیست باشد و چه کسی نباشد، چه کسی در لیست باشد و چه کسی نباشد.

حال ممکن است لابی های پشت پرده هم در این روند دخیل باشد که پیش از این هم بوده بعد از این هم خواهد بود.

* چه توصیه ی دیگری برای گروه ها و جریان های سیاسی در جهت حضور موفق در انتخاباتی با مشارکت گسترده ی عمومی دارید؟

نکته یی که لازم به ذکر است لزوم واقع گرایی است.

ما باید در امور سیاسی رئالیست باشیم نه ایده آلیسم.

در امور سیاسی آرمانی فکر کردن جواب نمی دهد و مانند مدینه ی فاضله ی فارابی و افلاطون می شود که هیچوقت تحقق خارجی ندارد.

ما باید واقع گرا باشیم و ببینیم که ظرفیت ها چیست.

گروه ها، احزاب و چهره های سیاسی باید ببینند که واقعیت ها در این جامعه چیست و تصمیم ها را بر اساس شناخت ظرفیت ها اتخاذ کنیم نه بر اساس آرمان ها. ممکن است ما خیلی چیزها را دوست داشته باشیم اما عملی نشود.

شهر آرمانی افلاطون خیلی خوب است اما هرگز در عالم واقعیت و روی زمین به تمام و کمال تحقق پیدا نمی کند.

در انتخابات هم ممکن است بسیاری آرزو داشته باشند اکثریت قاطعی از اصلاح طلبان درجه ی یک بیایند، اما آیا در عمل ممکن است؟ باید واقع بین باشیم و نباید روی اشخاص یا مباحث و مسایلی اصرار کنیم که نهادها و افراد تصمیم گیر را جَری کند که علیه اصلاح طلبان موضع تندتری بگیرند.

باید اصلاح طلبان سعی کنند اعتماد نهادهای مجری و ناظر انتخابات را جلب کنند تا جایی که این نهادها احساس کنند که اصلاح طلبان موی دماغ نیستند و نمی خواهند موی دماغ باشند بلکه احساس کنند اصلاح طلبان بخشی از نظام هستند و می خواهند معایب نظام را اصلاح کنند و کمک کنند که مشکلات مردم حل شود.

اصلاح طلبان باید سعی کنند چنین چهره یی را از خود ارایه دهند.

تندگویی یا خدای نکرده فحاشی و غیر استاندارد حرف زدن زیر عنوان مقابله به مثل با تندروها در آستانه ی انتخابات التهاب اجتماعی و سیاسی ایجاد می کند.

بنابراین اصلاح طلبان باید از هرچیزی که التهاب آفرین است بپرهیزند و سعی کنند حرف هایشان را با گفت وگو، منطق، صبوری، وقار و متانت پیش ببرند تا جامعه خود قضاوت کند.

نباید شرایطی ایجاد شود که مردم فکر کنند آن ها هتاک و حریم شکن هستند، می خواهند از قانون اساسی عبور کنند و ... .این توهم های نباید به هیچ وجه برای مردم یا نهادهای ناظر انتخابات پیش بیاید.

در آن حدی نیستم که تذکر دهم اما توصیه ام به دوستان و یاران اصلاح طلب این است که چنین سیاستی در پیش بگیرند و از دامن زدن به مسایل واگرایانه و نقاط افتراق بپرهیزند و بر نقاط اشتراک و همگرایی بیاندیشند.

هم در جبهه ی خودشان همگرا باشند و هم در داخل کشور با رقیبشان یعنی اصولگرایان به همسویی و همگرایی کلی بیاندیشند که برای تامین منافع نظام و ملت بتواند مفید باشد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *