چگونه نفوذ در بیت یک مرجع، از مرحوم منتظری مجاهد در راه انقلاب، یک فقیه اپوزیسیون می سازد؟!

این حرف و برداشت شماست و معنایش این نیست که حتما این طور باشد.

آیت الله منتظری تنها در 30 ساله پایانی عمرشان اشتباه کردند ولی مابقی مورد تایید بود
اینطور نیست؟

بحث نقوذ در لایه های بسیار بالای حکومتی مهم و تاثیر گذار است

مشکل مرحوم منتظری ساده لوحی سیاسی ایشان بود که شهره عام و خاص بود
ایشان در هیج دوره ای حرف محکم سیاسی نداشتند وتفکر و برداشت سیاسی نادرست ایشان همیشه صد و هشتاد درجه با امام تفاوت داشت.
برخی اظهار نظرهای ایشان در حمایت از نقطه نظرات امام نیز به نظر من بیشتر ناشی از جوزدگی ایشان بود نه از سر تفکر.
من در مورد بنیه فقهی ایشان نمی توانم نظر بدهم جون صلاحیت این کار را امام داشت که آقای منتظری را امر با کناره گیری از دنیای سیاست و مشغول شدن به امور درس و مشق حوزوی کردند و ایشان را فردی ساده و قشری در امور سیاسی دانستند.
اگر صدای اسرائیل پس از مصاحیه با آقای منتظری ایشان را فقیه اوپوزیسیون می خواند دلیل دارد و الا آقای منتظری جیزی از سیاست نمی فهمید و پس از اعدام مهدی هاشمی که اگثر خط دهی ها را او به منتظری می کرد کلا مغزش در امور سیاسی هنگ کرد و تا آخر عمر چیزی از دنیای سیاست نمی فهمید. فقط چهار دست و پا به دامان هرکه با انقلاب مخالف بود می خزید و یک لحظه به عاقبت این عمل زشت خود فکر هم نمی کرد.
من تفاوت زیادی بین ایشان و شریعتمداری در ارتباط با نتیجه نهایی مشی سیاسی نمی بینم. فقط او را به دادگاه الهی حواله می دهم. چون حسنات الابرار سیئات المقربین. کوجکترین اهمال یا ندانم کاری سیاسی منتظری و آثار جبران ناپذیری که مشی او بر انحراف مردم کی گذاشت قطعا در درگاه خداوند کیفری به مراتب سخت تر از مردم کوچه و بازار دارد. خدا به دادش برسد که بار سنگینی را از روی جهالت سیاسی بر دوش گرفت و رفت.

سوالتان را دقت کنید
چرا یک فقیه و مجتهد تراز اول مانند منتظری آن هم در سالهای پختگی فکری‌اش دچار چنین تردیدهائی می‌شود و راه خود را نه تنها با زاویه بلکه کاملاً به صورت معکوس انتخاب می کند.
جواب: ان چیزی که منتظری طراحش بود و سالها درسش را می داد با آنچه که در عمل مشاهده کرد یکی نبود. بنابراین در جهت رفع اشکالاتش و اصلاح نظراتش برامد. این هیچ ربطی به این همه تئوری بافی ها ندارد. اتفاقا تئوری نفوذ انجا سرایت می کند که پاسخگویی در برابر مردم وجود ندارد.

خدا بیامرزد ایت الله منتظری را که به حق مخلص بود و هیچ وقت حاضر نشد به خاطر دنیا و مقام پا روی اعتقاداتش بگذارد

همانطور که مرقوم فرموده اید آیت الله منتظری یکی از بنیانگذاران و معماران انقلاب ، نظام جمهوری اسلامی و اصل مترقی ولایت فقیه بود ، در مطلبی که توسط شما منتشر شده همه تقصیرها در جدایی ایشان از انقلاب و نظام را بر عهده سید مهدی هاشمی گذاشته اید و اصلا" از افرادی که به شکل مخفی ایشان را به سمت جدائی از نظام سوق می دادند اشاره ای نکرده اید . واقعیت این است که بعد از شهادت شید مطهری و دکتر بهشتی فردی خود را لایق جانشینی و قائم مقامی امام می دانست و با توجه به اطلاعات دقیق این فرد از وضعیت سلامت حضرت امام به دنبال این بود که قبل از رحلت حضرت امام موانعی که موجب از دست رفتن مقام ولایت فقیه می شد را از جلوی پایش بردارد ، یکی از بزرگترین موانع سر راه این فرد شخص آیت الله منتظری بود این فرد با سوء استفاده از حضور سید مهدی هاشمی ملعون در بیت آیت الله منتظری ( البته سید مهدی هاشمی در مقطعی از دهه 60 معاون سپاه هم بود ) و حرکت دادن فضا به سمتی که موجب عصبانیت آیت الله منتظری و جدائیشان از انقلاب شود آنقدر فعالیت های امنیتی و جو سازی کردند تا بالاخره ایشان را از انقلاب و امام و امت جدا کردند . پس از رحلت حضرت امام این فرد خود را جانشین امام می دانست و با مخالفت با شورایی شدن رهبری به دنبال این بود که خودش در مسند ولایت بنشیند اما با هوشیاری اعضای محترم خبرگان رهبری و الطاف الهی قرعه به نام حضرت آیت الله خامنه ای خورد و ایشان به لطف الهی ولایت فقیهی جامعه را بر عهده گرفتند ، آن فرد وقتی تمام آمال و آرزوهایش را بر باد رفته دید چاره ای نداشت مگر اینکه با مکر و حیله به مقام معظم رهبری نزدیک شود و خود را حامی ایشان در جامعه جا بزند این مکر و حیله ادامه داشت تا بعد از روی کار آمدن جریان اصلاحات در کشور و حذف آن فرد از معادلات سیاسی و مدیریت جامعه شد . و فرد مورد نظر با فشار به رهبری و با حمایت دولت اصلاحات در سال 84 به دنبال دست بردن در آرای مردم و رسیدنش به مقام ریاست جمهوری بود که بعد از مخالفت شدید رهبری و دفاع جانانشان از آرای مردم آرام آرام اختلاف این شخص با ولی فقیه زمان آشکار شد و کار به جایی رسید که در سال 88 بسیار بدتر از سید مهدی هاشمی در مقابل انقلاب و مردم ایستاد و عملا" خود را در ردیف اپوزیسیون قرارداد زیرا علی رقم همه مکاری ها و حیله گری هایش عملا" با گذشت زمان تمام آرزوهایش را بر باد رفته می دید . پس عامل جدائی آیت الله منتظری در ظاهر سید مهدی هاشمی بود واقعیت این است که افرادی در پشت صحنه این فضا را مدیریت می کردند تا با ایجاد اختلاف بین امام امت و آیت الله منتظری موجبات تضعیف امام و انقلاب را برای رسیدن به اهدافشان را فراهم کنند . در خصوص ماجرای مک فارلین هم بر کسی پوشیده نیست که این عمل یک عمل خودسرانه از طرف آن فرد مورد نظر و بدون اطلاع حضرت امام بود و واقعیت این است که افشای آن برای سالها از انحراف نظام جلوگیری کرد ماجرایی که با گذشت نزدیک به سه دهه از آن هنوز هم واقعیاتش بر کسی آشکار نیست و فقط مواردی از آن در جراید و کتابها و اذهان مردم می چرخد که خود بوجود آورنده ماجرای مک فارلین به مردم گفته . پیشنهاد می کنم حتما" نماز جمعه تهران بعد از افشای ماجرای مک فارلین را ببینید .

با تمام شدن حصر منتظری , وارد عصر منتظری شدیم ...

بيوت مراجع عالي قدر از دير زمان مورد طمع بيگانگان و دشمنان اين مرز و بوم بوده و هميشه سرويسهاي جاسوسي كشورهاي استعمار گر بخصوص امريكا و انگليس به دنبال رخنه در بيوت حضرات بودند ولي هشياري مراجع عالي قدر معمولا سد راه انها بوده البته در برخي موارد هم انها موفق بودند از جمله همين موردي كه شما اشاره كرديد

خيلي ها به دنبال درست كردن منظري ديگري براي نظام هستند .بيخود نيست سردار جعفري گفت فتنه اي بزرگ تر در راه است

شان ايت الله منتظري بالاتر از اين حرف ها بود كه بخواهد بازيچه دست عده اي منافع طلب و نان به نرخ روز خور شود

اگر لطف كنيد اطلاعات بيشتري در مورد اين كتاب يعني ملاي مخالف بدهيد ممنون ميشوم .چون برايم جالب ايا در ايران ترجمه شده يا خير

درود خداوند به روح پر فتوح آيت اله منتظري كه نقطه روشني بود در تاريخ روحانيت ايران

خداوند سايه رهبري را از سرمان كم نكند اگر مملكت دست منتظري و باند سيد مهدي هاشمي ميافتاد معلوم نبود اصلا تا كنون چيزي از انقلاب باقي ميماند

با توجه به شرايط كنوني كشور و حساسيت هاي موجود تكليف مراجعي چون ايت الله صانعي چه ميشود خدا عاقبت همه ما را ختم به خير كند

موضوع مبارزه با نفوذ بیهوده است , زیرا جریان نفوذ فراگیر و گسترش یافته است .

روزی در زمانی كه وزیر كشور بودم، با رییس شهربانی و تعدادی از مسؤولین امنیتی به منزل آقای منتظری در قم رفتیم. وقتی خواستم وارد شوم فردی آمد كه مرا بازرسی بدنی كند او را رد كردم و به داخل حیاط حسینیه رفتم. یك در هم از حیاط به اندرون باز می‌شد. نزدیك در كه رسیدم، دیدم شیخی از داخل، با ابرو به محافظین اشاره كرد كه فلانی را بگردید. حالا من، وزیر كشور، یعنی مسؤول امنیت كشور بودم، اما وقتی دیدم كه او با ابرو اشاره كرد، شخصی هم جلو آمد تا مرا بازدید كند، او را كنار زدم و با عصبانیت و تندی، دفتر ایشان را ترك كردم. در آن لحظه، آقای منتظری داخل اطاق نشسته بود و مرا می‌دید. به عنوان اعتراض برگشتم و با ایشان هم ملاقات نكردم و هر چه در حیاط سعی كردند كه مرا برگردانند، قبول نكردم و گفتم یك مشت عمله را این جا جمع كردید و از این حرف‌ها. قسمتي لز خاطرات اقاي ناطق نوري كه در ان زمان وزير كشور بودند

مهدي هاشمي در اعترافاتش ميگويد.ما قصد داشتيم با تسلط بر حوزه، جريان حزب الله كشور را تند كنيم و نيروهاي پراكنده را اشباع نماييم كه همزمان با اين كار، فقيه عالي قدر [آقاي منتظري] اعلام كردند كه مدارس رسماً وارد صحنه شوند و ما فكر كرديم با بهره گيري از اين مدارس به نحو احسن انديشه هايمان را در كشور عملي كنيم... اخوي [هادي هاشمي] در يك مقطع كه آقا به شوراي مديريت پرخاش كرده بودند صريحا مي گفت: »بايد مدارس جديد را به گونه اي گسترش دهيم كه جايگزين شوراي مديريت حوزه علميه قم شده يا حداقل آنان مجبور شوند موجوديت مدارس را با برنامه هاي جديد بپذيرند

خاطره روز جمعه 11 آبان 1363 آقاي هاشمي رفسنجاني خواندني است:

عصر آقايان سيدمحمد خاتمي وزير ارشاد اسلامي، محمد عبايي خراساني، اسدالله بيات، جعفري لنگرودي، هادي خامنه اي، مهدي كروبي و محمدعلي هادي نجف آبادي آمدند. نگران پيشرفت خط محافظه كار به تعبير آن ها از طريق جامعه مدرسين حوزه علميه قم و حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز تهران و انزواي آقاي منتظري بودند و در اين باره چاره جويي مي كردند.2
آنچه اين افراد از آن به عنوان انزواي آقاي منتظري ياد مي كردند، درگيري شوراي مديريت حوزه علميه به محوريت مرحوم آيت الله محمّد فاضل لنكراني و نيز جامعه مدرسين حوزه علميه قم، با آقاي منتظري بر سر تلاشي بود كه باند مهدي هاشمي براي توسعه تسلط خود بر حوزه از طريق مدارس تحت پوشش آقاي منتظري انجام مي دادند.

منتظري محبوب قلبهاست.

چه فایده هرچه رهبری میفرمایند باز به این مساله مهم چنان که باید و شاید توجه نمیشود

م , مثل مظلومیت , محبوبیت و منتظری ...

همین که پس از فوت این انسان این اسطوره مبارزه نامش بر دلهای شما ترس انداخته است نشان از شان و جایگاه منتظری دارد منتظری بنده زمان خود نبود بنده مظلوم خدا بود حتی در بدترین شرایط هم مراعات ادب را کرد و شاگرد خودش را که بر مسند خلافت نشسته بود نصیحت کرد

منتظری مثل ...... میموند با علم ولی ساده لو بدرد تدریس میخورد نه سیاست و ملکت داری

مرحوم کلمه درستی نیست فقید درست است..

به همین دلیل است که می گویند هیچ دعایی بهتر از دعای عاقبت به خیری نیست

... در نظام موجب جبهه گيري مرحوم منتظري شد . به قول معروف كه چي خواستيم و چي از اب دراومد .

سایت محترم جهان این گونه اطلاع رسانی برای نسل جوان بسیار مهم و مفید است خصوصا ابهاماتی که برخی ها به دنبال ترویج ان و گرفتن ماهی از اب گل الود هستند

در موقع عزل مسائل شکل دیگری پیدا کرد. ایشان به خاطر مباحث دیگر اشکالاتی داشت. زود قضاوت می‌کرد و با مردم مطرح می‌کرد. نائب امام بود و موقعیت بالایی داشت. همه فکر می‌کردند به زودی رهبر می‌شود. احساس تکلیف می‌کرد و اشکالات را در مصاحبه‌ها می‌گفت و انتقاد می‌کرد. یکی از حرف‌های ما به ایشان این بود که درست نیست شما همه انتقاد‌ها را علنی کنید. افرادی به ملاقات ایشان می‌رفتند و خبر تلخی می‌دادند، چند ساعت بعد از زبان ایشان به رسانه‌ها می‌آمد. خیلی از آن حرف‌ها درست نبود. شنیده‌ها را مطرح می‌کرد. تقریباً به همه ارگان‌ها انتقاد داشت. به مجلس، جنگ، قوه ‌قضائیه و دولت انتقاد داشت و علنی مطرح می‌کرد. کار‌هایش به تدریج مورد نقد قرار می‌گرفت. مثلاً افرادی را به عنوان نمایندگان خویش در دانشگاه‌ها انتخاب کردند که بعضی از آن‌ها هنوز هم مانده‌اند. گویا آن موقع آیت‌الله خامنه‌ای با این کار موافق نبودند. به هر حال انتقادات ایشان خیلی سیاستمدارانه نبود. قدری افشاگری بود. در حال جنگ بودیم. همیشه به ایشان می‌گفتیم. این‌گونه مسائل باعث شد که کم کم کسانی موضع گرفتند. به خصوص کسانی که به فکر مراجع دیگری بودند. مصاحبه هاشمی رقسنجانی با سایت اینده درج در سایت تاریخ ایرانی

( مهدي هاشمي برادر هادي هاشمي(داماد آيت الله منتظري ) بود.) نهايت تلاش خويش را براي جلوگيري از مجازات نامبرده به كار برد . اما امام (ره) در مقابل فشارهاى منتظرى و عناصر پراكنده باند مهدى هاشمى در مراكز مختلف قدرت همواره بر روى اجراى عدالت پاى فشرد. مهدى هاشمى پس از مدتى كه در بازداشت به سر مى‏برد با واقف شدن نسبت به انحرافات خود و همفكرانش، نسبت به همه جرايم خود در قبل و بعد از انقلاب زبان به اعتراف گشود و در مردادماه 1366 به اتهام محاربه، فساد، ايجاد فتنه، رعب و وحشت در بين مردم به اعدام محكوم شد و حكم صادره نيز در تاريخ 6/7/66 به اجرا در آمد. جهت اطلاع بيشتر به كتاب خاطرات سياسي , (محمدي ري شهري ) و رنجنامه , (سيد احمد خميني ) مراجعه نماييد و جهت اطلاع در مورد مهدي هاشمي و جريانات او ر.ك: كتاب «مجموعه بن بست، نشر اداره كل اطلاعات اصفهان، 1377».

خدا جای حق نشسته

ماجرای عزل منتظری از قائم مقام رهبری از سوی امام خمینی(ره) در سال 68 نشان می دهد امام امت برای پیشبرد اهداف عالی انقلاب با تمام توان مقابل انحرافات می ایستاد.

رییس بخش فارسی بنگاه خبرپراکنی بی.بی.سی 20 سال پس از این حادثه در ایام فتنه 88 با حضور در منزل آقای منتظری با وی به گفت‎وگوی اختصاصی پرداخت و اتهامات واهی وی به نظام را به ابزاری برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی مبدل کرد.

در یادداشت اسم کتابی اورده شده تحت عنوان ملای مخالف اگر لطف کنید در مورد این کتاب توضیح دهید

دختر آیت الله مهدوی کنی در خاطراتش در مورد پدر به زاویه سیاسی آیت‌اله مهدوی کنی با مرحوم منتظری اشاره کرده و گفت: پدرم زمان مسئولیت وزارت کشور، سفری به اصفهان داشتند اما هیچ مقام رسمی به استقبال ایشان نیامد، در حالی که به عنوان وزیر باید استاندار یا فرماندار بیاید، اما به خاطر اینکه این‌ها می‌دانستند نظر پدرم مخالف با این آیت‌الله (منتظری) است نیامدند!

او گفت: حالا دفترشان آن موقع هنوز مشخص نشده بود و بیشتر منتسب به دامادشان مهدی هاشمی بود، به هر حال پدر نسبت به آیت الله منتظری تا وقتی که حضرت امام دستور فرمودند آیت الله منتظری را قبول داشتند و همان‌طوری رفتار می‌کردند اما درست وقتی که حضرت امام ایشان را عزل کردند، دیگر صلاح ندیدند بقیه مسائل دانشگاه به دست ایشان باشد و هیئت امنایی را با اجازه حضرت آیت الله خامنه‌ای دو مرتبه تشکیل دادند.

آیا یک مجتهد نمی تواند نظرش عوض شود؟ در ابتدا یک نطری داشته باشد و بعدا با مطالعه و بررسی بیشتر آن را اصلاح کند؟ نقد نظر اولیه خود مبنی بر شجاعت و بنیان علمی ایشان می باشد.

همین الانم اگه دقت نکیم دوباره با این گونه چالش ها مواجه خواهیم شد

تلاش برای براندازی نظام جرم کمی است این همه خون شهدا و .... واقعا کسانی که از ایشان دفاع میکنند چگونه میخواهند جوابگوی خون شهدا باشند

قرآن بهترین تذکر دهنده است :

و لا تقف ما لیس لک به علــــــــم .

نفوذدرارگانهایی اتفاق می افتد که افرادی اطلاعاتی و امنیتی به حج اعزام میشوند و درتله اطلاعاتی سایرملل گرفتارمیشوند .

روح آن مرجع بزرگ و خداترس و مظلوم شاد...

خشاب گذاری ضد انقلاب و اپوزیسیون بر عایه نظام روز به روز جدی تر میشود و خطر نفوذ روز به روز بیشتر ...

هرچه میکشیم از نفوذ میکشیم خطرش از دشمن رو به رو بیشتر است

مشکل آقای منتظری البته فقط محدوده اختیارات رهبری نبود. او جدای از مصداق رهبری، مبنای انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان را نیز به چالش کشید. این البته نشان از آن داشت که حرف او حرف تازه ای نیست. حرف او ریشه در همان سال های پایانی عمر امام و بعد هم ماجرای انتخاب رهبری داشت. در واقع آقای منتظری با سخنان خود به صحت و درستیِ این واقعیت برای آیندگانی که تاریخ را مرور می‌کنند، گواهی داد که پیامش به رهبر انقلاب بعد از تصمیم خبرگان صوری بوده است. آقای منتظری از همان آغاز نتوانست کنار رفتن خود را تحمل کند؛ و این واقعیت در خرده‌گرفتن های با پوشش علمی و روایی به مبانی خبرگان رهبری نمود خارجی پیدا کرد.

سخن گفتن آقای منتظری از شرایط علمی و فقاهت رهبر انقلاب در حالی بود که پیشتر یعنی همان زمان که مجلس خبرگان آیت الله خامنه ای را به رهبری انتخاب کرد، جمع کثیری از علما و مراجع بر فقاهت و اجتهاد ایشان مهر تأیید زده بودند. آیت الله فاضل در این خصوص نوشت:«در مورد مقام معظم رهبری آیت الله خامنه‌ای دامت برکاته اشعار می دارد که مقام شامخ علمی و اجتهاد و فقاهت معظم‌له جای هیچ گونه تردید نیست اینجانب با توجه به سابقه آشنایی دیرین با ایشان و اطلاع از مراتب تحصیلی، اذعان به اجتهاد بنحو اطلاق وی دارم علاوه بر اشاره و بلکه تصریح امام عظیم الشأن قدس سره‌الشریف در موارد متعدد به صلاحیت و شایستگی رهبری ایشان دلیل عمده بر مقام اجتهاد معظم له می‌باشد.»
صانعی نیز نوشت:«اجتهاد حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی ثبوتاً و اثباتاً نیاز به نظر دادن نداشته و ندارد و نه تنها مجتهد مسلم می باشد بلکه فقیه جامع الشرایط واجب الاتباع است. امید آنکه سایه اش بر سر مسلمین مستدام.»

در واقع همان زمان چهره های مختلف بر شرایط علمی و فقهی آیت الله خامنه ای صحه گذاشته بودند. اما این همه از سوی آقای منتظری نادیده گرفته شد. واکنش ها بعد از بیانات رهبر انقلاب هم ادامه پیدا کرد. مراجع، علما و مردم از یک سو و جریانات سیاسی از سوی دیگر اظهارات منتظری را محکوم کردند. هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه تهران ضمن اشاره به اینکه امام نظرشان با آیت الله خامنه ای بود و ایشان را واجد شرایط رهبری می دانستند، تصریح کرد:«این را هم من باید شهادت بدهم... من به ایشان نزدیکم، معمولاً از هم چیزی را پنهان نمی کنیم. من می دانستم ایشان راضی نیست مرجع باشد. یقین داشتم که ایشان مخالف است. ایشان گفتند که من حالا اگر بخواهم مسئولیت مرجعیت را بگیرم، چقدر باید وقت بگذارم، مگر می شود؟ ایشان قبول نمی کرد و می گفت من وقت ندارم... با تو که حرف می زنم من راضی نیستم کسی از مرجعیت من حمایت بکند، لذا من نکردم. این یک واقعیت تاریخی است که من می دانستم و ایشان و اگر لازم نبود هیچ موقع این حرف را نمی زدم، اما حالا می بینم بی انصافی دارد می شود.» آیت الله هاشمی شاهرودی که از شاگردان مبرز سید محمد باقر صدر و عضو فقهای شورای نگهبان به شمار می آمد نیز لب به سخن گشود و به تشریح مراتب علمی رهبر انقلاب پرداخت تا آنان که نمی دانند، مطلع شده باشند.

افرین بر هوش و ذکاوت و زبرکی امام رحمه الله

نگاه عميق به مساله مهمي چون مساله منتظري براي تاريخ معاصر ما بسيار سود مند است .لفل اين گونه مسايل را براي نسل جديد بيشتر باز گو نماييد

میشه بگید این کتاب ملای مخالف رو از کجا میشه تهیه کرد

کسی که روزی جزو تئوریسین های ولایت فقیه به شمار می‌آمد از همان آغاز نتوانست ...

رئیس جامعه مدرسین به ریشه یابی سخنان اهانت آمیز آقای منتظری پرداخت ...

فقیه اپوزیسیون تیتر جالبی بود

لحن اهانت آمیز سخنان آقای منتظری ت...

باسلام امیداست خداوندمتعال بشماوعزیزان بزرگواری که افکار عموم را منور میکنند عزت وبرکت عنایت کند زبان الکن است وتوان خدمات شما عزیزان کم از جهاد نیست زیاده گویی رانمی پسندم ولذا سکوتکرده وفقط میگویم اجرکم عندالله

......