گفت : مومن ، من که رفتنی هستم در فکر خودتان باشید.
به گزارش جهان، عمار ذابحی در گوگل پلاس نوشت: خیلی آشنا نبودم دور دورا می شناختم . یکروز آمد چادرمان با یکی از دوسنانش کار داشت تعارف کردم بشیند و یک چای براش ریختم سرصحبت و بحث از جائی که می خواستم شروع شد. در پایان خواست خداحافظی کنه گفت: مومن ، من که رفتنی هستم در فکر خودتان باشید هنوزهم که هنوز است زمزمه اش در گوشام طنین افکنده است و با خود میگویم: که آنها رفتند وچه رفتنی... و ما ماندیم و چه ماندنی... هدیه به روح شهید محسن چایلو
با سلام لازم است از برادران بزرگوار در سایت جهان نیوز که با احساس مسئولیت در قبال پستهای ارزشی در باز نشر انها همت دارند صمیمانه تشکر کنم و توفیق و سلامتی برایشون آرزو دارم اجرتون با شهدا
بنام خدا
سلام برادر ذابحی از حضرتعالی که از مومنین جهادگر و بسیجی دارالمومنین خوی هستید و در میادین انقلاب و دفاع مقدس از سوابق نورانی بهره دارید بخاطر ذکر و نشر خاطره ای تکان دهنده از مظلومترین شهید گردان حضرت علی اکبر علیه السلام لشکر 31 عاشورا، یعنی شهید سعید برادر بسیجی مخلص و فداکارم آقا محسن چایلو صمیمانه تشکر می کنم و از خداوند منان برایتان بایداری در راه حفظ آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و برای آن عزیز سفر کرده و تمامی شهدای راه حق و حقیقت غفران و رحمت بی نهایت الهی را مسئلت می کنم.