جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۰

گفت و گوي اختصاصي ۹۰ با آقاي شاهگوش

چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۲
کد مطلب: 355275
آقاي شاهگوش اين روزها در شبکه خانگي حسابي مي ترکاند و يکه تازي مي کند.
آقاي شاهگوش اين روزها در شبکه خانگي حسابي مي ترکاند و يکه تازي مي کند. پس از سريال مختار، داوود ميرباقري در تجربه اي متفاوت مجموعه شاهگوش را کارگرداني مي کند که شخصيت اصلي اين قصه را فرهاد اصلاني ايفا کرده و الحق و الانصاف هم مثل هميشه خوش درخشيده. اصلاني که در سريال امام علي (ع) و مختارنامه نيز سابقه همکاري با ميرباقري را داشته، شاهگوش را تجربه اي نو و متمايز مي داند و معتقد است مجموعه شاهگوش سرآمد آثار توليد شده سال هاي اخير بوده و کاراکتر سرگرد اسد خفته رئيس کلانتري ۱۰۰ ملت نيز يکي از محبوبترين نقش هايي است که تاکنون آن را بازي کرده است.

فرهاد اصلاني در چند سال اخير روزهاي پرکاري را تجربه کرده و با هنرنمايي در آثار فاخري چون من مادر هستم، به خاطر پونه، خواب‌زده‌ها، پل چوبي، سيزده ?? و يه حبه قند و حتي مجموعه هاي ساخت ايران، آشپزباشي، گاو صندوق و وفا موفق شد براي بازي در فيلم هاي خرس و زندگي خصوصي سيمرغ بهترين بازيگر مرد را از سي امين جشنواره فيلم فجر دريافت کند.

فرصتي دست داد تا با آقاي شاهگوش همکلام شويم و اولين مصاحبه مطبوعاتي او در سال ۹۳ را در روزنامه ۹۰ و درباره تيم ملي فوتبال و جام جهاني و البته تيم محبوبش استقلال که در ليگ سيزدهم، جام قهرماني و سهميه آسيا را يکجا از دست داد، گپي بزنيم.

ظاهراً شما از طرفداران پر پاقرص تيم ملي آرژانتين هستيد؟

من هيچ وقت به صورت تخصصي وارد حوزه فوتبال نشدم و هميشه مثل يک تماشاچي پيگير اخبار روز ورزشي بوده ام ولي نمي دانم شما از کجا متوجه اين موضوع شده ايد؟!

شما ديالوگي در فيلم يه حيه قند داريد که در آن مي گوييد: فينالي که در آن آرژانتين و برزيل نباشند، اصلاً فينال نيست!

عجب! (باخنده) البته جوان تر که بودم بيشتر اخبار روز فوتبال را پيگيري مي کردم. بالاخره آن دوره ها گذشته و من هم از آن مرحله عبور کرده ام. اين روزها بيشتر مشغول کار هستم و روحياتم طوري نيست که بتوانم انرژي زيادي براي دنبال کردن مسابقات فوتبال بگذارم. اما به فراخور سن و سالم چند جام جهاني را ديده ام و خاطره هايي نيز از آنها دارم. مثل جام جهاني ۱۹۸۶ و ۱۹۹۰ که در آن سالها مارادونا بي نظير بود. به طور کلي فوتبال امريکاي جنوبي را به دليل دارا بودن تکنيک ناب مي پسنديدم و از تماشاي بازي هاي آرژانتين لذت مي بردم. جام جهاني ۹۰ ايتاليا را خيلي خوب به ياد دارم که آرژانتين در فينال مغلوب آلمان شد. از آن جام اشک هاي ماردونا و زلزله رودبار و منجيل را فراموش نمي کنم.

جالب است که در جام جهاني ۲۰۱۴ برزيل با آرژانتين همگروه شده ايم!

بايد واقعيت فوتبال ايران را بپذيريم. ما در آسيا جايگاه خوبي داريم و براي اولين بار توانستيم به عنوان تيم اول به جام جهاني صعود کنيم. نبايد درباره تيم ملي خام فکر کنيم. بضاعت فوتبال همين است و ما با سطح اول فوتبال دنيا فاصله داريم. شايد براي من که يکي از خوشبين ترين هواداران تيم ملي کشورم هستم، صعود به مرحله بعد اتفاق بسيار خوب و ارزنداه اي باشد ولي توقع بيشتر از اين نمي تواند خيلي جالب توجه باشد.

يعني معتقديد ما مي توانيم از پس نيجريه و بوسني برآييم؟

از نظر من حضور در جام جهاني في نفسه اتفاق بزرگي است. شما اين فرصت را پيدا مي کني که در جمع بهترين تيم هاي دنيا حضور پيدا کني. جام جهاني ويترين ورزش فوتبال است که هر چهار سال يکبار توجه همه دنيا را به خود جلب مي کند. حالا چه خوب است که در اين فرصت مغتنم بتواني نتيجه خوبي هم بگيري و نگاه ها را به سمت خودت جلب کني. من معتقدم اگر شرايط خوب پيش برود، مي توانيم شاهد صعود تيم ملي به دور بعدي رقابت ها نيز باشيم.

تعريف شما از شرايط خوب براي تيم ملي چيست؟

ببينيد بايد فقط به متن قضيه توجه کرد. هرکسي در هرجايگاهي که هست از اين تيم حمايت کند. از من بازيگر گرفته تا مسئولين. من مي توانم با يک اظهار نظر مثبت راجع به تيم ملي از اين تيم حمايت کنم، مطبوعات با نقد منصفانه و دلسوزانه، مربيان و باشگاه ها با همکاري متقابل و مسئولان نيز با حمايت هاي سخت افزاري مي توانند زمينه آرامش خاطر تيم ملي را فراهم کنند.

عملکرد کي روش را چطور ارزيابي مي کنيد؟

واقعاً من اين تخصص را ندارم که راجع مربي بزرگي مثل کي روش نظر بدهم ولي او يک مربي با کلاس جهاني است که کارنامه بسيار پرباري در سطح اول فوتبال دنيا دارد. او در مدت حضورش در ايران نشان داده که علاوه بر دانش فني، اصول مديريت را هم به خوبي بلد است. فوتبال ايران مي تواند روزهاي بهتري را هم با او تجربه کند.

عدم دعوت از بازيکناني نظير مهدي رحمتي، هادي عقيلي و علي کريمي دليل فني دارد يا در راستاي همان مديريت آقاي کي روش است؟

اصلاً دوست ندارم به حاشيه ها بپردازم ولي معتقدم وقتي به يک نفر اعتماد مي کني و سرمربيگري تيم ملي کشورت را به او مي سپاري، بايد از تصميماتش نيز حمايت کني. اگر کسي فکر مي کند مي تواند مفيدتر از کي روش باشد، خب قدم پيش بگذارد ولي وقتي به توانايي هاي او واقف هستيم پس بايد به او و عقايدش نيز احترام بگذاريم. في الواقع رمز موفقيت هر کار گروهي در گرو پيروي از قانون و احترام به يکديگر است.

اين شرايط در کار شما هم وجود دارد؟

چرا که نه؟ بازيگري نيز يک کار گروهي است و براي ساخت يک مجموعه خوب بايد همه عوامل با هم يک دل بوده و از کسي که به عنوان کارگردان در راس کار قرار گرفته تبعيت کنند. اين موضوع خيلي پيچيده اي نيست و در همه جاي دنيا رعايت مي شود.

گفتيد که دوره هاي مختلف جام جهاني را پيگيري کرده‌ايد. در کدام جام جهاني بازي هاي تيم ملي را بيشتر دوست داشتيد؟

جام جهاني ۹۸ فرانسه تيم خيلي خوبي داشتيم. علي دايي، خداداد عزيزي، مهدي مهدوي کيا و عابدزاده از بازيکنان خيلي خوب آن دوره بودند. در آن جام ما به يوگسلاوي فقط با يک گل باختيم، آمريکا را در يک بازي تاريخي برديم و مقابل آلمان هم بازنده سربلندي بوديم.

فکر مي کنيد ستاره احتمالي تيم ملي در برزيل چه کسي خواهد بود؟

ما بازيکنان بزرگي داريم. جواد نکونام، آندرانيک تيموريان، مسعود شجاعي، رضا قوچان نژاد و ... اينها بازيکنان با تجربه اي در عرصه بين المللي هستند که سابقه حضور موفق در فوتبال اروپا را نيز دارند. ولي به نظر کلاس فوتبال اشکان دژاگه چيز ديگري است. او توانايي هاي خاصي دارد و من بازي هاي او را در ليگ برتر انگليس مي بينم. دژاگه مي تواند عصاي دست کي روش در برزيل باشد.

رقابت هاي ليگ برتر را هم دنبال مي کنيد؟

فوتبال را خيلي دوست دارم چون ذاتاً يک حرکت اجتماعي مثبت است. فوتبال مي تواند در سطح جامعه مطلوبيت رواني ايجاد کند و فضايي براي گفتگوي آدم هاي مختلف به وجود آورد. من اين بعد فوتبال را خيلي دوست دارم. اصلاً وقتي مي نشيني و راجع به فوتبال و علايقت صحبت مي کني، کيف مي دهد و لذتبخش است! اين لذت زماني ده برابر مي شود که براي تماشاي آن به استاديوم بروي و تيم مورد علاقه ات را تشويق کني.

پس اهل استاديوم رفتن هم هستيد؟

اين کار روحيات خاص خودش را مي خواهد که من از آن شرايط عبور کرده ام و الان هم خيلي حال و حوصله ندارم. جوان تر هم که بودم تنبلي مي کردم و نمي رفتم. در آن زمان هم اگر انرژي داشتم به کوه مي زدم و کوهنوردي مي کردم.

حالا دل در گرو قرمز و آبي داريد؟

قبل از هرچيز در تکميل سئوال قبلي بگويم که ليگ برتر ما سال به سال با کيفيت تر مي شود. مخصوصاً امسال که کار به روز آخر کشيد و چند تيم به طور همزمان شانس قهرماني داشتند. اين به هيجان و جذابيت فوتبال کمک مي کند. اينکه يک تيم مي آيد و در عرض چند دقيقه رتبه اش جا به جا مي شود، يکي قهرمان شده و ديگري هم به آسيا مي رود، يعني ليگ جذابي داريم.

حدس مي زنم پرسپوليسي باشيد که از گرفتن سهيمه آسيايي حرف مي زنيد!

خب... (باخنده) اتفاقاً من استقلالي هستم...

قهرماني و سهميه را يکجا از دست داديد!

بالاخره عوامل زيادي هست که بايد در کنار هم قرار بگيرند تا يک تيم قهرمان ليگ شود. از مديريت و مربي گرفته تا بازيکنان و هواداران آن تيم.

خيلي ها بر اين باورند جدايي بازيکنان در مقاطع مختلف ضربه بزرگي به استقلال زد.

به نظرم فقط اين نيست. امسال من آن انگيزه هميشگي در بازيکنان تيم نمي ديدم. سرمربي تيم هم مي تواند يکي از علت ها باشد. در مجموع فکر مي کنم استقلالي ها امسال ليگ را خيلي سهل انگاشته و آن عزم جزم را براي قهرماني نداشتند. وجود بازيکنان جوان باعث مي شود تيم به لحاظ روحي رواني تهييج شده و انگيزه بگيرد. بايد قبول کنيم ميانگين سني بازيکنان استقلال هم امسال بالا بود.

فکر مي کنيد استقلال در دو بازي باقيمانده در آسيا به نتايج دلخواه برسد؟

استقلال در دور رفت امتيازات بسيار حساسي را از دست داد و کار بسيار سختي در پيش دارد. آنها بايد از دو بازي باقي مانده ۶ امتياز بگيرند. فقط مي توانم براي آبي پوشان آرزوي موفقيت کنم.

حالا به نظرتان حق به حقدار رسيد؟

خيلي خوشحالم که مي بينم امسال در فوتبال ما دو تيم پرطرفدار شهرستاني قهرمان ليگ و جام حذفي مي شوند. فولاد خوزستان يکي از بي حاشيه ترين تيم هاي ليگ برتر بود که از وجود يک مربي با دانش و فوق العاده با شخصيت سود مي برد. تيمي متشکل از جوانان بي ادعا و زحمتکش که هواداران خونگرمي هم داشتند. من اين موفقيت را به مردم خوزستان تبريک مي گويم.

سري هم به شاهگوش بزنيم. ميرباقري مختار با ميرباقري شاهگوش چقدر متفاوت است؟

به نظرم مختار فضاي ديگري دارد و همه اين اثر به خود آقاي ميرباقري اختصاص دارد. او سالها براي اين کار تلاش کرده و منِ بازيگر وقتي وارد اين مجموعه شدم، ديدم بهترين کار اين است که بهترين بازي ام را براي چنين متن قوي و منسجمي که نوشته شده است را بازي کنم. اما شاهگوش ژانر متفاوتي است که به هيچ عنوان قابل قياس با کار فاخري چون مختار نيست. به نظرم شاهگوش در مقايسه با آثار توليدي مشابه خود در سالهاي اخير سرآمد بوده البته هرچند هنوز خيلي زود است که راجع به آن و تاثير گذاري اش قضاوت کنيم. بايد تا قسمت ۲۸ منتظر ماند و ديد چه اتفاقي مي افتد. ولي به نظرم شاهگوش توانست حرفهاي زيادي بزند.

از سرگرد اسد خفته هم بگوييد.

به واقع اين نقش را دوست داشتم و از بازي آن لذت بردم.

فکر مي کنيد در هر حوزه اي وجود يک شاهگوش لازم است؟ يا حتي يک شاه چشم؟

به اين موضوع اعتقادي ندارم. هرچند در جامعه مدرن امروزي با وجود بسياري از ابزارهاي کنترلي شاهد فجايع زيادي هستيم. مثلاً در همين فوتبال با وجود کميته انضباطي و ستاد منشور توانسته ايم کاري کنيم و فساد را ريشه کن کنيم؟ اصلاً از رسانه اي کردن اين معضلات توانسته ايم نتيجه اي بگيريم؟ فقط موضوعي مطرح شده و خوراک مطبوعات را فراهم کرده‌اند و اذهان عمومي هم مدتي را درگير کرده‌اند. بعد همه چيز از ياد رفته و در ليگ بعدي شاهد مسائلي بدتر نيز بوده ايم. به نظرم بايد فرهنگ سازي کنيم و بياموزيم که هرکسي پليس خودش باشد. هرکسي شاهگوش و شاه چشم خودش باشد. در هر جامعه اي اصلاحات بايد از تک تک افراد و از درون خود آدم ها آغاز شود.

در مجموعه شاهگوش گاهي اوقات تماشاي پشت صحنه مجموعه بيش از خود سريال مي چسبد.

براي خود من هم گاهي اينطور است (باخنده) وقتي آن صحنه ها را مي بينم لذت مي برم و کيف مي کنم. البته اين نشانگر صميمت مجموعه با مردم است که مخاطب را خيلي راحت به فضاي پشت صحنه خود دعوت مي کند.

اين روزها مشغول کاري شده ايد؟

بازي در مجموعه شاهگوش را به تازگي به پايان برده ام و الان هم در حال استراحت هستم تا در فرصتي مناسب کارم را در سال ۹۳ آغاز کنم.

و حرف پاياني؟

از روزنامه نود متشکرم و اميدوارم سال ۹۳ سال خوبي براي فرهنگ، هنر و ورزش ايران باشد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *