پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۱۲
۱۳

غرور شما ١٧٥ نفر مثل یک نامه پستی از همان گودال ارسال شد برای ما

دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۵
کد مطلب: 425617
غرور شما اما زیر آن خاک‌ها دفن نشد. مثل یک نامه پستی از همان گودال ارسال شد برای ما. برای ما که درس مقاومت را از شما آموختیم و قسم خورده‌ایم که مثل خودتان تا لحظه آخر مقابل دشمن کرنش نکنیم.
غرور شما ١٧٥ نفر مثل یک نامه پستی از همان گودال ارسال شد برای ما
گروه مقاومت جهان نيوز ـ پس از واکنشهای متعدد نسبت به بازگشت پیکرهای مطهر ١٧٥ غواص شهید در عملیات کربلای ۴ رضا صیادی سردبیر هفته نامه همشهری آیه در این ماهنامه نوشت:
نمی‌دانم دستانتان را از پشت بسته بودند یا از روبه‌رو ولی حتما خیلی وقت گذاشتند كه یكی یكی دستانتان را به هم ببندند و دورش طناب بكشند. نمی‌دانم آنها چند نفر بودند كه شما ١٧٥ نفر را به دام انداختند. نمی‌دانم چه گودال عظیمی حفر كردند تا ١٧٥ سرباز را داخلش بیندازند. نمی‌دانم نشسته بودید یا ایستاده، نمی‌دانم یكی یكی داخل گودال پرتتان كردند یا گروهی.

اصلا چه می‌دانم كه در آن روز، شاید هم شب چه آمد بر سر شما. نمی‌دانم در آن روزهای زمستانی سال ۶۵ با چه نقشه‌ای غافلگیرتان کردند. نمی‌دانم آن فرمانده سنگدل، چطور دلش آمد به چشم‌های معصوم شما نگاه کند و چنین برنامه‌ای برای کشتن‌تان بریزد.

نمی‌دانم لحظه‌های آخر که نمی‌توانستید دست‌های هم را بگیرید و خداحافظی کنید، چه حرف‌هایی بین‌تان رد و بدل شد. چه قرارهایی با هم گذاشتید. اصلا چه شوخی‌هایی با هم کردید ولی کاش دستانتان باز بود تا قبل از آن مرگ گروهی، سیر یکدیگر را در آغوش می‌کشیدید.

نمی‌دانم وقتی داخل گودال روی هم افتاده و منتظر بودید تا سیل خاک رویتان آوار شود، زیر لب چه ذکری می‌گفتید. حتما به تأسی از اربابتان در گودال قتلگاه «لا معبود سواک، یا غیاث المستغیثین» روی لب‌هایتان بود. یا شاید هم ساده‌تر، احتمالا یکی از شما ۱۷۵ نفر فریاد زده: «برادرها! وعده ما کربلا» و بعد همه با هم ‌فریاد زده‌اید: یا حسین... حتم دارم دل آن سرباز بعثی که پشت لودر نشسته بود تا خاک رویتان بریزد، با شنیدن این یا حسین‌ها‌ لرزید اما به روی خودش نیاورد.

حتم دارم وقتی چشم آن سرباز عراقی به چشم آن نوجوان
حتم داشته باشید که ما دستان بازمان را مقابل دشمن دراز نخواهیم کرد. شما هم دعا کنید برایمان.
افتاد که گوشه گودال سرش را به‌سوی آسمان گرفته بود و یا زهرا می‌گفت، دلش لرزید اما به روی خودش نیاورد. حتم دارم وقتی آن گودال بزرگ پرشد و صدای فریادهایتان خاموش شد، دل آن فرمانده لعنتی لرزید اما به روی خودش نیاورد. حتی سیگارهای مکرر هم نتوانست تصویر چهره‌های معصوم شما در آن لحظه‌های پایانی را از خاطره‌اش محو کند.

حتم دارم اگر‌ آن فرمانده زنده باشد، هنوز هم چهره‌های شما را خوب به‌خاطر دارد، با جزئیات. حتم دارم هنوز هم از شما می‌ترسد؛ حتی با همان دست‌های بسته. حتم دارم هنوز صلابت نگاه شما کابوس روز و شبش باشد.

چشمان نگرانتان از روزی كه این خبر را شنیدم مقابل چشمانم ایستاده و خیره خیره نگاهم می‌كند. دوست دارم زندگینامه یك یك شما را بخوانم. تعدادتان آنقدر زیاد است كه بین‌تان از هر گروه و دسته‌ای وجود داشته باشد؛ از مجرد و عاشق گرفته تا کاسب و هنرمند و زن و بچه‌دار. فقط با خودم آرزو می‌کنم ای کاش دستانتان باز بود که قبل از آن مرگ گروهی، با دو انگشت‌تان علامت پیروزی نشان می‌دادید.

راستش را بخواهید این روزها دلم عجیب شور غرور شما را می‌زند. برای تكاوران سخت است كه دستانشان را مقابل دشمن بگیرند كه طناب‌پیچش كنند. بارها شنیده‌ایم که غواص‌ها از آماده‌ترین نیروهای رزمی هستند. بازوان و سینه‌های ستبر شما از همین لباس‌های‌های چسبیده غواصی پیداست. بعثی‌ها همین غرور را نشانه گرفته بودند وگرنه در چند دقیقه همه شما را تیرباران می‌كردند و خلاص.

غرور شما اما زیر آن خاک‌ها دفن نشد. مثل یک نامه پستی از همان گودال ارسال شد برای ما. برای ما که درس مقاومت را از شما آموختیم و قسم خورده‌ایم که مثل خودتان تا لحظه آخر مقابل دشمن کرنش نکنیم. غرور شما به ما رسیده تا دلمان از عربده‌های تو‌خالی این و آن نلرزد. شما با دست‌های بسته مقاومت کردید. حتم داشته باشید که ما دستان بازمان را مقابل دشمن دراز نخواهیم کرد. شما هم دعا کنید برایمان. دعای شما ۱۷۵ نفر برگشت نمی‌خورد؛ این را هم مطمئنم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


درود بر تمامی شهدای راه اسلام
کجائید ای شهیدان خدایی
انصافا دل آدم می سوزه برای این غربت
غربت؟! برای آنان که به مقام قرب رسیده اند؟!
Romania
غربت ندارن اینا که
اینها در نزد خدا عزیز و حبیبند....
محمد
Iran, Islamic Republic of
از جهان نیوز به علت این مطالب ارزشی تشکر می کنم
مادر
جانم فدای نفس نفستان ان لحظه که دشمن خبیث خاک را روی صورت چون برگ گلتان میریخت!!!
علیرضا
خدایا به ما توفیق بده که تا عمر داریم راه شهدا را ادامه دهیم.
درود بر روح بلند امام خمینی و تمام شهدا به خصوص این 175 شهید عزیزمان.
خدا رحمتشون کنه
با تشکراز نگارنده متن
واقعا شهدا همه ما شرمنده ایم
قصه این 175شهید بادستهای بسته چشمان باز واقعا دل هر انسانی را به درد میاره
مرگ بر امریکا
محمود
Iran, Islamic Republic of
سلام
خیلی متن قشنگی بود
دلم لرزید
خوشابحالشون کاش ما هم با اونا میرفتیم
خدا کنه مارو هم شفاعت کنند
من جانباز 45 درصد هستم
واقعا کاش با اونا میرفتیم
تو دولت تدبیر وامید تمام امیدمان دارد نا امید میشود
به ظاهر قضیه که اقای روحانی به دیدار جانبازان میرن نگاه نکنید
تو ادارات دولتی فقط سر جانبازا رو نمیبرند وگرنه همه کار میکنند
مثلا در روز جانباز مراسم جشنی تو محل کارما برگزار شد که یه جانبازی رو که داشت اعتراض میکرد به وضع موجود عملا خفه اش کردند و سرجاش نشوندنش من ایمیلمو گذاشتم اگه دوست دارید بیشتر بدونید درخدمتم
خاک بر سر من خدایا مرا ببخش که نمی توانم برای دینت کاری کنم
فاطمه
ممنون از دلنوشته ي زيبا و تكان دهنده ي جهان نيوز
قسم به دستان بسته تان كه نشان از مقاومت دارد اجازه نمي دهيم عزت اسلام عزيز و سرزمينمان لگدمال هوس هاي يزيدان تاريخ شود
ما تا آخرين قطره ي خونمان پاي ولي زمان سيد علي مي ايستيم و اين درسي است كه شما به ما داده ايد
راستي چرا دشمن هميشه دست ها را نشانه مي رود او غافل از بال ايمان است.