به گزارش خبرنگار اقتصادی جهان، این ادعای بسیار مهم و قابل توجهی است که مناسب است مسئولین نفتی در این رابطه مردم را هم در جریان قرار دهند.
به واقع در طی سالهای گذشته 60 درصد از 134 میلیارد دلار زمان هاشمی و 194 میلیارد دلار زمان خاتمی و حدود 400 میلیارد دلار دوران احمدی نژاد به جیب کارتل ها و شرکت های چند ملیتی رفته است که بزرگی این اعداد و ارقام، بسیار نگران کننده و تأسف آور است.
به معنای دیگر و بنابر آنچه رییس جمهور گفته، هنوز سود اصلی صنعت نفت را شرکت ها و کارتل های نفتی نصیب خود می سازند (بیش از 60درصد) و ملت ما کمترین سود را (40 درصد) از این ذخایر عظیم خدادادی می برند.
برای اهمیت این گفته کافی است بدانیم که این نسبت ها از دوران پهلوی اول به اشکال مختلف و با اندکی تفاوت برقرار بوده و ریشه ملی شدن صنعت نفت نیز همین نسبت های استعماری انگلیس در کسب سود بیشتر بود که اکنون به شکل دیگری بازتولید شده است. اساساً جغرافیای سیاسی خاورمیانه و کشورهای نفت خیز، تحت تأثیر همین «نسبت سود شرکت ها و ملت ها» بوده است.
اما چرا این اتفاق می افتد؟
اینکه اینها چرا بیشتر سود می کنند و ما کمتر؟ دلائل مختلف سیاسی و اجتماعی و صد البته مدیریتی دارد. اما شاید یکی از مهمترین آنها را بتوان در قدرت علمی و توجه به نیروی انسانی در چند سال گذشته دانست. بخش مهمی از توانائی آنها در قدرت علمی است. آنها علم، دانش و تجربه اکتشاف، استخراج و استحصال نفت، گاز و پتروشیمی را دارند و ما کم داریم. این آن چیزی است که آنها به دست آورده اند و ما هنوز فاقد آنیم. ارتباط دانشگاه ها و مراکز علمی ما با صنعت و مخصوصاً صنعت نفت اگر قطع نباشد، قطعا آنچنان وصل نیست که بتواند پاسخگوی نیاز بزرگ کشور باشد.
متأسفانه کشور ما به رغم داشتن سومین ذخایر نفت و دومین ذخایر گاز جهان، از داشتن حداقل 10 استاد تمام (فول پرفسور) در صنایع بالادستی و پایین دستی صنعت نفت محروم است. قصه عجیبی است که ملتی بداند کلید خوشبختی اش کف دریا، درون چاه یا زیر زمین نهان است ولی توان و دانش در آوردن آن کلید را نداشته باشد و تلاشی نیز برای یافتن این علم نکند.
هفته پیش نتایج کنکور اعلام شد ولی تا حالا سؤال کرده ایم که سالانه چند نفر از نخبگان کشور جذب صنعت نفت و گاز خواهند شد؟ چرا نفرات برتر کنکور فقط باید جذب رشته هایی مثل پزشکی شوند و تعداد قلیلی ازآنها به صنایع مهم کشور برسند؟
راه برون رفت از این چرخه توسعه نیافتگی آن است که نخبگان کشور جذب صنایع نفت و گاز شوند. برای این کار، هم باید نظام ارزشی و هم مادی رشته هایی مانند مهندسی نفت و گاز تغییر کند. دولت ها موظفند با ارایه تسهیلات مناسب برای جذب نخبگان در صنایع اصلی که باعث تحرک کل اقتصاد و کشور می شوند، عقب ماندگی تاریخی ایران را جبران کنند.
اگر بتوانیم بهترین نخبگان علمی کشور را جذب صنایع نفت و گاز کنیم، آنگاه می توانیم با قدرت اعلام کنیم که صنعت نفت ما ملی است. در غیر این صورت همچنان باید 60 درصد سود نفت و گاز کشور را دیگران ببرند و ما به حداقل سود اکتفا کنیم.