جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۱
۲

بازگشت به دوران« پزشك سالاری»؟!

دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۸
کد مطلب: 436741
بر كسي پوشيده نيست كه قتل يك رخداد تلخ و محكوم شده است اما بسياري از انسان ها در ساير حرف همچون افسران پليس و نظاميان، قضات، خبرنگاران (در سراسر جهان) و طلا فروشان هر يك به گونه اي و چه بسا بيشتر از جامعه پزشكي مورد تهديد بوده و به قتل رسيده اند.
به گزارش جهان به نقل از افکارنیوز، در گذشته مردم براي درمان انواع دردهاي خود نزد حكيم مي رفتند تا آنان براي آلام دردهايشان چاره اي بيابند. اين آلام لزوما محدود به دردهاي جسماني نمي شد، بلكه مردم حكيمان را بنا به جميع معلوماتشان امين، محرم اسرار و حلال مشكلات عديده زندگيشان تلقي مي كردند و براي آنها احترامي بيش از ساير حرف قايل بودند تا جايي كه به تدريج با تحولات اجتماعي و فرهنگي، گفتمان پزشكي در ايران از مشروعيت و قدرت چشمگيري برخوردار شد.

با گذشت زمان و گسترش قدرت و نفوذ ايديولوژي علم، پزشكي كه به عنوان نوعي خدمت اجتماعي بلكه به عنوان نماد علم و عقلانيت مدرن در ذهنيت اجتماعي خود را تثبيت كرد. در واقع مي توان گفت اين سالها دوران شكل گيري و اوج «پزشك سالاري» بود.

اما امروزه با گسترش موسسات آموزش عالي، نرخ بالاي بيكاري، دسترسي مردم به رسانه ها و آموزش خدمات و تشخيص پزشكي جامعه از دوران پزشك سالاري گذر كرده است. واكنش هاي اين روزهاي جامعه پزشكي به اتفاقات اخير مي تواند اين موضوع را در ذهن متبادر كند كه پزشكان خواستار بازگشت به شرايط پيشين خود هستند. هر چند كه حمايت جامعه پزشكي از همكارانشان به نفسه عملي انساني، شايسته و مورد پسند است اما ترسمان از آن است كه همه اين اقدامات تلاشي باشد جهت بازگرداندن اقتدار و مشروعيت از دست رفته جامعه پزشكي.

در تصديق اين گفته مي توان به واكنش هاي تند جامعه پزشكي در حمايت از همكار به قتل رسيده اردبيلي و بازداشت پزشك شهر ممسني اشاره كرد. از مقام عالي وزارت تا داوطلبان گروه تجربي كنكور امسال نسبت به اين موضوع واكنش نشان دادند. اين اقدامات در حالي صورت مي‌گيرد كه بررسي هاي قضايي و پليسي و برخي اخبار حكايت از آن دارد كه قتل پزشك اردبيلي در چهارچوب و رابطه پزشك و بيمار و در فضاي بيمارستان و مطب نبوده و با انگيزه شخصي رخ داده است. اما جامعه پزشكي با واكنش هاي هيجاني خواستار تامين امنيت شغليشان شدند.

بر كسي پوشيده نيست كه قتل يك رخداد تلخ و محكوم شده است اما بسياري از انسان ها در ساير حرف همچون افسران پليس و نظاميان، قضات، خبرنگاران (در سراسر جهان) و طلا فروشان هر يك به گونه اي و چه بسا بيشتر از جامعه پزشكي مورد تهديد بوده و به قتل رسيده اند.

بنابراين مطالبه امنيت شغلي نه تنها مختص صنف خاص و ويژه اي نيست بلكه ضرورتي براي تمام فعالان اجتماعي، اقتصادي و سياسي است. از سوي ديگر هر يك از افراد فعال در مشاغل نام برده روزانه مراجعاني دارند كه در آرامش كامل و تعادل روحي نبوده و اگر قرار است فضاي بيمارستان و تعامل با همراهان بيمار عواملي باشند براي كاهش امنيت شغلي پزشكان بايد گفت پرستاران بيش از پزشكان در معرض خطر خواهند بود.

بنابراين پزشكان نيز كه به اندازه ساير مشاغل از بهره هوشي و نخبگي بهره مندند و اجازه ندارند با افزودن بار احساسي و عاطفي به شغل خود و متمايز نشان دادن منزلت اجتماعي حرفه اي، از راه دامن زدن به پديده تلخ تمايز پزشكي را حرفه اي متفاوت از ساير حرف نشان دهند.

چه بسا در صورت بروز چنين واقعه‌اي قتل جامعه به دست كنش‌هاي آلوده به تبعيض بسي خطرناك‌تر از مرگ و ميرهاي حين كار مي‌شود. بنابراين لازم است تا پزشكان با افزودن وجوه انساني و اخلاقي بر حرفه‌شان، خارج از هر گونه تعصب كوركورانه و دوري از تلاش براي بازگشت به دوران پزشك سالاري، جايگاه خود را از موقعيت طبيب بار ديگر به حكيم ارتقا داده و محبوبيت كمرنگ‌ شده شان را در جامعه احيا كنند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


وقتی دولت محترم یک پزشک عمومی را بالاتر از یک استاد دانشگاه و قاضی و ..... می داند همین اتفاقات قابل پیش بینی بود.
اگر یک استاد فیزیک، شیمی یا یک مهندس یا یک کارگر یا وکیل و فرش فروش به قتل می‌رسیدند آیا چنین واکنش‌های هیجانی بین هم صنفی‌های این مشاغل رخ می‌داد؟! آیا خون پزشکان از بقیه اقشار جامعه رنگین تر است؟
چرا هیچکس حتی مهران مدیری حق ندارد از پزشکان کمی انتقاد کند؟ چرا هیچکس حق ندارد پزشکان را به خاطر دستمزدهای نجومی و پول‌های نامشروع زیر میزی مورد مؤاخذه قرار دهد؟
چرا یک پزشک به خود اجازه می‌دهد با بیمار هر طور که می‌خواهد برخورد کند ولی اگر بیمار اعتراض کند پزشک به زور قانون بیمار را بیچاره می‌کند؟
چرا کسی پزشکان را به خاطر تجویزها و تشخیص‌های اشتباه و بازی با جان بیماران مورد محاکمه قرار نمی‌دهد و اصلا برای برخی پزشکان جان بیماران مهم نیست و فقط پول مهم است.