پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

هوادارانی که سرود و صندلی و سامان ندارند/ اینها تماشاگرند نه هوادار!

دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۵۷
کد مطلب: 177630
فوتبال و هوادار، مقوله‌ای است به سان نویسنده و خواننده و فیلمساز و تماشاگر؛ و آن جمله معروف که اگر در دنیا فقط یک خواننده وجود داشته باشد رسالت نویسنده این است که به عشق آن یک نفر بنویسد. وظیفه یک بازیکن فوتبال این است که به عشق تنها یک هوادار، بازی کند اما آیا در فوتبال ایران هواداری وجود دارد؟
 فوتبال و هوادار، مقوله‌ای است به سان نویسنده و خواننده و فیلمساز و تماشاگر؛ و آن جمله معروف که اگر در دنیا فقط یک خواننده وجود داشته باشد رسالت نویسنده این است که به عشق آن یک نفر بنویسد. وظیفه یک بازیکن فوتبال این است که به عشق تنها یک هوادار، بازی کند اما آیا در فوتبال ایران هواداری وجود دارد؟

به گزارش جهان به نقل از مهر، خاطرمان می آید چند سال پیش در آستانه یکی از آن دیدارهای مرسوم ایران - سوریه، در یکی از روزنامه‌ها مطلبی خواندم که در آن نویسنده سوری نوشته بود هواداران فوتبال ایران مانند تماشاگران سینما هستند که با مشتی تخمه وارد ورزشگاه آزادی می شوند و با هر حرکت مهیج به وجد می آیند و سوت می‌کشند.

گویا سوری‌ها که فوتبال قابل عرضه و به تبع آن تماشاگر و هوادار آنچنانی هم ندارند خیلی پیش از ما وضعیت هواداری فوتبال کشورمان را آسیب شناسی کرده‌اند. شاید امروز پس از گذشت سال‌ها، اگر آن نویسنده سوری دوباره دست به قلم شود بنویسد ایرانی‌ها به تماشای یک مسابقه فوتبال می روند و اگر روند بازی بر وفق مرادشان نباشد به بازیکنی که مورد نظرشان نیست توهین می کنند و بعد اگر بتوانند صندلی‌ها را از جا می کنند و ....

تا پیش از این هواداران انگلیسی به عنوان هوادارانی خشن و یا به اصطلاح هولیگان معرفی می شدند اما امروز متشخص‌ترین و سازمان یافته‌ترین هواداران فوتبال جهان هستند که گرداگرد زمین می نشینند و در حالی که گرمای بدن بازیکنان فوتبال را احساس می کنند کوچک‌ترین بی انضباطی را مرتکب نمی شوند. هوادارانی که شعار حماسی ویژه تیم‌های خود را دارند و تا پایان به جای اینکه وقتی داشته باشند تا به حریف دشنام دهند، سرود باشگاه خود را با صدای بلند فریاد می‌کشند؛ سرودی که تیم‌های فوتبال ایرانی ندارند.

لیورپولی‌ها سرود دلگرم کننده‌ای دارند مبنی بر اینکه یک بازیکن فوتبال نباید تا آخر امید خود را از دست بدهد و تسلیم شود. چه بسا قهرمانی لیورپول در رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۵ در حالی که این تیم با نتیجه ۳ بر صفر از میلان عقب بود، نتیجه همین سرودهای دلگرم کننده باشد حال آنکه در فوتبال ما، بازیکنان از سوی هواداران یا بهتر بگوییم تماشاگران تیم خودشان بعضا مورد تهاجم واقع می شوند. البته نباید از این نکته غافل بود که هر چیزی از دو وجه قابل بررسی است. بازیکنان فوتبال ما هم در شرایطی نیستند که یک هوادار فوتبال را با اجرای قابل قبول و راضی کننده، سر شوق بیاورند و به زبان ساده‌تر بازیکنان ایرانی به فوتبال دل نمی دهند و گرایش به سمت مسائل مادی پیدا کرده‌اند که خود این موضوع می تواند مورد تجزیه و تحلیل مجزا قرار بگیرد.

شاید اگر تیم‌های باشگاهی ما هم سرود می داشتند وضع بدینگونه نبود و در حالی که هر کدام از آنها بر روی صندلی از پیش خریداری شده خود می نشستند، پرچم تیم مورد نظرشان را تکان می دادند و سرود می خواندند. اکنون به دو نمونه از سرودهای تیم‌های باشگاهی نظر بیندازید:

سرود لیورپول:
وقتی به توفان می روی
سرت را بالا نگه دار
از تاریکی نهراس
در پایان توفان
آسمان طلاییست
و چکاوک خوش می سراید
برو در باران
برو در باران
برو در باد
رویاهات جامه عمل می پوشند
برو، برو
با امید در قلبت
تو تنها نخواهی بود
تو تنها نخواهی بود

سرود رئال مادرید:
به پیش مادرید، به پیش مادرید
ای قهرمان اصیل و مبارز
شوالیه‌های افتخار
به پیش مادرید، به پیش مادرید
در جنگی منصفانه پیروز شوید
از رنگ لباستان دفاع کنید
به پیش، به پیش، به پیش
ای باشگاه نجیب و پرافتخار!
قدیمی‌ها! تازه واردها!
به نشان افتخار خود چشم بیندازید
بااحترام و هیجان
عصر یکشنبه
روی چامارتین* گام بردارید
ای جوانان مادرید، ای جوانان مادرید
شاد باشید و لبخند بزنید
چون امروز رئال بازی دارد
* منطقه‌ای که سانتیاگو برنابئو در آن واقع است

محمدرضا تهرانی رئیس "جمعیت حامیان هواداران فوتبال" در خصوص وضعیت نابسامان تماشاگران در ورزشگاه‌ها به خبرنگار مهر گفت: نمی توان همه را به یک چوب راند. در اینکه بعضی از هواداران در ورزشگاه‌ها اقدام به کارهای ناشایست می کنند تردیدی نیست اما این قضیه را نباید به همه آنها تعمیم داد. هدف اصلی از تاسیس این بنیاد این بود که جوانان را به جای استفاده از مواد مخدر، مشروب و حتی کارهای انحرافی از قبیل کبوتربازی به تماشای فوتبال سوق دهیم که به عقیده ما یک ارزش محسوب می شود.

وی افزود: فوتبال در بیش از ۱۷۰ کشور جهان ورزش اول محسوب می شود و از آنجا که برخلاف دیگر رشته‌ها یک رشته پرخاشگرانه است و بازیکنان بیش از ۹۰ دقیقه با یکدیگر برخورد دارند طبعا این پرخاش و اصطکاک به بیرون زمین و سکوها هم کشیده می شود. نمی توان خشونت را در فوتبال به طور کل از بین برد اما می توان با ایجاد راهکارهای مناسب آن را مهار کرد و با برگزاری کلاس‌های آموزشی و اقدامات فرهنگی، کاری کرد که شاهد حوادث خشونت بار در زمین‌های فوتبال نباشیم. کار فرهنگی صرفا به معنی بنر زدن نیست و عزم ملی می خواهد.

هواداران فوتبال ایران اگرچه پرشور هستند اما هرگز با نمونه‌ای خود در دیگر نقاط جهان قابل قیاس نیستند و کیفیت و سازمان لازم را ندارند. اگر از بازیکنان سپاهان بپرسید چه شد که در سال ۲۰۰۷ در دیدار پایانی رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا مقابل "اوراوا ردز" ژاپن تن به شکست دادند بی تردید یکی از عوامل شکست را ۶۰ هزار هوادار پرشور ورزشگاه "سایتاما"ی توکیو برمی شمارند. هوادارنی که ۹۰ دقیقه سرود خواندند، دست زدند و بازیکنان تیم خود را تشویق کردند و به عبارتی بهتر از آنها هواداری کردند.

عباس نقدی زاده رئیس کانون هواداران استقلال، در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: به نظر من هوادار با تماشاگر فرق دارد. هوادار به کسی می گویند که برای تشویق تیمش به ورزشگاه می آید و از ابتدا تا انتهای بازی تیم مورد نظر خود را تشویق می کند اما تماشاگر فقط برای تماشای یک بازی فوتبال می آید و فرق عمده‌ای با هوادار دارد.

وی در خصوص علل پرخاشگری تماشاگر بر روی سکو به سه نکته اشاره کرد: اگر یک تیم زیبا بازی کند هوادار تحت هر شرایطی بازیکنش را تشویق می کند کما اینکه در بازی تیم‌های رئال مادرید و بارسلونا دیدیم با اینکه تیم مادریدی شکست خورد با این حال از آنجا که زیبا بازی کرد هواداران این تیم فقط به تشویق تیم خود پرداختند. دوم اینکه باید امکانات خوبی برای تماشاگران فراهم کرد به عنوان مثال تا چندی قبل ما یک شبکه رادیویی داشتیم تحت عنوان "رادیو ورزشگاه" که با اجرای سرود، تماشاگران را سرگرم می کرد که متاسفانه در حال حاضر خبری از آن نیست. راه حل سوم هم احترام گذاشتن است کما اینکه اگر بازیکن به هوادار احترام بگذارد هوادار هم متقابلا به او احترام می گذارد و سکوهای ورزشگاه شاهد بی حرمتی به تیمی و بازیکنی نخواهد بود.

هواداران فوتبال ما این روزها رفتار محترمانه‌ای را از سوی برگزارکنندگان مسابقات شاهد نیستند. رفتارهایی که فوتبال ما به آن بی توجه است. بی جهت نیست که یک شخص از مرتبه هواداری به تماشاگری نزول می کند. در جایی که او نمی تواند بلیت خود را از روزهای قبل و از طریق پایگاه های اینترنتی تهیه کند، در حالی که صندلی مشخص ندارد و در حالی که سازمانی نیست تا ورود و خروج او را تسهیل کند چرا باید انتظار داشت که ما هم آنی باشیم که دیگران هستند. هنوز خاطره تلخ کشته شدن هفت تماشاگر دیدار تیم‌های ایران - ژاپن در چارچوب رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ در ورزشگاه آزادی را از یاد نبرده‌ایم. هجوم تماشاگران در راهروی ورزشگاه منجر به این اتفاق تلخ شد.

هواداران فوتبال ایران متاثر از فوتبال کشورمان که این روزها اقتدار گذشته را ندارد، ورزشگاه‌ها را خالی می گذارند و ترجیح می دهند از پای گیرنده‌ها به تماشای آن بپردازند. به امید آنکه طبق گفته رئیس جمعیت حامیان هوادران فوتبال، با یک عزم ملی شاهد سر و سامان یافتن وضعیت هوادرارن در ورزشگاه‌ها باشیم. اما فراموش نکنیم که اتفاق‌های مثبت دیگری باید روی دهد تا تماشاگران هم وضعیت بسامانی پیدا کنند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *