شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۱

چرا باید برای «فرهنگ» نگران بود؟

سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۴۲
کد مطلب: 381543
دشمنی، کار دشمن است و غیر از این، انتظاری هم نیست و جای گلایه‌ای هم وجود ندارد اما آن‌چه جای تأمل دارد و ناچار زبان به گلایه باز می‌کند، عملکرد برخی دوستان و افراد خودی و دلسوز نظام است.
به گزارش جهان، رضا رستمی در "گروه اینترنتی رهروان ولایت" نوشت:
آن زمان که سخن از «تهاجم فرهنگی» و «شبیخون فرهنگی»به میان آمد و بعدها با لفظ «ناتوی فرهنگی»، شدت گسترش آن به اطلاع عموم رسید، تمام توجه و دغدغه‌ی دلسوزان به فرستنده‌های خارج از کشور بود که چگونه روح و جان مخاطبان خود را مورد هجمه و حمله قرار می‌دهند. دشمن عنود و خدانشناس، فهمیده بود که اساس مقاومت و ایستادگیِ مردم ایران را ایمان قوی و اعتقاد راسخ آن‌ها تشکیل می‌دهد و برای موفقیت خود، باید ایمان مردم را نشانه رفت. تأسیس شبکه‌های متعدد به زبان فارسی، ترویج گناهانی مثل شرابخواری، قبح‌زدایی از اعمالی نظیر خیانت به همسر و تبلیغات گسترده برای مسایلی نظیر آزادی‌های یواشکی[4] و در یک کلام، هل‌دادن مخاطب ایرانی بخصوص نسل جوان در گرداب شهوت و غفلت، هدف اصلی و کلیدی دشمنانی است که نتوانستند از راه نظامی و اقتصادی، ملت ایران را به زانو درآورند.
 
تا این‌جای کار، مطلب غیرعادی و عجیبی نبود؛ زیرا دشمنی، کار دشمن است و غیر از این، انتظاری هم نیست و جای گلایه‌ای هم وجود ندارد اما آن‌چه جای تأمل دارد و ناچار زبان به گلایه باز می‌کند، عملکرد برخی دوستان و افراد خودی و دلسوز نظام است. به‌عبارت دیگر، کاری که دشمنان تابلودار نظام با صرف هزینه‌های سنگین به دنبال انجام آن بوده و هستند، گاهی از روی غفلت توسط عده‌ای از مسئولان داخلی دنبال می‌شود! اینجاست که نگرانی از بروز رخنه‌های فرهنگی، دور از ذهن نیست و باید تأمل کرد؛ چرا که برخی سنگربانان فرهنگی، همان روش و منش دشمنان را دنبال می‌کنند و عملاً آب به آسیاب آن‌ها می‌ریزند.
اتفاقا در چنین مواقعی احتمال ضرر، بسیار بیشتر و بالاتر خواهد بود، زیرا به افراد زیرمجموعه‌ی نظام، به‌طور طبیعی یک حس خوش‌بینی وجود دارد؛ اینان قبل از آغاز مسئولیتشان، سوگند یاد کرده اند تا حافظ مذهب رسمی کشور و نگهبان فرهنگ جامعه باشند اما روند اجرایی برخی امور فرهنگی و دینی کشور بگونه ای است که به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
 
اما با تمام احترامی که به مجموعه دولت و خدمات ارزشمند ایشان داریم، با تأسی به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه: «انتقادهای منصفانه  دشمنی نیست، بلکه کمک به دولت است»، احساس می کنیم آنچه وظیفه هست را بابد بگوییم و یادآوری می کنیم.
 
به طور مثال:
 
شعار برداشتن «ممیزی کتاب قبل از انتشار» که حاصل آن به هم ریختگی و هرج و مرج در حوزه مطبوعات و ایجاد تشنج مسموم در کشور است، با کدام معیار و ملاک عقل و قانون و شرع، سازگار است؟ وقتی لزوم سلامت‌سنجی غذای جسم قبل از توزیع در جامعه، این همه اهمیت دارد آیا می‌توان نسبت به انتشارِ غذای روح به شکل بی‌ضابطه و بدون‌نظارت اقدام نمود؟ اینکه رییس محترم دولت که خود از پیروان حضرت امام(رحمه‌الله علیه) معرفی می‌شوند صراحتاً با کلام آن عزیز سفرکرده درخصوص لزوم نظارت بر محتوای کتاب قبل از انتشار، به مخالفت می‌پردازد، نتیجه‌ی چنین خطای آشکاری چه خواهد شد؟ آیا غیر از این است که انتشار و رواج کتاب‌هایی که ماهیت ضددینی و ضدانقلابی دارند و با مجوز وزارت ارشاد، در سطح کشور براحتی قابل تهیه هستند، نوعی حرکت قهقرایی و عقب گرد است که با آرمان های نظام و انقلاب در تضاد است؟
 
اینکه رییس دولت یازدهم که خود هم در کسوت روحانی است به صراحت بگوید که «تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیرارزشی بی‌معناست» (و امیدواریم معنایی که مدنظرشان بوده است، غیر آن باشد که ما می فهمیم)، مطرح کردن این موضوع در زمانی که بسیاری از حامیان فتنه در داخل و با حمایت خارج منتظر چنین تقسیم بندی ای بودند، با کدام ملاک و معیار قابل توجیه است؟ آیا افرادی که به اسم هنرمند، بی‌محابا به‌دنبال ترویج الحاد، فحشا و مادی‌گرایی هستند با هنرمندانی که جز به تعالی روح انسانی نمی‌اندیشند یکسانند؟
 
اینکه برای آزادسازی ماهواره به ایراد سخنرانی بپردازیم و برای تبلیغ و تمجید از «فیس‌بوک» و «یوتیوب»، به دفاع همه‌جانبه بپردازیم و بخاطر فیلتربودن آنها فریاد فراق و هجران سر دهیم با حداقل کدام بند قانون کشور و فرمایشات رهبر عزیز انقلاب، سازگار است؟ در حالی‌که سران رژیم‌صهیونیستی و شخص رییس‌جمهور آمریکا از فیس‌بوک و گوگل به‌عنوان ابزارهایی کارآمد درجهت تحقق اهداف خود، یاد می‌کنند آیا تلاش و تقلا برای رفع فیلتر چنین سایت‌هایی منطقی سازگار است؟ آیا نمی توان به‌جای چنین رویکردی به تقویت شبکه‌های اجتماعیِ داخلی و تشویق مردم برای حضور و فعالیت در آن‌ها پرداخت؟ البته بگذریم که برخی از وزرای دولت، در همین شبکه‌های اجتماعیِ فیلترشده عضو هستند و عملاً به ریش قانون کشور، می‌خندند!
آیا به نظر شما عجله و شتاب دولت محترم در فعال‌کردن اپراتورهای نسل سوم و بالاتر در شرایطی که همگان از اثرات مخرب و ویرانگر استفاده‌ی نادرست از اینترنت، باخبر هستند، سرعت بخشیدن به آماده سازی و مقدمات افتادن در فساد نیست؟ آیا بهتر نیست چنین شتاب و عجله‌ای در اجرای برخی موارد بدیهی و قانونی هویدا شود؟ چرا اینترنت ملی را با وجود اذعان عمومی به فواید فراوانش در دستور کار قرار نمی‌دهند؟ براستی قراردادنِ نوجوانان و جوانان این مرز و بوم در معرض فساد ویرانگر و غیرقابل‌جبران، چه نفعی دارد؟
 
مواردی که ذکر شد تنها گوشه‌ای از اقدامات دولتی است که سوگند یاد کرده است حافظ منافع دینی، فرهنگی و اقتصادی کشور باشد؛ که با این بیان ما باید بیشتر مواظب و مراقب هجمه های فرهنگی داخلی باشیم. البته قطعا لازم است تا به مواردی مثل هزینه‌ی بیت‌المال برای گروه سگ‌های زرد، ترویج نگه‌داری از حیوانات به سبک کشورهای غربی، بازکردن پای شاعران هتاک نسبت به دین و انقلاب به مراسم‌های رسمی نظام، افتضاح به‌وجود آمده در افتتاحیه‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر و موارد متعدد دیگر هم پرداخته شود تا دلیل ابراز نگرانی‌های متعدد رهبری، مراجع تقلید و مردم خداجوی کشور بر همگان آشکار شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *