جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰
۳

آيا بدحجابي پديده‌اي ضدامنيتي است؟

وبلاگ "رايگاه"
شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۵۲
کد مطلب: 112343
محمدجواد اخوان نويسنده وبلاگ "رايگاه "، مطلبي را با عنوان "آيا بدحجابي پديده‌اي ضدامنيتي است؟ " در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.

بر اساس اين گزارش در بخشي اين مطلب آمده است:

بارها شنيده‌ايم كه منتقدين برخوردهاي انتظامي و يا حتي حساسيت به بي‌حجابي يا بدحجابي از اين گزاره استفاده مي‌كنند كه "حجاب پديده‌اي فرهنگي است و بدحجابي معضلي فرهنگي " بعدش هم بايد منتظر اين جمله بود كه "نبايد با مقولات فرهنگي مواجهه‌اي امنيتي داشت! "
اين جا سوالي اساسي در ذهن شكل مي گيرد و آن اين است كه آيا اساساً حجاب در حوزه مقولات مرتبط با مسئله امنيت جاي مي گيرد يا خير؟ براي پاسخ به اين سوال بايد از چند منظر گوناگون به اين مسئله نگريست:
نخست آن كه بايد امنيت تعريف گردد. چراكه بايد گفت امروز تعاريف مربوط به امنيت چه به لحاظ مفهوم و چه از نظر گستره تغيير يافته است. در گذشته تعريف امنيت به مسائلي كه با جان و مال بشر رابطه مستقيمي داشت معطوف مي شد و حوزه نگاه امنيتي تنها در گستره تهديدات سخت و نيمه سخت جاي مي گرفت.
اما امروز حوزه تعريف امنيت گسترش يافته و به حوزه‌هايي همچون امنيت فرهنگي، امنيت اجتماعي و امنيت سياسي و... تسري يافته است. به مجموع اين حوزه ها "امنيت نرم " اطلاق مي گردد. هرچند با توجه با تفاوت هاي اساسي امنيت نرم با "امنيت سخت " (تعريف سنتي از مفهوم امنيت) راهبردها، راهكارها و تاكتيك هاي جديد و متناسب با امنيت نرم مورد توجه است.
باتوجه به ماهيت مكتبي ـ ايدئولوژيك نظام اسلامي مسئله امنيت نرم در نظام جمهوري اسلامي ايران از جايگاهي ويژه و بالاتري برخورداراست.
در بسياري از نظام هاي دنيا شايد چنان بي هويتي بر تاروپود نظام اجتماعي حاكم شده باشد كه تغييرات انديشه، ذائقه و رفتار جامعه در رويكرد نظام سياسي بي اثر يا كم اثر باشد.
اما در نظام اسلامي تضعيف شاخصه هاي ديني جامعه با تضعيف اساس نظام رابطه اي مستقيم دارد. هرچند در نظام هاي سكولار مسئله امنيت نرم مورد توجه ويژه است. دقيقا به همين علت است كه در غرب و به ويژه اروپا با مظاهر تدين همچون (حجاب) برخورد جدي مي گردد!
با توجه به اين نكته بايد گفت به نظر مي رسد حجاب و پوشش از شاخصه هاي اصلي امنيت نرم در جمهوري اسلامي ايران است.
چراكه ماهيت ديني نظام ايجاب مي كند تا زيرساخت هاي ايدولژبك جامعه استمرار يابد. از سويي پايه اصلي دين مبين اسلام شريعت است.
حجاب و پوشش يكي از مصاديق بارز و عيني شرع مقدس است. (در توضيح اين نكته بايد گفت جدا از اهميت مسئله حجاب در احكام شريعت مي توان از بيرون به اين مسئله نگاه كرد.
به اين مفهوم كه حجاب به عنوان نمادي از شريعت اسلام در ميان جهانيان شناخته شده است و در افكار عمومي دنيا رعايت آن از سوي يك فرد مسلمان، ميزاني براي پايبندي او به دين به حساب مي آيد)
از توضيحات ارائه شده در مجموع مي توان چنين برداشت كرد كه بي حجابي تهديدي جدي براي امنيت نرم نظام اسلامي به شمار مي آيد.
از سويي بايد اشاره نمود كه اين تهديدات تنها حوزه به امنيت فرهنگي محدود نمي گردد، بلكه نتايج آن تأثيرات مخربي در حوزه هاي سياسي و اجتماعي دارد. براي مثال روشن است كه در جامعه اي كه بر اساس پايه هاي سنتي و ديني تا كنون حجاب امري مرسوم بوده است وقتي پديده بدحجابي به يك بيماري واگيردار بدل مي گردد چه اثري بر روابط اجتماعي افراد و تعاملات آنان مي گذارد.
از اولين نتايج روشن آن تزلزل در بنيان خانواده (ركن اساسي اجتماع) است. ( به نظر مي رسد اين موضوع تاحدي روشن است كه توضيح بيشتري را نياز نباشد)
هم چنين اين مسئله در رويدادهاي سياسي نيز تأثيراتي دارد. براي مثال در حوادث سال گذشته (فتنه88) ديديم كه پيش از انتخابات برخي از كانديداها با سوءاستفاده از شرايط تبليغاتي به حمله به "گشت ارشاد " پرداختند و تلاش كردند كه از اين طريق آراء افراد لاابالي و بي قيد را در سبد خود بريزند!
بر همين اساس بود كه احساس مي شد تعدادي از افرادي كه در اغتشاشات پس از انتخابات حضور مي يافتند چندان به نتايج انتخابات اعتراض نداشتند بلكه با برخي مناسبات و محدوديت هاي اجتماعي كشور عناد داشتند.
نمونه بارز اين رفتار را در برخي حرمت شكني ها و علي الخصوص تلاش هاي نافرجام براي كشف حجاب عمومي مي‌شد ديد.

* گشت ارشاد امنيت اخلاقي
حال بايد ديد كه اگر بدحجابي تهديدي براي حوزه امنيت نرم است، چگونه بايد با آن مواجهه يافت؟
عده‌اي معتقدند كه باتوجه به پيچيدگي‌هاي اين حوزه و ديگر بهانه‌هاي مشابه، اساساً از پرداختن به اين مقوله خودداري كرد.
اين پيشنهاد معمولاً در لفافه‌هاي زيبا همچون "لزوم كار فرهنگي "، "توجه به علل به جاي معلول‌ها " طرح مي‌گردد. اما به نظر مي‌رسد كه اين جملات زيبا بيشتر بهانه‌هاي براي استمرار نگاه ليبرال به اين مسئله است.
نگاهي كه گويا اميدوار نيست اين مسئله قابل حل است و يا شايد هم چندان موافق با حل آن نيست. در تجربه سه دهه از عمر نظام اسلامي اندك نشانه‌اي از آن كار فرهنگي وعده داده شده (!) ديده نمي‌شود بايد پرسيد اين كار فرهنگي چيست و توسط چه كسي انجام گرفته يا انجام خواهدشد؟
در مقابل آن تجربه‌اي از برخوردهاي قهريه با معضلاتي همچون بدحجابي در كارنامه نظام به ثبت رسيده است كه علاوه بر آن كه چندان زيبنده نبوده است، در خصوص اثربخش بودن آن در واقع ترديدهاي جدي وجود دارد.
موضوع ارائه راه حل براي مواجهه با اين معضل، موضوعي است انشاءالله كه در نوشتارهاي آتي بدان پرداخته خواهد شد. اما نكته‌‌اي كه ذكر آن ضروري است مداراي كج دار و مريز و بي توجههي به درمان اين بيماري واگيردار(!) ممكن است روزي جامعه و نظام را به نقطه اي بي بازگشت مواجه سازد كه خداي ناكرده در آن روز ايستادگي بر ارزش هاي اسلامي به بهاي گزافي تمام گردد!
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Sweden
چون مملکت قرار است اسلامی باشد و محور اسلام پس از توحید تعالیم در مورد روابط زن و مرد است که ازلی و ابدی است به این دلیل ساده که انسان هیچوقت در این موضوع که مهمترین است تغییر نمی کند تا روز قیامت. بعلاوه تهاجم به این ناموس اسلام حربه اصلی ضد انقلاب با بهانه های خر رنگ کنانه است. اگر به این حرفها شک دارید باید به درک خود از اسلام و ایمانتان شک کنید.
Sweden
هر چیز ضد اسلامی در یک جامعه اسلامی امنیتی است. بخصوص چیزی که با اصرار و نقشه دنبال می شود.
Iran, Islamic Republic of
به نظر بنده هرگونه برخورد قهر آميز و همراه با خشونت با پديده بد حجابي نتيجه معكوس به بار خواهد آورد. به اعتقاد بنده همانطور كه با پديده اعتياد و قاچاق مواد مخدر و قاچاقچيان برخورد مي شود با قضيه بي حجابي و بد حجابي هم بايد همانطور برخورد كرد . قضيه بد حجابي بخشي از پروژه شبيخون فرهنگي و براندازي نرم است كه بيست سال پيش كليد خورده و متاسفانه برخي از مسئولين و وابستگان آنان پياده نظام و اسب ترواي اين شبيخون بوده اند و هم اكنون هم هستند با ورادات انواع مايحتاج اين شبيخون فرهنگي مانند تجهيزات ماهواره اي ابتدا براي سران و سپس بصورت قاچاقي براي ديگران و قس عليهذا .
لذا براي مواجهه با پديده شوم و خانمان برانداز اعتياد و ايضا"‌بد حجابي كه از بي حجابي بد تر است بايد ضمن كار فرهنگي عاملان و سران اين جبهه را شناسايي و به مردم معرفي كرد .
حذف گزينش در استخدام ها و دانشگاهها چه در مورد استاد و چه دانشجو و گماردن برخي مديران سكولار و متمايل غرب در دانشگاهها و اماكن آموزشي و حتي ادارات و سازمانها و عدم برخورد اين مديران با پديده بد حجابي در سازمان متبوع خود و حتي تشويق و ترغيب بد حجابان و دادن سمت هاي مهم و اهداء سكه به زنان بد حجاب به مناسبت هاي روز زن ، معلم و پرستار و دوشيزه و .. عملا"‌ به ترويج بد حجابي كمك شده است درطول ساليان گذشته .
نكته بعدي عدم كنترل صنوف پوشاك و آرايشگاههاي مردانه و زنانه است كه دائما"‌ مترصد الگوهاي غربي براي زنان و دختران و پسران ما هستند و آنها را ترويج مي كنند .
طرف بچه پنج شش ساله اش را به سلماني ميبرد و استاد سلماني مدل موي بچه را غربي مي زدند و پدرش هم اعتراضي نمي كند . و اين مد به تدريج رايج مي شود . و در مورد لباس و بشرح ايضا"‌ . لذا ابتدا بايد خفت ارايشگاهها و فروشندگان و تهيه كنندگان پوشاك مبتذل را با اعمال جريمه هاي سنگين گرفت .