جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

روزنامه‌اسرائیلی:ازتارعنکبوت هم سست‌تریم

جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۰
کد مطلب: 206844
کابوس سخنرانی دبیر کل حزب الله در مورد سست تر بودن اسرائیل از تار عنکبوت، ژنرال ها را کلافه کرده بود، آنها می خواستند عکس این موضوع را ثابت کنند، اما هر چه می کردند باعث تایید بیشتر این سخنان می شدند.
به گزارش فارس، کتاب " اسرا در لبنان، واقعیت های جنگ دوم لبنان" نوشته "عوفر شیلح و یوآف لیمور" دو خبرنگار صهیونیستی روزنامه معاریو و شبکه اول تلویزیون اسرائیل است، این کتاب روایتگر شکست های اتاق عملیات و محافل مخفیانه نظامی اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه است، اسناد این کتاب از طریق گفت‌وگو با بیش از صد فرد اسرائیلی و اسناد و اطلاعات محرمانه ای که در معرض دید عموم قرار نگرفته، تهیه شده است. روزنامه السفیر لبنان بخش هایی از این کتاب را در شماره های متعدد خود آورده است:

اودی آدام فرمانده منطقه شمالی همچنان در زمینه ادامه عملیات بنت جبیل بعد از کشته شدن دو نظامی این رژیم و انهدام دو تانک صهیونیستی مردد بود، او به هگای مرخای و تمیر یادعی دستور داد که از بنت جبیل خارج نشوند، وی البته با وجود این دستور هنوز نمی دانست که دستاوردهای نظامی احتمالی و فایده به خطر انداختن جان نظامیان اسرائیلی برای یک هدف نامشخص چیست؟ این در حالی بود که به عقیده وی کشتن عناصر حزب الله لبنان و حتی به اسارت گرفتن تعدادی از آنها نیز نمی تواند تاثیری بر این جنگ داشته باشد.

بروز نشانه های شکست و تشدید اختلاف در میان ژنرال های صهیونیست

در روز سه شنبه ۲۵ ژولای سال ۲۰۰۶ ایال بن رووفین معاون فرمانده منطقه شمالی طرح جدیدی را ارائه کرد که در راستای آن فعالیت نیروها به سمت غرب کشیده شود و یگان ۱۶۲ نیز در شرق این منطقه فعالیت کند. شب هنگام آدام با حالوتص که به تازگی به اسراییل بازگشته بود، تلفنی صحبت کرد، حالوتص به او گفت: تو الان باید دستاوردها را بیشتر کنی. آدام در مورد هر دستاوردی تردید داشت، او پرسید: منظور تو از کلمه اشغال چیست؟ آیا می خواهی ما خانه به خانه به شهر حمله کنیم؟ این امر با طرح های من تناقص دارد. حالوتص پاسخ داد: اگر نیاز به اشغال این شهر باشد، ما باید آن را اشغال کنیم، این در حالی بود که وی اندکی قبل به آدام اجازه داده بود تا یک تیپ را از منطقه خارج کند. حالوتص در پایان سخنان خود گفت: من نمی خواهم به تو بگویم که چه کار باید انجام دهی.

فرار ذلت بار یا ماندن در باتلاق بنت جبیل، مسأله این است

بن رووفین در واکنش به این مکالمه تلفنی فریاد زد که اشغال شهر بنت جبیل به معنی است که ما باید تا بخش های قدیمی این شهر پیش برویم، این اقدام دهها کشته در میان اسرائیلی ها به جای می گذارد، بدون اینکه فایده ای داشته باشد، این در حالی خواهد بود که ما حتی ماموریت اصلی خود را نیز آغاز نکرده ایم. ما یک هفته در این شهر گیر می کنیم. در پایان مذاکرات توافق بر این نکته حاصل شد که وسعت تمرکزها افزایش پیدا کند، به این معنی که اسرائیل به سوی خانه هایی که در داخل شهر قرار دارد، حرکت کنند، البته تنها مناطقی که در نزدیکی مناطق اشغال شده قبلی قرار دارد، آدام هم که دو روز پیش دستوری مغایر با این صادر کرده و گفته بود که تحت هیچ شرایطی نباید وارد مناطق مسکونی شوید، با اکراه دستور جدیدی را صادر کرد.

روز جمعه در فضای اسرائیل پراکنده شده بود، بن رووفین این مذاکرات را به یاد آورد و به حالوتص گفت: من در گفتن چیزهایی که اعتقاد دارم، آزادم. من تمام مسئولیت ها را بر عهده تو خواهم انداخت، همه چیز معکوس شده است، شما خود را در سطح تاکتیکی جنگ یعنی اشغال بنت جبیل و عدم اشغال آن وارد کرده اید، اما ما به تمام مسایل به این جنگ توجه می کنیم. معاون فرمانده جبهه شمالی به سخنان خود با عبارتهای تندی پایان داد: مسئولیت کشته شدن ۸ نظامی اسرائیل از تیپ گولانی بر عهده تو خواهد بود، تو باید مسئولیت نظامیانی که در بنت جبیل کشته شده اند را بر عهده بگیری.

*کابوس سخنرانی نصرالله برای نظامیان صهیونیست

در جریان عملیات نظامی در بنت جبیل افسران ارتش رژیم صهیونیستی با عمیر پرتص وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دیدار و اوضاع جنگ را با وی بررسی کردند، آنها اتفاقات موجود در جبهه ها را تشریح کردند، یوسی بایدس رئیس دایره مطالعات ستاد ارتش در این دیدار گویا به واقعیتی اشاره می کرد که همه از آن اطلاع دارند، او گفت این مکانی است که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله بعد از آزادی لبنان در سال ۲۰۰۰ در آن سخنرانی کرد. پرتص از این سخنرانی ابراز بی اطلاعی کرد، ژنرال ها به علت این بی اطلاعی سعی می کردند در چشمان هم نگاه نکنند، اما بایدس با آرامش توضیح داد که همان سخنرانی را می گوید که در آن نیروهای اسرائیلی را سست تر از خانه عنکبوت شرح داده است، یکی از ژنرال ها ناگهان ایده ای را مطرح کرده و خطاب به پرتص گفت: نظرت چیست که در این منطقه یک سخنرانی داشته باشی؟

شکی نبود که این ایده مورد تحسین پرتص واقع خواهد شد، اما مشکلاتی وجود داشت و آن این بود که ارتش اصرار داشت که عملیات در شهر ادامه داشته باشد، از سوی دیگر پرتص می خواست که در شهری در قلب حزب الله سخنرانی کند، از سوی دیگر اختلافاتی در دیدگاه های آدام و کابلینسکی در زمینه خروج از بنت جبیل وجود داشت و برخی اعتقاد داشتند که با وجود اینکه ارتش هیچ دستاوردی در بنت جبیل نداشته، نباید از منطقه عقب نشینی کند.

حالوتص نهایتا تصمیم گرفت که در ارتش اسرائیل در بنت جبیل باقی بماند، چرا که عقب نشینی اینگونه نشان می دهد که اسرائیل سست تر از عنکبوت است، با طلوع خورشید در روز بعد بار دیگر شکاف در میان تصمیم های اسرائیل در زمینه افزایش دستاوردهای و فعالیت های نظامی میدانی و آن چیزی که در ذهن شهروندان اسرائیلی به جا مانده بود، خود را نشان داد.

گلوله های همه جانبه حزب الله نظامیان صهیونیست را کلافه کرد

کمی قبل از صبح روز چهارشنبه ۲۶ ژولای یگان ۵۱ موقعیت خود را اندکی در اطراف شهر بنت جبیل بهبود بخشید، بر اساس دستورات واصله گفته شد که این نیروها می توانند اندکی بیشتر در داخل مناطق مسکونی پیشروی کنند، این یگان با دو محور حرکت خود را آغاز کرد.

نیروها در پی این دستور عملیات یورش به خانه ها را آغاز کردند، البته این یورش آرام در برخی موارد موفقیت آمیز نبود و نیروها علاوه بر استفاده از گلوله های جنگی و مواد منفجره برای باز کردن درها از چکش نیز استفاده می کردند. به این ترتیب سر و صدای زیادی در منطقه ایجاد شد و عناصر حزب الله با شنیدن این صداها تحرک خود را آغاز کردند. به این ترتیب درگیری میان دو طرف آغاز شد و عناصر حزب الله نیز از مناطقی که در آن مستقر شده بودند به سوی نظامیان صهیونیست شلیک کردند، در یورش به یکی از این منازل نیروهای اسرائیلی عناصر حزب الله را دیدند که در منزل حضور داشتند، آنها بلافاصله از منزل خارج شدند، اما ۴ تن از نظامیان اسرائیلی در این حمله زخمی شدند و یک نفر نیز کشته شد، در این لحظه گلوله ها از تمامی بخش ها به سوی اسرائیل شلیک میشد، درگیری ها بسیار نزدیک به هم بود و فاصله آنها به اندازه فاصله منازل بود. فرمانده یکی از گروههای نظامی که یورش خانه به خانه را آغاز کرده بود، نیز زخمی شد و فردی دیگر به نام ایتمار کاتس جای وی را گرفت.

در اتاق فرماندهی در المالکیه تمیر یادعی فرمانده تیپ گولانی نمی توانست چهره درگیری ها را باز خوانی کند، بر اساس تصاویری که هواپیماهای اسرائیلی گرفته بودند، از تمام طرف ها گلوله های جنگی به سوی اسرائیلی ها شلیک می شد، آنها در پایان دیدند که عناصر حزب الله در بسیاری از مناطق این شهر مستقر هستند، البته آنها بیشتر در اطراف مسجدی بودند که در نزدیکی محل درگیری واقع شده بود. به این علت فورا هواپیمایی از نیروهای هوایی احضار شد تا مسجد را موشک باران کند، در این موشک باران تعدادی از عناصر حزب الله کشته شدند و برخی دیگر نیز در پی تیراندازی های یگان دیگری وابسته به یگان ۵۱ که برای کمک به این یگان اعزام شده بود، زخمی شدند.

یانیف عاشور نیز خود را به نظامیان اسرائیل رساند، یکی از نظامیان با نام یونی شبطون که می خواست خود را به منطقه درگیری برساند، با دو سکوی پرتاب موشک مواجه شد که زیر یک درخت زیتون کار گذاشته شد بود و در اطراف آن نزدیک به سی موشک قرار داشت، وی بعدها می گفت که احتمالا این منطقه مملو از سکوهای پرتاب موشک بود و به همین دلیل نیز نیروهای حزب الله استقرار زیادی در این منطقه داشتند.



*اسرائیل نتوانست از برتری تسلیحاتی و نفراتی خود استفاده کند



این کتاب در ادامه تاکید می کند که نظامیان اسرائیلی با وجود نفرات بالای خود هیچ برتری نسبت به دشمن نداشتند، چرا که نسبت به منطقه آشنا نبودند، آنها تقریبا از تمام جهات محاصره شده بودند، نظامیان وابسته به عاشور کشته شدند و تعداد دیگری نیز زخمی شدند، تعدادی از نیروهای حزب الله نیز کشته شدند، هزینه این عملیات برای اسرائیل خیلی سنگین بود، در این عملیات ۸ نفر از تیپ گولانی کشته شدند و ۲۳ نظامی دیگر نیز زخمی شدند، حدود ساعت ۹ صبح بود که شلیک ها کمتر شد و البته با این حال با بعد از شهر ادامه داشت، عاشور در تمام عملیات نگران این بود که نیروهای حزب الله قصد اسارت نظامی دیگری از اسرائیل را داشته باشند، لذا یکی از نظامیان را تنها مسئول توجه در این زمینه کرده بود.

بعد از این درگیری عاشور از طریق بی سیم فرا خوانده شد، یگان مهندسی وابسته به تیپ گولانی تعدادی از زخمی ها را به عقب انتقال دادند و آن ها را به خانه ای بردند که فرمانده یگان در آن مستقر بود، آنها نیز زخمی ها را به منطقه ای بردند که بالگرد امکان فرود در آن را داشته باشد، در مسیر این انتقال آنها دوبار با حمله حزب الله مواجه شدند، شش بالگرد اسرائیلی به منطقه اعزام شده بودند تا زخمی ها را به عقب بازگردانند.

ترس یگان های صهیونیستی از وارد شدن به جنگ با حزب الله

این کتاب تاکید می کند که مشخص است که درگیری که در بنت جبیل روی داد، نمونه ای از روش هایی بود که اسرائیل در آن موفق نبود، این عدم موفقیت به علت دستوارت و برنامه ریزی های جنگی بود و باعث شد اسرائیل برتری خود را در مورد قدرت و توان بالای آتش از دست بدهد. یگان چتربازان که در طرف دیگر این منطقه قرار داشتند، اصلا وارد درگیری نشدند، این در حالی بود که درگیری چندین ساعت طول کشید، تانک های وابسته به تیپ هفتم نیز که تنها در فاصله دو کیلومتری محل درگیری مستقر بودند، به علت ترس از بمبها و موشک های ضد تانک حزب الله وارد عمل نشدند و حتی از توان آتش خود نیز استفاده نکردند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *