در حاشیه همایش ملی نخبگان؛
آیا نخبگان محتاج سفر شمال هستند؟/ برگزاری قرعه‌کشی، چه نسبتی با فرهنگ نخبگی دارد؟
پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۴
کد مطلب: 387411
برخی وجوه برنامه برگزارشده توسط بنیاد ملی نخبگان، مانند آنچه درباره نشست های تخصصی می توان گفت جای تقدیر نسبی دارد، اما کلیت برنامه برگزارشده دچار ضعف هایی جدی بود که در ادامه بدان پرداخته می شود.
اولین انتقاد به مراسم قرعه کشی در پایان روز نخست بازمی گردد که در آن به قید قرعه به صد تن از نخبگان، جوایزی شامل سی دستگاه فلش مموری و ام پی تری، ده دستگاه ام پی فور، دو دستگاه گوشی آیفون اس6 و سه دستگاه آیفون اس5، تعداد هشت دستگاه تبلت و سی کارت هدیه صدهزارتومانی اهداء شد. فراسوی این که این هدایای ناچیز که هیچ گروهی از مصائب مالی نخبگان نمی گشاید و حتی به نوعی تحقیر آنهاست، باید دید اساساً قرعه کشی حتی در صورتی که اقلام آن بسیار نفیس و گران باشد، با شأن نخبگی و الزامات نخبه پروری سازگار است یا خیر؟
فراسوی این نگرانی ها و پرسش ها باید گفت که قرعه کشی در هر سطح و میزانی، به بارآورنده فرهنگ خلاقیت‌کُش است و نخبه بدون خلاقیت هم دیگر چندان محلی از اعراب ندارد. از آنجایی که قرعه کشی، افراد را متوجه شانس و بخت می کند و افراد را به جای تلاش فردی، چشم به راه تقدیر و شانس می کند، اولاً خلاقیت را در فرد می خشکاند و ثانیاً تنبلی را در او تشویق و تزریق می کند.
تقدیرگرایی ناشی از قرعه کشی و رواج آن، فرد را آرزومند ثروتهای یک شبه کرده و از کار و تلاش نا امید می کند. اعتراض مکرر و حتی گاهاً عصبی بسیاری نخبگان به روند قرعه کشی، تعلق گرفتن یا نگرفتن جوایز به کسانی که دو یا چندبار نامشان از گوی خارج می شد یا جنجال بر سر تعلق گرفتن یا نگرفتن جوایز به کسانی که در جلسه غایب بودند و اسمشان از گوی درمی آمد، که خبرنگار جهان به عنوان مدعو از سوی بنیاد نخبگان شاهد بود، همگی نصیحتی را که در ابتدای مراسم، احسان علیخانی به عنوان مجری خطاب به نخبگان بیان کرد را تقویت می ساخت؛ نصیحتی مبنی بر آن که هرگز شأن خود را به پول و درآمد و عایدات مادی تنزل ندهید.
قاطبه نخبگان از طبقه متوسط کشور هستند و بسیاری از آنها با مشکلات عدیده مالی روبرو هستند. آیا این مشکلات به اضافه عدم جایگاه مناسب شغلی و درخور برای آنان، می تواند با قرعه کشی یا سفر دو روزه با قطار به شمال حل شود؟ آیا نخبه در این کشور، می تواند به سفر شمال و جوایز ناچیز یک قرعه کشی دلگرم باشد؟ آیا این نوع خدمات می تواند مانع فرار مغزها و فرار ژن ها از کشور شود؟
بی شک معاونت علمی ریاست جمهوی، به عنوان معاونتی که با اصرار و پی گیری های رهبر انقلاب ایجاد شده است و علاوه بر آن بنیاد ملی نخبگان به عنوان دستگاه زیرمجموعه آن، برای حل مشکلات نخبگان کفایت نمی کنند. بایستی سایر نهادها و نیز رسانه ها در حل معضلات و مشکلات منزلتی و معیشتی نخبگان کوشا باشند.
ناشناس
۳۰
در جلسه ای که در تاریخ ۲۶مهر بر گزار شد جایزه ندادن ممکنه در جلسه ای که با رییس جمهور بود قرعه کشی کردن ،اتفاقا در جلسه ۲۶ مهر آقای ستاری گفت :از امسال مبلغی که به نخبگان ماهانه میدادن رو قطع کردیم به جاش نخبگان بیان ما بهشون راه تا ثیر گذاری در جامعه رو بگیم
امروزه برای تولید یک گفتمان یا پارادیم از دیسکورس های کوچک شروع میکنند وبا فراگیر کردن ان وتعمیم که یک اصل مهم در گفتمان سازی است این دیسکورس کوچک را دارای هزمونی ساخته و بعد شمابه تدریج درگیر یا دچار یک چالش یا مفهمومی میکنید که دیگر دیسکورس کوچک نیست بلکه با گرفتن هزمونی تبدیل به گفتمان شده است مراقبت نمایید این اتفاق در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی وتوسط طراحان و اید یو لوگ های اصلاح طلب در حال اجرا است نمونه های جالبی نیز در یک سال گذشته دیدید..............................انچه الان دارد به وضوح این گفتمان سازی را نمایان میکند نگاه ویزه و خاص به سینما وفیلم ها و کارگردان هاست یعنی نماد تفکر حاکم بر ارشاد رامیتوان در سینمای ان مشاهده کرد .چون سینما در دنیای امروز ساده ترین روش برای گفتمان سازی یا حتی گفتمان سوزی است . و وزیر ارشاد فعلی یعنی اقای جنتی برنامه خاص دارد الان هفته های فیلم که توسط رایزنان فرهنگی برگزار میشود را دقت کنید چه فیلم هایی از ایران میرود و چه کسانی مسول انتخاب اینها هستند ....سینما را جدی بگیرید . کودتای فرهنگی در ارشاد را که نبردگاه اصلی اش سینماست جدی بگیرید نگاه کنید جنتی هر جا به اصطلاح کوتاه بیاید اینجا را نمی اید چون میداند با یک فیلم مثل من عصبانی نیستم جامعه را دوباره درگیر یک دیسکورس کند ووووووووو............برویم تا تبدیل شدن به گفتمان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تیمی که همان تیم اقای مسجد جامعی است از لحاظ تیوریک این مساله را دنبال میکنند و اقای جنتی و ..... مجری هستند خصوصا اینکه جنتی مشاوره هایی نیز با کرباسچی دارد و در شکل گیری ای کارگزاران جدید نقش ممهمی داشته و به تعبیری کارگزاران جدید را تیم اصلاحات از نظر تیوریک رهبری میکنند.
این جناب معاون ضعیف ترین فردی هست که میشه برای این سمت انتخاب کرد. چند مثال می زنم از سفرهای ایشان خودتان قضاوت کنید در بازدید ایشان از دانشگاه علوم پزشکی شیراز ایشان باسابقه ترین مرکز نگهداری حیوانات آزمایشگاهی را مرغداری خطاب کردند. در بازدید از مرکز رویان تهران فعالیتهای این مرکز را تحقیر کردند. در سخنرانی در باره رشته بیوتکنولوژی فرمودند رشته توانمندی نیست. ای کاش آقای رییس جمهور فرد جامع الششرایط و آگاه به همه علوم و پخته تری رابرای این سمت حساس انتخاب می کردند. معاون علمی باید علمی حرف بزند.
رئیسی که خودش با سهمیه ای که همگان از آن اطلاع دارند وارد دانشگاه شریف شد و بعد از آن در مقاطع بالاتر با بورس سازمان بهینه سازی (در دوره مدیریت مهدی هاشمی) و با سهمیه اختصاصی ای که برای دانشگاه شریف پول و برای سازمان بهینه سازی مدرک را به ارمغان می آورد، وارد دانشگاه شد و مدرک دکتری گرفت، قطعا در سطح نخبگان کشور نیست که بتواند نیازهای واقعی و هم و غم آنها را بشناسد و برای نخبگان تصمیم بگیرد. ثانیا بسیاری از کسانی که امروز در سازمان ملی نخبگان به عنوان نخبه شناخته می شوند با شناسایی نقایص آیین نامه ای به عضویت این بنیاد در می آیند، به عنوان نمونه آیین نامه مربوط به دانش آموختگان ممتاز، فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و دانشگاههای تراز اول کشور را بطور یکسان ارزیابی می کند. آیا دانشجوی ممتاز دانشگاه آزاد با دانشجوی رتبه 30 ام دانشگاه تهران قابل مقایسه است؟
من خودم عضو بنیاد نخبگان و در آن جلسه هم حاضر بودم و البته با وجود اینکه تعدادکارت های قرعه کشی ام هم نسبتازیاد بود برنده ی جایزه نشدم. ولی با این تحلیل جهان مخالفم.
اتفاقا به نظر من برنامه های این سال نسبت به سال های قبل جذابیت بیشتری داشت و فلسفه ی این قرعه کشی هم دعوت شرکت کنندگان به شرکت در نشست ها و کارگاه ها بود. چون با شرکت در هر کارگاه فرد کارت قرعه کشی دریافت می کرد چون دیده می شد که در سال های قبل با وجود اینکه جذابیت نشست ها و اساتید مدعو بالا بود، ولی بچه ها کمتر از این نشست ها استفاده می کردند. ولی با این ابتکار خوب بچه ها بهره ی بیشتری از همایش و نشست ها بردند. البته در مراسم قرعه کشی اجرای ضعیف احسان علیخانی باعث شد که این مراسم نظم کمتری داشته باشد. که می توانست برنامه ریزی بهتری دراین زمینه انجام شود.
شما نباید همه چیز را با دید مادی نگاه کنید.فلش یا ام پی فور به لحاظ مالی ارزشی ندارند. ولی همین هیجان و نشاطی که به واسطه ی این قرعه کشی به مراسم داده می شد، ارزش داشت. جوان نخبههممثل بقیه ی جوان ها از هیجان قرعه کشی لذت می برد و چه فقیر و چه پولدار باشد، از اینکه یادگاری ای از این مراسم(هر چند هدیه کوچکی) بگیرد برایش ارزشمند است.
اتفاقا به نظر من برنامه های این سال نسبت به سال های قبل جذابیت بیشتری داشت و فلسفه ی این قرعه کشی هم دعوت شرکت کنندگان به شرکت در نشست ها و کارگاه ها بود. چون با شرکت در هر کارگاه فرد کارت قرعه کشی دریافت می کرد چون دیده می شد که در سال های قبل با وجود اینکه جذابیت نشست ها و اساتید مدعو بالا بود، ولی بچه ها کمتر از این نشست ها استفاده می کردند. ولی با این ابتکار خوب بچه ها بهره ی بیشتری از همایش و نشست ها بردند. البته در مراسم قرعه کشی اجرای ضعیف احسان علیخانی باعث شد که این مراسم نظم کمتری داشته باشد. که می توانست برنامه ریزی بهتری دراین زمینه انجام شود.
شما نباید همه چیز را با دید مادی نگاه کنید.فلش یا ام پی فور به لحاظ مالی ارزشی ندارند. ولی همین هیجان و نشاطی که به واسطه ی این قرعه کشی به مراسم داده می شد، ارزش داشت. جوان نخبههممثل بقیه ی جوان ها از هیجان قرعه کشی لذت می برد و چه فقیر و چه پولدار باشد، از اینکه یادگاری ای از این مراسم(هر چند هدیه کوچکی) بگیرد برایش ارزشمند است.
حرف شما ناشی از ناآگاهی تان است و اینکه همه چیز را با دید بسته ی خودتان نگاه می کنید. نخبه هم مثل خیلی از افراد دیگر شاید بعد از اینکه در چند همایش و نشست مرتبط با رشته ی خودش شرکت کرد خسته شود و اینجا برای شرکت در نشست هایی که ارتباطی با رشته اش ندارد، یک تشویق بیرونی هر چندکوچک نیاز داشته باشد. البته منظور من این نیست که همه ی بچه ها با این انگیره در کارگاه ها و نشست ها شرکت کردند، قطعا بسیاری هم به این انگیزه های بیرونی نیاز نداشتند، ااما ظرفیت افراد متفاوت است و ممکن است فردی به این تشویق های بیرونی نیاز داشته باشد و دیگری نیاز نداشته باشد.نمی دانم چه اصراری دارید که از بر و بچه های عضو بنیاد، افرادی معرفی کنید که تارک دنیا هستند و هیچ انگیزه ای، هیچ شوری، هیچ هیجانی ندارند.نخبه هم مثل همه ی جوان های دیگر است.رتبه ی تک رقمی کنکور و اختراع امثال من، به این معنا نیست که من ویژگی های ماهوی یک جوان را نداشته باشم. اگر شما در آن جلسه ی قرعه کشی بودید و هیجان و شور و اشتیاق بچه ها را می دیدید لابد می گفتید، اینها چطور نخبه هایی هستند که دارند می خندند، یا شیطنت می کنند. چون احتمالا دور و برتان فرد نخبه ای ندیده اید، تصور می کنید نخبه کسی است که نه می خندد، نه هیجان قرعه کشی را دوست دارد، نه از جایزه بردن و یادگاری گرفتن از یک همایش خوشش می آیدو...
سعی کنید عمیق تر و بدون عصبانیت و پیش داوری به مسائل نگاه کنید. یان برنامه ها برای نخبه ها بوده است و قطعا خود آنها باید تشخیص بدهندکه آیا این برنامه شان نخبگی آنها را حفظ کرده یا نه. من که این دو روز را در بین نخبه ها بودم، ندیدم کسی اعتراضی به این قضیه ی قرعه کشی داشته باشد.
سعی کنید عمیق تر و بدون عصبانیت و پیش داوری به مسائل نگاه کنید. یان برنامه ها برای نخبه ها بوده است و قطعا خود آنها باید تشخیص بدهندکه آیا این برنامه شان نخبگی آنها را حفظ کرده یا نه. من که این دو روز را در بین نخبه ها بودم، ندیدم کسی اعتراضی به این قضیه ی قرعه کشی داشته باشد.
