جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۲

مراتب و حد نصاب انقلابی بودن/ «آقازاده هستم»، برتری آور نیست

شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۰۹
کد مطلب: 448511
انقلابی بودم ، انقلاب کردم ، رئیس جمهور بودم ، فرمانده جنگ بودم ، رزمنده بودم ، جانباز شدم وخانواده شهید هستم ، جزو بیت امام هستم وآغازاده هستم ، امتیاز وبرتری آور نیست.
به گزارش جهان، سید مختار موسوی در وبلاگ "مدافع ولایت" نوشت:
مِثَلِ انقلاب کردن یاپذیرش انقلاب وانقلابی بودن ، با انقلابی ماندن وانقلابی عمل کردن ؛ مِثلِ مراتب وحد نصاب اسلام ، ایمان وایقان است .
 
 انقلاب کردن و با انقلابیون همرا شدن ، یا پذیرش انقلاب وتسلیم آن شدن ؛ دقیقاٌ مثل مسلمان شدن واظهار شهادتین وقبول دین اسلام است . که از نظر سلسله مراتب وحد نصاب ، اسلام مقدمه ویا قدم اول محاسبه ومعرفی است . یا بقول اصولیون اسلام مقدمه وایمان ذی مقدمه وهر دوی اینها ذی مقدمه ایقان ومرتبه یقین است .
 
بدون تردید ، همه آنهایی که شهادتین را بر زبان جاری کرده اند ، بدون طی کردن مسیر اسلام تا ایمان ، وبدون عمل به موازین واحکام شریعت اسلام ، وکسب نمره قولی در اختبار ایمان ، نمی توانند در جرگه ایمان ومؤمنین قرار بگیرند . وبه چنین مسلمانهایی ، مؤمن اطلاق نمی شود . وهمین قاعده وقانون ، در امر ارتقاء ازمرحله ایمان به ایقان نیز ساری وجاری است .
 
اگرتاریخ اسلام را با دقت توأم با بصیرت ومعاد محوری تورّق کنیم ، متوجه می شویم که افراد زیاد وشاخصی ، در صدر اسلام ، ودر زمان حیات مبارک پیامبر اعظم (ص) برای تبلیغ ، استحکام و تثبیت اسلام نوپا ، پس از اسلام آوردن ، در رکاب پیامبر ، در غزوات وجنگ های مختلفی شرکت نمودند، وچه افرادی هم که برای جلوگیری از رسوایی و با نقشه های شیطانی برای حفظ جان ومال خود وهمرنگ شدن با جامعه ، اسلام آوردند ؛ اما زمانی که اسلام به آنها نیاز داشت ، ولازم بود که آنها میزان ایمان ووفاداری ودلبستگی خود را نسبت به اسلام وپیامبر عظیم الشأن اسلام (ص)  در عمل نشان دهند ، با همان شمشیری که در رکاب پیامبراسلام ، با مشرکین می جنگیدند ؛ در مقابل اسلام ناب وجانشین برحق رسول الله وولی الله العظم علی ابن ابیطالب (ع) ایستادند وتمام قد با تمام اسلام جنگیدند .
 
تاریخ به ما می گوید : ابوسفیان هم مسلمان شد وپسر او معاویه هم اسلام آورد ، طلحه وزبیر هم مسلمان بودند ، ابن مجلم مرادی هم مسلمان شش آتشه نماز خوان بود که نشانه سجده زیاد در پیشانی او مشهود بود ؛ یزد هم خود را خلیفه مسلمین می خواند ، وشمر وعمربن سعد وابن مرجانه وآل مروان هم همینطور ادعای مسلمانی داشتند ....
 
اما هیچ کدام نتوانستند در ادعای اسلام خود ثابت قدم باشند ودر عمل نشان دهند که مسلمان واقعی هستند ، ولذا نه تنها اسلام این مسلمانهای اسمی ، به مرحله ایمان ارتقاء پیدا نکرد ، بلکه اسلام اسمی آنها نیز مقبول واقع نشد. و با عناوینی چون کافر، مشرک ومنافق به جهنم واصل شدند .
 
همین وضعیت در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامین خمینی و خامنه ای نیز صادق است .
 
انقلاب اسلامی ایران هم ، کم ابوجهل وابوسفیان ومعاویه ویزید وشمرو طلحه وزبیر نداشته است؛ کما اینکه الی ماشاء الله والحمد الله ، به وفور ابوذر وعمار وسلمان ومالک وعلی اکبر وعباس وحبیب زینب دارد؛  که در کنار علی وحسین زمان خود عاشقانه ایستاده اند ، وهمه هستی خودرا وقف اسلام ناب ودفاع از ولایت کرده اند .
 
بنابراین ، با توجه به تجربه ای که ازتاریخ اسلام کسب شده ، ودر اجرای فرمایشات بنیانگزارجمهوری اسلامی ایران ورهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) وخلف صالح ایشان حضرت امام خامنه ای مدظله العالی ، که فرموده اند :  ملاک ومیزان حال فعلی افراد است ، لذا ، دیگر انقلابی بودم ، انقلاب کردم ، رئیس جمهور بودم ، فرمانده جنگ بودم ، رزمنده بودم ، جانباز شدم وخانواده شهید هستم ، جزو بیت امام هستم وآقازاده هستم ، امتیاز وبرتری آور نیست . هر کس انقلابی مانده ومومن به انقلاب اسلامی است ، ودر خط ولایت ومطیع ولایت است وپیرو گفتمان امام خمینی وامام خامنه ای است ، او عزیز و محبوب و مورد اعتماد همه است و لا غیر .
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *