ماشین به سرعت از فلکه مدرس به طرف مکان مورد نظر در حرکت بود. حضور پیرمردی سالخورده، خمیده، و عصا به دست کنار خیابان نگاه حاج حسین را به خود جلب کرد.

آذرماه ۱۳۶۹ حاج حسین فرمانده سپاه همدان بودند. در همین زمان آزاده های دفاع مقدس از اردوگاههای عراق به میهن اسلامی ایران باز می گشتند. تعدادی از فرماندهان قدیمی لشکر ۳۲ انصار الحسین و سپاه همدان مانند آقای فرجیان زاده هم به همدان برگشتند. یک روز آقای همدانی بنده را احضار کردند و گفتند: «آقای حسام نامه ...

گاه به تنهایی وارد یکی از رده های لشکر می‌شدند، با بچه های آن رده سلام و علیک می‌کردند، به حرفهایشان گوش می‌دادند، و بعد وارد اتاق مسئول رده می شدند.

یک شب حاجي من را صدا کرد و گفت «عبدالله، با بچه های اطلاعات بیشتر کار کن و آن ها را ورزیده کن. ما در آینده در سطح منطقه درگیر یک منازعه جدی خواهیم شد. باید به کمک امت پیامبر بشتابیم.»

در آن تاریکی هر کس از گوشه ای راه افتاده بود و خودش را به آن نقطه معین رسانده بود. جمعیت زیادی آمده بودند؛ ولی جمع جمعی خاص بود. همه سبک بودیم همه به دنبال حاج حسین حرکت کردیم.

همان لحظه به خاطر آوردم که همیشه و همه جا این پدر بود که دست من را می گرفت و حالا من دستان بی جان او را در دست گرفته ام.

رهبر انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قوا پس از شهادت سردار حسین همدانی در منزل این شهید حضور یافتند و از خانواده وی تفقد کردند.

کلیپی درباره مجاهدت‌های شهید مدافع حرم، سردار حاج حسین همدانی را مشاهده می کنید.

شهید همدانی غذا را در نزدیکی مرغ ریخت و مرغ هم شروع به خوردن کرد، با خود گفتم چگونه می‌شود یک نفر به حدی از کرامت انسانی برسد که به حیوانات نیز در بحبوحه جنگ توجه کند.

اصلا آقای میرزا خانی من چند تا برگه‌ی سفید، با امضا، به شما می دهم. هر کس فکر می کند با امضای من مشکلش حل می شود، شما برگه را پر کن و بده به او.

همرزم شهید همدانی با بیان اینکه تدبیر و درایت سردار همدانی مثال‌زدنی بود گفت: اگر درایت ایشان در تشکیل بسیج وطنی در سوریه نبود این کشور سقوط می‌کرد.

تصاویری از حضور سرلشکر قاسم سلیمانی در مراسم تجلیل از خانواده‌های معظم شهدا و اعطای نشان فرمانده معظم کل قوا به جمعی از مدافعان حرم و مجاهدان جبهه مقاومت. ۹۸/۵/۲۷

۱۸تیر سپاه دو ساعت دیرتر وارد میدان میشد اغتشاشگران بازار تهران را به آتش میکشیدند و بازار زرگرها را غارت میکردند.در میدان ولیعصر آشوبگران چادر و روسری از سر زنی کشیدند و چشم شوهرش را نابینا کردند.