پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۴
فیلمی برای سینما که ضد سینما عمل می‎کند!

هفت نکته درباره فیلم متروپل

يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۳
کد مطلب: 394189
متأسفانه در این فیلم هم مانند بسیاری فیلم‎های دیگر، سیگار مانند نقل و نبات استفاده می‎شود و از روشن کردن تا کشیدن آن کاملاً به نمایش درمی‎آید.
هفت نکته درباره فیلم متروپل
به گزارش جهان، محمد لطفی زاده در وبلاگ "منبر اینترنتی" نوشت:
اخیراً فیلم سینمایی (متروپل) در شبکه خانگی توزیع شده است. به این بهانه نکات زیر در نقد محتوایی این فیلم تقدیم می‌شود.
 
توضیح مختصر آنکه در اینجا قصد نقد سینمایی یک اثر نیست و این موضوع به جای خود و توسط متخصصین انجام می‎شود لیکن در این مجال شاخصه‎های مختلف محتوا را بیرون آورده و درباره آنها به بحث و بررسی می‎پردازیم. نقد محتوامحور به معنای غفلت از لزوم پرداخت هنرمندانه و مبتنی بر فنون سینمایی نیست بلکه در این جا تنها به محتوا پرداخته می‌شود.
 
نام فیلم : متروپل
 
نویسنده : عبدالرضا منجزی، مسعود کیمیایی
 
کارگردان : مسعود کیمیایی
 
بازیگران : مهناز افشار، محمدرضا فروتن، پولاد کیمیایی، شقایق فراهانی، سحر دولتشاهی، ساعد سهیلی، یوسف مرادیان، تینا پاکروان
 
خلاصه داستان : یک زن جوان بیوه صاحب ارث شوهر مرحوم خود شده و عده‎ای که توسط همسر اول شوهر او اجیر شده‎اند به دنبال گرفتن پول و ثروت زن جوان هستند تا اینکه در جریان ربودن او تصادف می‎کنند و زن جوان فرار می‎کند و به سینمایی متروکه پناه می‎برد...
 
و اما 7 نکته درباره محتوای این فیلم :
 
1 -  دلیل اصلی ساخت این فیلم را دلبستگی کارگردان به سینما و آزردگی خاطر او از خراب شدن یا تعطیلی سینماهای قدیمی تهران مانند متروپل باید دانست. این دلیل می‎تواند دستمایه‎ی ساخت یک فیلم هنرمندانه و قوی قرار گیرد اما متأسفانه این فیلم آنقدر شعاری و مصنوعی و یا ضعیف ساخته شده (مانند ادامه دادن بازی بیلیارد در شرایط بحرانی توسط فروتن و کیمیایی در سکانس ورود خاتون به باشگاه بیلیارد) که خود اثر ضدسینمایی محسوب می‎شود و اتفاقاً نه تنها سبب اشتیاق مردم به سینما بلکه به زده‎شدن آنها از سینما رفتن می‎انجامد.
 
2 -  در فیلم‎های قبلی آقای کیمیایی معمول نبوده که زنی قهرمان داستان باشد اما اینجا یک زن (مهناز افشار) قهرمان داستان است. قهرمانی که توسط همسر اول شوهرش (خیابانی و خلاف‎کار) معرفی می‎شود ولی چادری است و جالب‎تر آنکه در خانه‎ی خود شیشه‎های شبیه مشروب برای تزیین دکور استفاده می‎کند. اصرار برای به سر کردن چادر برای بازیگر این نقش با این تضادی که ذکر شد معلوم نیست!
 
3 -  متأسفانه در این فیلم هم مانند بسیاری فیلم‎های دیگر، سیگار مانند نقل و نبات استفاده می‎شود و از روشن کردن تا کشیدن آن کاملاً به نمایش درمی‎آید. از زنی که در ابتدای فیلم سیگار را به دهان خود نزدیک می‎کند گرفته تا شخصیت‎های به اصطلاح بامعرفت و لوطی که سیگار می‎کشند و حتی به خانمی غریبه و چادری به راحتی سیگار تعارف می‎کنند و یا معتقدند برای رفع خستگی ذهنی باید هوایی خورد و سیگاری کشید! بگذریم که سیگار کشیدن کاری حرام (به فتوای صریح آیت الله مکارم شیرازی، سایر مراجع هم تلویحاً حرمت آن را فتوا داده‎اند) است اما باید دانست که مجموع مرگ ناشی از سیگار در دنیا از مجموع مرگ ناشی از سه بیماری خطرناک ایدز، مالاریا و سل بیشتر است.
 
4 -  حجاب هم که ظاهراً به یک امر حاشیه‎ای تبدیل شده و قبح بدحجابی هم ریخته است! در این فیلم خانم چادری موهایش همانطور بیرون است که غیرچادری! همسایه زن قهرمان فیلم لباسی تنگ به تن دارد و دکمه لباس او باز است و گردن و بدن او نمایان. ناظرین وزارت ارشاد هم که قاعدتاً این چیزها را نمی‎بینند!!! یا اصلاً ممیزی هم چیز خوبی نیست!!! آرایش عجیب و غلیظ شقایق فراهانی (در نقش همسر اول) چه ارتباطی با شخصیت وی دارد و چه لزومی معلوم نیست! پزشک بیمارستان هم که قاعدتاً با آرایش و موهای بیرون از روسری نمایش داده می‎شود و شاید انتظار جامعه این است که هر چه انسان بیشتر درس می‎خواند باید از دستور خداوند بیشتر فاصله بگیرد؟! در صورتی که باید عکس این قضیه صادق باشد.
 
5 -  نادیده گرفتن نقش حمایتی پلیس و درمانگاه با گنجاندن دیالوگی مانند (چه خوب شد که به سینما پناه آوردید) از جمله اتفاقاتی است که در دفاع از سینما تعبیر می‏شود لیکن به دلیل جانمایی اشتباه جز تخریب ناشی از بددفاع کردن برای جایگاه سینما اثری ندارد. البته دیالوگ‎های دیگری هم در این فیلم به نظر آگاهانه گنجانده شده مانند (خدایا ازت ممنونم که آدمکش شدم ... کار قانون رو آسون کردم) که جای تأمل دارد.
 
6 -   سینماداری یک عشق است و برای اینکه چراغش روشن باشد سینما را باشگاه بیلیارد کردیم. این دیالوگی است که از زبان بازیگر در دفاع از سینما گفته می‎شود. اما در چند سکانس دیگر باشگاه بیلیارد به قمارخانه و بازیگران بیلیارد، قمارباز خطاب می‎شوند. حتی با تمسخر گفته می‏شود که بیلیاردبازها که این کار را قمار حساب نمی‎کنند. این تضاد محتوایی که دو روی یک سکه از یک بازی را نشان می‎دهد آن هم در محلی که قرار است فرهنگی باشد (سینما یا باشگاه ورزشی) چه چیزی را قرار است به مخاطب القاء کند؟
 
7 -  ازدواج دوم برای فرزنددار شدن که به (ماشین جوجه کشی) تعبیر می‎شود توهینی آشکار به زن قهرمان فیلم است. زنی که به راحتی معلوم نیست چرا از قهرمان در انتهای فیلم علیرغم این توهین به یک زن ذلیل دربرابر زن اول تبدیل می‌شود و حتی موضوع پول و ارث هم کنار می‎رود و لزوم آگاه کردن زن اول از این ازدواج، موضوع اصلی فیلم و سبب خاتمه یافتن بحث می‎گردد. به نظر می‎رسد در این فیلم دو موضوع به موازات هم پیش رفته که کارگردان نتوانسته در هیچکدام یک سیر منطقی را برای رساندن مفهوم و محتوای ذهنی خود در پیش بگیرد.
 
والحمد لله رب العالمین
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *