آیا برخورد با بدحجابی راه دیگری هم دارد؟
دوشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۵۳
کد مطلب: 232867
یعنی اینکه دیگر کسی در خیابان برای کسی ایجاد مزاحمت نمی کند، فحاشی نمی کند، به صورت علنی اقدام به فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی و فیلم های مستهجن نمی کند وهیچ پدری نگران این نیست که فرزندش به دام اعتیاد یا فساد و فحشا نیفتد واراذل و اوباش مزاحم امنیت خانواده ها نمی شوند؛ اما نه! به این معنی که اگر کسی شعائر اسلامی را در ظاهر خود رعایت نکرد -از نوک انگشتان پا تا آخرین تار موی برافراشته بر سر- ماموران ناجا به او تذکر می دهند که این رفتار ناشایست خود را اصلاح کند و اگر کارگر نیفتاد یا وضعیت بدتر از حد تذکر بود با خودروی ون به مراکز نیروی انتظامی می برند تا آن حجب و حیای باقی مانده هم با ورود یک زن به محل انتظامی ریخته شود.
همینطور پزشکان و کادر بیمارستانهایی که از دراز آویز زینتی(کراوات) استفاده می کنند نیز باید از این کار پرهیز کنند تا امنیت اجتماعی برقرار شود! حالا اینکه چه بلایی بر سر بیمارانی که هزینه درمان ندارند دربیمارستانها می آید دخلی به نیروی انتظامی ندارد و اینکه آیا با اخلاق پزشکی با مراجعان برخورد می شود و یا به تعهدات خود عمل می کنند وآیا حداقل استاندارهای بهداشتی رعایت می شود یا نه! فقط مهم این است که کراوات نزنند تا مشکلات بیمارستانها و برخی اماکن عمومی دیگر حل شود.
بالاخره درشرایطی که همه چیز مملکت اصلاح شده، یعنی سوء مدیریت، آمارهای غلط، اختلاس، دزدی، کم فروشی، اعتیاد، ورشکستگی تولید کننده و قاچاق انواع و اقسام کالاهای انتقال فرهنگ عریانی غرب نداریم و قمیت ارزو طلا و نرخ تورم لحظه ای بالا نمی رود و هیچ پدری شرمنده اهل و عیال خود نیست این یکی هم اصلاح شود مسلما مشکلی نخواهیم داشت!
هرساله با شروع فصل بهارو تابستان لباسها کوتاه و نازک می شود و تیپ ها متغیر و غربی؛ در اینکه این یک معضل فرهنگی است و از مصادیق تهاجم فرهنگی و هژمونی و از نمودهای قانون شکنی است شکی نیست اما اینکه چه اقدامی برای رفع آن شده خود جای بسی تامل است.
شکی نیست که مسئولین نیروی انتظامی این طرح را از سر وظیفه شناسی خود و تحت فشارهای مسئولین بالادستی برای عدم انجام آن شروع کرده اند و این مطلب قصد آن را ندارد که به نوعی دست آویزی برای هجمه به نیروی انتظامی قرار گیرد اما از آنجا فرمانده نیروی انتظامی کل کشور چندی پیش از راه جایگزین برای مقابله با بدحجابی استقبال کرد مطالب زیر عنوان شده است.
گفتنی است اساتید فرهنگی چهار روش را برای نهادینه سازی یک فرهنگ یا مبارزه با یک فرهنگ غلط و بیگانه ارائه می کنند: آموزش، نیاز، جذابیت و قانون.
یعنی در رابطه با معضل بدحجابی ابتدا با آموزش گسترده، همگانی، مدون و پی درپی، با استفاده از نهادهای مختلف فرهنگی نظیر صداوسیما، رسانه ها، وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، آموزش عالی، شهرداری و... در رابطه با پیامدهاو آسیب های بدحجابی و بی حجابی افراد را توجیه کنیم، سپس با ایجاد نیاز درآنها نسبت به پوشش صحیح، با برپایی انواع نمایشگاههای مد و لباس اسلامی با توجه به فرهنگ مردم ایران به صورت گسترده و فراوان، با اشباع تبلیغاتی مناسب، آنها را به سوی مدهای صحیح راهنمایی کنیم و درحین اجرای این برنامه ها با وضع قوانین سنگین، به مبارزه اصولی با عوامل تولید، ورود و توزیع کالای غیر فرهنگی مبارزه و آنها را ریشه کن کنیم و در آخر پس از چند سال عملیات فرهنگی گسترده با عوامل هنجار شکن برخورد کنیم، نه باکسی که چند تار مویی در بیرون روسری اش نمایان است یا ناخن پایش را نقاشی کرده! که البته اگر این اقدام را انجام دهیم، خودِ افرادی که در رعایت حجاب اندکی مسامحه می کنند از این طرح استقبال خواهند کرد؛ یعنی "برخورد با افراد هنجار شکن".
اما آنچه که در کشور ما رسما اتفاق می افتد انواع و اقسام سخنرانی هایی است که "بدحجابی بد است" و برخورد زباله ای با شخص بدحجاب و چند پوستر تکراری"حجاب مصونیت است نه محدودیت" و "حجاب گوهری است در صدف" و... و نصب برچسب "ازپذیرش افراد بدحجاب معذوریم" در درب اماکنی که خودِ عوامل آن از مصادیق بارز بدحجابی اند.
وفیلم هایمان در صداو سیما و سینما پرشده از تصاویر زنانی که مقابل دوربین چادری اند و پشت دوربین... و علنا با انتشار تصاویر بدحجاب یا بی حجاب خود پس از شهرت یا در حین آن، نقش امروز و دیروز خود را به سخره می گیرند و به همگان به صورت غیر مستقیم القا می کنند همه آنچه که در فیلمها دیدید درباره حجاب مسخره بود، طنز بود ولا غیر؛ زندگی رسمی چیز دیگری است.
و وزارت ارشادی که وزیرش بیان می کند در امر ترویج حجاب کم کاری نکرده اما نکته مهم، اصلی و کنکوری مساله این است که اصلا سررشته تخصصی از فرهنگ ندارد که بداند چه باید بکند! وهمینطور آموزش عالی و آموزش و پرورش که نه برنامه مناسبی برای فرهنگ سازی حجاب و عفاف دارند و نه پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان که از سر بیکاری با هزاران تیپ عجیب و غریب در خیابانها شوی مد و لباس نگذراند!
و ستاد مبارزه با قاچاق کالایی که با ورود لباس های مبلغ فرهنگ غرب مقابله نمی کند و سازمانهای تعزیرات و حمایت از مصرف کننده ای که با پخش انواع تولیدات داخلی و خارجی ضد فرهنگ اسلامی مقابله نمی کند و مزون اسلامی که دایر نشده است؛ و یک دختر امروزی برای اینکه بخواهد لباسی بخرد که مولفه های جذابیت وزیبایی جوانی و شیک پوشی و رعایت حجاب را باهم رعایت کرده باشد اگر یک دوجین کفش آهنی بخرد، ره به جایی نمی برد.
والبته قوه قضائیه هم که در برخورد با مزاحمین خیابانی و حتی متجاوزین به نوامیس آنچنان موفق عمل نکرده است.
فراموش کرده ایم که اساس نزول آیه حجاب در قرآن رفع مزاحمت و حفظ شأن زنان مومن بود که فرمود:
"ای پيامبر ، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که جلباب خود را، برخود فرو پوشند اين مناسب تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و خدا آمرزنده و مهربان است"(احزاب-59)
در شأن نزول آیه آمده است: زنان مسلمان به مسجد مىرفتند و پشت سر پيامبر(ص) نماز مىگذاردند، هنگام شب موقعى كه براى نماز مغرب و عشا مىرفتند، بعضى از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنها مىنشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مىدادند و مزاحم آنان مىشدند. آيه فوق نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را بطور كامل رعايت كنند تا به خوبى شناخته شوند و كسى بهانه مزاحمت پيدا نكند(که اراذل بگویند این افراد رانشناختیم و فکر کردیم آنها کنیزند).
وبازهم فراموش کرده ایم که خداوند برای هدایت فرعون به حضرت موسی(ع) دستور برخورد با قول لیّن می دهد اما ما با یک جوان شیعه که اندکی در فروع یا ضروریات دین خود دچار مسامحه است بلد نیستیم به آرامی و مهربانی سخن بگوییم.
واینکه ما چقدر فرمان"جذب حداکثری ودفع حداقلی" رهبر معظم انقلاب را درک کرده ایم و در این شرایط وانفسای تحریم و فشار اقتصادی و سوء مدیریت که کمر همگان را خم کرده باز برای دور کردن مردم از نظام دلیل تراشی می کنیم خود مبحث دیگری است.
و اینکه چطور یک دختر جوان بی حجاب در لبنان می تواند در جشن پیروزی حزب الله لباس حزب الله را بپوشد و شادمانی کند و حرکات موزون انجام دهد و در سخنرانی سید حسن نصرالله هوارا بکشد و تکبیربگوید وحزب اللهی محسوب شود و در مملکت ما که هنوز پس از سی و چند سال از انقلاب کار فرهنگی را نیاموخته ایم و یک دختر جوان کمی بدحجاب همیشه باید ازعناوینی مثل حزب الله و حزب اللهی گریزان باشد و از سوء تدبیر عده ای که علی رغم وظایف تعریف شده خود از لاک ناخن و فوتبال پخش شده در سینما و کراوات پزشکان اظهار نظر می کنند با نظام سرِعناد پیدا کند!
در آخر باید گفت روند مبارزه با بدحجابی در کشور ما -از آنجا که امیدی به کار فرهنگی اصولی توسط مسئولین در کشور نیست وهمیشه گزینش های سیاسی بر مناصب فرهنگی دخیل بوده و هست- در شرایطی که با توجه به هجمه سنگین ناتوی فرهنگی بر ایران آمار آن رو به افزایش است، اگر بخواهد به این شکل ضربتی ادامه پیدا کند جز اینکه طرحی نصفه و نیمه و شکست خورده محسوب شود، راه دیگری نخواهد داشت.
پناه بردن به برخوردهای ایجابی و ضربتی در برخورد با اینگونه موارد فرهنگی مسلما آسانترین راه برای توجیه این مساله خواهد بود که مسئولان بگویند "برای برخورد با بدحجابی کار کردیم" اما در برخوردهای فرهنگی مسلما آخرین راه است و اگر بعنوان اولین راه استفاده شود مسلما نتیجه عکس خواهد داد.
کما اینکه در ابتدای انقلاب نیز این اتفاق از جانب کمیته انقلاب اسلامی آغاز شد اما جز خاطره ای بد و شکست خورده چیزی باقی نگذاشت.
والبته اگر فکری برای این نشود که از خیل عظیم بدحجابان در کشور که رو به افزایش اند، به جای دشمن تراشی دوست پروری شود طی 10 سال آینده متحمل هزینه سنگینی برای نظام جمهوری اسلامی خواهد بود یعنی بدنه ای متشکل از افراد بسیاری در جامعه که سنخیت و دلبستگی به آرمانهای اصلی آن ندارند.
اگر در کشور اسلامی و عزیز ما مشکلاتی وجود دارد این دلیل نمیشود که با مظاهر فساد از هر نوعش که باشد
برخورد نکنیم با همین روحیه های تساهل بود که اوایل انقلاب از اجرای
لایحه قصاص و احکام دینی جلوگیری شد و ما امروزه با حوادث بدی مواجه هستیم متفکر سالم و صالح کسی است که همواره خواهان برخورد فرهنگی و قهری با مفاسد باشد. اگر برای شما وجود برخی مشکلات بدرستی بد است برای متدینین و سعادت طلبان بد حجابی که نوعی خود فروشی است بدتر است ان شاءالله شماکه چنین مطالبی را اوردی در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی نکرده باشی وگرنه خدای ناکرده زیانکار در دنیا واخرت خواهیم بود