سرویس وبلاگ‌های جهان نیوز این بار به جای پرداختن به یک وبلاگ خاص، برخی از نظرات دوستان وبلاگ‌نویس را در مورد این خبر منعکس می‌نماید.

به گزارش جهان، پس از انتشار آخرین دست نوشته «حسین قدیانی» مدیر وبلاگ «قطعه 26» که نامه‌ای بود خطاب به رياست قوه قضاییه که در آن انتقاداتی به عملکرد قوه قضائيه مطرح شده بود، این وبلاگ پلمب (فیلتر) شد. در ادامه نیز برخی سایت‌ها و وبلاگ‌ها که این خبر را نقل کرده بودند نیز فیلتر شدند.

این خبر انعکاس گسترده‌ای در میان وبلاگ‌ها و سایت‌های شخصی داشته است. برخی متن نامه‌ی مذکور را منتشر کرده‌اند و برخی نیز نظرات خود را درباره این خبر بیان داشته‌اند.

سرویس وبلاگ‌های جهان این بار به جای پرداختن به یک وبلاگ خاص، برخی از نظرات دوستان وبلاگ‌نویس را در مورد این خبر منعکس می‌نماید:

وبلاگ «سهم نوشته‌های یک دانشجو»
در سالگرد اقدام فتنه گران سبز، "حسین قدیانی به دادگاه احضار شد". خداوکیلی خنده‌دار نیست؟
دوستان مصلحت اندیش که هر چیزی رو می برن تو معادله مصلحت و بر اساس خط کش عقل و معرفت خودشون همه چیز رو تحلیل می کنن، می شه به من بگن چرا یک بار قوه قضاییه مصلحت سنجی شو خرج بچه حزب اللهی ها نمی کنه ...
البته حسین بره زندان خدایی راحت می شه، حداقلش اینه که دیگه نمی خواد با اینترنت dial up مطالبش رو به روز کنه، می تونه مثل بقیه زندانیان سیاسی از امکانات زندان استفاده کنه... می تونه با هر کی که دلش بخواد مصاحبه کنه، با ADSL وبلاگش رو به روز کنه، خوابشو داره، خوراکشو داره،‌ تازه می تونه در یک حرکت انقلابی بیانیه هم بده، وقتش باز می شه به جای اینکه بره حاج منصور، فیلم سینمایی ببینه (هرچند که تو زندان آژانس شیشه ای نشون نمی دن)، می تونه آخرین برنامه ریزی هاشو از طریق یکی از دوستاش به طرفداراش برسونه، می تونه بگه، بخنده، جلسه مخفیانه و محرمانه تو زندان بذاره، روزه سیاسی بگیره و هر چی دم دستش میاد بخوره!
البته داداش حسین بچه بسیجی ها! دلتو بیخود صابون نزن، زندان هم بری، خبری از اون چیزی هایی که بالا گفته شد نیست، برای به دست آوردن اون زندان به جای فحش دادن به عمروعاص ها و معاویه ها باید به عمارها ناسزا بگی!...

وبلاگ «سیاسی نوشت‌های یک دختر دانشجو»
شنیدم وبلاگ برادرمان حسین قدیانی را فیلتر کرده اند. فقط به خاطر نوشتن نامه ای به رئیس قوه قضائیه. خیلی سریع نامه را در وبلاگ یکی از دوستان پیدا کردم و خواندم. خیلی وقت بود مطالب برادرم حسین را نخوانده بودم. نامه را دقیق و با طمأنینه خواندم. بعضی جاهایش را چند بار. جز حرف حق که خیلی زیبا و روان از دل مظلومان و دل شکستگان جبهه جنگ نرم، برآمده بود چیزی نیافتم. در دلم صد درود و زنده باد فرستادم به حسین که خیلی خوب فریاد ستاره های حضرت ماه را به بلندای قله ای که ما را حتی از رصد کردن آن می ترسانند، می رساند...

وبلاگ «سوپر شیعه»
سلام آقای لاریجانی! مدت ها بود دنبال بهانه ای بودم که من هم چند خطی برایتان بنویسم! اما برخی مصلحت سنجی ها دست و پایم را بسته بود! بارها نوشتم اما منتشر نکردم. تهدید به افشاگری کردم اما منتشر نکردم! اما گویا وقت آن شده است کمی این فریاد بی صدا در گوش شما پژواک داشته باشد.
جناب قاضی القضات! گرچه می دانند و می دانید و می دانیم چرا با سران فتنه برخوردی نمی کنید، اما دیگر باید بعضی چیزها را گفت و گرنه دق می کنیم. تا دیر نشده با سران فتنه برخورد کنید وگرنه به آتش خشم این همه مظلوم خواهیم سوخت! اگر سران فتنه به تیر بلای بچه های حزب اللهی گرفتار شوند مقصرش فقط شما هستید! ما حجت را بر شما تمام کردیم.
حسین قدیانی! با اینکه در بسیاری از موارد با تو هم نظر نیستم و اختلاف دارم، اما با تمام قوا پشت سرت خواهیم ماند نه به خاطر خودت بلکه به خاطر این جبهه!

وبلاگ «دست نوشته های یک دانشجو»
حقت است حسین قدیانی! چشمت کور! دندت نرم! زبانت لال! وبلاگت فیلتر! به تو چه سران فتنه را چرا نمی گیرند؟ به تو چه ربطی دارد چرا موسوی بیانیه می دهد و صدر تا ذیل نظام را فحش می دهد و کسی نیست به او بگوید بالای چشمت ابروست؟!
تو چه کاره هستی که می گویی سران فتنه اعدام شوند؟ مگر نخوانده ای سید مرتضی چه گفت؟ آن زمان که هنوز موسوی نخست وزیر امام بود و کروبی یار امام و [آیت‌الله] هاشمی هم کنار امام، سید مرتضی نوشت در جمهوری اسلامی همه آزادند مگر بچه حزب اللهی ها...
آقای آملی لاریجانی ترجیح می دهد از ضد انقلاب فحش بخورد اما از بسیجیانی که همه جوره پای نظام ایستاده اند نه، خوب این هم یک مدل سلیقه است. حتما قلم و زبان ما از گنجی و عبادی و سروش و مهاجرانی و سران فتنه تلخ تر است.
اصلا اشتباه است که می گویند مؤمن عیوب برادرش را به او منتقل می کند تا خود را اصلاح کند. اگر هم درست باشد به من و تو ربطی ندارد به چند دلیل. اولاً که قوه قضاییه عیبی ندارد که ما بخواهیم تذکر دهیم. ثانیاً من و تو که مومن نیستیم، سران فتنه ایم.
یادش بخیر روزی که آقایمان در نماز جمعه گفت جذب حداکثری، دفع حداقلی. خوب بهتر از قوه قضاییه چه کسی دارد این را عمل می کند؟ تو حسین قدیانی فرزند اکبر را اگر از در این نظام بیرون کنند از پنجره آن داخل می شوی! لذا وبلاگت را فیلتر می کنند. اولین دغدغه مملکت وبلاگ توست که هر چه می خواهی می نویسی! المکاسب و دانشگاه آزاد و استات اویل و ... را بی خیال! برای آنها باز هم وقت هست.

وبلاگ «ساحل»
قوه محترم قضائيه در سالگرد حوادث عاشوراي 88 كاري مهمتر از فيلتر كردن سايت حسين قدياني و احضار تلفني او را ندارد؟ و آيا اين روزها نمي‌شنود و نمي بيند درخواستهاي مردم را مبني بر برخورد با سران فتنه و عوامل آنها؟ آيا فكر نمي كنيد اشتباه گرفته ايد؟ شما قرار بود با مهدي هاشمي برخورد كنيد و نه حسين قدياني!!!!!
قوه محترم قضائيه چگونه است كه بر حسين قدياني و قدياني ها مي تازد و يا وبلاگشان را فيلتر مي كند، اما محمد نوري زاد را كه نوشته هايش و نفاقش بر همه روشن آشكار است در پناه الطاف شما به خزعبل نويسي مي پردازد و وبلاگش همچنان بالاست؟!

وبلاگ «طنز سیاسی»
یک نفر میلیاردها تومان بالا می کشد، آبروریزی می شود، بعد از مدتی دستگیر می شود، اعتراف می کند، با بعضی ها در ارتباط است، اما چون آبروریزی شد قاضی به وظیفه اش خوب عمل می کند، زندانی می شود، فرار می کند، باز هم آبروریزی می شود، همه عالم و آدم دست به کار می شوند، دوباره دستگیر و زندانی می شود.
یک نفر سالها دزدی می کند، همان نفر بارها رشوه می گیرد، دوباره همان نفر تیم تشکیل می دهد، سایت به راه می اندازد، چندین روزنامه می خرد و مطالب هدفدار می زند، پلیس کم می آورد، اطلاعات فقط خبر جمع می کند، قوه قضائیه وارد نمی شود، همه می ترسند، دوباره جلسه تشکیل می دهد، قبل و بعد از انتخابات فتنه می کند، دستش رو می شود، با کلی اسرار نظام از کشور خارج می شود، مردم فشار می آورند، بعد از شش ماه قوه قضائیه یواشکی حکم جلب می دهد، او نمی آید و فقط بیانیه می دهد، او یک پدر دارد، کسی کاری به کارش ندارد.
چند ده نفر، هزاران میلیارد سرقت غیر مسلحانه می کنند، چند صد نفر هزاران هکتار زمین خواری می کنند، همه اینها بیت المال است، پلیس وارد نمی شود، قوه قضائیه وارد نمی شود، اطلاعات اطلاعات جمع می کند، یک نفر پیاده روی می کند، قوه قضائیه وارد می شود، آن یک نفر محاکمه و زندانی می شود، جلسات مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل می شود، رحیمی رئیسش می شود، خودتان ادامه بدهید.
یک دانشگاه درست می شود، چند نفر هر کاری دلشان می خواهد می کنند، هیچ کس حق ورود به پرونده را ندارد، هیچ کس ورود نمی کند، یک نفر بدجور گیر می دهد، برای مدتی خبرهایی می شود، حالا یک نفر دیگر بدجور گیر می دهد، ماجرا فعلاً فراموش می شود.
گروهی فتنه می کنند، آدم بی گناه کشته می شود، آدم بی گناه زخمی می شود، اموال آدم بی گناه غارت می شود، همه دست به کار می شوند، دست و پا شکسته فتنه را می خوابانند، دستگاه قضایی شعار می دهد، فتنه گر راست راست می چرخد، گور بابای قانون.
اما امروز یک اتفاق جالب افتاد، یک نفر مطلب نوشت، یک نفر در نقد یک دستگاه مطلب نوشت، امروز فیلتر شد، فردا هم شاید من، پس فردا هم ثابتی و اشتری، دو روز دیگر فارس و صراط و رجا و مشرق، بچه ها همه بعد از مدتی فیلتر می شوند، نوری زاد امروز آپ شد با مطلبی از ...

وبلاگ «یکی در این نزدیکی»
"حلقوم ها را می توان برید، اما فریادها را هرگز. فریادی که از حلقوم بریده برمی‌آید جاودانه می ماند." سید شهیدان اهل قلم
قوه قضاییه سایت بریتانیا در ایران را به خاطر مقاله حقوق بشر آقای سفیر فیلتر نمی کند، و صدای وزارت امور خارجه ما به خاطر دخالت صریح آقای سفیر در امور داخلی کشورمان در نمی آید. مبادا! شاید! به آقازاده های فراری خارج نشین سخت بگیرند و نگذارند راحت درسشان! را بخوانند و یا به امورات! شعبه‌های خارجه دانشگاه رسیدگی کنند.
آقای قدیانی دستت درد نکند. خوب نوشتی. فریاد ما را فریاد کردی.

وبلاگ «ایریت»
یک امر مانده بود بر زمین و آن هم این بود که این جوانک های ساندیس خور، باید ادب می شدند و یاد می گرفتند که چه حقی داشتند غائله 88 را با بصیرت خود جمع و جور کنند و گاهی هم اعتراضی کنند و نامه سرگشاده ای بنویسند که آی! داد ما را باز پس گیرید.
بحمدلله شاکریم که وبلاگ این آقازاده صاحب قصص ساندیسیه را مسدود کردند و روح ابوی اش را که او هم البته ظاهرا بیجا کرده بود رفته بود برای دفاع از این آب و خاک و به کرسی نشستن این حضرات جان باخته بود، در گور البت که نلرزاندند و حکم جلبش را صادر کردند. باشد که زبان بی موقع نگشاید و صاحب منصبان را گزاف نگوید و ... 

وبلاگ «میان این مسیر»
ظاهرا قوه قضاییه تحمل همه چیز را دارد جز انتقاد بسیجیان!!
هنوز حرف داداش حسین حرف دل بسیجیان است! شما تکلیفتان را با آستانه تحمل خود و دل بسیجیان روشن کنید.
پای کوبی در عزای حسین (ع) بر خون شهیدان وطن را به عاملانش بخشیدید و انتقاد حسینیان را نه!
تکلیف ما را با خودمان و کاسه صبرمان و خودتان و کاسه صبرتان روشن کنید...
بالاخره صبرتان کم است یا با ارزشهای بسیجیان زاویه پیدا کرده اید؟ ما که در ارزشهای بسیجیان زاویه پیدا نکرده ایم!

وبلاگ «جنبش پیامکی»
اگر توانستید چفیه آقا را فیلتر کنید، آنوقت سایت ها و قلم های سربازان آقا را هم می توانید فیلتر کنید! چقدر بچه گانه فکر می کنند آنها که تخیّل می کنند با ابزار و قدرت می توانند تفکّر محافظه کارانه و رام خویش را بر قلم هایی که از خون دل خانواده های شهدا و بسیجی ها جوهره می گیرد، القا کنند!
شما باید برای این محافظه کاری ها و فیلترینگ تان، اول قلب های عاشق سید علی را فیلتر کنید و بعد هم چفیه سیدعلی را!
قطعه 26، نماینده سربازان حضرت ماه و قلم حسین قدیانی، جوهرش از خون دل بسیجی های امام خامنه ای ست! از چفیه روی دوش رهبری است!