کشتن زنان و کودکان و شرطبندی روی دویدن اجسادی که سرشان بریده میشد بخشی از جنایات فراوان در حق مردم لرستان در آن مقطع بوده است.
گردش در تاریخ یک خاندان منحوس؛ شماره ۱۴۲
ماجرای شرط بندی روی دویدن اجساد سربریده
29 آذر 1402 ساعت 8:48
کشتن زنان و کودکان و شرطبندی روی دویدن اجسادی که سرشان بریده میشد بخشی از جنایات فراوان در حق مردم لرستان در آن مقطع بوده است.
گروه تاریخ جهان نیوز: احمد امیراحمدی نخستین فردی است که به دستور رضاشاه در ایران به درجه سپهبدی میرسد.
شدت عمل امیراحمدی در مأموریتهای محوله و قاطعیت وی در برخورد با قیامها و شورشها و همچنین قساوتش یکی از دلایل ترقی و رشد وی و نیز یکی از دلایل اعتماد رضا خان محسوب میشد.
نقشآفرینی سپهبد امیراحمدی و جنایتهای او در سرکوبهای لرستان، در دوره رضاشاه به حدی بود که از وی با عنوان «قصاب لرستان» یاد میشود.
عشایر لرستان در دوره رضا شاه شدیدترین سرکوبها را در تاریخ لرستان مشاهده کردند و کشتن زنان و کودکان و شرطبندی روی دویدن اجسادی که سرشان بریده میشد بخشی از جنایات فراوان در حق مردم لرستان در آن مقطع بوده که تا کنون کمتر بازگو شده است.
بیشتر بخوانید:
رضاخان با مردم معترض خیلی مهربان بود +جزئیات
سالروز شجاعت ستودنی؛ رضاشاه روحت شاد!
برای آشنایی بیشتر با جنایات هولناک امیراحمدی که تحت امر رضا شاه برای سرکوب و به اصطلاح برقراری امنیت در آن زمان به لرستان گسیل شده بود، شرح این ماجرا را در ادامه میخوانید:
ویلیام او داگلاس، قاضی دیوان عالی آمریکا که سفری به لرستان داشته در کتاب «سرزمین شگفتانگیز و مردمی مهربان و دوستداشتنی» از زبان پیرمردی که از جریان قتلعام و سرکوب مردم لر جان سالم بهدر برده، درباره لشکرکشی رضاخان به فرماندهی سپهبد امیراحمدی (کاری که از آن بهعنوان فجیعترین قومکشی تاریخ معاصر ایران یاد میشود) چنین مینویسد: «سرهنگ چندین نفر از جوانان ما را که اسیر کرده بود جمع کرد و بلافاصله دستور داد با زغال آتش روشن کنند.
او دستور داد یک طاوه آهنی بزرگ آماده کنند و طاوه را روی آتش بگذارند تا خوب تفته و قرمزرنگ بشود، آنگاه دستور داد یکی از جوانان لُر را بیاورند. دو نفر سرباز دستهای جوان را محکم گرفتند و سومی هم با یک شمشیر تیز در عقب او ایستاد سپس با اشاره سرهنگ، سرباز جلاد با شمشیر سر جوان را قطع کرد. هنگامی که سر از بدن جدا شد و به کناری افتاد، سرهنگ فریاد کشید: بدو... بدو و همزمان یکی از افراد طاوه سرخ شده را روی گردن بریده چسباند. جسد بیسر از جا بلند شد و یکی دو قدم دوید و بعد افتاد.
سرهنگ مثل اینکه از این عمل شنیع خود رضایت حاصل نکرده باشد فریاد کشید: آن جوان بلند قد را بیاورید. فکر میکنیم که او بهتر از اینها بدود. خلاصه آن بیچاره را هم آوردند و این بار با دقت بیشتری سر او را بریدند و طاوه آهنی را روی گردن بریده محکوم قرار دادند بهطوری که این بار جسد بیسر توانست یکی دوقدم بیشتر بدود، خلاصه این عمل سبعانه ادامه پیدا کرد تا اینکه یکبار سرهنگ خودش شخصا در این عمل شنیع شرکت کرد و این بار خود مسئولیت گذاشتن طاوه آهنی تفته را روی گردن قبول نمود ولی چون او بهموقع نتوانست طاوه را روی گردن بریده قرار دهد، لذا وقتی جلاد سر را از تن جدا کرد خون از گردن محکوم در حدود یک متر فواره زد و سر و روی او و همه اطرافیان را خونی کرد.
پس از اینکه چند نفری از جوانان با این وضع فجیع کشته شدند، فکر تازهای در مغز دیوانه سرهنگ خطور کرد تا بر سر مسافت دویدن اجساد بیسر شرطبندی کنند و بر سر تعداد قدمهایی که اجساد میتوانند بدوند برد و باخت راه بیندازند. خلاصه این جنایت بارها و بارها تکرار شد تا آنجا که بالاخره اجساد و سرهای همه محکومین هر کدام یک طرف روی زمین تلنبار شد. گفتنی است که هربار که این عمل وحشیانه انجام میشد خود سرهنگ و افسران و درجهداران و سایر افراد مثل تماشاچیان مسابقه فوتبال با دست زدن و هورا کشیدن و هلهله، دوندگان را تشویق میکردند که قبل از افتادن هر چه بیشتر بدوند.»
کد مطلب: 863071
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/report/863071/ماجرای-شرط-بندی-روی-دویدن-اجساد-سربریده