بسياري از اين نمايندگان سرمايه‌هاي ما هستند. به عنوان نمونه محمود صادقي و پروانه سلحشوري سرمايه‌هاي ما هستند. نمي‌توان اقدامات بنيادي و زيربنايي که نمايندگان اصلاح‌طلب ساماندهي مي‌کنند را ناديده گرفت.

گروه سیاسی جهان نیوز: محمدصادق جوادی‌حصار، رئیس شورای اصلاح‌طلبان خراسان‌رضوی و عضو حزب اعتماد ملی به خوبی به نارضایتی جامعه از عملکرد اصلاح طلبان و فراکسیون امید اعتراف کرده است. اصلاح طلبان با این ادعا که روحانی اصلاح طلب نیست و لیست امید هم ائتلافی بود، امیدوار هستند تا مردم بار دیگر فریب بازی سیاسی‌ این جریان را بخورند و به آنها برای ادامه خرابکاری‌ها اعتماد کنند.

به گزارش جهان نيوز، بخش های مهم اظهارات جوادی حصار در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب آرمان را در ادامه خواهید خواند:

*در انتخابات سال 94 ما براي پيشگيري از نيروهاي افراطي با برخي نيروهاي ميانه ائتلاف کرديم و نتيجه‌اش اين بوده که نه جامعه از حوزه اصلاح‌طلبان راضي بوده و نه از فراکسيون اميد، البته من نمي‌خواهم بگويم که هيچ کار خوبي صورت نگرفته اما معدل چندان رضايت‌بخش نيست و مردم راضي نيستند.

*فراکسيون اميد در دوره گذشته دو بخش داشت که يکي همان فراکسيوني بود که پيش از انتخابات وجود داشت و نهايتا به مجلس رفت. ديگري فراکسيوني بود که در مجلس شکل گرفت. فراکسيون نخست سازماندهي لجستيک اصلاح‌طلبان را صورت داد، به طوري که در اين دوره اصلاح‌طلبان به شدت منسجم عمل مي‌کردند و مي‌توانيم بگوييم که اين مجموعه برآورنده بخشي از مطالبات اصلاح‌طلبان بوده است. بسياري از اين نمايندگان سرمايه‌هاي ما هستند. به عنوان نمونه محمود صادقي و پروانه سلحشوري سرمايه‌هاي ما هستند. نمي‌توان اقدامات بنيادي و زيربنايي که نمايندگان اصلاح‌طلب ساماندهي مي‌کنند را ناديده گرفت. نماينده‌اي که در برابر پروانه سلحشوري سکوت مي‌کند، به اين معناست که با او موافق است و پيگير اقدامات ديگر مي‌شود.

بیشتر بخوانید:
اصولگرایان پایگاه مردمی ندارند/ از سیاست فاصله بگیرند!
وقتی رئیسی کار پوپولیستی می‌کند روحانی هم تبلیغاتی جواب می‌دهد!
روحانی نگفت مشکلات کشور را حل می‌کنم/ گفت در این راه تلاش می‌کنم!

*وقتي در يک حوزه انتخابيه مي‌بينيد چندين نفر نيروي راي‌آور رد‌صلاحيت و يک نيرو از جرياني خاص که حتي از نيروهاي نامدار جريان مقابل نيست معرفي مي‌شود، معلوم است که انتخابات از حالت آزاد فاصله گرفته است.

*مردم انگيزه لازم را براي حضور در انتخابات ندارند و اين را به وضوح مي‌توان حس کرد که بايد آن را از جوانب مختلف بررسي کرد. مردم به لحاظ اقتصادي و معيشتي در گرفتاري و تگنا قرار دارند که اين مسائل بر زندگي‌شان سايه انداخته است. البته اين بي‌انگيز‌گي صرفا در حوزه اقتصادي خلاصه نمي‌شود و دلايل فرهنگي، اجتماعي و... نيز در عدم اقبال مردم نسبت به انتخابات و بي‌انگيز‌گي در مشارکت عمومي به نوبه خود تاثيرگذار است.

*هنوز شرايط براي طرح مسائلي چون اصلاح قانون اساسي يا مراجعه به ساير اصول فراهم نيست. اصلاح قانون اساسي نيازمند شرايط آرام اجتماعي و سياسي است. شرايطي که اکثريت جامعه ايران چنين تغييري را مطالبه کنند.