سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 19 Mar 2024
 
۶
۳
شب ششم محرم؛ مهمان حضرت قاسم بن الحسن(ع)

من شاخه گل حسنم/ نوجوانی که مرگ را از عسل شیرین‌تر می‌دید/ ازدواج حضرت قاسم ؛ تحریف تاریخ +مداحی

پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۶
کد مطلب: 700118
شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع). وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان آیا من نیز به فیض شهادت نائل می‌شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می‌بینی؟ قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین‌تر!
من شاخه گل حسنم/ نوجوانی که مرگ را از عسل شیرین‌تر می‌دید/ ازدواج حضرت قاسم ؛ تحریف تاریخ +مداحی
گروه فرهنگ جهان نيوز: قاسم، فرزند امام حسن علیه السلام است.  رمله یا نفیله کنیز خوش‏خویی بود که در بیت‏ حضرت امام حسن‏ مجتبی(ع) زندگی می کرد او بوی عطر معنویت را از این مکان‏ استشمام می‏کرد و خدا را شکر می کرد که این لیاقت را به  او داده که درخانه ریحانه جهان، سید جوانان بهشت و دومین فروغ امامت زندگی کند. نفیله جزو آن کنیزانی بود که‏ نمی‏خواست از خانه امام برود،حتی اگر آزادش هم می‏کردند چنین تمایلی نداشت. نفیله رفته رفته مسیر پارسایی را طی می‏کرد و سازندگی خود رااز طریق عبادت پی گرفت و سرانجام این افتخار را به دست آوردکه به عنوان ام ولد (مادر فرزند) برای حضرت امام حسن(ع)پسرانی آورد که همه اهل رزم و حماسه‏ آفرینی بودند و در قیام‏ شکوهمند کربلا از خود رشادت‏های قابل تحسین بروز دادند.


نفیله‏ در سال 46 ه. ق و به نقلی در سال 47 ه.ق باردار شد و دریکی از شب‏های این سال  نوزادی به دنیا آورد.کودک را در قنداق سفیدی پیچیدند و در دامن حضرت ‏امام حسن(علیه السلام) نهادند. آن حضرت او را در آغوش کشید و در گوش‏ راست او اذان و در گوش دیگرش اقامه گفت. در روز هفتم سر کودک را تراشیده و به وزن‏ مویش نقره صدقه دادند. امام به یاد فرزند جدش که قاسم نام‏ داشت این کودک را قاسم نام نهاد و از آن تاریخ نفیله را ام‏ قاسم صدا می‏زدند. این نام هم هویت کودک را روشن می‏کرد و هم ‏یادآور نخستین طفل رسول اکرم(ص) بود. قاسم از لحاظ سیما به‏ پدر شباهت زیادی داشت و نیز کشیدگی قامت و حسن خلق امام راداشت.

ازدواج حضرت قاسم بن الحسن (ع)؛ تحریف تاریخ
قاسم بن الحسن(علیه السلام) در واقعه ‎ی کربلا هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. طبری می‎گوید: قاسم ده سال داشت و در مقتل ابی‎ مخنف آمده: قاسم در کربلا چهارده ساله بود.علامه مجلسی بر این باور است که ماجرای عروسی قاسم سند معتبری ندارد. منشأ این حکایت دو کتاب است؛ یکی منتخب المراثی، اثر شیخ فخرالدین طریحی ـ نویسنده‎ی مجمع البحرین ـ و دیگری روضة الشهدا، نوشته‎ی ملاحسین کاشفی ـ صاحب انوار سهیلی ـ است. این کتاب اولین مقتلی است که به فارسی نوشته شده است.

روضه قاسم ابن الحسن (ع) شهید استاد مطهری
 
 
در این باره روایت می‎کنند که وقتی امام حسین(ع) مسیر مدینه تا کربلا را طی می‎کرد، حسن بن حسن از عموی خویش، امام حسین(ع)، یکی از دو دختر او را خواستگاری کرد. امام حسین(ع) فرمود: هر یک را که بیشتر دوست داری اختیار کن، حسن خجالت کشید و جوابی نداد، امام حسین(ع) فرمود: من برای تو فاطمه را اختیار کردم که به مادرم دختر رسول خدا، شبیه‎تر است. به این ترتیب وجود فاطمه‎ی نو عروس در کربلا امری مسلم است. اگر فرض کنیم ازدواج قاسم درست باشد، باید گفت: امام حسین(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند که یکی را به حسن تزویج کرده و دیگری را برای قاسم عقد نموده‎اند، یا این که بگوییم: دختری که به عقد قاسم درآمده، نامش فاطمه نبود و نقل تاریخ در این مورد اشتباه است و اگر این داستان را صحیح ندانیم، باید بگوییم راویان نام حسن را از روی اشتباه، قاسم نقل کرده ‎اند.


در هر صورت، بیشتر تحلیل‎گران واقعه عاشورا، عروسی قاسم را نادرست می‎دانند. محدث قمی در منتهی‎الآمال و نفس المهموم، دامادی قاسم را رد می‎کند و می‎گوید: نویسندگان، نام حسن را با قاسم اشتباه کرده‎اند. استاد شهید مرتضی مطهری نیز عروسی قاسم را مردود می‎داند و مستند می‎کند به این که در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد و حاجی نوری هم بر این باور است که ملاحسین کاشفی، اولین کسی است که این مطلب را در کتاب روضة الشهدا آورده و اصل قضیه صد در صد دروغ است.

در «زیارت رجبیّه»، نام وى آمده و در «زیارت ناحیه مقدّسه» نیز در باره وى آمده است:
السَّلامُ عَلَى القاسِمِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ ، المَضروبِ عَلى هامَتِهِ ، المَسلوبِ لامَتُهُ ، حینَ نادَى الحُسَینَ عَمَّهُ ، فَجَلا عَلَیهِ عَمُّهُ كَالصَّقرِ ، وهُوَ یَفحَصُ بِرِجلَیهِ التُّرابَ وَ الحُسَینُ یَقولُ : «بُعداً لِقَومٍ قَتَلوكَ ! و مَن خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ جَدُّكَ و أبوكَ»

سلام بر قاسم، فرزند حسن بن على؛ ضربت خورده بر سرش، و زِرهش كَنْده شده، هنگامى كه عمویش حسین را صدا زد! پس عمویش، خود را مانند بازى شكارى، بر بالاى سرش رسانْد و او، پاهایش را به خاك مى سایید و حسین علیه السلام مى فرمود: «[از رحمت خدا] دور باشند قاتلان تو؛ كسانى كه روز قیامت، دشمنشان، جدّ تو و پدر تو هستند!»

سپس فرمود: «به خدا سوگند، بر عمویت گران است كه او را بخوانى و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد، ولى تو كشته شده، بر خاك افتاده باشى و سودى برایت نداشته باشد. به خدا سوگند، امروز، روزى است كه كُشندگان او (عمویت)، فراوان و یاورانش، اندك اند!»
خداوند، مرا در روز قیامت، با شما دو نفر (قاسم و امام حسین علیه السلام )، قرار دهد و در جایگاه شما، جاى دهد. خداوند، قاتلت عمر بن سعد بن عروة بن نُفَیل اَزْدى را لعنت كند و او را به دوزخ برساند و عذابى دردناك، برایش آماده سازد!


چگونگی شهادت قاسم بن الحسن علیهماالسلام
خوارزمى در مقتل الحسین علیه السلام می نویسد: پس از عون بن عبداللّه بن جعفر، بر اساس برخى نقل ها، عبداللّه بن حسن بن على بن ابى طالب و بر اساس برخى دیگر، قاسم بن حسن كه نوجوان بود، به میدان آمد.هنگامى كه حسین علیه السلام به او نگریست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گریستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پیكار خواست و عمویش حسین علیه السلام، از اجازه دادن ، خوددارى كرد . جوان ، پیوسته دست و پاى حسین علیه السلام را مى بوسید و از او اجازه مى خواست تا به او اجازه داد . او به میدان آمد و در حالى كه اشك هایش بر گونه هایش روان بود ، چنین مى خواند :

اگر مرا نمى شناسید ، من شاخه گل حسنم / نواده پیامبرِ برگزیده و امین    
این ، حسین است ، به سان اسیرى در بند / میان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند
سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه مى مانْد . جنگید و با وجود كمىِ سنّش ، 35 مرد را كُشت.


مقتل خوانی حضرت قاسم (ع) توسط رهبرانقلاب
 
تاریخ الطبرى به نقل از حُمَید بن مسلم می نویسد : جوانى به سان پاره ماه ، شمشیر به دست ، به سوى ما آمد . او پیراهن و بالاپوش و كفش هایى داشت كه بند یك لِنگه اش پاره شده بود ، و از یاد نبرده ام كه لنگه چپ آن بود .

عمرو بن سعد بن نُفَیل اَزْدى به من گفت : به خدا سوگند ، بر او حمله مى برم .

به او گفتم : سبحان اللّه ! و از آن ، چه مى خواهى ؟ ! كُشتن همین كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته اند ، براى تو بس است .

 
سلام بر قاسم، فرزند حسن بن على؛ ضربت خورده بر سرش، و زِرهش كَنْده شده، هنگامى كه عمویش حسین را صدا زد! پس عمویش، خود را مانند بازى شكارى، بر بالاى سرش رسانْد و او، پاهایش را به خاك مى سایید و حسین علیه السلام مى فرمود: «[از رحمت خدا]دور باشند قاتلان تو؛ كسانى كه روز قیامت، دشمنشان، جدّ تو و پدر تو هستند!
گفت : به خدا سوگند ، به او حمله خواهم بُرد !

آن گاه ، بر او حمله بُرد ، و باز نگشت تا با شمشیر ، بر سرش زد . آن جوان ، به صورت ، [بر زمین] افتاد و فریاد برآورد : عموجان !


حسین علیه السلام ، مانند باز شكارى ، نگاهى انداخت و مانند شیر شرزه ، به عمرو، یورش بُرد و او را با شمشیر زد . او ساعد دستش را جلوى آن گرفت امّا از آرنج ، قطع شد . فریادى كشید و از امام علیه السلام ، كناره گرفت . سواران كوفه ، یورش آوردند تا عمرو را از دست حسین علیه السلام بِرَهانند ؛ امّا عمرو در جلوى سینه مَركب ها قرار گرفت و سواران ، با اسب بر روى او رفتند و وى را لگدمال كردند تا مُرد.

غبار [ نبرد ] كه فرو نشست ، حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان ، ایستاده بود و او پاهایش را از درد ، به زمین مى كشید . حسین علیه السلام فرمود :

بُعداً لِقَومٍ قَتَلوكَ، ومَن خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ فیكَ جَدُّكَ! «از رحمت خدا دور باد گروهى كه تو را كُشتند و كسانى كه طرفِ دعوایشان در روز قیامت ، جدّ توست!»

سپس فرمود :
ثُمَّ قالَ: عَزَّ وَاللّه ِ عَلى عَمِّكَ أن تَدعُوَهُ فَلا یُجیبَكَ ، أو یُجیبَكَ ثُمَّ لا یَنفَعَكَ! صَوتٌ وَاللّه ِ كَثُرَ واتِرُهُ و قَلَّ ناصِرُهُ.

«به خدا سوگند ، بر عمویت گران مى آید كه او را بخوانى و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد و سودى نداشته باشد ؛ صدایى كه ـ به خدا سوگند ـ ، جنایتكاران و تجاوزگران بر آن ، فراوان و یاورانش اندك اند» .

سپس او را بُرد و گویى مى بینم كه پاهاى آن جوان، بر زمین كشیده مى شود و حسین علیه السلام، سینه اش را بر سینه خود، نهاده است. با خود گفتم: با او چه مى كند؟ او را آورد و كنار فرزند شهیدش على اكبر و كشتگان گِرد او كه از خاندانش بودند، گذاشت. نام آن جوان را پرسیدم. گفتند: قاسم بن حسن بن على بن ابى طالب است.

مداحی ویژه شهادت حضرت قاسم (ع)
 
من در این صحرای خون غسل شهادت کرده ام/مداح حاج حسین فخری
 

شهادت حضرت قاسم بن حسن علیه السلام/ حاج مهدی سلحشور
 

سلیم موذن زاده- مداحی حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
 
 
گردآوری:حسام زبیراوی
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
ممنون از سایت جهان که هر شب را به شخصیت های کربلا می پردازد
امیر حسین
Iran, Islamic Republic of
من هرشب میخوام برم هیئت اول مطالب شما را می خوانم و بعد به هیئت می‌روم باعث شده که شناختم بیشتر شود
علی رهبر بقالی
Iran, Islamic Republic of
این مطالب برای جوانان خیلی مهمه.چون در منبرها از چنین سخنانی خبری نیست این مداحان اباعبدالله ه‍ستن که با معرفی یاران امام مقدمه آمادکی روز عآشورا را فراهم میکنند خدا بر مداحان کرمی عنایت بفرما. آمین