واقعیت این است زمینههای شادی در جامعه ما یا اصلا وجود ندارد یا بسیار اندک است. قصه تلخ ماجرا اینجاست برخی از سازمانها و نهادها با حمایت قانون برای مراسمهای شادی مردم محدودیت ایجاد میکنند.
پس از توصیه به توزیع مشروبات الکی استاندارد؛
ریشهیابی روزنامه اصلاحطلب از افزایش نزاع در جامعه/ مردم خشن شدهاند چون «مرگ بر آمریکا» میگوییم/ شادی هم ندارند چون با پارتی و آببازی در پارک برخورد میشود/ ورود به دنیای ماهیگیری سیاسی سهگانه!
4 شهريور 1398 ساعت 15:29
واقعیت این است زمینههای شادی در جامعه ما یا اصلا وجود ندارد یا بسیار اندک است. قصه تلخ ماجرا اینجاست برخی از سازمانها و نهادها با حمایت قانون برای مراسمهای شادی مردم محدودیت ایجاد میکنند.
گروه سیاسی جهان نیوز، حسین خان بابازاده: ظاهرا انتظار اینکه اصلاح طلبان بتوانند از صغری و کبری چیده شده در یک موضوع نتیجه درست، منصفانه و منطقی بگیرند، کاملا بیهوده است. در تازه ترین مورد، روزنامه «همدلی» با انتشار گزارشی تحت عنوان «مُهر خشم و نزاع بر پیشانی کشور» به موضوع نزاع و درگیری در سطح جامعه خصوصا تهران پرداخته و این مسئله ناراحت کننده را در حال گسترش بیان کرده است.
در گزارش همدلی آمده است: «واقعیت این است که ما در جامعهای زندگی میکنیم که خشونت از در و دیوار آن میریزد و روابط افراد با یکدیگر مهربانانه و لطیف نیست. تشکیل روزانه بیش از 17 هزار پرونده نزاع در کشور شاهدی بر این ادعاست. آمارهای پزشک قانونی نیز بر خشونت جامعه صحه میگذارد.»
در بخش دیگری از گزارش این روزنامه اصلاح طلب به آمار پزشکی قانونی مبنی بر وجود « قریب به 300 هزار پرونده پزشکی ناشی از زد و خورد» اشاره شده است که در نوع خود واقعا تلخ و ناراحت کننده است.
فارغ از آمار مطرح شده می توان گستردهتر شدن مشاهده روابط ناسالم بین افراد جامعه را تا حدی تائید کرد اما ماهیگیری و هدف گیری نویسنده این گزارش که ژست جامعه شناس به خود گرفته آنجاست که وی این موضوعات را به اموری ربط می دهد که اصطلاحا مرغ پخته هم از طرح آن به خنده می افتد.
در ادامه گزارش این روزنامه زنجیره ای، ریشه یابی خشونت فوق الذکر در سطح جامعه به شعارهای مردم علیه دشمنان کشور مانند «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر انگلیس» و «مرگ بر اسرائیل» نسبت داده شده که البته در این گزارش آنها ابرقدرت نامیده شدهاند. همچنین دلیل بخش دیگری از خشونت در سطح جامعه، سلب شادی مردم مانند جلوگیری از «آب بازی در پارک ها» و یا «برخورد با مهمانیهای خصوصی» یعنی همان پارتیهای مختلط معرفی شده است.
همدلی نوشته است: «شاید بتوان گفت نبود مهارتهای گفتوگو و مذاکره در میان ایرانیان برای حل مشکلات و اختلافات فقط محدود به مردم عامه نیست، بلکه برخی از مسئولان و مدیران کلان حکومتی نیزاز آن بیبهره هستند، چرا که در برخورد با ابرقدرتها و کشورهایی که با ما اختلاف سیاسی یا ایدئولوژی دارند حاضر به گفتوگو نیستیم و به جای انتخاب گفتمان و مذاکره برای حل اختلاف، همواره برای آنان در خیابانها مرگ را فریاد میزنیم. مرگ که سمبل خشونت و نفرت است در میادین شهر و در مناسبتهای مختلف سر میدهیم تا گوشهایمان بیش از پیش به خشونت و نفرت پراکنی عادت کند. البته الفاظ تند و نفرت پراکنی فقط محدود به کشورهای رقیب نیست، بلکه برخی از مسئولان و مدیران سیاسی، حتی شخصیتهای جناح رقیب سیاسی را با این الفاظ و ادبیات تند مورد خطاب قرار میدهند... واقعیت این است زمینههای شادی در جامعه ما یا اصلا وجود ندارد یا بسیار اندک است. قصه تلخ ماجرا اینجاست برخی از سازمانها و نهادها با حمایت قانون برای مراسمهای شادی مردم محدودیت ایجاد میکنند. مانند اعمال محدودیت آب بازی در برخی از پارکها، یا برخورد با مهمانیهای خصوصی و خانوادگی و ... که هر از چندگاهی خبرساز میشود. طبیعی است این محدودیت و سرکوب شادی بهصورت افسردگی و خشونت به جامعه بازمیگردد».
فارغ از سیاه نمایی موجود در گزارش این روزنامه اصلاح طلب، این ماهیگیری سیاسی در نوع خود بسیار جالب است که اصلاح طلبان از دل یک موضوع اجتماعی اولا به سیاه نمایی علیه جامعه ایرانی می پردازند و این مسئله را تا حد بحران رشد می دهند. در مرحله بعد به بنیانهای اعتقادی مردم در نفی دشمنان عزت و استقلال کشور حمله می کنند و سعی در منفی جلوه دادن آن دارند. در مرحله سوم هم به دنبال عادی سازی ناهنجاریهای باب میل یک اقلیت در جامعه و اعتراض به مقابله با آن هستند. هرچند این رفتار در بین رسانههای اصلاح طلب امر جدیدی نیست چرا که اصلاح طلبان سال ها برای تغییر سبک زندگی مردم مانند «تغییر پوشش بانوان» یا «نگهداری از حیوانات خانگی» تلاش کرده اند. یا در مورد دیگر چندی پیش دو روزنامه اصلاح طلب در واکنش به خبر مسمومیت چند جوان یا مشروبات الکلی غیر استاندارد، به دولت پیشنهاد دادند تا مشروبات الکلی تائید شده در اختیار این طیف از جوانان قرار دهد!
نکته تاسف بار آنجاست که این موضوعات در سایه غفلت و خواب آلودگی نهادهای نظارتی انجام می پذیرد و رسانه هایی که باید نقش هدایت جامعه را ایفا کنند به طور کامل برعکس وظیفه ذاتیشان یعنی انحراف جامعه مشغول به فعالیت هستند و متاسفانه این رویه نگران کننده همچنان ادامه دارد.
کد مطلب: 699130