ناصری گفت: من معتقدم جریان اصلاحات با روند کنونی توفیقی بهدست نخواهد آورد و حتما باید مطالبات عام جامعه مدنی را که یکی از آنها حتما اصلاح ساختار و تغییر قانون اساسی است، مد نظر داشته باشیم.
گزافه گویی مشاور خاتمی به اوج رسید
باید در مبانی اندیشه سیاسی جمهوری اسلامی تجدیدنظر شود!/ گفتمان انقلاب فقط برای اقلیت اقتدارگرا معنی دارد
8 خرداد 1398 ساعت 12:55
ناصری گفت: من معتقدم جریان اصلاحات با روند کنونی توفیقی بهدست نخواهد آورد و حتما باید مطالبات عام جامعه مدنی را که یکی از آنها حتما اصلاح ساختار و تغییر قانون اساسی است، مد نظر داشته باشیم.
گروه سیاسی جهان نیوز: عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح طلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات که اگر برخی به «آقای دوربینی» شهره هستند باید به وی به دلیل حضور پررنگ روزانه در روزنامه های زنجیره ای لقب «آقای مصاحبه» را اعطا کرد، در اظهاراتی قابل تامل و البته وقیحانه در گفتگو با روزنامه همدلی گفته است: «جز اصلاح قانون اساسی و تجدید نظر در برخی ساختارها و حتی مبانی اندیشه سیاسی جمهوری اسلامی، راهی دیگری برای نیل به توسعه و پیشرفت وجود ندارد».
این اظهارات صریح و سایر نظراتی که ناصری در این مصاحبه پیرامون لزوم تجدیدنظر در اندیشه سیاسی جمهوری اسلامی، تغییر قانون اساسی و یا قشر سنتی-بخوانید متدین- در آنچه که مانع پیشرفت و توسعه -بخوانید غرب زدگی- بیان کرده است میتواند بیانگر این مفهوم باشد که اصلاح طلبان دیگر توان «نقش بازی کردن» ندارند و عملا رفتاری مشابه سال های حاکمیت بر دولت های هفتم و هشتم و همچنین مجلس ششم را در پیش گرفته اند. با این تفاوت که در آن مقطع زمانی، «مستی قدرت» آنها را به بیان واقعیت اعتقادیشان وامیداشت و امروز ناکامی آنها در سطح ملی، عصبانیت مردم و ناامیدی سران این جریان از آینده باعث افشای این عقاید شده است.
به گزارش جهان نیوز، بخش های مهم این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*اکثریت قریب به اتفاق جامعه، اعم از جامعه مدنی، نخبگان، کنشگران و شخصیتهای علمی سالهای سال است که معتقدند فصل انقلاب تمام شده است و تنها راه توسعه و پیشرفت کشور در شرایط کنونی اصلاحات است، بنابراین اصلاحطلبان حتما از مرحله انقلاب و مقاومت عبور کردهاند. اما یکی از دلایلی که جریان اصلاحطلبی را در پیشبرد اهداف خود چه در زمان دولت اصلاحات و چه بعد ناکام گذارد این بود که هسته اصلی و سخت قدرت هنوز گفتمان انقلاب و مقاومت را دنبال میکند. به عبارت دیگر من معتقدم انقلاب و اصلاحات دو چیز متفاوتاند و باور دارم که اصولا در ایران، گفتمان انقلاب جز برای اقلیتی اقتدارگرا برای بقیه جامعه هیچ معنا و مفهومی ندارد. اگر قرار باشد پیشرفت و توسعهای در کشور صورت گیرد و جامعه فرآیند مدرنیته را طی کند فقط با اصلاحات امکانپذیر خواهد بود.
*حتما در شرایطی که میباید، لازم است بازنگری و تجدید نظری در مبنای ساختار قدرت صورت گیرد و منطبق با شرایط روز در قانون اساسی تجدید نظر شود، آن وقت شرایط دستیافتنی و تحولیافتنیتر میشود
*من معتقدم جریان اصلاحات با روند کنونی توفیقی بهدست نخواهد آورد و حتما باید مطالبات عام جامعه مدنی را که یکی از آنها حتما اصلاح ساختار و تغییر قانون اساسی است، مد نظر داشته باشیم.
*من معتقدم ساختار کنونی حاکمیت چندان باور و تحمل پیشبرد اصلاحگری را ندارد، بنابراین همانطور که عرض کردم جز اصلاح قانون اساسی و تجدید نظر در برخی ساختارها و حتی مبانی اندیشه سیاسی جمهوری اسلامی، راهی دیگری برای نیل به توسعه و پیشرفت وجود ندارد.
*در بین چهرههای سرشناس اصلاحطلبی، روشی که آقای تاجزاده در پیش گرفته بسیار شفاف و گویاست و شباهتی به برخی گفتههای دیگر دوستان سرشناس که سرشار از ابهام و ایهام است ندارد. لذا فکر میکنم گفتمان اصلاحطلبی روشن ایشان که معتقدم رهبری اصلاحات هم همین باور را دارد تا حدود زیادی، بهترین نسخه در شرایط کنونی است.
بیشتر بخوانید:
نمره جمهوری اسلامی در مدیریت بحرانها قابل قبول نیست
مشاور خاتمی: باید با آل سعود یک رابطه سالم برقرار کنیم
*جامعه ما از لحاظ مدنیت و شاخصهای مدرنیته، جامعه توسعه یافتهای نیست، لذا بخش اعظمی از جامعه که سنتیاند چندان با مفاهیم سر و کار ندارند و فقط به نسخههای پیاده شده بعد از انقلاب توجه میکنند. با این وجود، خوشبختانه جریان اصلاحات در چهل سال بعد از انقلاب، موفقترین تجربه بروز و ظهور خود را طی هشت سال به جامعه عرضه داشت و به نوعی بخش اعظمی از آنچه جامعه مطالبه و آرزو میکرد را در اختیار مردم قرار داد. من باور دارم که در جامعه امروز، اکثر اقشار، حتی بخش اصولگرای جامعه آرزو میکند که ای کاش آن روند ادامه پیدا میکرد و کشور شرایط دیگری را تجربه میکرد.
*مردم در لحظه تصمیم میگیرند، ولی حرف شما هم اساسا درست است. امروزه آمار نشان میدهد که قریب به 50 درصد جامعه ایران از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند اما واقعیت آن است که کمتر به دنبال مسائل نظری هستند، چون هنوز بخش اعظمی از جامعه سنتی ما همچنان در قید دغدغههای دینی و اعتقادیاند و نتوانستهاند خود را با تئوریهای امروز هماهنگ کنند.
*اعتدال روش و تاکتیکی است که در متن و ذات اصلاحطلبی نهفته است اما برخی از دوستان موسوم به حلقه نیاوران اصرار داشتند که اعتدال را به یک گفتمان تبدیل کنند، که عملا نه در تئوری موفق بودند و نه در عمل.
کد مطلب: 688348