اِعمال این حجم از تغییرات مدیریتی در کمتر از 4 ماه در حوزه رسانهای دولت حکایت از یک کودتای رسانهای در درون دولت و در پاسخ به انتقادهایی است که از اواخر دوره اول دولت روحانی به صورت هدفمند از تیم رسانه ای دولت مطرح میشد تا جایی که حتی مرحوم هاشمی نیز ضرورت تغییر در ترکیب رسانهای دولت را به روحانی و دولت دستپروردهاش گوشزد کرده بود.
گروه سیاسی جهان نیوز: مهر ماه امسال و در آستانه استقرار دولت دوم آقای روحانی، محمد قوچانی محکوم فتنه 88 و مسئول روزنامه های توقیف شده آسمان، و.... به عنوان دبیر شورای بررسی های ویژه رییس جمهور و مشاور نهاد ریاست جمهوری منصوب شد. انتصابی در دولت که اگرچه با توجه به سوابق سوء قوچانی قدری عجیب به نظر میرسید اما به عنوان موضوعی مستقل چندان قابل توجه نمیآمد.
به فاصله دو ماه بعد از ورود قوچانی به محدوده ریاست جمهوری، در یک انتصاب جدید فریدون وردی نژاد نیز به عنوان مشاور رسانه ای محمود واعظی به حیطه ریاست جمهوری راه یافت. اما گویا این انتصابها طلیعهای بود برای سایر تغییرات در تیم رسانه ای دولت.
در ادامه این تغییرات در رویکرد و شیوه رسانه داری دولت، حسین انتظامی معاون مطبوعاتی منسوب به علی لاریجانی که 4 سال با دولت روحانی همراه بود نیز جای خود را به سلطانیفر از عناصر نزدیک به کارگزاران داد و دقیقاً چند روز پس از آن و بعد از حضور وردی نژاد در دفتر ریاست جمهوری، محمد خدادی از مدیرعاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی عزل و دکتر سید ضیاء هاشمی سکان خبرگزاری دولت را به دست می گیرد.
برداشت اول؛ اِعمال این حجم از تغییرات مدیریتی در کمتر از 4 ماه در حوزه رسانهای دولت حکایت از یک کودتای رسانهای در درون دولت و در پاسخ به انتقادهایی است که از اواخر دوره اول دولت روحانی به صورت هدفمند از تیم رسانه ای دولت مطرح میشد تا جایی که حتی مرحوم هاشمی نیز ضرورت تغییر در ترکیب رسانهای دولت را به روحانی و دولت دستپروردهاش گوشزد کرده بود. کودتایی که احتمالاً پس لرزههای آن تا معاونت ارتباطات دفتر ریاست جمهوری و ایسنا نیز ظاهرا ادامه خواهد داشت.
برداشت دوم؛ این تغییرات پی در پی یک ضرورت حرفهای برای روزآمد کردن جریان رسانهای دولت و هماهنگسازی خروجیها به نفع روحانی در دورهای است که به دلیل دستان خالی او در زمینه بهبود شرایط اقتصادی، اشتغال، تولید و سامان دادن به وضعیت کشور و وعدههای تحقق نیافتهای که بویژه در دوره انتخابات برای از میان برداشتن رقبا بدون مبنا و محاسبات عملی آن داده شد. در این سناریو دولت تلاش دارد تا با قبضه رسانههای دراختیار و ارتقاء کارآمدی تبلیغی آن به نفع دولت بتواند دوره دوم ریاست جمهوری را کم دغدغهتر طی کند.
برداشت سوم؛ جابجایی در تیم رسانهای دولت یک اقدام پیشدستانه برای ایجاد شوک و ضربات پی در پی در پیکره افکار عمومی و مشغول سازی منتقدین به سیاستهای دولت در زمینه اقتصاد، سیاست خارجی، سیاست داخلی، فرهنگ و ... است طرح موضوعات بیربطی چون ضرورت رفراندم، تفاسیر عجیب از اغتشاشات و ... را در این مدل باید بررسی کرد که به احتمال با اقدامات پسینی تیم رسانهای برای برجستهسازی و ابعاد بخشی به آن همراه خواهد بود.