چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۰
تاسیس ستاد فرماندهی نظامی مشترک در اروپا

ناتو اروپایی در راه است

سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۹
کد مطلب: 506430
وزرای دفاع و خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشست روز دوشنبه خود در بروکسل نخستین گام را برای ایجاد یک ارتش واحد اروپایی برداشتند. بر اساس تصمیم وزرا یک ستاد فرماندهی در بروکسل ایجاد خواهد شد که هدفش آموزش نیروهای نظامی است. برداشتن اولین گام برای تاسیس ستاد فرماندهی نظامی مشترک در اتحادیه ، بحث قدیمی تشکیل ارتش واحد اروپایی را بار دیگر در اروپا برجسته کرده است. ایده سیاست دفاع مشترک برای اروپا به سال1948برمی گردد،
ناتو اروپایی در راه است
گروه بین الملل جهان نيوز: وزرای دفاع و خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشست روز دوشنبه خود در بروکسل نخستین گام را برای ایجاد یک ارتش واحد اروپایی برداشتند. بر اساس تصمیم وزرا یک ستاد فرماندهی در بروکسل ایجاد خواهد شد که هدفش آموزش نیروهای نظامی است.
برداشتن اولین گام برای  تاسیس ستاد فرماندهی نظامی مشترک در اتحادیه ، بحث قدیمی تشکیل ارتش واحد اروپایی را بار دیگر در اروپا برجسته کرده است. ایده سیاست دفاع مشترک برای اروپا به سال1948برمی گردد، زمانی که بریتانیا، فرانسه و کشورهای عضو بنولکس(بلژیک، هلند و لوکزامبورگ) موافقتنامه بروکسل را امضا کردند. این موافقتنامه دارای یک ماده مرتبط با دفاع متقابل بود که پایه گذار شکل گیری "اتحادیه اروپای غربی" (WEU) شد که تا اواخر دهه 1990پا برجا بود. همین اتحادیه به همراه ناتو محفل اصلی رایزنی و گفتگو پیرامون امنیت و دفاع در اروپا به شمار می رفت.
به گزارش یورو نیوز فدریکا موگرینی، مسئولیت اداره سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این زمینه گفت: «واقعا دلگرم شدم، چراکه امروز تصمیمات بسیار مهمی گرفتیم. ۵، ۶ ما پیش، گرفتن چنین تصمیمی بعید به نظر می رسید. این تصمیم نشان می دهد که امنیت اروپا و شهروندانش برای تصمیم گیران مهم است. جهان از اتحادیه اروپا می خواهد که در مسائل دفاعی و امنیتی مسئولیت بیشتری بپذیرد.»
این ستاد فرماندهی وظیفه اش تنها آموزش نیروهاست و در مسائل دیگر به طور مثال در درگیری های نظامی نمی تواند دخالت کند. به نظر می رسد پس از اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا درباره ناتو، اروپایی ها تصمیم گرفتند بیشتر روی توان خود حساب کنند.
ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا، در جلسه سالانه 2016 با نمایندگان پارلمان اروپا گفته بود باید یک ستاد فرماندهی در اتحادیه اروپا تشکیل شود و کشورهای این اتحادیه به سوی تشکیل یک نیروی نظامی مشترک حرکت کنند. یونکر این پیشنهاد خود را براساس آن‌چه که "فقدان یک ساختار تثبیت‌شده برای هماهنگی امور دفاعی اروپا" دانسته؛ عنوان کرده بود. عملی شدن این پیشنهاد به معنای گام مستقل
اقعيت اين است که اين روزها اتحاديه اروپا با چالش هاي متعددي مواجه است، چالش هايي که هرکدام مي توانند آينده اين اتحاديه را تحت تاثير قرار دهند. حضور ترامپ در کاخ سفید و انزواگرایی آمریکایی، تنش با روسيه در اوکراين و سرريز شدن بي ثباتي در خاورميانه و شمال آفريقا در قالب بحران مهاجرت و تروريسم، مهمترين اين چالش ها مي باشد.
و بزرگ اروپا بدون آمریکا خواهد بود. در حال حاضر ناتو به عنوان نیروی نظامی مشترک اروپا و امریکا به شمار می‌رود و ارتش واحد اتحادیه اروپا در عمل به ایجاد یک نیروی نظامی مشترک اروپایی منهای آمریکا منجر خواهد شد. اما چرا اروپا بار دیگر به یکباره به فکر ایجاد یک ارتش مستقل افتاده است. مقاله پیش رو تلاش است برای پاسخ به این سئوال.

شکست استراتژِی امنیت پیرامونی
واقعيت اين است که اين روزها اتحاديه اروپا با چالش هاي متعددي مواجه است، چالش هايي که هرکدام مي توانند آينده اين اتحاديه را تحت تاثير قرار دهند. حضور ترامپ در کاخ سفید و انزواگرایی آمریکایی، تنش با روسيه در اوکراين و سرريز شدن بي ثباتي در خاورميانه و شمال آفريقا در قالب بحران مهاجرت و تروريسم، مهمترين اين چالش ها مي باشد. در ريشه يابي، چرايي موقعيت کنوني اروپا و تلاش برای تغییر در سیاست های امنیت و دفاعی این اتحادیه مي توان به شکست "راهبرد امنيت پيراموني" يا "سياست همسايگي" اتحاديه اروپا اشاره کرد. راهبردي که بر سه محور، "توافق دوبلين"، "اتحاد براي مديترانه" و همچنين "مشارکت شرق" متکي بود.
هدف اصلي در راهبرد امنيت پيراموني اتحاديه اروپا برداشتن مرزهاي داخلي و ايجاد مرزي چند لايه در پيرامون اتحاديه اروپا بود. مرزهايي که بتوانند امنيت ساکنان اتحاديه را تامين کنند اروپايي ها به خوبي مي دانند در منطقه اي قرار گرفته اند که موج هاي بي ثباتي پيرامونشان را فراگرفته است. هرگونه بي ثباتي و نا امني در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا ، منطقه بالکان و يا در شرق اين قاره تاثير مستقيمي بر امنيت اروپا خواهد داشت. اولين و نزديک ترين تهديد در چنين مواقعي سرازير شدن موج آوارگان و پناهندگان است. از همين رو راهبرد امنيت پيراموني بيش از هر چيز بر نفوذ ناپذيري مرزهاي اروپا تاکيد داشت. در ادامه نگاهي خواهيم داشت به سه مولفه اين راهبرد ، چرايي شکست آن و تلاش هايي که براي ترميم اين راهبرد در حال انجام است.

الف: سياست مشارکت شرقي
اولين مولفه در راهبرد امنيت پيراموني اتحاديه اروپا "سياست مشارکت شرقي" است. سياستي که سابقه آن به درگيري نظامي روسيه و گرجستان بر مي گردد. کشورهاي هدف در اين برنامه، کشورهايي هستند که در اتحاديه عضويت نداشته اما چشم انداز عضويت در اتحاديه برايشان قابل تصور است. چارچوب حاکم بر اين سياست هم رويکرد هنجاري(Normative Foreign Policy) اتحاديه اروپا است. در سال2009 اتحاديه اروپا برنامه موسوم به «مشارکت شرقي» را به ۶ عضو پيشين اتحاد جماهير شوروي(اوکراين، مولداوي، بلاروس، ارمنستان، جمهوري آذربايجان و گرجستان) پيشنهاد کرد. در اين برنامه، دسترسي به بازار واحد اروپايي و لغو محدوديت‌هاي رواديد منظور شده و تصريح شده که اين مشارکت بر اساس"مجموعه اي از ارزش ها، اصول آزادي، احترام به حقوق بشر و آزادي‌هاي اساسي
در حال حاضر ناتو به عنوان نیروی نظامی مشترک اروپا و امریکا به شمار می‌رود و ارتش واحد اتحادیه اروپا در عمل به ایجاد یک نیروی نظامی مشترک اروپایی منهای آمریکا منجر خواهد شد.
و حکومت قانون" قرار دارد. ولي اصول ذکر شده بيشتر يک آرزو بود تا واقعيت، چون هنجارهاي ياد شده به هيچ وجه مورد پذيرش کشورهاي هدف قرار نگرفت. با اين حال اتحاديه اروپا حدود دو و نيم ميليارد يورو را به پروژه‌هاي مشارکت با جمهوري‌هاي سابق شوروي در سال‌هاي ۲۰۱۳-۲۰۱۰ اختصاص داد. اما اين سياست دست و دلبازانه هم نتوانست توفيقي به دست آورد. روسها که نسبت به پيشروي اروپايي ها به سمت شرق حساس شده بودند مقابله با اين سياست را در دستور کار خود قرار دادند. اوج اين تقابل در بحران اوکراين قابل مشاهده بود. بحراني که به اعتقاد بسياري از تحليل گران نقطه پاياني بر سياست مشارکت شرقي اروپايي ها محسوب مي شود.

ب: توافق دوبلين
دومين مولفه در استراتژي امنيت پيراموني اروپا توافق دوبلين است. در اين توافق کشورهاي هدف کشورهايي هستند که در مرزهاي اتحاديه قرار داشته و عضو اتحاديه اروپا هستند. چارچوب حاکم براين توافق نيز بر آمده از نگاه بالا به پايين مرکز پيرامون مي باشد.
بر اساس سياست مرزباني کشورهاي حاشيه، کشورهاي مرکز يا قدرت هاي اصلي اروپا قانون دوبلين را تصويب کردند. طبق قانون دوبلين، پناهجوياني که وارد اتحاديه اروپا مي شوند بايد در همان کشور عضو اتحاديه اروپا که براي نخستين بار وارد آن شده‌اند تقاضاي پناهندگي بدهند. به بيان ديگر بار و مسئوليت مقابله با پناه جويان بر دوش کشورهاي مرزي قرار گرفته است. کشورهايي که البته خود از لحاظ سياسي و اقتصادي اوضاع مناسبي ندارند. ناکار آمدي اين سياست يک طرفه به خصوص در ماه هاي اخير به خوبي آشکار شد. در مواجهه با موج بي سابقه مهاجرت به اروپا نه يونان، نه ايتاليا و نه کشورهاي حوزه بالکان اين قانون را رعايت نکرد‌ند. صدهاهزار آواره ماه‌هاست که از کشوري به کشور ديگر مي روند تا بالاخره به آلمان، اتريش يا سوئد برسند. از همين رو وزراي اتحاديه اروپا در نشست اخير خود در لوکزامبورگ پايان قانون دوبلين را اعلام کردند.

ج: اتحاد براي مديترانه
وجه سوم راهبرد امنيت پيراموني اتحاديه اروپا بر طرح "اتحاد براي مديترانه" و يا ايجاد زنجيره اي از دوستان در حاشيه جنوبي اين قاره شکل گرفته است. کشورهاي هدف در اين سياست کشورهايي هستند که به دلايل متعدد از جمله گسست جغرافيايي ، ناهمگوني تمدني -فرهنگي و مسائل ژئوپلتيک نه عضو اتحاديه هستند و نه چشم اندازي براي پيوستنشان به اتحاديه اروپا وجود دارد. طرح ابتکاري "اتحاد براي مديترانه" در سال 2008 از سوي رئيس‌جمهور فرانسه، با اهداف
اين روزها روياي اتحاديه اروپا براي ساختن "حلقه دوستان" در اطراف خود از منطقه قفقاز تا صحراي آفريقا پس از آنکه درگيري‌ها در نزديکي مرزهاي اين قاره سيل آوارگان را به سوي آن فرستاد تبديل به کابوس شده است.
گوناگوني ارائه شد. ازجمله اين اهداف مي‌توان به مقابله با تروريسم و مهاجرت‌هاي غيرقانوني از طريق افزايش تعامل با کشورهاي جنوبي اروپا و همچنين با ثبات سازي اين مرزها از طريق توسعه سياسي، اجتماعي و اقتصادي کشورهاي هدف اشاره کرد. براي اين منظور اتحاديه دبيرخانه اي دائمي را در بارسلونا ايجاد کرد. اين طرح نيز که به عنوان بخشي از سياست همسايگي اروپا براي تامين امنيت پيراموني اين قاره ايجاد شده بود به دنبال موج اعتراضات عربي در 2011 و سقوط تغييرات گسترده در برخي از کشورهاي جنوبي قاره اروپا به ويژه تونس و ليبي به حالت تعليق درآمد.

رويايي که محقق نشد
اين روزها روياي اتحاديه اروپا براي ساختن "حلقه دوستان" در اطراف خود از منطقه قفقاز تا صحراي آفريقا پس از آنکه درگيري‌ها در نزديکي مرزهاي اين قاره سيل آوارگان را به سوي آن فرستاد تبديل به کابوس شده است." کارل بيلدت، نخست‌وزير سابق سوئد گفت: با نگاهي به وضعيت کنوني به يقين به اين نتيجه مي‌رسيم که نه توسط حلقه دوستان بلکه توسط حلقه آتش احاطه شده‌ايم. مهمترين عوامل شکست استراتژي امنيت پيراموني اتحاديه اروپا را مي توان در موارد ذيل يافت:

  • پيوند زدن امنيت اروپا به آمريکا تحت عنوان اتحاد فرا آتلانتيک و تبعيت کورکورانه از واشنگتن در عرصه سياست خارجي و امنيتي

    برآورد اشتباه نسبت به قدرت و جايگاه مسکو و واکنش هاي احتمالي آن به سياست هاي جاه طلبانه اروپا

    نگاه ارباب منشانه ، بالا به پايين و مرکز پيرامون در داخل اتحاديه اروپا که کشورها را به کشورهاي اصلي و کشورهاي فرعي در اتحاديه تبديل مي کرد

    درک غير واقعي از تحولات خاورميانه و شمال آفريقا
 
حالا اين روزها اروپايي ها به دنبال جبران گذشته اند، اروپا به دنبال منافع خود است. بحران پناهندگان و موج تروريسم در اروپا باعث شده تا بروکسل از واشنگتن فاصله بگيرد. آلماني ها بيش از همه نگران هستند. موج پناهجويان تقريبا تمامي شهرهاي آلمان را درگير کرده است. سرويس هاي امنيتي اين کشور از ورود اعضاي داعش تحت عنوان پناهجو به اين کشور خبر داده اند. همزمان موج مهاجر ستيزي هم در اين کشور در حال رشد است. بی جهت نیست که آلمان ها بیش از همه ایده ارتش واحد اروپایی را دنبال می کنند. شکست استراتژی امنیت پیرامونی در اروپا باعث شده تا سیاست مداران این قاره به فکر راهبردهای جایگزین برای تامین امنیت خود بیافتند. منطقی ترین گزینه در چنین شرایطی بازگشت به ایده کلاسیک امنیت نظامی در قاره سبز است. امری که شاید بتواند در کوران تحولات بین الملل آسیب پذیری کشورهای این قاره را کمتر کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *