اتاقهای فکر یکی از سه ضلع سیستم تصمیمگیری در آمریکا به شمار میآیند که با انجام پژوهش و ارائه پیشنهادات در خصوص مسائل مهم، نخست به طرح آن در رسانهها میپردازند و سپس برای جلب نظر کنگره، به دولت یاری میرسانند.
کنگره و کاخ سفید؛ بازوی اجرایی اتاق فکرهای صهیونیستی
27 تير 1391 ساعت 13:01
اتاقهای فکر یکی از سه ضلع سیستم تصمیمگیری در آمریکا به شمار میآیند که با انجام پژوهش و ارائه پیشنهادات در خصوص مسائل مهم، نخست به طرح آن در رسانهها میپردازند و سپس برای جلب نظر کنگره، به دولت یاری میرسانند.
به گزارش جهان به نقل از فارس، آمریکا با داشتن بیش از 2700 اتاق فکر، مهد نهادهای غیردولتی از این دست به شمار میآید. علت این امر نیز اهمیتی است که واشنگتن برای برنامهریزی در حوزه نظریه پردازی، نبرد فکری و طراحی جنگ نرم در اتاقهای فکر قائل است چراکه این موسسات با مطالعه و بررسی سیاستهای داخلی و خارجی، ضمن ارائه جمعبندی در مورد موضوعی خاص، به ارائه راهکارهای عملیاتی میپردازند. نکته جالب توجه اینکه، این نهادها نوعا به مدیران اجرایی و دستگاههای تصمیمگیری متصل هستند و بعضا افرادی که عضو یک اتاق فکر هستند، در هیات حاکمه نیز حضور داشته و عنصر تاثیرگذاری در ساختار تصمیمگیری نظام آمریکا به شمار میآیند.
در این میان، از مهمترین این نهادها، میتوان به «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) اشاره کرد که مدت کوتاهی پس از حادثه 11 سپتامبر با حمایت مستقیم کنگره و سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) تشکیل شد. این بنیاد که در واقع بازوی فکری و اجرایی سازمان سیا به حساب میآید، هدف خود را به ظاهر در دفاع از ارزشهای دموکراسی در سطح بینالمللی قرار داد، اما در واقع، پلورالیسم فرهنگی و ترویج ارزشهای لیبرال دموکراسی و مقابله با جریانات فکری مغایر با غرب را پایه اهداف و عملکرد خود قرار داد، به طوری که گفته میشود این بنیاد، پروژه براندازی نرم در کشورهای مورد هدف کاخ سفید را طرح ریزی و اجرا کرده است.
مهمترین فعالیتهای بنیاد دفاع از دموکراسیها
با توجه به همین هدف، یکی از فعالیتهای این بنیاد، فضاسازی و تخریب جهانی اسلام و اندیشههای اسلامی است که از آن به عنوان «رادیکالیسم اسلامی» در رسانههای جهانی و افکار عمومی یاد میکنند. به همین منظور، این بنیاد فکری با هجمه رسانهای گسترده، اسلام را با تروریسم خودخوانده غرب پیوند داده و مهمترین چالش هزاره سوم را اسلام معرفی میکند، به طوری که اساسیترین رویکرد و راهبرد بنیاد دفاع از دموکراسی، در بزرگنمایی تروریسم و ارتباط آن با اسلام خلاصه میشود. در واقع این بنیاد فکری با جوسازی خبری و تحلیلی در پی آن است تا در سطح افکار عمومی جهان، سیاستهای جنگ طلبانه کاخ سفید خصوصا در عراق و افغانستان را توجیه کند.
یکی دیگر از فعالیتهای این بنیاد فکری، اجرای پروژه انقلابات رنگین در کشورهای متضاد با منافع آمریکاست. این بنیاد با حمایت سیاسی، رسانهای و مالی از جریانات مخالف برخی از دولتهای هدف، زمینه تنش و اغتشاش سیاسی و براندازی نرم در این کشورها را کلید میزند؛ پروژهای که در برخی از کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق از جمله گرجستان و قرقیزستان صورت گرفت.
از دیگر فعالیتهای اساسی این بنیاد، ترویج تفکر صهیونیسم-مسیحی در جهان غرب است، به طوری که با نفوذ قوی لابیهای صهیونیستی در مدیریت فکری و اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی و ارتباط مدیران این بنیاد با سران، هدف اصلی این بنیاد در غرب ترویج نحله صهیونیستی- مسیحی و حمایت از گروههای وابسته به این نحله فکری از جمله «آوجلیکها» در آمریکاست. حتی این بنیاد با اختصاص بودجههای هنگفت و با احداث شبکههای مختلف رسانهای در ترویج این نحله فکری در غرب تلاش میکند تا حمایت عمومی از اسرائیل و سیاستهای آن در سطح افکار عمومی غرب را ایجاد کند.
اما یکی دیگر از فعالیتهای مهم این بنیاد – که موضوع گزارش کنونی است- بزرگنمایی خطر ایران و فعالیتهای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی است و در این راستا از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و هر بار با ناکامی یک پروژه، توطئه دیگری را طراحی کرده است.
پروژهها و ابتکارات بنیاد دفاع از دموکراسیها درباره ایران
در واقع، این بنیاد برای نیل به اهداف خود پروژههای بسیاری را در دستورکار قرار داده که از آن جمله میتوان به «مرکز مطالعه رادیکالیزاسیون تروریسم»، «مرکز حقوق و ضد تروریسم»، «آینده تروریسم»، «ائتلاف علیه رسانههای تروریست»، «مرکز مطالعاتی ایران و حزب الله»، «پروژه انرژی ایران» (The Iran Energy Project و «کمیته خطر جاری» (The Committee on the Present Danger) اشاره کرد که سه پروژه آخر دقیقا مبحث ایران و فعالیتهای هستهای و غیرهستهای آن را هدف قرار میدهد.
جالب اینکه «کمیته خطر جاری» که در دوران جنگ سرد به طور مستقل وجود داشت و پس از فروپاشی شوروی غیرفعال شده بود، سال 2005 تحت نظر بنیاد دفاع از دموکراسیها فعالیت خود را از سرگرفت. به باور این گروه، «خطر جاری» ایران است. این بنیاد بارها از «جهان آزاد» خواسته تا از خود در مقابل خطر «رژیم رادیکال» ایران علیه «دموکراسی»، «آزادی» و «حقوق بشر» دفاع کند. این بنیاد ادعا میکند کمپینی که علیه ایران به راه انداخته، موجب آگاهی جهانی از خطر ایران و تروریستهایی که به نیابت از ایران عمل میکنند، شده است.
«مرکز مطالعاتی ایران و حزب الله» نیز یکی دیگر از مراکز مطالعاتی وابسته به بنیاد دفاع از دموکراسیها است که در زمینه بررسی تحولات ایران و حزبالله لبنان و همچنین تخریب ایران و برنامه هستهای آن و همچنین حزبالله و عملکرد آن در لبنان تمرکز مطالعاتی دارد.
اقدامات بنیاد دفاع از دموکراسیها علیه ایران
از آنجائیکه ایران یکی از حوزههای تمرکز این نهاد آمریکایی محسوب میشود، طی یک دهه گذشته توطئههای متعددی علیه کشورمان طراحی کرده است: طراحی حمله به ایران در دوران نومحافظهکاران که ناکام ماند، پروژه برجستهسازی مخالفان ایران، طراحی بمباران اتمی (تاکتیکی) سایتهای هستهای ایران، پروژه تحریمهای حوزه انرژی علیه ایران، طراحی تحریمها علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پروژه تحریمهای مالی شدید نظیر تحریم بنزین، از جمله این اقدامات به شمار میآید.
طراحی سیاست «مذاکره برای مذاکره» از دیگر اقداماتی بود که در دولت نهم باعث به اشتباه افتادن برخی مقامات ایران شد تا جایی که برخی گفتند تهدیدات آمریکا تمام شده و میتوان با آمریکا وارد مذاکره شد. 16 نهاد اطلاعاتی آمریکا نیز با انتشار گزارشی برخلاف همه مواضع پیشین سیاستمداران آمریکایی، اعلام کردند ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، اما در واقع، در پی اجرای همین پروژه بودند که در نهایت، این پروژه با درایت مقام معظم رهبری مبنی بر عدم مذاکره با آمریکا به شکست انجامید.
از دیگر اقدامات جالب این بنیاد، تشکیل دولت در تبعید ایران بود و حتی یک رئیس جمهور برای مردم ایران تعیین کردند که به تشکیل اجلاس گوادلوپ 2 منجر شد و پس از آن افتضاح مدحی - گیت به وجود آمد و بعدها معلوم شد، رئیس جمهور مدنظر آمریکاییها یک مامور اطلاعاتی ایران بوده است.
کنفرانس بنیاد دفاع از دموکراسیها با محور براندازی در ایران
اما طی یک دهه موجودیت این نهاد، سال 88 و 89 پرکارترین سالهای فعالیت آن در قبال ایران به شمار میآید. در واقع حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران زمینه دخالت و در عین حال برنامهریزی بیشتر آنها برای براندازی در ایران را فراهم کرد. از این رو بود که بنیاد دفاع از دموکراسی سال 89 میزبان کنفرانس «مقابله با تهدید ایران» بود که در آن چهرههای سیاسی و امنیتی آمریکا و اسرائیل حضور داشتند. در این کنفرانس که در واشنگتن برگزار شد بر استفاده از جنبش سبز و عملیاتهای خرابکارانه در ایران تاکید شد.
کنفرانس «مقابله با تهدید ایران» به میزبانی بنیاد دفاع از دموکراسیها
یکی از ویژگیهای بارز این کنفرانس حضور همزمان چهرههای برجسته و تاثیرگذار سیاسی، اطلاعاتی، نظامی و رسانهای آمریکا و اسرائیل در کنار عوامل وابسته به گروهک منافقین، سبزها و سایر گروههای معاند نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
از دیگر نکات قابل توجه این کنفرانس، برگزاری جلسه گفتوگو با «یوری لوبرانی» آخرین سفیر اسرائیل در ایران، مشاور فعلی معاون نخستوزیر اسرائیل در امور ایران و رئیس سابق سازمان دفاع موشکی این رژیم بود که که «کلیف می»، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیها نیز وی را همراهی میکرد. لوبرانی در این گفتگو بر لزوم حمایت آمریکا از گروههای سیاسی مخالف دولت ایران تاکید کرد.
وی با تاکید بر تقویت دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران گفت: ما، یعنی غرب، متحد بزرگی در ایران داریم و آن هم مردم ایران هستند! وی که با حمایت از فتنهگران بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته ایران، سعی در بزرگنمایی آشوبگریها و نسبت دادن آن به مردم ایران داشت، افزود: در حقیقت مردم ایران، تنها مامورانی هستند که میتوانند رژیم تهران را تغییر دهند. لوبرانی با اشاره به وابستگی جریان فتنه به قدرتهای خارجی گفت: فقط کافی است تا این احساس را به آنها بدهید که متحدانی در خارج از کشور دارند. او سپس تاکید کرد: به نظر من جنبش سبز رشد یافته است و باید به آن کمک شود تا بتواند وظیفهاش برای تغییر رژیم ایران را انجام دهد.
در ادامه نشست «مقابله با تهدید ایران»، مقامات اطلاعاتی، رسانهای و نظامی رژیمصهیونستی و آمریکا، انجام اقدامات خرابکارانه علیه ایران را نیز به عنوان راهحلی برای توقف برنامه هستهای ایران عنوان کردند. در همین رابطه نیز «الی لیک» خبرنگار و کارشناس روزنامه واشنگتنتایمز با اشاره به برنامه موشکی ایران از «اوزی رابین»، رئیس سازمان دفاع موشکی رژیمصهیونیستی در مورد اقدامات خرابکارانه کشورهای غربی در درون ایران سوال کرد که رابین در اینباره گفت: انجام اقدامات خرابکارانه در درون ایران میتواند موجب کند شدن روند برنامههای این کشور شود.
نکته اینکه، انجام عملیاتهای تروریستی علیه دانشمندان هستهای ایران در کنار اقدامات خرابکارانه برخی گروهکهای تروریستی در مناطق مرزی ایران همچون حادثه چابهار، از جمله مواردی است که با حمایت مستقیم و اثبات شده سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیمصهیونیستی انجام شده است.
عنوان پنلهای برگزار شده در این کنفرانس نیز جالب توجه بود؛ پنلهایی با عناوین، «تعقیب روند صلح خاورمیانه»،«تحریمها، حرکت بعدی چیست؟»، «افزایش تهدیدات، کاهش گزینهها» با موضوع «آیا باید گزینه نظامی علیه ایران به کار گرفته شود؟» و «جنگ سایبر، خرابکاری و انقلاب سبز» که همگی به روشنی از ماهیت فعالیتهای این بنیاد مدعی دموکراسی پرده برمیدارد.
حامیان مالی صهیونیستی بنیاد دفاع از دموکراسیها
اسناد به دست آمده توسط سایت موسسه «تینک پروگرس» ((Think Progress، اطلاعات جدیدی از حامیان مالی بنیاد دفاع از دموکراسیها ارائه کرده که بسیار قابل تامل هستند. اسنادی که در یک فایل پیدیاف با نشانها و عناوین تنظیم شده، لیست جامعی از هزینهها، گزارشهای مالی از بودجه بنیاد از سال 2001 تا 2004 ارائه کرده. این اسناد آشکار میسازند بنیاد خانوادگی ابرامسون، به ریاست بنیان گذار و رئیس هئیت مدیره سازمان بهداشت و درمان آمریکا، لئونارد ابرامسون، بیشترین سهم را در بدو شکلگیری بنیاد با 222532 دلار اعانه در سال 2001 داشته است. ابرامسون سخاوتمندانه ششصد هزار دلار دیگر از سال 2002 تا 2004 به بنیاد دفاع از دموکراسی بخشیده است.
«ادگار ام برونفمن» و «چارلز برونفمن» کانادایی، وارث ثروت کمپانی مشروب سازی سیگرام نیز بین سالهای 2001 تا 2004، یک میلیون و پنجاه هزار دلار به بنیاد کمک کردند. نکته اینکه ادگار ام برونفمن، رئیس کنگره جهانی یهود بین سالهای 1979 تا 2007 بوده است. علاوه بر این، چارلز برونفمن به همراه «مایکل استین هارت»، موسسه Taglit Birthright را بنا نهادند که امکان سفر به اسرائیل برای جوانان یهودی را فراهم میکند. استین هارت غول سرمایهگذاری سدسازی، بین سالهای 2001 تا 2004، 850 هزار دلار به بنیاد اعانه پرداخت کرد.
«رونالد آرنال»، مالک «آمریکوئست» و سفیر آمریکا در هلند در دولت بوش، نیز از سال 2006 تا 2008، 1802000 دلار بین سالهای 2003 و 2004 اعانه پرداخت کرد. جنیفر میزراهی، مدیر پروژه اسرائیل و دالک فیس، پدر داگلاس فیس، معاون سابق وزیر دفاع آمریکا نیز از دیگر حامیان مالی این بنیاد بودند.
نکته قابل تامل اینکه اغلب حامیان اصلی بنیاد، مدافعان فعالی برای جنبشهای «طرفدار اسرائیل» چه در آمریکا و چه در سطح بینالمللی هستند. با افشاء لیست حامیان مالی این بنیاد بود که مشخص شد، حمایت بنیاد دفاع از دموکراسی از تهاجم نظامی آمریکا به خاورمیانه، مواضع خصمانه آن علیه ایران و دفاع این بنیاد از خط مشی راستگراهای اسرائیلی، هماهنگ با منافع حامیان مالی آن در دفاع از «طرفدار ان اسرائیل» بوده است.
انتقادات از بنیاد دفاع از دموکراسیها
علاوه بر ماهیت حامیان مالی این بنیاد، موضوع دیگری نشان از ریشه صهیونیستی این اتاق فکر دارد، سکوت آنها در مقابل اقدامات تروریستی اسرائیل در اراضی اشغالی است؛ موضوعی که باعث انتقادات به این گروه شده است. به باور برخی ناظران بینالمللی، گرچه بنیاد دفاع از دموکراسیها ظاهرا برای مقابله و نقد تروریسم به وجود آمده، اما هرگز مشاهده نشده این بنیاد علیه اقدامات تروریستی اسرائیل در فلسطین، انتقاداتی را مطرح کند.
در همین راستا بود که جیم لوب، نویسنده پایگاه خبری آسیا تایمز، این بنیاد را گروه تندرویی خواند که نظرات حزب لیکود اسرائیل را منعکس میکند. به علاوه، او، اعضا این بنیاد را عدهای «نومحافظهکار جنگ طلب» دانست که عامل شروع جنگ عراق بودند. سایت «گلوبال سکوریتی» نیز، این اتاق فکر آمریکایی را به خاطر مواضع تندشان علیه برنامه هستهای ایران یک سازمان «طرفدار جنگ» معرفی میکند.
کد مطلب: 234344
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/report/234344/کنگره-کاخ-سفید-بازوی-اجرایی-اتاق-فکرهای-صهیونیستی