پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

تمام داشته‌های عاشورایی سینمای ایران

پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۲۰
کد مطلب: 325417
شاخه ای که دوربین را مستقیما به ۱۴۰۰ سال پیش می برد و دسته دوم که بیشتر به مضامین دراماتیک توجه دارند و در عصر کنونی روایت می شوند. دست سینمای ایران زیاد در هر دو شاخه پر نیست.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، سینمای مذهبی با زیرشاخه عاشورایی، در ایران از آن دست گونه های ارزش گرایی است که پس از انقلاب، بدان پرداخته شد؛ اتفاقی که دقیقا هم راستا با دیگر گونه ها نظیر سینمای دفاع مقدس، اکشن و حتی سینمای اجتماعی واقع شد و علاوه بر آن، به دلیل زمینه های تحقیقاتی بسیار وسیعی که می طلبد و بالطبع بودجه بالایی که نیاز دارد، نتوانست آنطور که باید و شاید، به لحاظ کمیت بر روی آن کار شود اما با این حال هم نمی توان دلیلی برای رکود این سینمای ارزشی معرفی کرد به گونه ای که تنها بضاعت این سینما با اغماض فراوان، به سختی به تعداد انگشتان دو دست می رسد.

سینمای عاشورایی، منشعب از دو شاخه تقریبا متفاوت است: شاخه ای که دوربین را مستقیما به ۱۴۰۰ سال پیش می برد و حوادث، رویدادها و انسان های تاریخی آن زمان را به تصویر می کشد و بیشتر بر بعد تاریخی و زمانی واقعه اصرار دارد و شاخه دوم هم به تاثیرات این واقعه بزرگ و دیدگاه های ارزشی مستتر در آن طی عصر کنونی می پردازد.

پرواضح است که پرداختن به شاخه نخست، زیرساخت های تحقیقاتی و بودجه ای کلانی را مطالبه می کند که همین، خود می تواند سد راه بزرگی برای ورود سینماگران به این شاخه باشد اما با این حال، افتخارات سینمای عاشورایی ما با آثاری در این شاخه رقم خورده اند که از قضا، پس از سال ها که از زمان تولیدشان می گذرد، همچنان بدون تاریخ مصرف مانده و هر ساله می توان به تماشای آنها نشست و از تماشای آنها لذت برد.

اما دسته دوم که بیشتر به مضامین دراماتیک توجه دارند و در عصر کنونی روایت می شوند، فارغ از هزینه های به مراتب پائین تر از فیلم های تاریخی و همچنین نگذراندن سیکل طولانی و نفس گیر تحقیق به نسبت آن آثار، باز هم کم تعداد و انگشت شمار هستند و تاکنون نیز نتوانستند اثرگذاری فردی و اجتماعی بیشتری به نسبت آثار تاریخی این گونه بگذارند که این عامل خود، تامل بسیاری را در جهت چرایی عدم ورود سینماگران به سینمای عاشورایی را در پی دارد.

سه گانه «سفیر» ، «روز واقعه» و «روز رستاخیز»، اقلیت آبرومند سینمای ایران

"سفیر"، با نگاه تاریخی خود، نخستین تجربه سینمای عاشورایی در ایران است.فیلم "فریبرز صالح" که در سال ۶۱ ساخته شد در ارتباط با یکی از یاران امام حسین (ع) به نام "قیس ابن مسهر" است.این فیلم با توجه به اینکه سینما در ابتدای دهه شصت، حیات مستقلی نداشت و آثار سینمایی، هنوز تحت تاثیر فیلمفارسی های پیش از انقلاب قرار داشتند و خط و مرزهای اعتقادی در سینما چندان مستقل نشده بود، خیلی به چشم آمد و به نوعی حکم نقشه راه را برای سینماگران این حوزه ایفا می کرد.این فیلم به دلیل پتانسیل کم سینمای آن سال ها، اگرچه خیلی دیده شد و بر سر زبان ها افتاد اما به دلایلی از جمله پائین بود سطح تکنیکال کار و همچنین فراهم نبودن بسترهای سخت افزاری که نیاز فیلم هایی از این دست است، نمی تواند به عنوان اثری کالت انتخاب شود و بیشترین اهمیت آن را می توان تنها به صفت "نخستین فیلم تاریخی سینمای عاشورایی ایران" معطوف داشت.

هم زمانی وقوع جنگ تحمیلی در ایران با ساخته شدن این فیلم، اجازه نداد تا این موج در سینمای ایران، با جدیت دنبال شود به گونه ای که در ابتدای دهه شصت که مقارن شده بود با ورود نسل جوان کارگردانان سینمای ایران که حکم نسل سومی های این سینما بودند به مقوله سینمای جنگ، عملا سینمای عاشورایی را خالی از ورود فکرهای جدید و پرانرژی نمود و به همین علت، سینمای دفاع مقدس در آن سال ها، به یک بلوغ فوق العاده زودرس می رسد و سینمای عاشورایی تا به امروز نیز همچنان بر مدار آزمون و خطا، روزگار می گذراند.

مهمترین اتفاق سینمایی عاشورایی با «روز واقعه» رقم می‌خورد

دومین تجربه تاریخی سینمای عاشورایی، جدی ترین و مهم ترین اتفاق این سینما تا به امروز به حساب می آید؛ "روز واقعه"، ۱۳ سال پس از نخستین تجربه تاریخی سینمای عاشورایی رقم خورد و به مدد فضاسازی های داستانی خارق العاده ای که "بهرام بیضایی" به عنوان نویسنده، در لابلای تراژدی مسحورکننده این کار پدید آورد، سبب شده تا بهترین نمونه نوشتاری سینمای عاشورایی سینمای ایران شکل بگیرد.فیلمی که به لحاظ اجرایی نیز با مولفه های سینمای امروزی ما خوانایی دارد و شاید همین خوانایی که منشعب از روایت به دور از کلیشه مختص این گونه، رعایت ضرباهنگ نسبتا تند روایت که چندان در سینمای تاریخی حتی نمونه های بین المللی چندان مرسوم نبود و نیست و پرداختن به اصل داستان با مبنا قرار دادن داستانک هایی فرعی و ورود به عظمت اصلی داستان با دنبال کردن صحیح این داستانک ها بود، سبب شده که حتی امروز با تماشای این فیلم، بر عظمت این اثر صحه گذاشته و از تماشای آن لذت ببریم.

انتظار برای یک انقلاب سینمایی در بازنمایی عاشورا، امسال «رستاخیز» می‌آید


شاید به دلیل قدرت مثال زدنی "روز واقعه" بود که دیگر هیچ فیلمسازی نخواست و یا نتوانست خود را وارد این گود تاریخی کند تا اینکه در نیمه های دهه هشتاد، زمزمه هایی مبنی بر ساخت یک بیگ پروداکشن عظیم در ارتباط با عاشورا، سایت به سایت و خبرگزاری به خبرگزاری پیچید آن هم از کارگردانی که از ابتدای حضورش در سینما، همواره موفق به فتح پله های بلندتری به نسبت آثار قبلی خود شده بود."احمدرضا درویش" در نیمه دهه هشتاد، طی خبری اعلام کرد که یک کارگروه فنی، مسئولیت تحقیق بر روی پروژه "روز رستاخیز" را دارند و این کار، سال ها به طول می انجامد.همین طور هم شد و مراحل تحقیقاتی این فیلم عظیم چیزی نزدیک به ۵ سال زمان برد و حدود یک سال هم کار فیلمبردری اش به طول انجامید تا این فیلم توجه، روایت تاثیرگذار دیگری باشد که از مرگ معاویه تا قیام امام حسین (ع) و شهادت آن حضرت را دربرمی‌گیرد.

اتفاقی که با توجه به شناختی که ما از کارگردان داریم و همچنین راش های کم تعدادی که برخی ها دیده اند، انقلابی سترگ در سینمای تاریخی عاشورا محسوب می شود و تمام تمرکز این سینما را پس از ۱۹ سال، از "روز واقعه" جدا کرده و به سمت سوی فیلم دیگری می برد.تا امروز تقریبا، تمام مراحل فنی این فیلم پایان پذیرفته و اگر خواست تهیه کننده و کارگردان باشد، این فیلم عظیم و ستودنی به احتمال قوی در جشنواره سی و دوم فجر به روی پرده خواهد رفت.

همان گونه که مشاهده نمودیم، بخش نخست سینمای عاشورایی که به بعد تاریخی حادثه مربوط می شود، در طول حیات سینمای ایران در این حدود ۱۱۴ سال، تنها به همین سه گانه معطوف می شود؛ سه گانه ای که به تنهایی می تواند آبروی سینمای عاشورایی را در برابر دیگر گونه های سینمایی حفظ کند اما آنچه مسلم است کمیت این بخش، به هیچ عنوان نمی تواند امری راضی کننده باشد.

اما فیلم هایی که با هدف نشان دادن تاثیر و تاثرات این واقعه بزرگ بر روی زندگی انسان های معاصر به تصویر کشیده شده اند، کمی بیشتر از بعد تاریخی آن هستند و بالطبع ماندگاری آنها نیز در مقایسه با نمونه های تاریخی این گونه از سینما، از قوام کمتری برخوردار است.

عاشورا در زندگی معاصر، اولین تجربه؛ رسول ملاقلی‌پور

نخستین فیلمی که توانست ارزش های این اتفاق بزرگ را در زندگی آدم های جامعه معاصر به تصویر بکشد، "پرواز در شب" مرحوم "رسول ملاقلی پور" بود.فیلمی که اگرچه در بستر جنگ رخ می دهد و کاراکترهایش، سربازان یک عمیلات هستند، اما مضمون آن برگرفته از حادثه عاشوراست که طی آن، فرمانده ای مجبور می شود جهت تهیه آب برای سربازان زخمی اش، محاصره دشمن را بشکند.فیلمی که در سال ۶۵ تولید شد و ورود زودهنگامی برای بخش ارزش گرایی مفاهیم عاشورایی در زندگی معاصر شمرده می شد؛ آن هم در زمانی که بسیاری از کارگردانان سینمای دفاع مقدس، این سینما را تنها محدود به نشان دادن چند عملیات و رشادت های نیروهای ایرانی خلاصه می کردند، کارگردان باهوشی چون ملاقلی پور، ضمن ادای دین به ساحت جبهه و جنگ، این گونه زبردستانه، ماهیت این اتفاق را به مقوله عاشورا و مفاهیم انسانی و ارزشی والای آن گره می زند و فیلمی را می سازد که هم مورد توجه مردم قرار می گیرد و هم منتقدان زبان به تعریف آن می گشایند و هم در جشنواره های مختلفی افتخار آفرینی می کند.

این اتفاق جدید در سینمای عاشورایی که ملاقلی پور مبدعش بود، در سال ۷۳، توسط "کیومرث پوراحمد" با فیلم "به خاطر هانیه" ادامه پیدا می کند.پوراحمد در این فیلم، شیوه ای دیگر از اعتقادات مردم در ارتباط با حادثه عاشورا را به تصویر می کشد و مبانی اعتقادی مردم را در شفای عزیزانشان در ظهر و شب عاشورا را به زیبایی نشان می دهد.اهمیت و اعتبار این فیلم از آن جهت است که نخواسته تنها به شعائر ظاهری این اتفاق بزرگ بسنده کند که حالا دختری فلج شده و پدر او نذر می کند تا با دمام زنی در شب عاشورا، شفای فرزندش را از امام حسین (ع) بگیرد و بعد از این اتفاق، دخترش شفا پیدا کند و همه چیز به شکلی استعارین نمایش داده شود بلکه پوراحمد در این فیلم، لایه های دراماتیکی را نشان می دهد که از برای هر یک از این لایه ها، نتیجه گیری های خاصی به عمل می آورد و فیلم را همواره در حالت کنش مندی قرار داده و درست در لحظه ای که همه چیز قرار است بر مدار خوشایندی رخ دهد، به یکباره با اتفاقی چون فلج شدن دختر یا مردن ناخدا، تغییر یافته و بنابراین این سیر طولانی برای رسیدن به نتیجه، ارزش گرایی موجود در آن را دو چندان می کند.این فیلم اگرچه در زمان ساخت و اکران، مورد استقبال خوبی قرار گرفت اما متاسفانه خیلی زود فراموش شد.

"عباس رافعی" در سال ۸۳، فیلمی تحت عنوان "راه طی شده" را جلوی دوربین می برد که در آن نیز به شکلی دیگر به ارزش های نهفته در ماهیت قیام عاشورا پرداخته می شود و اصل" تعزیه" با توجه به اتفاقی جدید و امروزی، موضوع روایت قرار می گیرد اما به دلیل کمرنگ بودن خطوط داستان و برجسته نبودن داستانک هایی که بالقوه بودند اما مانوری بر روی آنها داده نشد، چندان نتوانست توجهی را به سوی خود جلب نماید اما فیلمی تماما در خدمت مفاهیم عاشورایی بود.

یک سال بعد، "پرویز شیخ طادی" در "سینه سرخ" وجهه دیگری از ارزش گرایی عاشورا را به تصویر می کشد و با سبک خود، استفاده ای جدید از آیکون ها و نمادها، به عمل آورده و می تواند با درگیر کردن یک مسیحی در فیلم با مضمونی انسانی و ارزشی، اشارات بسیار زیادی به موضوع عاشورا داشته باشد که البته چون این نمادها برخلاف آنچه تا آن زمان نشان داده می شد، تاثیرات بسیاری بر روی مخاطب داشت به گونه ای که این فیلم در بیش از ۲۰ کشور جهان به اکران درآمد و توانست اتفاقی جدید در این شاخه از سینمای عاشورایی رقم بزند.

سیر تدریجی فیلم هایی که در بخش تاثیرات ارزشی عاشورا بر روی انسان معاصر نشان داده می شد، با توجه به گوناگونی قصه پردازی ها، کمتر به سمت کلیشه می رفت و همین نوگرایی بود که توانست این سینمای متاسفانه مغفول را در دهه هشتاد با دمی جدید مواجه سازد.

از همین روی، "حسن نجفی" در سال ۸۷، "سهم گمشده" را جلوی دوربین برد؛ فیلمی اجتماعی که ورژن امروزی تر "به خاطر هانیه" بود که مضمون آن به ریشه‌های اعتقادی و باورهای عاشورایی یک خانواده باز می گردد و به شکلی خوب نیز از آن نتیجه گیری به عمل می آید اما چون این نتیجه گیری ها چندان در مسیر پرداخت دراماتیک صورت نگرفت نتوانست چندان مورد توجه قرار بگیرد چرا که تمام تلاش فیلم تنها معطوف به آن سکانس های پایانی و حل شدن همه چیز در شفای فرزند خانواده گنجانده شده بود و این روند مورد تفسیر معتبری از جانب درام قرار نگرفته بود.

در سال بعد یعنی ۱۳۸۸، "مجتبی راعی" پروژه ناتمامی که مرحوم "رسول ملاقلی پور" نتوانسته بود آن را به سرانجام برساند در دست گرفت و توانست با تغییراتی که در فیلمنامه اعمال کرد، "عصر روز دهم" را جلوی دوربین ببرد؛ فیلمی که باز توانست جنبه های دیگری از ارزش مداری این ماه مبارک را به تصویر بکشاند و مراتبی را متصور شود که طبق آن، مادر و دختری پس از ۲۵ سال یکدیگر را در ظهر عاشورا ملاقات کنند؛ فیلمی که به عینه می شد در آن، رگه های نوشتاری سینمای رسول را مشاهده نمود، اگرچه این فیلم، اثری ساختارگرا و قابل قبول بود اما آنطور که از آن انتظار می رفت مورد استقبال قرار نگرفت؛ گرچه قابلیت های مفهومی فیلم که دقیقا هم راستای مفاهیم انسانی عاشوراست، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در زمان اکران محدود آن درک شد.

اما آخرین تلاش سینمای ارزش گرای عاشورایی در عصر کنونی، به فیلم "من و زیبا" در سال ۸۹ بر می گردد.این فیلم را نیز می توان ورژن امروزی "به خاطر هانیه"، البته از جنبه ای دیگر قلمداد کرد که در آن، فردی می خواهد به خاطر گناهانی که در گذشته مرتکب شده، حالا با نذر خود در شام غریبان، مورد رحمت و مغفرت قرار بگیرد.فیلمی که به لحاظ پرداخت دراماتیک خود ستودنی است و به خوبی توانسته از این پرداخت دراماتیک خود در جهت به تصویر کشیدن آموزه های عاشورایی نهایت بهره را به عمل آورد.تنها ایراد گل درشت فیلم اما به تعدد فضاهای سرد و ساکن آن باز می گشت که این جریان نمی توانست کمکی در جهت معرفی یگ ریتم شتابان برای فیلم شناخته شود و از همین جهت، این "شاعرانگی"، لطمات فراوانی بر فیلم وارد آورد به گونه ای که فیلم پس از حدود سه سال توقیف، در اکران سال گذشته خود که از قضا در چنین روزهایی نیز بود، با شکستی فاحش روبرو شود.

این ده فیلمی که در دو بخش مورد تحلیل قرار گرفت، تمام دارایی های عاشورایی سینمای ما محسوب می شود که اگر بخواهیم آن را در مقیاس حیات سینمای ایران پس از انقلاب قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که تقریبا به ازای هر ۳ سال، تنها یک فیلم با موضوعیت عاشورا ساخته شده است که این موضوع نمی تواند اتفاق خوشایندی برای گونه مذهبی ما به شمار برود.

البته همان گونه که قبلا نیز اشاره شد، روند ساخت آثاری با زمینه های ارزش گرایی از مقوله عاشورا در دهه هشتاد، سرعت بیشتر به خود گرفت چرا که این فیلم ها، هم هزینه های بسیار کمتری به نسبت آثار تاریخی عاشورا می طلبند و هم به دلیل متعدد بودن سوژه هایی که می توان از آنها در جهت نیل به ارزش های والای عاشورا بهره برد بیشتر مورد توجه نویسندگان و کارگردانان قرار می گیرد و هم در لوای آن می توان به زندگی های اجتماعی، نقبی زد و فیلمی امروزی با مضمونی عاشورایی را به به تولید رساند؛ روندی که متاسفانه در این سال های ابتدایی دهه نود نتوانسته همپای سرعت آن در دهه هشتاد پیش برود و متاسفانه این شاخه از سینمای مذهبی را تاکنون در آخرین دهه از سده ۱۳۰۰، بی نصیب بگذارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *