رییس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا(س) وضعیت اخلاقی جامعه را نامطلوب ارزیابی کرد و گفت: متأسفانه بسیاری اوقات به نام «مصلحت» دروغهایی گفته میشود، در حالی که دروغ مصلحتآمیز موارد نادری دارد که تشخیص آن دشوار است.
آیا گفتن دروغ مصلحتی ضرورت دارد
5 مهر 1392 ساعت 12:40
رییس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا(س) وضعیت اخلاقی جامعه را نامطلوب ارزیابی کرد و گفت: متأسفانه بسیاری اوقات به نام «مصلحت» دروغهایی گفته میشود، در حالی که دروغ مصلحتآمیز موارد نادری دارد که تشخیص آن دشوار است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، فلسفه اخلاق از چراهای اخلاقی صحبت میکند به طور مثال اینکه چرا پاکدامنی خوب است؟ چرا باید راست بگوییم؟ چرا باید دنبال کسب کمالات اخلاقی باشیم؟ چرا کسب کمال خوب است؟ زشت چیست؟ خوب به چه معناست؟ به طور کلی الزام اخلاقی یا مسئولیت در اخلاق به چه معناست؟ بنابراین همانگونه که علم اخلاق مهم است فلسفه اخلاق هم مهم است چرا که فلسفه اخلاق از چراهای علم اخلاق بحث میکند.
با توجه به اینکه اخلاق به لحاظ علمی و فلسفی، کاربردی است بنابراین تمام مباحث ارزشی جامعه را مدنظر قرار میدهد، یک فیلسوف اخلاق همانگونه باید در مسایل اخلاقی جامعه نقش داشته باشد که یک کارشناس و محقق علم اخلاق.
درباره ضرورت توجه به فلسفه اخلاق در جامعه و زمینههای کاربردی آن به ویژهای در جامعه ایران که به اعتقاد صاحبنظران و فیلسوفان تا حدودی مورد هجمه بیاخلاقیها و ضدارزشها قرار گرفته است، با «زهره توازیانی» رییس گروه الهیات دانشگاه الزهرا(س) و استاد فلسفه و کلام اسلامی گفتوگو کردیم:
فلسفه اخلاق زیرمجموعه فلسفههای مضاف است
*مقدمتاً بفرمایید که آیا فلسفه اخلاق جزو فلسفههای مضاف محسوب میشود؟
-بله زیرمجموعه فلسفههای مضاف است البته فلسفه به دو معنا در اینجا به کار میرود، نخست معرفتی درجه اول که بحث آن از مابعدالطبیعه آغاز میشود و در آن ارکان، عوارض وجود و هستیشناسی بحث میشود و معنای دیگر معرفت درجه دومی است که فلسفههای مضاف عمدتاً زیرمجموعه همین فلسفه هستند، یکی از این فلسفهها نیز فلسفه اخلاق است.
اما درباره حیطه اصلی فلسفه اخلاق باید گفت که این فلسفه با مابعدالطبیعه، متافیزیک و معرفت درجه اول متفاوت است هر علمی دارای یک اصول و مبانی است اگر از این اصول و مبانی که مفروض علم است، چرایی آن مورد سؤال قرار بگیرد، درستی و نادرستی، مبنای تعیین کننده درستی و نادرستی ارزشهای اخلاقی را بپرسیم، وارد حوزه فلسفه اخلاق شدهایم.
هر علم دیگری هم که دارای اصول و مبانی مشخص است زمانی که صحبت از صحت و نادرستی مبانی آن میشود، وارد حوزه فلسفه میشود، نظیر فلسفه علوم تجربی، سیاست، هنر که البته با اصل علم آن متفاوت است.
فلسفه اخلاق به خودی خود کاربردی است، نیازی نیست آن را کاربردی کنیم
* امروز در جامعه بسیاری از ناهنجاریها و بیاخلاقیها را مثل دروغ، ریاکاری، فریب، پارتیبازی و ... را مشاهده میکنیم، آیا اینها در حوزه فلسفه اخلاق قرار میگیرد و در زمینه بهبود در این روند چه راهکارهایی میتوان ارایه داد؟
-بله فلسفه اخلاق یک علم کاربردی است و نیازی نیست که آن را کاربردی کنیم اما بسیاری افراد به دنبال کاربرد آن نمیروند بنابراین اینطور از جنبه کاربردی پاسخگو نمیشوند، اگر این فلسفه را نیز به عنوان یک واحد درسی یا رشته خاص عمومی در دانشگاهها داشته باشیم، تأثیرات مثبت آن را دریافت خواهیم کرد.
فلسفه اخلاق با اخلاق متفاوت است
*الان دروس اخلاق عمومی در دانشگاهها وجود دارد، آیا نیاز به فلسفه اخلاق نیز خواهیم داشت؟
-بله البته که فلسفه اخلاق با اخلاق متفاوت است فلسفه اخلاق مقدم بر علم اخلاق است، مراد از تقدم آن تقدم منطقی است چون فلسفه اخلاق از پیش فرضهای مقدمات علم اخلاق بحث میکند پس از نظر ترتیب منطقی بر آن مقدم میشود. باید بتوانیم فلسفه اخلاق را به عنوان یک واحد درسی عمومی لااقل در گروههای فلسفه بگنجانیم، البته رشته و گرایش آن وجود دارد منتها پرداختن بدان به صورت عمومی محدود است. خود اخلاق علمی کاربردی است و فلسفه اخلاق هم کاربردی است اگر یک همت عمومی بکنیم در دانشگاهها یا سایر مراکز میتوانیم این فلسفه را در تمام حوزهها بگنجانیم چرا که بدان نیازمندیم.
فیلسوفان اخلاق مستقیماً با مسایل اخلاقی جامعه در ارتباطند
*آیا صِرف کار آکادمیک در این زمینه پاسخگوی بیاخلاقیها در جامعه خواهد بود؟
-خیر این روند در فرهنگ عامه باید از خانوادهها آغاز شود علمای اخلاق و فلاسفه در این حوزه درستی و نادرستی اصول و استفاده از منابع را برای ما مشخص میکنند و بنابراین مستقیماً فیلسوفان اخلاق با مسایل جامعه در ارتباط هستند. اما از یک بُعد دیگر فیلسوف اخلاق صرفاً میتواند بحثهای نظری را مطرح کند و جنبههای کاربردی آن به حوزه اخلاق و آموزههای آن مربوط میشود، بنابراین برای اینکه این آموزهها در جامعه جا بگیرد هم باید در خانوادهها و نظام تعلیم و تربیت یک فرهنگسازی بکنند، اینطور نیست که این فرهنگ سازی در دست نهاد خاصی یا وظیفه اقشار مشخصی باشد.
وضعیت اخلاقی جامعه مطلوب نیست
*وضعیت اخلاقی را در جامعه چطور ارزیابی میکنید آیا موافق هستید که به لحاظ فرهنگی و اخلاقی اُفتی را شاهد هستیم؟
-بله من هم با شما همرأی هستم که وضعیت مطلوب نیست دلیل آن نیز این است که خانوادهها دچار مشکل شدهاند، بیارزشیها را ارزش تلقی میکنند پدر و مادر یک خانواده به راحتی به دلیل مسائل کوچک دروغ میگویند، ریاکاری میکنند و ... حتی این فرآیند در مواردی که مخاطرهای هم برایشان ندارد، اتفاق میافتد.
دروغ مصلحتآمیز موارد نادری دارد که تشخیص آن دشوار است
*عنوان بسیاری از این دروغگوییها، مصلحت هم گذاشته میشود و آیا اصلاً چیزی به اسم دروغ مصلحت آمیز داریم؟
-خب یک مسایلی درباره دروغ مصلحت آمیز مطرح است منتها دیگر با این چیزی که امروز در جامعه میبینیم زمین تا آسمان متفاوت است، دروغ مصلحت آمیز نیز موارد نادری دارد که تشخیص آن کار دشواری است اینکه توسط چه کسی باید گفته شود، تشخیص این مصلحت با کیست و ... اما اینکه پدر و مادر به فرزندشان میگویند که اگر فلان فرد به خانه تلفن زد بگو ما منزل نیستیم یا خیلی نمونههای بیاخلاقی دیگر که به نظر اصلاً بهای سنگینی ندارد و تنها برای خلاص کردن خود فرد صورت میگیرد. آموزش صحیح باید از نظام خانواده پایهگذاری شود.
جای خالی نظام تربیتی اخلاقی صحیح در خانواده و نظام آموزش و پرورش
*نقش نظام آموزش و پرورش در این حوزه چیست؟
-در این راستا که آموزش باید از خانوادهها بالاخص پدر و مادرها آغاز شود بخشی از تلاشها نیز باید از مدارس باشد، آموزش هفتگی و ماهانه با حضور والدین بچهها برخی از مسایل را بهبود میبخشد در این جلسات درباره خیلی مسایل که به لحاظ ارزشی قبحشان ریخته است و تبعاتی که این بیاخلاقیها در جامعه باقی میگذارد، میتوان صحبت کرد. متأسفانه چنین روندی اکنون در نظام آموزشی و تعلیم و تربیت برای بچهها و والدین آنها خالی است. معلمان نیز میتوانند در کنار واحدهای درسی مثل ریاضی و سایر علوم مدلهایی را طراحی کنند که با اصول، مفاهیم و ارزشهای اخلاقی دانشآموزان را آشنا سازند بنابراین با توجه به اینکه بچهها خود نمیتوانند عامل ترویج اخلاق شوند باید این روند برای خانوادهها ابتدا آموزش داده شود.
فشارهای اجتماعی بسیاری مشکلات اخلاقی را ایجاد میکند
*با توجه به اینکه تزریق اخلاقیات از اقشار پایین جامعه و نهادهایی مثل خانواده اگر بدون توجه به طبقات بالا و حکومت باشد، بی تأثیر خواهد بود در این زمینه نقش حکومت و دولت چه اندازه است؟
-بخشی از قبایح اخلاقی و ارتکاب جرمها و ... به نوع زندگی مردم در جامعه، سختیها و فشارهایی که به افراد میآید باز میگردد، این فشارهای اجتماعی خیلی مشکلات را ایجاد میکند بسیاری از بیاخلاقیها، رشوه دادنها و ... به دلیل مشکلات مردم صورت میگیرد واقعاً اگر مشکلات اجتماعی حل بشود، بسیاری بیاخلاقیها تصحیح خواهد شد.
رویکرد تنبیهی و تشویقی حکومتها برای ترویج اخلاق در جامعه
پس در کنار خانواده و نظام تعلیم و تربیت باید نهادها و در رأس آنها دولت بستر آسایش و آرامش مردم را فراهم کند تا مردم برای انجام کارشان مجبور نباشند، رشوه بدهند، دروغ بگویند یا حقخوری کنند یک بخشی از معضلات اخلاقی را میتوان با رویکرد تنبیهی رفع کرده اما بخش عمده آن باید تشویقی باشد بستر این تشویق نیز باید از طرف دولت فراهم شود، خود این امر مانع ارتکاب بسیاری از بیاخلاقیها و جرایم میشود و همینها باعث کمرنگ شدن اخلاق در جامعه است و بستر آن نیز از حکومتها شروع میشود چرا که مدیریت جامعه در این زمینه تأثیرگذار است دولت باید با طراحی مدل خوب حکومتی و اخلاقی عمیق و تدبیر صحیح، اخلاق را در جامعه بازسازی کند.
منابع نظری ما در اخلاقی غنی است و جای نگرانی وجود ندارد
*آیا برای بازسازی زمینههای اخلاقی در جامعه به لحاظ نظری غنی هستیم و از چه منابعی میتوانیم بهره ببریم؟
-پیش از آن باید بگویم که خانوادهها، نظام تعلیم و تربیت و مدارس و حکومت باید در کنار هم در این مسیر حرکت کنند تا روشها خلاف تلاش دیگری نباشد در حوزه مباحث نظری نیز خوشبختانه ما غنی هستیم و آثار بسیاری از مرحوم شهید مطهری، ابن مسکویه، غزالی، خواجه نصیر و دیگر بزرگان دین و علم در حوزه اخلاق وجود دارد که میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
پیش از همه اینها نیز مراجعه به سنت النبی و کتابهای ائمه اطهار (ع) دستمان را در این حوزهها باز میکند بنابراین در این زمینه ضعیف نیستیم و تنها میماند عمل به این مباحث و برنامهریزی صحیح تا به امید خدا آن نتیجهای که میخواهیم عایدمان شود.
کد مطلب: 315993
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/phototitr/315993/آیا-گفتن-دروغ-مصلحتی-ضرورت