سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 23 Apr 2024
 
۰

حزب آموزش و پرورش!

دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۴۰
کد مطلب: 305615
سیره آقای نجفی نشان داده است که جز از منظر سیاسی، عنایت و تعلق خاطر دیگری به جامعه معلمان ندارد کما اینکه بر خلاف برخی وزرای دیگر پس از دوران وزارت هیچ حضوری در عرصه تعلیم و تربیت نداشته است.
به گزارش جهان به نقل از روزنامه رسالت، پیشنهاد آقای نجفی به عنوان گزینه تصدی وزارت آموزش و پرورش باردیگر این سئوال را در ذهن‌ها متبادر ساخت که آیا اصولا معلمی یک تخصص است یا خیر؟ اگر هست چرا فردی خارج از این حوزه تخصصی به عنوان وزیر پیشنهاد شده و چرا برای وزارت بهداشت یا وزارت علوم امکان ندارد فردی خارج از جامعه پزشکان یا اساتید به عنوان وزیر پیشنهاد شود؟!

ممکن است در پاسخ گفته شود که آقای نجفی ۹ سال وزیر آموزش و پرورش بوده است . اتفاقا در ۲۵ سال پیش هم پس از انتصاب ایشان به عنوان وزیر آموزش و پرورش همین سئوال مطرح بود اما با توجه به کمبود مدیران با تحصیلات عالی در آن شرایط ، مسئولان از کنار مسئله گذشتند ولیکن امروز که آموزش و پرورش جمع کثیری نیروهای با تحصیلات عالی دارد ، چرا باید به ربع قرن پیش بازگردیم‌؟

البته در آن سالها عده ای که شاید هنوزهم باشند، معتقد بودند که اولا معلمی یک تخصص نیست بلکه یک شغل به اصطلاح فانتزی و مخصوص خانم ها و وظیفه اش نگهداری بچه‌هاست تا به موازات حضور در کلاس، خانم ها بتوانند به کارهای روزمره خود از جمله بافتن کاموا هم بپردازند. علاوه بر آن همین عده معتقد بودند که جامعه معلمان احتیاج به قیم و سرپرست دارد و در جمع خود آنان کسی نیست که بتواند عهده دار مسئولیت این وزارتخانه شود. اینک سالها از آن روزگار می‌گذرد و جامعه فرهیخته معلمان به هیچ وجه این نوع تحلیل ها را بر نمی‌تابد به خصوص که عرصه های حضور و فعالیت آقای نجفی پس از دوران وزارت آموزش و پرورش ، نشان داد که دغدغه اصلی ایشان، سیاسی است و حضور فعال در حزب کارگزاران و ارتباط مستمر با تشکل‌های سیاسی و حتی تشکل‌های سیاسی غیر قانونی ثابت کرد که ایشان چنان سری پرشور درعرصه سیاست دارد که حتی تامرز خطر هم حاضر است در فتنه سیاست ورود پیدا کند و روشن است که این رویکرد با طبیعت امر تعلیم و تربیت که محیطی امن و آرام می طلبد، سنخیت ندارد.

البته این احتمال نیز وجود دارد که کسانی آموزش و پرورش را به عنوان یک نهاد مدنی ( بخوانید حزب سیاسی) تلقی می کنند که ظرفیت تدارک لشکری معادل۱۲ میلیون دانش آموز و یک میلیون معلم را دارد و می‌تواند یک گروه سیاسی را با سوء استفاده از ذهن شفاف دانش آموز و قلب مهربان معلم ، به قدرت برساند و در نگاهی

خوش بینانه هم بعید نیست که به دلیل غلبه مشکلات اقتصادی بر آموزش و پرورش از باب خیر اندیشی این پیشنهاد وزارت مطرح شده است حال آنکه هدف اصلی این دستگاه تربیت نسل آینده است و مسائل اقتصادی پیش نیاز آن می باشد.

ریشه این انتخاب و پیشنهاد هر چه که باشد بر نتیجه و پیامد آن تاثیر نخواهد گذاشت. اینک به مواردی از آنها اشاره می‌شود:

۱- بازتاب تحقیر آمیز این انتخاب بر جامعه میلیونی معلمان و رواج این تفسیر که از نظر دولت و مجلس در میان فرهنگیان حتی یک نفر واجد شرایط تصدی وزارتخانه خودشان وجود ندارد!

۲- ورود میهمانان جدید به این وزارتخانه برای تصدی مدیریت‌های ارشد ، چنانکه در دوران وزارت آقای نجفی چندتن از دانشگاهیان برای ریاست بر معلمان قدم رنجه فرمودند اما پس از پایان ماموریت ریاست ، تاب تحمل مشکلات و حقوق معلمی را نیاورده، به پایگاه اولیه خویش بازگشتند!

۳- دشوارشدن زمینه ارتباط گیری بین صف و ستاد به دلیل غریبه بودن میهمان و میزبان با یکدیگر .

۴- تصمیم گیری‌های غیر کارشناسان و مهم آن است که این تصمیمات در حوزه اقتصاد نیست که صرفا ضرر و زیان اقتصادی داشته باشد بلکه مخاطب آن نسل آینده است و تاثیری که بر سرنوشت آنان می‌گذارد...

چنانکه نظام جدید متوسطه که در دوران آقای نجفی و بر اساس الگوی غیر دینی طراحی شده بود بر سرنوشت میلیونها دانش آموز طی این ۲۵ سال تاثیر گذارد چه از نظر آموزشی و چه از نظر تربیتی و اخلاقی و بر اساس پژوهشی که در سال ۱۳۷۷ توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به عمل آمد روشن شد که:

"وضعیت علمی نظام قدیم در کنکور سراسری سال ۱۳۷۶ بهتر از نظام جدید بوده است و در همان گزارش تصریح شد که: حداقل نمرات قبولی نظام قدیم بیش از حداکثر نمرات نظام جدید در این مناطق است ؛ یعنی اگر گزینش آزاد انجام می گرفت و هر دو نظام در یک امتحان با هم شرکت می‌کردند ، تقریبا هیچ یک از داوطلبان نظام جدید در رشته‌های فوق قبول نمی‌شدند.(۱)

البته در کشور ما ارزیابی عملکرد مدیران و پاسخگویی آنان به افکار عمومی ، پس از دوران مدیریت هنوز قانونمند و متداول نشده است به خصوص اگر گروه متضرر دانش آموزان باشند که با شیوه‌های دفاع از حقوق خود آشنایی ندارند و لذا جای آن دارد که حجم خساراتی که نظام جدید متوسطه از نظر علمی و تربیتی بر کشور وارد ساخته است ، مورد پژوهش قرار گیرد.

از دیگر نمونه های تصمیم گیری‌های غیر کارشناسانه ، تضعیف قریب به انحلال مراکز تربیت معلم در دوران وزارت آقای نجفی بود که به عنوان نهادهای تربیت نیروی انسانی برای آموزش و پرورش عملکرد کاملا موفقی داشتند اما با خشکانیدن این سرچشمه ، جریان بالنده ورود معلمان جوان ، عاشق و روزآمد قطع شد و به دلیل سیطره همان نگاهی که معلمی را تخصص

نمی داند جذب آزاد از میان فارغ التحصیلان دانشگاهها و جویندگان کار ، شیوه معلم گزینی شد بدون آنکه وجود انگیزه معلمی در آنان اثبات شده باشد یا آموزشهای لازم را دیده باشند.

سخن پایانی آنکه لازمه موفقیت در هر شغلی وجود نوعی عشق ، دلبستگی ، تعلق خاطر و حمیت صنفی نسبت به آن شغل است و این ضرورت در عرصه تعلیم و تربیت و شغل معلمی دو چندان می شود. بنابراین در انتصاب‌ها و گزینش مدیران و به خصوص در ارتباط با وزرا و بویژه وزیر آموزش و پرورش ، توجه به این واقعیت بستر ساز موفقیت وزیر خواهد بود و سیره آقای نجفی نشان داده است که جز از منظر سیاسی ، عنایت و تعلق خاطر دیگری به جامعه معلمان ندارد کما اینکه بر خلاف برخی وزرای دیگر پس از دوران وزارت هیچ حضوری در عرصه تعلیم و تربیت نداشته است و حتی در دوران تصدی مسند سازمان مدیریت و برنامه ریزی توسط ایشان ، آموزش و پرورش با بیشترین مشکلات بودجه ای مواجه شد چندان که این بی توجهی مورد اعتراض ریاست بعدی سازمان مدیریت در دولت اصلاحات قرار گرفت.(۲)

بر اساس آنچه اشاره شد ، انتظار می‌رود نمایندگان محترم مجلس با ندادن رای موافق به وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش از هویت این وزارتخانه دفاع و به ریاست محترم جمهوری در ارتباط با تقویت پیوند با بدنه آموزش و پرورش کمک کنند.

پی نوشتها:

(۱) بررسی وضعیت علمی داوطلبان نظام قدیم و جدید آموزش متوسطه - مرکز پژوهشها - شهریور ۱۳۷۷

(۲) نشریه آیین، شماره ۳۲ ، گفتگو با آقای ستاری فر
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *