جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۰

نواز پاکستان را به کدام سمت خواهد برد؟

سه شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۹
کد مطلب: 287956
هرچند انتظار نمی‌رود روابط اسلام‌آباد و واشنگتن مانند دوران قدرت داشتن حزب مردم باشد،اما باید توجه داشت که با توجه به مخالفت صریح واشنگتن با طرح خط لوله‌ گاز ایران به پاکستان و شناسایی خط دیورند،روابط دوجانبه با نوسان‌ همراه باشد .
نواز پاکستان را به کدام سمت خواهد برد؟
به گزارش جهان به نقل از فارس، نتایج اولیه‌ شمارش آرای انتخابات پارلمانی پاکستان نشان می‌دهد حزب مسلم لیگ شاخه‌ نواز رتبه‌ی نخست را در کسب کرسی‌های پارلمانی به دست آورده و نواز شریف پس از نزدیک به چهارده سال دوری از قدرت، در آستانه‌ی تشکیل دولت جدید پاکستان است. حزب وی که با کسب 125 کرسی مجلس ملی از موقعیت خوبی برای تشکیل دولت آینده‌ی پاکستان برخوردار است، بر حزب مردم پاکستان (حزب حاکم سابق) و حزب تحریک انصاف (جنبش عدالت) پاکستان برتری قابل توجهی یافته است. این امر می‌تواند در کنار تحکیم پایه‌های دمکراسی در کشور، زمام امور را در اختیار یک دولت غیرنظامی دیگر قرار دهد؛ چرا که از زمان تأسیس کشور پاکستان در سال 1947 تا کنون، این برای نخستین بار است که یک دولت غیرنظامی به طور کامل دوره‌ی پنج‌ساله‌ی زمامداری خود را به پایان می‌رساند و زمام امور را در اختیار یک دولت غیرنظامی دیگر قرار می‌دهد.1
 
علل پیروزی مسلم لیگ

 
در انتخابات پارلمانی پاکستان، نظم حزبی حاکم است و تقریباً 72 حزب و جریان سیاسی با یکدیگر رقابت کرده‌اند. مهم‌ترین این احزاب حزب مردم، حزب مسلم لیگ شاخه‌ی نواز، حزب تحریک انصاف به رهبری عمران‌خان و احزاب بنیادگرایی چون جمعیت‌العلمای اسلام و جماعت اسلامی و احزاب قومی‌ای چون حزب متحده‌ی قومی مومند و حزب ملی عوامی نشنل پارتی بودند. در این بین، اگر به مهم‌ترین علت پیروزی مسلم لیگ بنگریم، در واقع ناتوانی حزب مردم در کسب رضایت مردم در پنج سال گذشته و وجود بحران‌های داخلی و خارجی فزاینده، عملاً فضا را برای انتقادهای و کسب آرای بیشتر توسط مسلم لیگ فراهم کرد و شکست سختی را بر حزب مردم وارد کرد.
 
در این حال، جدا از اینکه نواز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ و نخست‌وزیر پیشین پاکستان، در همایش‌های انتخاباتی‌اش، حزب مردم پاکستان و سران آن را به بی‌کفایتی و فساد اختلاس متهم کرد، در مبارزات انتخاباتی امسال هم طالبان پاکستانی خشونت بی‌مانندی را بر ضد همایش‌های انتخاباتی حزب مردم و احزاب مؤتلفش چون حزب متحده‌ی قومی انجام داد. این امر نیز بر کاهش آرای حزب مردم و مؤتلفان بی‌تأثیر نبود و به نواز و مسلم لیگ کمک کرد تا پیروز رقابت گردند. علاوه بر این، حزب مردم در طول پنج سال حاکمیت خود در رویارویی با مشکلات اصلی کشور موفق نبود؛ یعنی جدا از اتهامات موجود نسبت به برخی از سران حزب همچون زرداری، مسائل داخلی حزب و شرایط کلی کشور پاکستان، نظیر رشد افراط‌گرایی، تشکیل گروه‌هایی مانند تحریک طالبان و نوع رابطه‌ی حزب مردم در همکاری با آمریکا سبب افزایش انتقادهای داخلی بر ضد حزب مردم شد و عملاً در انتخابات اخیر شکست خورد. در این شرایط، قدرت‌گیری حزبی چون تحریک انصاف، به رهبری عمران‌خان، قهرمان ملی کریکت کشور، در کنار حمایت‌های پشت پرده‌ی نظامیان، عامل مهمی در کاهش آرای حزب مردم بود.
 
بررسی توان کنونی مسلم لیگ

 
با نگاهی به نتایج انتخابات پاکستان، باید گفت هرچند مسلم لیگ پیروز نهایی انتخابات است، اما اگر حداقل 136 کرسی یا اکثریت قاطع آرا را به دست آورد، نیازی به ائتلاف با احزاب دیگر ندارد. در مقابل اگر به چند کرسی برای تشکیل دولت نیاز داشته باشد، مجبور به تشکیل دولتی ائتلافی است. در این حالت، این حزب می‌تواند با حزب مردم، حزب انصاف و نیروهای مذهبی و مستقل‌ها ائتلاف کند. در این شرایط، ائتلاف با حزب مردم دور از دسترس است، اما اگر با حزب انصاف عمران‌خان، به عنوان پدیده‌ی جدید صحنه‌ی سیاسی پاکستان، ائتلاف کند، باید امتیازهایی نیز به این حزب بدهد و تا حدی حامیان اصلی این حزب، از جمله ارتش را قانع کند. در غیر این صورت، چنانچه مسلم لیگ نواز با احزاب مذهبی چون جماعت اسلامی یا جمعیت علمای اسلام ائتلاف کند، باید نقش اپوزیسیونی حزب انصاف در پارلمان را مورد توجه دقیق قرار دهد.
 
چالش‌های داخلی فراروی مسلم لیگ
 
اصلاح اقتصاد: ناگفته پیداست که اقتصاد مهم‌ترین مسئله و در واقع پاشنه‌ی آشیلی برای دولت‌های کنونی در پاکستان است و نواز شریف با توجه به همین امر تلاش کرد برنامه‌ها و راهکارهایی ارائه دهد. اکنون نیز بحران اقتصادی کشور و بحران انرژی موجب شده است گاه تا هجده ساعت در برخی از شهرها خاموشی وجود داشته باشد و تأثیرات منفی بر اقتصاد کشور بگذارد. همین وضعیت موجب شده است که نواز شریف سخت‌ترین چالش خود را احیای اقتصاد بداند و اولویت خود را خارج ساختن کشور از بحران اقتصادی اعلام کند.

این نگاه مسلم لیگ به اقتصاد حتی موجب شد خبر احتمال پیروزی نواز، ارزش سهام در بازار بورس پاکستان در روز دوشنبه را به صورت بی‌سابقه‌ای افزایش دهد. در این حال، اکنون نواز تلاش خواهد کرد بحران انرژی در پاکستان را، که منجر به انتقال سرمایه‌های داخلی و تجارت از سوی بازرگانان پاکستانی به خارج از کشور شده است، حل کند و این موضوع را در اولویت فعالیت‌های دولت آینده قرار دهد. گذشته از این، به نظر می‌رسد دولت آینده‌ی پاکستان به مقابله‌ی جدی با فساد نیز بپردازد و عناصری را که در اختلاس مالی و فسادها نقش داشته‌اند مورد پیگرد قرار دهد.
 
کنترل بنیادگرایی و تروریسم و حل مسائل امنیتی: در چند سال گذشته، تروریسم و نوع دامن زدن به فرقه‌گرایی و جنگ داخلی بین گروه‌های تندرو اسلامی که توسط سپاه صحابه، تحریک طالبان و... رواج یافته، موجب ترور و کشتار صدها شیعه و سنی شده است. از سوی دیگر، طالبان پاکستان و گروه‌ها و احزاب همسو نیز بر فعالیت خود در مناطق مختلف کشور افزوده‌اند. در این راستا، با توجه به رابطه‌ی گذشته‌ی نواز شریف با احزاب تندرو، گروه‌هایی چون جمعیت علمای اسلامی مولانا خلیل‌ الرحمان و دولت عربستان، نواز تلاش می‌کند ارتباط خوبی در این زمینه برقرار و تا حدی تروریسم را کنترل کند.
 
این امر در حالی است که عملاً طالبان پاکستان در انتخابات اخیر گام‌هایی را در جهت پیروزی نواز برداشته‌اند و حتی در گذشته نیز زمانی که پیشنهاد انجام گفت‌وگوهای صلح میان دولت اسلام‌آباد و طالبان مطرح می‌شد، طالبان نام نواز شریف را به عنوان یکی از سه فرد مورد اطمینان برای واسطه‌گری هر نوع مذاکره‌ی مسالمت‌آمیز میان طالبان و دولت مطرح کرده بود. در واقع این امر می‌تواند مذاکرات صلح با شبه‌نظامیان طالبان پاکستان را با هدف پایان دادن به خون‌ریزی‌ها در پاکستان پیش برد.
 
حزب مسلم لیگ پاکستان، همچنین از راه احیای اقتصاد تلاش می‌کند برای مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی مذهبی گام بردارد. در این راستا، هدف آن است که مدارس و مراکزی را برای تربیت نیروی کار ماهر دایر کنند و بهداشت رایگان برای فقرا را گسترش دهند و جوانان را در صلح و امنیت سهیم سازند و با بهبود اقتصادی مناطق مورد تهدید، از سطح خشونت تندروها بکاهند. علاوه بر این، اکنون پاکستان با مشکل تجزیه‌‌طلبی در بلوچستان و ارتش آزاد خلق بلوچ نیز روبه‌روست. در این بین، نواز گذشته از انجام دیدارهایی با رهبران بلوچ تلاش خواهد کرد تا با توجه به تقویت فدرالیسم و توجه به احزاب مدنی و میانه‌روی بلوچ، این چالش را نیز رفع کند.
 
توجه به اصلاحات در قوه‌ قضائیه: نواز شریف از گذشته خواستار اصلاحات در قوه‌ی قضائیه‌ی پاکستان بوده است؛ چرا که نهاد قضائیه‌ی پاکستان به سبک قوه‌ی قضائیه انگلستان است، اما نواز شریف می‌خواهد احکام فقهی، جانشین نظام حقوقی کنونی پاکستان شود. چنانچه در دوره‌ی گذشته‌ی نخست‌وزیری نواز شریف هم لایحه‌ی «شریعت بل» از پارلمان وقت پاکستان گذشت، اما کودتای پرویز مشرف به نواز شریف مجال پیگیری آن را نداد تا آن را اجرا کند. اکنون نیز هرچند نواز شریف تأکید زیادی بر لایحه‌ی «شریعت بل» نکرده است، اما احتمال اینکه بار دیگر این لایحه را به پارلمان معرفی کند و حمایت بیشتری را از سوی گروه‌های حامی خود به دست آورد وجود دارد.
 
پیامدها و چالش‌های خارجی فراروی مسلم لیگ
 
تنش‌زدایی از روابط پاکستان و هند: نواز قبلاً اشاره کرده بود که اجازه نخواهد داد گروه‌های افراطی کشمیری، مانند لشکر طیبه و حرکت المجاهدین، از داخل پاکستان به هند بروند و عملیات انجام دهند. وی همچنین اشاره کرده است در این حال، این نگاه نواز شریف به تنش‌زدایی با هند و احیای روابطی که از سال 1999 به بن‌بست رسیده است می‌تواند پیامدهای گوناگون منطقه‌ای و بین‌المللی داشته باشد و بر توان دیپلماسی اسلام‌آباد بیفزاید. در واقع این رویکرد نواز در حالی است که دهلی‌‌نو نیز خواهان رفع تنش با پاکستان است؛ چنان که مانموهان سینگ، نخست‌وزیر هند، نخستین رهبر خارجی بود که پیروزی حزب نواز شریف را به وی تبریک گفت. آنچه مشخص است بعد از سال 1999 و امضای بیانیه‌ی لاهور، پاکستان کنونی با درک قدرت هند و واقع‌گرایی در روابط، به سوی کنترل بیشتر گروه‌های افراطی کشمیری، مانند حرکت المجاهدین گام برخواهد داشت تا به بهبود اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور نیز کمک شایانی کند.که تروریسم میراث پرویز مشرف است و از نخست‌وزیر هند برای حضور در مراسم تحلیف خود دعوت کرد و گفت که به دهلی نو سفر خواهد کرد.
 
رابطه با آمریکا: بنا بر اعلام مقامات پاکستانی، از زمان ائتلاف پاکستان با آمریکا در جنگ بر ضد تروریسم از سال 2001، بیش از پنجاه هزار نفر از نیروهای امنیتی و غیرنظامیان این کشور قربانی پدیده‌ی تروریسم و افراط‌گرایی شده‌اند و از نظر اقتصادی نیز متحمل خسارت سنگین هفتاد میلیارد دلاری گشته‌اند. گذشته از این نیز دولت آمریکا از سال 2004 تا کنون به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم، مناطق قبایلی پاکستان را هدف حملات هواپیماهای بدون سرنشین قرار داده است و بر تداوم این حملات تأکید دارد. این امر در حالی است که نواز شریف در پنج سال گذشته، همواره دولت حزب مردم را به برخورد ضعیف با اقدامات آمریکا در مناطق قبایلی متهم می‌کرد. در این میان، اکنون که نواز مأمور تشکیل کابینه‌ی جدید آن کشور شده، در برابر همکاری یا عدم همکاری با کاخ سفید در مبارزه با بنیادگرایان قرار گرفته است.
 
در این شرایط، باید گفت نواز تلاش خواهد کرد تا با توجه به خواست مردم و گروه‌های مختلف سیاسی، قومی و مذهبی این کشور، حملات هوایی آمریکا به مناطق قبایلی را به مثابه‌ی نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور بداند و با تهدید توقف و همکاری با ایالات متحده در «مبارزه با تروریسم» این حملات را کاهش دهد. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد تدوین سیاست ملی برای مقابله با تروریسم، مدیریت مبارزه با تروریسم را داخلی نماید و واشنگتن را برای عدم حمله به مناطق قبایلی قانع کند. در این حال، باید گفت هرچند انتظار نمی‌رود روابط اسلام‌آباد و واشنگتن همانند دوران قدرت داشتن حزب مردم باشد، اما باید توجه داشت که با توجه به مخالفت مجدد و صریح واشنگتن با طرح خط لوله‌ی گاز ایران به پاکستان و همچنین شناسایی خط دیورند، روابط دوجانبه با نوسان‌هایی همراه باشد.

نواز شریف و افغانستان: با شناسایی خط دیورند از سوی واشنگتن به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها تمایل دارند که افغان‌ها را تشویق کنند تا این خط را به رسمیت بشناسند. این امر در حالی است که در یک ماه گذشته، تنش‌هایی هم بین افغانستان و پاکستان در این خط مرزی رخ داده است. در این حال، با در نظر داشتن نوع روابط گذشته‌ی نواز شریف با ارتش پاکستان، طالبان پاکستانی و طالبان افغانستانی اسلام‌آباد خواهد کوشید با انجام فشارهایی بر افغانستان، کابل را وادار به شناسایی دیورند کند.
 
رابطه‌ پاکستان با عربستان سعودی، ایران و چین: با بازگشت نواز شریف به قدرت، باید منتظر برخی تغییرات در سیاست خارجی اسلام‌آباد بود؛ اما این تغییرات رویکردی حداقلی دارد و نمی‌تواند تغییراتی اساسی را شامل گردد. در این حال، با توجه به نوع روابط قدیمی مسلم لیگ با عربستان (حتی پس از کودتای سال 1999 بر اساس یک توافق قرار شد نواز شریف ده سال مقیم عربستان گردد)، این روابط می‌تواند دامنه‌ی گسترده‌تری یابد. این نوع روابط نواز با عربستان هرچند ممکن است موجب اثرگذاری بر روابط پاکستان با ایران گردد، اما از آنجا که ایران و پاکستان دارای مرزها و مسائل امنیتی مشترک، مشکل قاچاق مواد مخدر و... هستند، تأثیر عمده و منفی‌ای در روابط نخواهد گذاشت. از سویی دیگر، با توجه به روابط استراتژیک پاکستان با چین، به نظر نمی‌رسد تغییری در روابط با چین رخ دهد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *