پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۱
۲

آیا تورم محرمانه هم داريم؟

شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۲
کد مطلب: 277034
می گویند تورم اعلام شده واقعی نیست.چرا؟چون برخی از مردم این عدد برایشان قابل لمس نیست.آیاچنین چیزی امکان دارد؟
آیا تورم محرمانه هم داريم؟
به گزارش جهان به نقل از ماهنامه تجارت امروز،  می گویند تورم  اعلام شده واقعی نیست. چرا؟ چون برخی از مردم این عدد برایشان قابل لمس نیست. آیاچنین چیزی امکان دارد؟ آیا می توان همینطور بیهوده و بدون ادله گفت ارقام درست نیست.این شبهات و سوالات باعث شد تا به سراغ علیرضامقتدایی مدیرکل آمارهای اقتصادی بانک مرکزی برویم و از او درباره این ابهامات بپرسیم. او می گوید خیلی ها از من درباره نحوه محاسبه تومر میپرسند؛حتی همسرم......
 
اقاي دکتر همان طور که مستحضر هستيد چند سالي است وقتي مراکز آماري کشور آماري را اعلام مي کنند برخي برآن شبهه وارد کرده و ميگويند ارقام اعلام شده با آن چه در جامعه مشاهده مي شود متفاوت است.به عنوان مثال وقتي بانک مرکزي نرخ تورم را 28 درصد اعلام ميکند عده اي مي گويند اين رقم درست نيست و عدد تورم بالاتر است؟
 
به ياد دارم اين سوال را حدود 5-4 سال پيش هم از من پرسيديد. اينکه چرا وقتي يک سازمان رسمي آماري را منتشر ميکند عده اي ادعا ميکنند اين آمار درست نيست و حقيقت چيز ديگري است. از اين ادعا و از سوال شما ميتوان نتيجه گرفت که اين داستان متعلق به امروز و حال حاضر نيست ؛ماجرا قديمي است. سالهاست که زماني که توسط يک مجموعه تخصصي که با تکيه بر تخصص، تجربه و دانش آمار توليد ميکنند فرقي ندارد کجا باشد بانک مرکزي، مرکز آمار  يا هر سازمان ديگري آمار منتشر مي شود، عده اي ميگويند اين آمار را قبول ندارند.
 
اما بنده معتقدم کساني که چنين ادعاهايي دارند يا نحوه محاسبه نرخ تورم را نميدانند يا اگر ميدانند قصد دارند بي دليل بر آمار و ارقام اعلام شده خدشه وارد کنند. به اين نکته توجه کنيد که با حدس و گمان نميتوان شاخص هاي آماري را محاسبه کرد. در اين بحث بيشتر منظورم بر نحوه محاسبه تورم است. تورم يک مقوله محاسباتي است.روش هاي استانداردهايي هم براي محاسبه آن تبيين و طراحي شده که در صورت عدول از آن ساختار محاسبه و اعتبار آن مخدوش مي شود. لذا بنده فکر ميکنم بايد از خود کساني که نسبت به  نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزي شک و ترديد دارند پرسيد دليلتان براي اين ترديدها چيست؟ چه روشي را براي محاسبه پيشنهاد مي کنند؟

بنده بارها عرض کردم محاسبه شاخص تورم در بانک مرکزي همواره براساس استانداردهاي بين المللي صورت ميگيرد و مختص ماهم نيست.محاسبه تورم داراي يک روش علمي و واحد است.کساني که با روش علمي محاسبه تورم آشنا هستند استدلالهاي ما براي آنها مقبول ميباشد. نحوه محاسبه نرخ تورم در بانک مرکزي جمهوري اسلامي نيز بر اساس همان روش علمي و کارشناسي شاخص تورم است و هيچ تفاوتي با معيارهاي بين المللي ندارد و ما هميشه اماده ايم در اين خصوص توضيحات کامل ارائه دهيم.
 
يعني درهمه جاي دنيا به عنوان مثال تعداد کالاهايي که  براي تورم محاسبه مي شود 359 قلم کالا و خدمت است؟
 
اتفاقا مي خواستم به اين نکته اشاره کنم. تعداد اقلام مورد قيمت گيري در سبد شاخص تورم از اهميت ثاني برخوردار است. اهميت اول عوامل ديگري است.اهميت اول، پوشش کامل هزينه هاي خانوارها  از نظر جغرافيايي و متناسب بر اساس جمعيت شهر، پوشش زماني و مکاني قيمت گيري، سازگاري نظام جمع آوري اطلاعات با اهداف و دقت و صحت در جمع آوري داده ها است.

اين عوامل در محاسبه تورم مهم است و گرنه در محاسبه شاخص بهاي کالاها و خدمات مصرفي همه اقلامي که خانوار براساس بودجه اش مصرف ميکند در سبد شاخص تورم مورد ملاحظه قرار مي گيرد. به عبارت ديگر ضرايب اهميت بر مبناي کل کالاها و خدمات مصرفي خانوارها محاسبه مي گردد و اقلام سبد، نماينده ساير کالاها مي باشند و تغييرات قيمت ساير کالاهاي همگن از تغييرات قيمت کالاهاي مشابه برآورد مي شود. در اينجا بايد از همکاري صميمانه منابع اطلاع که با حوصله و صعه صدر به همکاران ما کمک مي کنند تا يک مصاحبه موثر شکل گيرد و اطلاعات اخذ شود تشکر و سپاسگزاري داشته باشم .
 
پس فلسفه تعداد قلم کالا و خدمت مورد محاسبه چيست؟
 
يک طبقه بندي بين المللي براي کل کالاهايي که يک خانوار مصرف مي کند وجود دارد. گروه هاي اصلي در اين طبقه بندي که به COICOP مشهور است در قالب 12 گروه تعريف مي شوند. اين طبقه بندي در همه جاي دنيا يکي است. حال هر کشوري با استفاده از روش هاي علمي و بنا بر الگوي مصرف رايج در بين خانوارها تعدادي کالا يا خدمت را به عنوان نماينده آماري اقلام مصرفي خانوارها  انتخاب ميکند. به عبارت ديگر کل کالاها و خدمات مصرفي خانوارها در اين 12 گروه طبقه بندي مي شود و از نظر اهميت همه آنها در محاسبه شاخص حضور دارند اما براي بدست آوردن تغييرات قيمت کالاهاي مشابه از هر چند کالا يکي به عنوان نماينده انتخاب مي شود. مثلاً از گروه مرکبات پرتقال، نارنگي، ليمو ترش و ليمو شيرين قيمت گيري مي شود.
 
يعني در همه جاي دنيا از همين طبقه بندي استفاده مي کنند که ما استفاده مي کنيم؟

 
بله، تقريبا همه کشورهاي دنيا از همين نوع طبقه بندي براي محاسبه تورم استفاده ميکنند. هم روش محاسبه نرخ  تورم و هم طبقه بندي يکسان است تا قابليت مقايسه داشته باشد. تنها تفاوتي که ميتواند داشته باشد در زمينه بومي کردن برخي اقلام است اما روشها داراي استاندارد مشخص است .  بنابراين هر قلم کالا وخدمتي که يک خانوار مصرف ميکند در يکي از اين طبقات جا ميگيرد.ممکن است يک خانوار ايراني در يک ماه 800 قلم کالا و خدمت را مصرف کند، تمام اينها احصا شده و در طبقات 12 گانه محاسبه تورم قرار مي گيرد. حالا ضرايب اهميت هم براي هرکدام از گروههاي 12 گانه مشخص شده و محاسبات شاخص تورم طبق روال انجام مي شود.12 گروه مذکور به شرح جدول ذيل است.
 
چند نوع فرمول براي محاسبه تورم در حال حاضر وجود دارد؟
 
شاخصهاي عمومي پاشه، فيشر و لاسپيرز هستند که در محاسبه تورم مورد استفاده قرار ميگيرند.
 
بانک مرکزي معمولا از چه شاخصي براي محاسبه تورم استفاده مي کند؟
 
لاسپيرز با سال پايه ثابت.
 
در دنيا چه؟
 
در دنيا هم معمولا از شاخص لاسپيرز استفاده ميکنند.
 
مرکزآمار از چه شاخصي استفاده مي کند؟
 
آنها هم لاسپيرز استفاده مي کنند. در شاخص لاسپيرز به دليل اينکه سال پايه را سالي قبل از زمان حال در نظر مي گيرند اقبال عمومي در حوزه تصميم گيري براي استفاده از آن بسيار زياد است چرا که استفاده کننده مثلاً در مقطع زماني نزديک به ماه بهمن ميخواهد بداند که تورم دي ماه چه عددي است؟  و برمبناي آن تصميم گيري کند. اگر بخواهيم از شاخص پاشه به جاي لاسپيرز  براي محاسبه تورم استفاده کنيم بايد امسال به پايان برسد و وزنهاي امسال محاسبه بشود بعد برمبناي ضرايب اهميت امسال شاخص را محاسبه کنيم که شاخصي دير هنگام است و با تاخير حداقل 18 ماه  بدست خواهد آمد. البته ناگفته نماند  براي فعاليت هاي پژوهشي برخي اوقات از شاخص پاشه استفاده مي کنند اما براي فعاليتهاي تصميم گيري از شاخص لاسپيرز استفاده ميکنند.
 
اقاي مقتدايي شايد اين سوال را کسان ديگري هم از شما پرسيده باشند آيا بانک مرکزي ضرايب و وزن کالاها و خدمات را هر وقت که دوست داشته باشد مي تواند تغيير دهد؟من اين سوال را از آن جهت ميپرسم که برخي ميگويند بانک مرکزي هر وقت که تورم روند صعودي به خود ميگيرد براي جلوگيري از افزايش اين نرخ ،ضرايب را کم و زياد مي کند؟
 
نه درست نيست. اينها حرفهاي رسانه اي است. از نظر فني کاملاً غير قابل انجام و از نظر حرفه اي ناممکن است. تغيير ضرايب بر اساس يک استانداردهايي است که در زمان خودش بايد انجام شود.
 
 يعني ضرايب تغيير نمي کند؟

 
ضرايب تغيير ميکند اما چه موقعي تغيير ميکند؟زماني که سال پايه شاخص تغيير ميکند. لزوم تغيير سال پايه براي  افراد مطلع بديهي است و از الزامات  مي باشد ولي در حوزه افکار عمومي شايد برخي اين سوال را مطرح کنند که اصلا اجباري در تغيير سال پايه وجود دارد يا خير؟ سال پايه بايد چند سال به چند سال عوض شود؟ شما مي دانيد اگر بانک مرکزي سال پايه را هر چند سال عوض نکند چه اتفاقي در محاسبات شاخص تورم رخ خواهد داد؟ در فرآيند تغيير سال پايه وزن ها و اقلام مورد  قيمت گيري به روز ميشوند يعني منطبق بر الگوي مصرف کنوني خانوارها مي شوند؛ به اين نکته توجه کنيد که ما چنانچه در زمان مشخص سال پايه (يا همان تغيير ضرايب و ترکيب اقلام درسبد) را عوض نکنيم بايد تغيير قيمت کالاهايي را در محاسبات تورم لحاظ کنيم که در جامعه امروز مصرف چنداني ندارند.

سال پايه که عوض مي شود ترکيب اقلام و ضرايب آنها به هنگام مي شود. به عنوان مثال اگر تا چند سال پيش تغييرات قيمت نفت يا سماور درمحاسبات تورم وارد مي شد . حالا ديگر سيم کارت اعتباري و اينترنت در شاخص تورم مورد استفاده قرار ميگيرد. شايد اگر 10 سال پيش هزينه مکالمه تلفن همراه را در محاسبات تورم قرار نميداديم اتفاق خاصي رخ نميداد، اما آيا الان مي توان هزينه مکالمات با تلفن همراه را در محاسبات تورم ناديده گرفت؟
 
پس امکان تغيير در ضريب کالاها در فاصله بين دو سال پايه وجود ندارد؟
 
خير؛کساني که با ادبيات شاخص آشناهستند مي دانند که هر چند سال يکبار مي بايستي اقلام و ضرايب اهميت را به هنگام سازي کرد که به اين بهنگام سازي تغيير سال پايه مي گويند. اما در بين 2 سال پايه تغيير ضرايب امکان پذير نيست. فرآيند تغيير سال پايه نيز مقوله اي مفصل و طولاني است و انجام آن حدود سه سال طول مي کشد اينطور نيست که بتوان هر وقت تورم صعودي است سال پايه يا ضرايب را تغيير داد.
 
اقاي مقتدايي به ياد دارم حدود سه سال پيش وزن اجاره مسکن در محاسبه تورم حدود 28  درصد بود.حالا سوال من اين است آيا با وجود اينکه سال پايه تغيير نکرده آيا وزن اجاره مسکن در اندازگيري تورم تغييري کرده است؟
 
سوال خوبي است به اين معني که خود شما هم متقاعد شده ايد که ضرايب اهميت بايد هر چند سال به هنگام شود و ضرايب اهميت با دور شدن از سال پايه کارايي خودشان را  از دست مي دهد. وزن مسکن و يا ساير اقلام در محاسبات تورم همان وزن سال پايه است. بانک مرکزي در سال پايه 90 ضرايب اهميت را براساس بررسي بودجه خانوار سال با يک مکانيزم شناخته شده و استاندارد 90 تغيير مي دهد. بهتر است به جاي اصطلاح وزن از عبارت  ضرايب اهميت استفاده کنيم و بگوييم ضرايب اهميت در هرسال پايه به روز مي شود. اقلام هم بروزرساني مي شوند.

براي روشن تر شدن موضوع لازم است از متخصصان آمار کشور سوال کرد که نبايد ضرايب اهميت براساس آخرين اطلاعات به هنگام شود؟ مطمئنا اين اتفاق بايد بيفتد. بنده تحليلم از سوالاتي که شما از بنده در اين گفتگو مي پرسيد نوعي بحثهاي رسانه اي است نه علمي و فني . البته خوب است که رسانه ها اين سوالات که منبعث از افکار عمومي است را مطرح نمايند و مسئول هم پاسخ دهد.
 
 خب تمام اين سوالات ابهاماتي است که هم رسانه ها دارند و هم مردم قبول نداريد؟
 
بله من هم قبول دارم. بدون شک اگر هدفم پاسخ به برخي ابهامات نبود در اين گفتگو حاضر نمي شدم. اينجانب اعتقاد دارم که اين مباحث لازم است و افکار عمومي را بايد قانع شود. وليي رسانه هم بايد به تنوير افکار عمومي کمک کند و رسانه بايد حقايق را آنطور که هست بيان کند.
 
سوالي که در اين ميان مطرح مي شود تفاوت احساس مردم با آمارهاست.آمارها چيز  ديگري اعلام ميکند اما احساس مردم چيز ديگري مي گويد.دليل اين دو نوع نگاه چيست؟
 
من خواهشم از رسانه ها اين است که در اين مقوله خيلي دقت کنند. وظيفه آنها در اين وادي خيلي مهم است. رسانه ها براي افکار عمومي روشن کنند که پديده هايي را که قابل اندازه گيري هستند را در حوزه احساس وارد نکنند. همين مقوله اي که شما از آن به عنوان تفاوت نام برديد نمونه اي ازاين ادعاست. براي مثال بنده از شما ميپرسم طول اين اتاق چه قدر است؟ شما يک عددي را به صورت تقريبي حدس مي زنيد. مثلا هفت متر. اما وقتي با متر  و به صورت فني  اندازه گيري ميکنيد متوجه مي شويد با عدد حدسي شما تفاوت دارد. شما کدام را قبول مي کنيد عدد حدسي يا عدد منتج از وسيله  اندازه گيري؟

بنابراين معيار اندازگيري ممکن است  با احساس متفاوت باشد. به اين نکته توجه کنيد که اصولا در ذهن ما از لحاظ رواني کالايي که گران شده نمود بيشتري پيدا ميکند يا کالايي که ارزان شده است؟ به عنوان مثال در هنگام تهيه بليط هواپيما هنگامي که مشاهده مي شود قيمت بليط از 100هزار تومان به 200هزار تومان رسيده، در اين حالت ميگويند ببنيند تورم چه قدر زياد شده و....اما وقتي فرد مورد نظر براي خريد کالاي ديگري مثلاً ميوه به مغازه ميرود و قيمت ميوه ثبات داشته است ذهنش از اين ثبات قيمت عبور مي کند و فقط  افزايش قيمت را در ذهن خود مرور ميکند. بنابراين با ملاحظات مذکور مي توان نتيجه گرفت تفاوت احساس با آمار رسمي يک مسله کاملا طبيعي است.

چرا که انسانها براي رسيدن به حداکثر مطلوبيت، نياز دارند که توانايي تامين اقلام مورد نياز خود را داشته باشند و زماني که با ناتواني تامين نياز ها مواجه مي شوند به مرور به حذف کالاهاي گران شده از الگوي مصرف خود  مي پردازند و حذف اولين کالاي گران شده احساس تورم بيش از عدد اعلام شده را بوجود مي آورد. از طرف ديگر آشنايي با مفهوم ميانگين موزون و محاسبات تورم دليل مهم ديگري است که باعث اين اختلاف مي شود . فرض کنيد قيمت کالايي در دي ماه سال 89 برابر5000 ريال باشد در دي ماه سال 90 به10000ريال برسد و همين کالا در دي ماه سال 91 به 15000ريال افزايش پيدا کند. به نظرشما با يک حساب سر انگشتي قيمت اين کالا چقدر افزايش داشته است؟
 
اگر بخواهيم سرانگشتي حساب کنيم حول و حوش 200درصد درست است؟

 
قيمت 3برابر شده و رشد قيمت طي 2 سال 200 درصد. اما از لحاظ محاسبات نرخ تورم رشد قيمت کالا  66 درصد در سال مي شود نه 200درصد. چرا که اين قيمت بصورت بطئي تغيير نموده است و يک سير قيمت از 5000 ريال تا 15000 ريال را در طي دو سال پيموده است و بايد با استفاده از مفهوم ميانگين پاسخ را اصلاح نمود. در اين مثال متوسط قيمت در  سال اول 7500 ريال و متوسط قيمت در سال دوم 12500 است که از حاصل تقسيم 12500 به 7500 عدد 66 درصد رشد سالانه به دست مي ايد. منظورم اين است محاسبه به اين سادگي نيست .اينجا افتراق بين محاسبات سرانگشتي و محاسبات دقيق نمايان مي شود.
 
ببنيد اغلب مردم معتقدند الان که اغلب کالاها در يکي دوسال اخير با روند صعود قيمتي مواجه شده و گراني به اوج رسيده چرا تورم 28 درصد است؟گلايه مردم اين است.

 
تورم 28 درصد به معني اين است که تغييرات سطح عمومي قيمت ها در دوازده ماه گذشته نسبت به دوازده ماه قبل از آن 28 درصد است. البته برخي از کالاها ممکن است در چند ماه اخير خيلي بيشتر از اين مقدار افزايش قيمت داشته است ولي روي هم رفته در دوره مذکور اثر تغييرات قيمت و ضريب اهميت اقلام و زمان رخ داد افزايش قيمت، 28 درصد بوده است. طبيعي است که قيمت برخي از اقلام ممکن است خيلي بيشتر از 28 درصد و تعدادي نيز کمتر از 28 درصد افزايش داشته است ولي برايند همه اين تغييرات با احتساب وزن اقلام 28 درصد است. من فکر مي کنم وقتي با ادبيات موضوع اشنا باشيد و مفاهيم آنرا بدانيد ابهامات رفع مي شود.
 
شما گفتيد در اندازگيري تورم ،مردم بيشتر کالاهايي را در محاسبات مورد توجه قرار ميدهند که گران شده است.آيا کالايي در اين يکي دو سال اخير وجود داشته روند کاهش قيمتي را دنبال کند؟
 

فکر ميکنم قيمت ميوه ها از ثبات بيشتري برخوردار بودند
 
يعني کاهش قيمت؟
 
کاهش قيمت خير، اما ثباتشان بيشتر بوده است. مثلا آب، برق، تلفن و بنزين قيمتشان ثابت بوده است.
 
اقاي مقتدايي شما مسول آمارگيري در بانک مرکزي هستيد.همچنين مسول مستقيم اعلام نرخ تورم درکشور.با مشکلي دراين باره از سوي کساني که شما مي شناسند مواجه نشديد؟مثلاهمسر،فرزندان و يا دوستان و آشنايان؟تا حالا کسي از شما درباره غيرقابل لمس تورمي که اعلام ميکنيد گله نکرده ؟
 
اگر راستش را بگويم چرا خيلي وقتها با گلايه هايي مواجه شدم. اما سعي کردم به آنها با دقت پاسخ دهم. تقريبا در خيلي از جاها که ميروم  از من درباره محاسبه تورم ميپرسند. من هم از اين موقعيت استفاده مي کنم تا اطرافيان را نسبت به اين موضوع قانع کنم. اگر روش هاي علمي توضيح داده شود ذهن منطقي قبول مي کند.
 
چه کسي بيشتر از همه از  شما درباره تورم سوال مي کند؟

 
همسرم.البته ايشان در زمينه محاسبه تورم اطلاعات خوبي دارند. چون بنده خيلي به ايشان درباره روشهاي محاسبه تورم توضيح ميدهم و در اين خصوص گفتگو مي کنيم. خود ايشان هم برخي اوقات به من در ارائه توضيحات کمک مي کنند.
 
اولين عدد تورم ماهانه را براي چه کسي مي فرستيد؟
 
براي معاونت محترم  اقتصادي بانک ميفرستيم. ايشان هم براي رئيس کل محترم بانک مرکزي .
 
تورم محرمانه هم داريم؟
 
خير، اگر منظور شما اين است که در محاسبات تورم 2 نرخ داشته باشيم که يکي محرمانه و ديگري غير محرمانه باشد اينطور نيست. تورم يک نرخ دارد و آن هماني است که اعلام عمومي مي شود. چنانچه محرمانه باشد اصلاً اعلام نمي کنيم اما زماني که اعلام کرديم يعني همان يک نرخ تورم است و نرخ ديگري وجود ندارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


United States
ان‌شاءالله که همین باشه شما فرمودید ولی نمیدونم چرا من قبلا با درامد اندکی که داشتم پس اندازدارم ولی اکنون که درامدم خیلی بیشترشده همیشه بدهکارم نمیدونم چرا 4سال پیش اجاره خونه میدادم 200 هزار ولی حالا میدم 800 هزار نمیدونم چرا پارسال گوشت میخریدم 13 هزار ولی الان اشغال گوشت میخرم 27هزار جدی راستش روگفتی من که توجیه نشدم راستی پفک میخریدم 200 تومن امسال میخرم 600 تومن البته نصفشم بادکردن توش یعنی وزنش هم کم شده درکل دروغگو دشمن خداست ان‌شاءالله درمورد جنابعالی صدق نمیکند چون درحال حاضرعصر اینترنت است و باگذشت زمان هم چیز ثابت میشه وتمامی نظرات در همین اینترنت بجای میماند و در اینده کاربران خواهند فهمید دروغگوکیست یاحق
بله واقعا دروغ و دروغگویی به اسم مصلحت تا کی؟
مگر کارگر و کارمند البته ساده و سطح پایین چه گناهی کردن که با این نرخها حقوقشون اضافه نشه.
خدایا به این مردم کمک کن