جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

داستانک/الله‌اکبر! رسول‌خدا(ص) به‌میدان‌آمده

يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۰۴:۲۶
کد مطلب: 256575
شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
جهان:

علي اکبر(ع) به ميدان رفت؛ حسين (ع) گفت: «خدايا گواه باش بر اين قوم جواني به مبارزت آنان بيرون رفت که شبيه ترين مردم در خلقت و خوي بود به رسول(ص) تو. هرگاه مشتاق ديدار رسول(ص) مي شديم؛ نگاه به روي او مي کرديم.» رزم عياني کرد و بسياري از اشقيا را به هلاکت رساند؛ نزد پدر بازگشت در حالي که زخم هاي بسيار داشت. گفت: «اي پدر، تشنگي مرا کشت... آبي هست تا بر دفع دشمن قوت يابم؟» حسين(ع) از خاندان کرم است و عمري بشريت بر سر سفره احسان او، اما... به پسر گفت: «به جنگ دشمن بازگرد، اميدوارم پيش از شام، جدت جامي پر به تو بنوشاند که ديگر تشنه نشوي.» بازگشت، در آن کارزار سخت لطمه ها ديد؛ کوفيان از کشتن او ابا داشتند اما چون اسب پيکر زخمي اش را بين آن لئيمان برد، سيماي پيامبر گونه اش اربا اربا پاره پاره شد. اشک از ديده حسين(ع) جاري شد و گفت: «علي، بعد از تو خاک بر سر دنيا...»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *