دو برابر شدن "مردان مادر" در آمریکا!
جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۴۳
کد مطلب: 248093
چرا جامعه آمریکایی با کسانی که شغل خود را از دست داده اینگونه برخورد می کند ؟ البته درست است که مردان به اصطلاح نان آور خانواده هستند ولی اگر زنی در خانه اش نشسته و بچه هایش را بزرگ کند ، حرفی نیست ولی اگر مردی کار نداشته باشد ، همه ابروهایشان را بالا می کشند . اما یک مشکل اساسی وجود دارد . اقتصاد آمریکا دیگر نمی تواند به اندازه کافی شغل ایجاد کند . تعداد کارگران بیکار بسیار بسیار بیشتر از شغل های ایجاد شده است .
شاید بطور مقطعی مشکل حل شود ، اما اقتصاد آمریکا دیگر توانایی تولید شغل را ندارد . میلیونها میلیون مرد ، توسط خانواده وجامعه خود طرد شده اند چون کار ندارند تبعات چنین اتفاقی بسیار غیرقابل پیش بینی است .
واقعاً سخت است که کسی اسم مرد را یدک بکشید اما نتواند کاری پیدا کرده و پول در بیاورید.
حتی زنان حاضر نیستند با مردی که شغل ندارد آشنا شوند. نظرسنجی که جدیدا منتشر شده مشخص کرده است که زنان به تحصیلات و پول مردان در مقایسه با دهه 40 بیشتر اهمیت می دهند. پس اگر پولی ندارید و یا کار ندارید به داشتن همسر امیدوار نباشید .
اگر ازدواج کرده اید ولی بیکار شده اید ، منتظر باشید با زنتان دچار مشکل شوید .
بیزنس اینسایدر مقاله ای تحت عنوان اعتراف ، "من از بیکاری شوهرم ناراحتم "، منتشر کرده است . در این مقاله زنی میگوید اصلاً خبر نداشته کی شوهرش بیکار شده ، اما وقتی بیکار شده ، دائماً درخانه است . من شاهد زجر کشیدن او بودم . هر وقت از سرکار به خانه می آمدم او در خانه بود. این موضوع مرا عصبانی می کرد.
اگر کسی بیکار شد خیلی شانس می آورد اگر همسرش خیلی عصبانی نشود. اما بعضی ها هم هستند که با بیکار شدن شوهر ، قید زندگی را با یک شوهر "غیرکارآمد" می زنند و از او جدا می شوند.
براساس نظرسنجی مجله تایم ، مردانی که شغل خود را از دست می دهند به طلاق نزدیک تر می شوند.
این مقاله درجهت کوبیدن زنان نوشته نشده است ، بلکه وضعیت مردان بیکار را در آمریکا به تصویر می کشد .
بسیاری از زنان و دیگر اعضای خانواده مردان بیکار ، توانایی درک شرایط بحران اقتصادی را ندارند .
زمان قدیم هر مردی که می خواست کار پیدا کند ، می رفت بیرون و یکی پیدا می کرد . اما الان وضعیت فرق کرده است .
با اینکه بعضی از زنان این وضعیت را درک می کنند ، خیلی از مردان را در این موقعیت خطرناک از نظر عاطفی تنها می گذارند .
متاسفانه ، بسیاری از مردم توانایی درک شرایط بحرانی را ندارند و نمی دانند چه اتفاقاتی دارد می افتد ؟
با نگاهی به آمارهای اشتغال در سال 1950 ، می تواند فهمید که نزدیک به 85 درصد از نیروی آماده به کار ، شاغل بوده اند. واقعاً آمریکا دیگر به آن روزها برنخواهد گشت . در بحران اقتصادی قبلی ، نزدیک به 70 درصد از مردان کار داشتند.
تا آخر بحران نیز این آمار به زیر 65 درصد نرسید . این یعنی نزدیک به 5 درصد از نیروی کار آمریکائی کاری برای انجام دادن نداشتند .
رسانه های آمریکائی تلاش دارند به ما بقبولانند که ما در مرحله بهبود اقتصادی هستیم . اما همه می دانند این یک دروغ بزرگ است .
اگر نگاهی به آمار زنان و مردان آمریکائی که در سن اشتغال اند بیاندازید متوجه می شوید که حدود 100 میلیون آمریکائی کاری پیدا نمی کنند. باور این رقم سخت است اما حقیقت دارد.
نکته بعدی این است که درآمد آنهایی هم که کار دارند در حال پائین آمدن است . بر اساس آمار دفتر آمار آمریکا درآمد خانواده های آمریکائی برای چهارمین سال پیاپی کاهش نشان می دهد .
این اتفاقی نیست که یک شبه افتاده باشد ؛ بین سالهای 1969 تا 2009 ، حقوق آمریکائی های بین 30 تا 50 ، 27 درصد کاهش یافته است .
آمریکا هم اکنون در بحران و فروپاشی اقتصادی است و زمانی است برای اعتراف به این حقیقت .
خب حالا با این وضعیت ، مردانی که بیکارند چه می کنند ؟ عده ای تصمیم گرفته اند درخانه نشسته و از فرزندان خود مراقبت کنند . در طی دهه گذشته آمار این مردان 2 برابر شده است .
اما به نظر فاکس نیوز تعداد این مردان مادر هنوزخیلی خیلی کم است . چون می گوید مردانی که نقش مادر را در خانه ایفا میکنند ، در سال 2001 ، 81 هزار نفر بوده است ، یعنی چیزی نزدیک به 6/1 درصد کل والدینی که در خانه هستند (چه زن و چه مرد ) ، اما این رقم در سال گذشته به 176 هزار نفر یعنی 4/3 نفر رسیده است ، پس به نظر فاکس نیوز هنوز جا دارد!
بسیاری از مردان آمریکائی دوست دارند کار کنند تا معاش خانواده خودرا تامین کنند ، اما آنها به بیش از یک شغل برای تامین زندگی خود نیازمندند . درحقیقت خیلی از پدران و مادران آمریکائی ، هر دو کار می کنند تاخرج خانواده را دربیاورند .
آمار شغلهایی هم که خوب هستند روز به روز درحال کاهش است و به همراه آن ، طبقه متوسط آمریکائی هم در حال کاهش است .
درحقیقت وضعیت برای جوانان آمریکائی که به مراتب بدتر است . درسال 2007 ، 53 درصد از لیسانسیه های زیر 25 سال بیکار بودند . به همین خاطر میلیونها جوان دوباره به خانه پدری و پیش پدر ومادر خود برمیگردند. هم اکنون مردان جوان دو برابر زنان جوان با والدین خود زندگی می کنند.
جوانان آمریکائی چطور می توانند ازدواج کرده و خانواده تشکیل دهند ، بدون اینکه شغلی داشته باشند ؟
از زمانی که بهبودی اقتصادی اوباما شروع شده است یعنی از جون 2009 ، میزان درآمد خانواده های آمریکائی 3540 دلار کاهش داشته است .
حالا مردم آمریکا منتظرند اوضاع بهتر شود. هنوز میلیونها آمریکائی در آرزوی برگشتن به سر کار هستند . آیا آروزهایشان برآورده خواهد شد؟
