چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۰

مشکل آمریکا با چاوز بر سر چیست؟

جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۶
کد مطلب: 228529
به گزارش جهان به نقل از مشرق، در دی ماه 1389 وزارت دفاع آمریکا از لغو روادید سفیر ونزوئلا در واشنگتن خبر داد. این تصمیم در پی بروز نزاعی دیپلماتیک میان دو کشور بر سر سفیر منتخب باراک اوباما در کاراکاس پایتخت ونزوئلا اتخاذ شد. اقدام واشنگتن به معنی اخراج سفیر ونزوئلا از آمریکا بود. هوگو چاوز در واکنش گفت: «آن‌ها هر کاری بخواهند می‌کنند، اما آن شخص به عنوان سفیر این‌جا نخواهد آمد. هرکسی که به عنوان سفیر این‌جا می‌آید باید محترمانه رفتار کند. ونزوئلا کشوری است که باید به آن احترام گذاشته شود».

تقریبا پس از گذشت یک سال از این اتفاق در بهمن ماه 1390 اداره اطلاعات انرژی آمریکا اعلام کرد میزان صادرات نفت ونزوئلا به آمریکا طی ماههای اخیر به شدت کاهش داشته است و به دنبال این خبر در پی اخراج یکی از دیپلمات های ونزوئلا از آمریکا، هوگو چاوز دستور تعطیلی کنسولگری این کشور را در میامی صادر کرد. "لیویا آکوستا نوگرا" نماینده کنسولگری ونزوئلا در میامی از سوی مقامات امریکا متهم به طراحی حملات سایبری علیه دولت آمریکا شده و اخراج شد. دیپلمات ونزوئلا همچنین متهم به تلاش برای دستیابی به اطلاعات سری تاسیسات هسته‌ای امریکا نیز شده است.

از سوی دیگر چاوز آشکارا در واکنش هایش به نقاط حساسی می پردازد که برای سیاست خارجی آمریکا اهمیت فوق العاده ای دارد. مثلا چاوز در یکی از سخنرانی های اخیرش عنوان کرد که دولت امریکا تهدیدی جدی برای جهان است و از سیاست دولتش مبنی بر خروج ذخایر طلای این کشور از بانک‌های اروپا و آمریکا و انتقال به بانک مرکزی کاراکاس حمایت کرد. او همچنین با دفاع از ایران و برنامه هسته‌ای این کشور؛ گفت: نگرانی واشنگتن از فعالیت‌های هسته‌ای ایران بی‌اساس است.

در این گزارش سعی در واکاوی بنیاد این تقابل ها از منظر سیاست خارجی ونزوئلا خواهیم داشت و نشان خواهیم داد که ونزوئلا به عنوان یک کشور در حال توسعه آمریکای لاتین چگونه توانسته است بدون ورود به عرصه نظامی و یا عملیات های خاص، فقط از طریق راهکارهای سیاست خارجی برای آمریکا و نظام سرمایه داری لیبرال در حدی دردسر ساز شود که عملا سیاست خارجی این ابرقدرت خود خوانده در برابر آن به مشکل بربخورد.


مشکل آمریکا با چاوز

مشکل اصلی نظام آمریکا با سیاست های هوگو چاوز این است که چاوز رئيس جمهوري ونزوئلا كاري كرده است كه هيچ يك از رهبران آمريكاي لاتين از زمان پايان جنگ سرد موفق به انجام آن نشده اند: برگرداندن نگراني هاي امنيتي موجود در فضاي غرب به سمت سياست خارجي آمريكا.

دیپلماسی چاوز در مسیری قرار گرفته است که غرب آشکارا می بیند که ونزوئلا به راحتی می تواند از انقلابیون آمریکای لاتین حمایت کند؛ در فروش نفت به آمريكا مشكل ايجاد كند؛ از روسيه براي ايجاد يك پايگاه نظامي در كشورش دعوت كند و يا حتي تسليحات اتمي به دست آورد. تمامی این موارد موجب نگرانی دستگاه سیاست خارجی آمریکا می شود زیرا که اين نگراني هاي امنيتي در يك دهه قبل وجود نداشتند. اما امروز توجه سياستمداران آمريكا را به شدت به خود جلب كرده اند. در واقع توجه به اين نگرانی های امنيتي، اين خطر را ايجاد مي كند كه موثرترين ابزار سياست خارجي ونزوئلا در به چالش كشيدن آمريكا دور از نظر بماند.

ونزوئلا به راحتی می تواند از انقلابیون آمریکای لاتین حمایت کند

موثرترين ابزار سياست خارجي ونزوئلا در به چالش كشيدن آمريكا

اين ابزار استفاده از كمك مالي سخاوتمندانه در خارج است كه با همراه سخنراني هاي حمايت كننده از مردم فقير از طرف چاوز انجام مي گيرد. در حالي كه سياست آمريكا حول قدرت سخت و قدرت نرم مي چرخد اين سیاست چاوز را مي توان ديپلماسي قدرت اجتماعي نام داد. مشابه با قدرت سخت و قدرت نرم، ديپلماسي قدرت اجتماعي اين اجازه را مي هد كه کشور به كارگيرنده، هم پيماناني را جذب كند اما از طريقي متفاوت. کشور به كارگيرنده ديپلماسي قدرت اجتماعي، ملت هاي ديگر را ضرورتا با هیاهو در مورد قدرت اقتصادي يا نظامي خود، آنچنان كه در سياست هاي سنتي قدرت سخت رایج است؛ تحقير نمي كند.

همچنين ملت هاي ديگر ضرورتا به جذابيت هاي ايدئولوژيک و ارزش هاي کشور به كار گيرنده ديپلماسي قدرت اجتماعي، آنچنان كه در به كارگيري قدرت نرم رخ مي دهد؛ جذب نمي شوند. در عوض، ديپلماسي قدرت اجتماعي از طريق دادن آزادي عمل بيشتر در امور داخلي به دولت‌ها، هم پيمان جذب مي كند. اين آزادي داخلي همبستگي هاي بين المللي نزديكي ايجاد مي كند. به عنوان يك ابزار سياست خارجي، قدرت اجتماعي، راه خوبي براي رهبران دنياست تا هم پيمان و حتي دوستان خارجي كاملی جذب كنند.

رهبران آمریکای جنوبی هم پیمانان چاوز هستند

ونزوئلا را مي توان يك به كارگيرنده آشكار ايجاد تعادل نرم در برابر آمريكا دانست. ايجاد تعادل نرم، در مناسبات بين المللي موضوع نسبتا جديدي است كه به تلاش کشور ها و كنش نظامي مختصر، براي خنثي كردن اهداف سياست خارجي کشورهای قدرتمند ديگر اطلاق مي شود. اين کار نوعي از رفتار ايجاد تعادل سنتي است. در حالي كه ايجاد تعادل سخت شامل تلاش هايي براي بازآرايي سيستم بين المللي است (براي مثال، پايان دادن به غالبيت يك ابرقدرت)؛ ايجاد تعادل نرم اهداف كمتر جاه طلبانه اي را دنبال مي كند كه اكثرا بر افزايش هزينه كنش براي طرف قدرتمند تمركز دارد. از آنجا كه اهداف خيلي مهم نيستند؛ اين روش مي تواند براي کشورهای ضعیف تر مخصوصا اگر بدانند احتمال تلافي كمي وجود دارد؛ جذاب باشد.

اكثر محققينی كه مناسبات قاره آمريكا را مطالعه كرده اند بر اين باورند كه ونزوئلا ايجاد تعادل نرم را كاملا عليه آمريكا به كار گرفته است. از سال 2004 ونزوئلا تمامي علامت هاي معمول اين جريان را بروز داده و به طور سيستماتيك از همكاري اجتناب كرده و با ديگر کشورهای هم فكر همچون بلاروس، كوبا و ايران متفق شده است؛ بر سر راه آمریکا در مجامع عمومي بين المللي مانع ايجاد كرده است (براي مثال سازماندهي يك كنفرانس موازي ضد آمريكايي متشكل از كشورهاي قاره آمريكا در سال 2005)؛ بر خلاف خواست آمريكا پيشنهادهايي ارائه داده است (مثلا، ايجاد متفقين بوليويايي براي كشورهاي آمريكاي لاتين ALBA در سال 2006، که يك موافقت نامه تجاري است كه از خصوصي سازي و ليبراسيون جلوگيري مي كند)، همچنین چاوز گرفتاري هاي ديپلوماتيك فراوانی برای آمریکا ایجاد کرده است؛ مانند مذاكره با روسيه براي ایجاد پایگاه موشكی در ونزوئلا يا كوبا.

چاوز اتحادیه کشورهای آمریکای لاتین را در مقابل سیاست خارجی آمریکا قرار داده است

چاوز و ایجاد تعادل نرم

اصلي ترين نوآوري چاوز در رهيافت ايجاد تعادل نرم، سرمايه گذاري هاي سنگين در خارج بوده است. يكي از اهداف كاملا شناخته شده سياست خارجي چاوز تعهد آشكار او به توسعه پيشرو به خصوص در بخش فقير كشور و خارج از كشور است. در نتيجه، از سال 2004 چاوز مسافرت های بين المللي فراوانی انجام داده و به هر کشوري كه ممكن بوده پيشنهاد ده ها مورد سرمايه گذاري و كمك مالي داده است كه اكثر آنها هم به صورت كمك هاي توسعه اي انجام شده است. بر اساس اسناد سازمان ملل، سرمايه گذاري مستقيم ونزوئلا در خارج از كشور در سال 2006 بالغ بر 8 درصد سرمايه ثابت آن بوده است در حاليكه ميانگين آن قبل از به قدرت رسيدن چاوز 3 درصد بود. اگر با نظام پولي دلار آمريكا سنجيده شود، سرمايه گذاري هاي خارجي ونزوئلا در كل آمريكاي لاتين و كارائيب مقام چهارم را به خود اختصاص مي دهد و حتی بالاتر از مكزيك و برزيل كه دو قدرت اقتصادي بزرگ منطقه هستند قرار مي گيرد.

سرمايه گذاري خارجي ونزوئلا، داراي دو ويژگي برجسته است. اول اينكه اكثرا توسط شركت هاي دولتي انجام مي گيرند و نه شركت هاي خصوصي. اين يك دليل است كه بودجه تخصيص داده شده به مسافرت خارجي كارمندان دولت در ونزوئلا از 30 ميليون دلار در 2006 به 45 ميليون دلار در سال 2008 افزايش يافت كه نشان دهنده اين است كه آنها كارهاي زيادي براي انجام دادن در خارج دارند. در اواسط سال 2008 چاوز به تنهايي 225 مسافرت خارجي داشته است در حاليكه ميانگين اين مسافرت ها قبل از به قدرت رسيدن او 22 مورد در سال بوده است.

دومین ویژگی این است که سرمايه گذاري ونزوئلا اكثرا بر روي پروژه‌هاي توسعه اي بوده است. هر معاهده‌اي كه چاوز امضا مي‌كند؛ به نظر مي رسد كه داراي يك هدف الزامي براي توسعه است. كارشناسان نفتي (Transparency International) و (Gustavo Coronel) تخمين مي زنند كه چاوز بين سال های 1999 تا 2007 در حدود 43 ميليارد دلار تعهد خارجي به عهده گرفته است. كه شامل سرمايه گذاري مستقيم، سرمايه گذاري غير مستقيم، سوبسيدها، وام و هديه بوده است. به غير از اين، تقريبا 17 ميليارد دلار را نيز مي توان حساب كرد كه در سرمايه گذاري اجتماعي خرج كرده است.

بودجه اجتماعي صرف شده ونزوئلا

بودجه اجتماعي صرف شده ونزوئلا بين سالهاي 2004 تا 2007 شامل بر اوراق بهادار متنوعي براي پروژه هايي از اين دست بوده است: سوبسيدهاي نفتي براي كوبا، به كارگيري اوراق اقتصادي آرژانتين براي معاف كردن آرژانتين از اجبار به پرداخت صندوق بين المللي پول، اعطاي تسهيلات مالي به بوليوي، اعطاي تجهيزات پزشكي به نيكاراگوئه، دادن سوبسيدهاي نفتي به بيش از يك ميليون مصرف كننده آمريكايي، اعطاي 20 ميليون دلار به هائيتي جهت سرمايه گذاري در آموزش، بهداشت، و خانه سازي، و سرمايه گذاري هاي چندين ميليون دلاري در ارتباط با چين و ايران براي پيشرفت برنامه هاي توسعه يا ايجاد بانك هاي توسعه اي.

کوبا از مهم ترین دریافت کنندگان سوبسیدهای نفتی ونزوئلا است.

همچنين كمك هاي چند وجهي هم به دولت هاي مختلف پيشنهاد شده است. براي مثال در مورد پتروكارائيب، يك شرکت ونزوئلايي شروع به فراهم كردن روزانه 200000 بشكه نفت و محصولات نفتي براي كشورهاي كوچك كارائيبي با قيمت هاي مناسب كرده است. از سوي ديگر، برخي كمك ها مستقيما به شهروندان داده مي شود. برای مثال هنگامي كه یك كارخانه پلاستيك برزيلي در سال 2003 ورشكست شد؛ چاوز به كارگران اخراج شده كالاهاي سوبسيدي داد و در عوض تكنولوژي توليد پلاستيك را به كشور وارد كرد.

 پتروكارائيب ابزار قدرتمند دیپلماسی قدرت اجتماعی چاوز

در مناطق روستايي پرو، ونزوئلا از حدود 200 مرکز خدماتی حمايت مالي مي كند كه مورد تاييد رئيس جمهوري پرو نيز می باشد. اين مراکز به بوميان خدمات بهداشتي و آموزشي ارائه مي دهند و اغلب پزشكان كوبايي در آنها كار مي كنند. محاسبه دقيق كل اين مخارج كار مشكلي است زيرا كه سرمايه گذاري مخفی انجام می شود. فقط پترو كارائيب سالانه 1.7 ميليارد دلار سوبسيد مي دهد و كمك هاي ونزوئلا را توسط سازمان همكاري و توسعه اقتصادي در كشورهايي مانند استراليا، بلژيك، دانمارك، نروژ، پرتغال، اسپانيا و سوئيس به صورت سهام وارد مي كند. برخي گمانه زني ها حاكي از آن است كه سرمايه گذاري هاي انجام گرفته به بزرگي طرح مارشال بعد از جنگ جهاني دوم است. رهبران آمريكاي لاتين مي خواهند از چاوز توجه ويژه دريافت كنند و همچنين مي ترسند كه رويارويي با كسي كه طرف دار فقرا به حساب مي آيد؛ ممكن است موجب شود چپگراها را عليه آنها به واكنش وا دارد.

در آمريكا، ونزوئلا براي شرکت CITGO آگهي تلوزيوني پخش مي كند. مالك اين كمپاني دولت ونزوئلا است. در اين آگهي چنين گفته مي شود كه خانواده هاي آمريكایی فراوانی نفت داراي سوبسيد را به عنوان "هديه اي از مردم ونزوئلا" دريافت مي كنند. هنگامي كه در سال 2008 هائيتي دچار كمبود غذا شد؛ چاوز هواپيماهايي حامل 364 تن غذا با آنجا فرستاد در حاليكه برزيل، كه اقتصاد بزرگتري است؛ فقط 18 تن تخصيص داد. در نوامبر 2007 در طي نشست اوپك، چاوز سعودي ها را از بابت عدم انجام كار كافي براي كمك به فقرا و مبارزه با امپرياليسم ملامت كرد.

سیتکو: خانواده هاي آمريكایی فراوانی نفت داراي سوبسيد را به عنوان "هديه اي از مردم ونزوئلا" دريافت مي كنند.

ثمرات قدرت اجتماعی چاوز

تبديل سياست اجتماعي به ابزار نخست سياست خارجي، براي ونزوئلا ثمرات بزرگي داشته است. به عنوان يك شاهكار تبليغاتي، قدرت اجتماعي به چاوز اين امكان را مي دهد كه دو نوع هم پيمان بين المللي جذب كند: دولت هاي ديگر از انتقاد وارد کردن به دولت ونزوئلا پرهيز مي كنند؛ به خصوص اگر كمك نفتي دريافت كرده باشند و نیز روشن فكران چپ گرا به خصوص در اروپا از سیاست های چاوز حمایت خواهند کرد.

حتي قبل از رئيس جمهور شدن، چاوز از ادبيات ضد سرمایه داري استفاده مي كرد و با افراد مخالف آمريكا در ارتباط بود. دولت هايي همچون كوبا و دولت نيروهاي انقلابي كلمبيا (FARC) از جمله اين گروه ها بودند. بعد از به دست گرفتن قدرت، حتي كمك هاي انساندوستانه اي كه آمريكا در سال 1999 به ونزوئلا داده بود او را براي همكاري تشويق نكرد. آمريكا و ونزوئلا قبلا حتي در زمان هاي تنش نيز ارتباط صميمانه اي داشتند. چاوز اين وضعيت را تغيير داد و از آمريكا به عنوان دشمن اصلي كشورش نام برد و آن كشور را از بابت كودتاي ناموفق عليه خودش در سال 2002 و يك سري اتهام ديگر سرزنش كرد.

چاوز و کارت برنده نفت و اقتصاد

ونزوئلا هفتمين صادر كننده بزرگ نفت به شمار مي آید. رياست بر يك دولت نفتي در ميانه يك شكوفايي بازار نفت براي چاوز يك فرصت تاريخي ایجاد کرد تا قدرتش را در خارج از كشور تزريق كند. قيمت بالاي نفت نه تنها مخارج ديپلماسي قدرت اجتماعي ونزوئلا را تامين كرد بلكه با نيازمند كردن كشورهاي وارد كننده نفت به سوبسيدهاي نفتي، تقاضا براي اين ديپلماسي را هم به وجود آورد.

يك اقتصاد سياسي بين المللي مطلوب نه فقط شامل قيمت خوشايند كالاها و منابع است بلكه فراهم بودن پشتيبان هاي اقتصادي را نيز در بر مي گيرد. ونزوئلا در این مورد از پشتیبانی تجاری چین برخوردار نبود. در برابر عدم در دسترس بودن چين، ونزوئلا سياست افزايش قيمت نفت در بازارهاي جهاني و ايجاد رابطه عميق با ايران و روسيه (نگران كننده تر از همه برای آمریکا) را در دستور کار خود قرار داد. ونزوئلا مي داند كه به تنهايي نمي تواند قيمت نفت را تنظيم كند. اما همكاري با ايران در اوپك و با روسيه در خارج از اوپك مي تواند در اين زمينه كمك كننده باشد. همكاري ايران-ونزوئلا مي تواند منجر به افزايش قيمت نفت شود. ايران و ونزوئلا به ترتيب دومين و پنجمين توليد كننده بزرگ نفت در اوپك هستند و همكاري آنها با همديگر باعث ايجاد قدرت كافي براي دور زدن تلاش هاي عربستان جهت ثابت نگه داشتن قيمت ها می شود.

همچنين، به عنوان بزرگترين خريدار اسلحه از روسيه، چاوز در روسيه نفوذ خوبي دارد و در آنجا سعي مي كند دولت را به همكاري با اوپك براي ايجاد محدوديت در منابع تشويق كند. روسيه دومين وارد كننده بزرگ نفت در جهان است و در عين حال داراي 10 درصد از ذخاير نفتي جهان نيز مي باشد. اگر روسيه با اوپك در محدوديت توليد نفت همكاري نكند؛ براي كارتل هاي نفتي فرصتي پيش خواهد آمد كه تنظيم قيمت نفت را به عهده بگيرند. در نتيجه علاوه بر تبادل و توسعه تسليحات، هدف اصلي ونزوئلا از رابطه با ايران و روسيه نه فقط ايجاد تعادل با آمريكا بلكه تاثيرگذاري بر بازار جهاني نفت است.

چاوز در روسيه نفوذ خوبي دارد/ واماندگی آمریکا در برابر چاوز

ديپلوماسي قدرت اجتماعي تا زماني كه چاوز در قدرت باشد از بين نخواهد رفت. همچنين بعد از چاوز از جهان سياست نيز حذف نخواهد شد. راهبرد قدرت اجتماعي در شكوفايي صادراتي آينده قابل تقليد است. به علاوه قدرت اجتماعي چاوز به راحتي قابل تكميل شدن است. قدرت اجتماعي اگر در دست رهبران قوی تری باشد مي تواند موجب نگراني هاي امنيتي بزرگی برای آمریکا شود.

آمريكا با تمام قدرتش به نظر نمي رسد داراي استراتژي مقابله اي كارايي باشد. يك پاسخ با "قدرت سخت" مانند حمله اقتصادي يا نظامي ممكن است كار درد سر سازی باشد. توقف تجارت نفت در ونزوئلا، چنانكه برخي از افراد سخت گير پيشنهاد مي كنند؛ فقط از نظر سياسي چاوز را كه قبلا هم در مقابله با آمريكا موفق بوده قوي تر خواهد كرد. با این حال معتقدان به راه هاي ملايم نيز پيشنهاد بهتري براي حل موضوع ندارند. براي مثال توافقات سازنده نمي تواند چاوز را به صورت ناگهاني به طرف آمريكا سوق داده و از هزينه كردن اجتماعي بازبدارد.

مذاكرات چندجانبه هم جايي ندارد زيرا كه هم پيماني در مقابل رژيمي كه سياست خارجي اش بر اساس قدرت اجتماعي است يك ديدگاه غير کارا است. پيشنهاد تجارت و ديپلماسي مجاني نيز كارگر نيست زيرا كه دولت هاي غير ليبرال به اين زمينه ها اعتماد نمي كنند. تزريق قدرت نرم به ونزوئلا تاثير كمي بر آن كشور يا هر جاي ديگري كه چاوز در آنجا سرمايه گذاري كرده است؛ خواهد داشت زيرا كه ليبراليسم، چيزي از تقاضا براي كمك هاي بي حساب و كتابي كه ونزوئلا انجام مي دهد را كم نخواهد كرد.

آمریکا عملا راهی برای مقابله با چاوز ندارد.

شايد چنين نتيجه گيري شود كه پاسخ مناسب به قدرت اجتماعي تقليد از آن است. با اين حال، تخصيص كمك هاي خارجي پاسخ درست نيست. شكي نيست كه آمريكا مي تواند كارهاي بيشتري براي پيشبري توسعه در منطقه انجام دهد. اما كمك هايي بيش از كمك ونزوئلا به نظر غير ممكن و احتمالا ضد توليدي خواهد بود. آمريكا نبايد آرزومند آن باشد كه نيكوكار بزرگ دنيا باشد. و حتي اگر آمريكا مجبور به ولخرجي شود اين كار تقاضا براي كمك هاي بي حساب و كتاب را كاهش نمي دهد و در نتيجه هنوز براي ديپلماسي قدرت اجتماعي ونزوئلا جايي خواهد بود. به علاوه براي رقابت با سياست خارجي ونزوئلا فقط نياز به هزينه كردن بيشتر نيست؛ بلكه تخصيص بلاشرط هم نياز است كه ممكن است با مقررات اساسي سیاست خارجی آمریکا مغاير باشد.

 1- www.twq.com/09october/docs/09oct_Corrales.pdf

 2- topsy.com/www.twq.com/09october/docs/09oct_Corrales.pdf

 3- foreignaffairs.house.gov/110/cor071708.pdf

 4- https://catalyst.library.jhu.edu/catalog/bib_4002541

 5- www.brookings.edu/~/media/Files/.../dragoninthetropics_chapter.pdf

 6- rensmicrodiplomacy.com/tag/soft-power/

7-  http://florida.universitypressscholarship.com/oso/viewoxchapbook/10.5744/florida/9780813035307.001.0001/upso-9780813035307;jsessionid=DDA457FE716628914A07FEB5CCF3DE68

 8- Tran, Mark (17 July 2008). "Obama no different to McCain, says Chavez". The Guardian (London). http://www.guardian.co.uk/world/2008/jul/17/venezuela.usa.

 9- Kraul, Chris; Richter, Paul (26 June 2009). "U.S., Venezuela to restore full diplomatic ties". Los Angeles Times. http://articles.latimes.com/2009/jun/26/world/fg-us-venezuela26.

 10- http://guardian.co.tt/business/business/2009/08/18/chavez-aids-antigua-barbuda-after-stanford-fraud-scandal

11- http://www.cananews.net/news/131/ARTICLE/41879/2009-09-12.htm
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *