دفتر پادشاهي عربستان با صدور بيانيه‌اي اعلام كرد كه وضعيت جسمي شاه اين كشور رو به وخامت است بطوري كه وي را ديروز راهي بيمارستان كرد.

به گزارش فارس،خبرگزاري رسمي دولت عربستان "واس " ديروز در بيانيه‌اي از سوي دفتر پادشاهي عربستان، نوشت كه وي به علت افزايش درد كمر خود در بيمارستان تخصصي ملك فيصل تحت آزمايش‌هاي پزشكي قرار گرفت و مشخص شد كه دررفتگي غضروفي باعث تجمع و لخته شدن خون و فشار بر اعصاب مجاور اين دررفتگي شده است. به همين دليل پزشكان معالج او به وي توصيه كرده‌اند كه استراحت كند.
بر اساس اين گزارش، ملك "عبدالله بن عبدالعزيز " عصر ديروز جمعه بيمارستان را ترك كرده است.



هفته پيش خبرگزاري عربستان طي بيانيه‌اي به نقل از دفتر پادشاهي گزارش داد كه ملك عبدالله ناخوش است و به دليل ابتلا به بيماري ديسك از درد كمر رنج مي‌برد و پزشكان در چارچوب برنامه درماني وي توصيه كردند كه پادشاه بايد استراحت كند.
ملك عبدالله 86 يا 87 ساله كه از سال 2005 سلطنت پادشاهي عربستان را به‌عهده گرفته است از كهولت سن رنج مي‌برد و با توجه به اين امر احتمال تغيير رهبري عربستان در آينده نزديك بعيد نيست.

اين در حالي است كه نزديك به دو ميليون و نيم نفر از مسلمانان براي اداي فريضه حج در مكه مكرمه و مدينه منوره به سر مي‌برند.

نزاع بر سر تقسيم قدرت به عنوان مسئله اي ديرينه در خاندان پادشاهي عربستان سعودي، همواره سلطنت سعودي‌ها را به چالش طلبيده است. بطوريكه در صورت وقوع بحران پادشاهي در عربستان ، دربار سعودي به عنوان اصلي‌ترين كانون بحران ساز در خاورميانه سلطه مطلق خود را بر رياض از دست خواهد داد.

خاندان آل سعود از سال 1932 ميلادي بر عربستان حكمراني مي‌كنند. ملك عبدالعزيز، اولين پادشاه عربستان منشوري دارد كه به نام منشور عبدالعزيز معروف است . در اين منشور آمده است: « تا زماني كه پسران من زنده‌اند قدرت به نوه‌هايم نخواهد رسيد.» از اين حيث برخلاف نظام‌هاي سلطنتي ديگر كه قدرت از پدر به پسر مي‌رسد ، درخاندان سعودي قدرت به برادران پادشاه انتقال مي‌يابد و به همين علت است كه در اين كشور قبيله‌اي، شاهزاده‌ها با پادشاهان سعودي اختلاف سني زيادي ندارند. بنابراين بافت قدرت در عربستان سعودي پيچيده است و اين پيچيدگي همواره هوس رسيدن شاهزادگان سعودي به قدرت را تشديد كرده است.

طي دو ساله اخير كه شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز وليعهد عربستان با بيماري سرطان دست و پنجه نرم مي كند و اميدي به بقاي وي نيست، مسئله جانشيني ملك عبدالله كه در اواسط دهه هشتاد عمر خود به سر مي‌برد و رقابت ميان شاهزادگان سعودي بر سر جانشيني وي، حكومت پادشاهي سعودي را با دوره‌اي از تغيير و تحولات در سطح رهبري‌اش مواجه مي سازد.

بنا به گفته منابع نزديك به دفتر پادشاهي عربستان، «ملك عبدالله» از امير «نايف بن عبدالعزيز» وزير كشور حمايت كرده و به صورت غير رسمي وي را به جاي «امير سلطان» وليعهد بيمار عربستان تعيين كرده است.

ملك عبدالله كه فاقد برادر تني است از برادران ناتني خود كه مدعي پادشاهي هستند (جناح سديري‌ها) احساس خطر كرده است و به همين منظور روابط نزديك و گسترده‌اي با برخي برادران ناتني ، برادر زاده‌ها و خواهرزاده‌هايش برقرار كرده است.

وي همچنين شبكه‌اي مهم از روابط با شيوخ، جناح‌هاي ديني و روساي قبايل و بافت‌هاي تكنوكرات و ديگر مذاهب ايجاد نموده است. در اين راستا است كه «ملك عبدالله» با هدف تقويت جناح خود، از «امير نايف» كه شخصيتي ديني و تكنوكرات است حمايت كرده است. بطوريكه در 27 مارس 2009 آژانس خبري رسمي سعودي در يك خبر كوتاه و شگفت انگيز، انتصاب «امير نايف» وزير كشور عربستان را به عنوان معاون دوم ملك عبدالله اعلام كرد. اين مسئله از آن نشان دارد كه «ملك عبدالله» بدليل كهولت سن براي آرام نگه داشتن حكومت خود از تلاطم جنگ قدرت بر سر جانشيني وليعهدي و حتي پادشاهي در خاندان سعودي، با انتصاب غيررسمي «نايف بن عبدالعزيز» به جاي «امير سلطان»‌ وليعهد بيمار عربستان ، گام برداشته است.
بنا به گفته منابع امنيتي عربستان، "بندر بن سلطان "، برادرزاده ملك عبدالله و رئيس سابق شوراي امنيت ملي عربستان كه مدت‌ها است در هيچ رسانه ملي حاضر نشده و تقريبا يك ماه پيش از سفر طولاني مدت خود به مغرب به رياض بازگشته است، دو سال پيش با تحريك دويست نفر از عناصر وابسته به سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي سعودي عليه حكومت ملك عبدالله قصد انجام كودتا را داشت.كودتاي بندر بن سلطان در حالي صورت گرفت كه پدرش " امير سلطان بن عبدالعزيز " با بيماري سرطان دست و پنجه نرم مي كند و نمي‌تواند به مسئوليت‌هاي خود به عنوان وليعهد رسيدگي كند و ملك عبدالله پادشاه فعلي عربستان هم هر چند از نظر جسمي سالمتر از امير سلطان به نظر مي رسد، اما او نيز از بيماري قلب و كهولت سن (‌86 سالگي ) رنج مي برد .

بندر بن سلطان در صدد بود تا با انجام كودتا ، راه رسيدن پدرش را به پادشاهي هموار نمايد تا پس از مدت كوتاهي با از ميان رفتن وي بدليل بيماري صعب العلاجش،خود زمام حكومت را به دست گيردكه در نهايت نقشه اش ،نقش بر آب شد.

كودتاي بندر بن سلطان اين مسئله را در صحنه سياسي حكومت پادشاهي عربستان تداعي مي كند كه در آينده نيز هيچ كس نمي‌تواند تضمين كند كه شاهزادگان سعودي كه فعلا علي الظاهر مهر سكوت برلب زده‌اند اقدامي عليه پادشاه و وليعهد بيمار فعلي كشور خود انجام ندهند يا حداقل پس از مرگ آنها رياض را به صحنه تاخت و تاز قدرت تبديل نكنند.