اگر میخواهید سرانجام خوبی داشته و عاقبتتان ختم بخیر گردد مقداری به تاریخ رجوع کرده و سرانجام کسانی را که رفتارهایی مشابه شما برای رسیدن به اهداف سیاسی خود داشته اند را مد نظر قرار دهید.

جهان نیوز - هرمز راسخی: در فرهنگ فولکلور ایرانی گفته شده است: «یکی از فرماندهان خوارزمشاه در هنگام رویارویی با سپاه مغولان به ایشان پناه برد و درخواست پناهندگی کرد و در عوض قول داد تا نقشه استحکامات و استراتژی های حاکمان وقت ایران را در اختیارشان قرار دهد. فرمانده مغول با اطلاع از قدرت مقاومت و ایستادگی ایرانیان این فرمانده خائن را با گرمی پذیرفت و به اطرافیانش دستور داد تا تمام اطلاعات سیاسی و نظامی او را ضبط و ثبت کنند. پس از اینکار او را نزد حاکم مغول آوردند.

این فرمانده خائن که با اشتیاق منتظر صله و پاداش بود با حکم قتلش توسط حاکم مغول روبرو شد و وقتی علت آنرا جویا شد حاکم مغول که فردی با ذکاوت بود گفت: تو که به ولی نعمت خود و کسی که تو را به این مقام و مکنت رسانده است خیانت کردی و اطلاعات او را به دشمنش دادی رحم نکنی ما که دشمنان کشور تو هستیم دیگر اصلا رحم نخواهی کرد و در موقع مقتضی به ما هم خیانت خواهی کرد در نتیجه در همان محل گردن این فرد را زدند تا درس عبرتی باشد برای دیگران».

در سال جاری انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری را پیش رو داریم و آنرا بهترین فرصت برای باز نشانی دوباره افکار سیاستمداران و حامیانشان می دانیم. در این بزنگاه مهم سوگمندانه برخی از سیاستمداران مدعی سکانداری قوه مجریه و حامیان سیاسیشان برخلاف دوره ها و دهه های قبل بکلی به افکار و شعارهای خود پشت پا زده و بقول یک ضد انقلاب فراری یک خانه تکانی فکری اساسی در خود بوجود آورده اند و چنان با گذشته خود بیگانه و به غرب گرایان و خصوصا اروپا و بویژه آمریکا از خود علاقه نشان داده و سیگنالهای وفاداری و همراهی می فرستند که انسان را انگشت به دهان می کند.

 در نتیجه پیام داستان یاد شده به برخی از این مدعیان دنیای سیاست این است که اگر میخواهید سرانجام خوبی داشته و عاقبتتان ختم بخیر گردد مقداری به تاریخ رجوع کرده و سرانجام کسانی را که رفتارهایی مشابه شما برای رسیدن به اهداف سیاسی خود داشته اند را مد نظر قرار دهید. آقایانی که همه هویت و شخصیت سیاسی خود را از انقلاب و جمهوری اسلامی و نظام ولایی منبعث از آن دارید بدانید که سینگال دادن شما به کشورهای غربی و آمریکا به اشکال مختلف، برای شما هیچ ارزشی ندارد و ایشان سابقه و مواضع گذشته شما را از یاد نخواهند برد و اگر امروز به شما لبخندی بزنند تا زمانی خواهد بود که داشته های سیاسی تان ارزشمند و قابل بهره برداری باشد و در پایان این راه گردنتان را به طرفه العینی خواهند شکست.

لذا شایسته است گذشته خود و خط سیری را که تاکنون طی کرده اید را هر از گاهی از نظر بگذرانید تا بدانید چه بودید و از کجا به کجا رسیده اید. عزتمندی امروز ملت ایران و سیاسیون آن منوط به همراهی با این شجره عزت و قدرت یعنی انقلاب اسلامی است و هر گاه که از آن جدا شوید انقلاب اسلامی نیز داده های خود را باز خواهد ستاند. اگر حاکم مغول جان فرمانده خائن را سزای خیانتش کرد اما ملت و انقلاب اسلامی، هویت و شخصیت شما باز پس خواهد گرفت و این شاید به نوعی مرگ هر روزه و دیده شدن در حالی است که نبودنتان را هزاران بار آرزو کنید.