ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (یا غرور ) وجود دارد (كه مانع تأثير آن است).
نهج البلاغه – حکمت 282
توضیح کوتاه:
1. زمین و آسمان پر از نشانه های الهی و پر از موعظه است ، هر چیزی که در جهان هستی به چشم می بینیم، خود نوعی موعظه است و می تواند وسیله ای برای توجه ما باشد.
2. حوادث و دگرگونی هایی که در طول تاریخ برای حکومت ها، دولت ها، قهرمانان، ثروتمندان، فقرا و ... رخ می دهد، نوعی موعظه برای انسان است .
3. گاهی اوقات انسان ها در لحظه شنیدن موعظه تحت تأثیر قرار می گیرند اما اندکی بعد، هوس ها و غفلت ها بر آنها عارض شده و دوباره به همان مسیر قبلی باز می گردند.
4. گاهی اوقات حب مال، شهوت و دنیا طلبی به گونه ای انسان را غافل می کند که بهترین مواعظ هم ذره ای در روح او تأثیر ندارد. موعظه را با گوش خود می شنود اما با دل و جان خود در دنیا و لذات زودگذر فرو رفته است.
5. انسانی که مغرور و خودشیفته است، موعظه در او اثر نمی کند زیرا غافل از خود و حقیقت خود است.
موعظه را قبلا دوست داشته و گوش میکردم اما وقتی دیدم برخی موعظه گران توزرد از آب دراومدن و ویلانشبنی میکنند و من لنگ پول نان شب و کرایه خانه هستم از اونا نا امید شدم1
گوینده موعظه اگر خودش عامل باشه خیلی اثرگذاری بیشتری داره. اما قرار نیست که هر کس طلا تو دستش هست، طلا شناس خوبی هم باشه! به طور کلی حق رو باید با خودش سنجید نه با گوینده و نقل کننده اش.