به گزارش جهان نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، فرزانه فراهانی_ فقر یکی از زشت‌ترین صورت‌های آسیب‌های اجتماعی را دارد و شاید اگر از آن به عنوان منشا و ریشه بسیاری از معضلات اجتماعی نام ببریم، بیراه نگفته باشیم.
طلاق، حاشیه نشینی، کودکان کار و خیابان، اعتیاد و بسیاری از آسیب‌های اجتماعی مولود منحوس فقر هستند و در شرایط فعلی که تامین معیشت مردم با مشکلات متعددی همراه است، عوارض ناشی از فقر مالی بیشتر از قبل تشدید شده است.
فقر و نداری و مشکلات مالی در شهرهای بزرگ و کوچک وجود دارد و تهران به عنوان پایتخت کشور با انواع مشکلات مردم را تحت فشار قرار داده است اما باز هم به دلیل وجود برخی از افرادی که از تمکن مالی منلسبی برخوردار هستند، چهره فقر کمتر از سایر شهرها در خود شهر تهران نمایان است و به جای آن زندگی حاشیه نشین‌های این کلانشهر پر آسیب تصویر واضحی از فقر اقتصادی را به نمایش گذاشته است.
عجیب‌ترین آگهی‌های منتشر شده در شهر!
خبر دردناک است و بیان تنها چند کلمه کوتاه از عمق دردی جانکاه به نام فقر حکایت دارد؛ فقری که نان آور جوان یک خانواده به نام پدر را مجبور به فروش قلب خود کرده است تا به گفته خودش شاید بتواند سقفی برای زن و بچه‌اش فراهم کند.
آگهی عجیب زیر را روی دیوار یکی از مغازه‌ای خیابان‌های مرکز شهر دیدم و برای انجام مصاحبه از آن عکس گرفتم و پس از ساعتها با فرد آگهی دهنده تماس گرفتم و با او صحبت کردم.
مسعود جوان 38 ساله‌ای است که ساکن شهری در یکی از استان‌های شمالی کشور است و به همراه فرزند 10 ساله و همسرش در یک منزل استیجاری زندگی می‌کنند.
به گفته مسعود وقوع بیماری کرونا شرایط کاری او را که یکی از مشاغل آزاد است را هم تحت فشار قرار داده و اجاره خانه و مغازه و تامین هزینه‌های زندگی این پدر جوان را وادار به انتشار آگهی برای فروش اصلی‌ترین عضو حیات و زندگی‌اش کرده است.
قلبم را می‌فروشم تا سقفی فراهم کنم
این پدر جوان می‌گوید که به این امید چندین نسخه از آگهی‌های فروش قلب خود را بر در و دیوار شهر تهران چسبانده است تا شاید کسی پیدا شود که در ازای خرید قلبش به زندگی زن و بچه او سر و سامانی داده و او را از شرم و خجالت زدگی در برابر آن‌ها نجات بدهد و اینطور که می‌گوید تا الان بیشتر مردم برای کنجکاوی و تمسخر با او تماس گرفته‌اند.
مسعود می‌گوید در شهر محل زندگی‌ام مغازه‌ای کوچک اجاره کرده بودم و با گرفتن جواز کسب، خوراک دام و طیور عرضه می‌کردم و تا پیش از کرونا اوضاع نسبتا بد نبود و هر طور شده بوداز پس تامین هزینه‌های آن برمی‌آمدم.
صدایش آرام اما نگرانی‌اش از پشت تلفن واضح است و می‌گوید: با شیوع کرونا کاسبی کسب و کار من هم مثل خیلی از مردم کساد شد و در حال حاضر برای به دست آوردن یک لقمه نان حلال برای زن و بچه‌ام تا کنون خیلی کارها را انجام داده‌ام اما متاسفانه هر چقدر که بیشتر تلاش می‌کنم در مقابل فشار زندگی و بدهی‌هایی که این یکسال بالا آورده‌ام بیشتر کم می‌آورم.
مسعود می‌گوید: مدتهاست به این موضوع فکر کردم که چگونه می‌توانم به مشکلات مالی پایان بدهم و تا قبل از فوتم بدهی‌های خود را با طلبکاران تسویه کنم تا بالاخره تصمیم را گرفتم.
او با لحنی ناامیدانه می‌گوید: زندگی برای امثال من با مرگ فرقی ندارد و در این حال که زنده هستم بیشتر عذاب می‌کشم و بهتر است نباشم و به جای آن زندگی فرزند و همسرم از این وضعیت خارج شود.
نقص قوانین در حوزه خرید و فروش اعضای بدن!
مجید علیمردانی وکیل پایه یک دادگستری درباره وضعیت حقوقی نشر اینگونه آگهی‌ها در فضای شهری می‌گوید: براساس قانون، پیوند اعضاء مجاز دانسته شده است اما تنها عضوی از بدن که در زمان حیات قابل اهدا و پیوند به بیماران دیگر است، کلیه، سلول‌های خونی مغر استخوان و پلاسمای خونی است.
وی تصریح کرد: در خصوص اهدای سلول‌های مغز استخوان و پلاسمای خونی مشکل زیادی وجود ندارد و در خصوص اهدای کلیه نیز بنیاد امور بیماران خاص مبلغ ۱۵ میلیون تومان و دولت هم یک میلیون تومان به عنوان هدیه، به اهدا کنندگان کلیه اهدا می‌کنند اما در خصوص اهدای سایر اعضای بدن که لزوما باید از طریق بیماران مرگ مغزی پیوند زده شود یا پیوند آن از فرد زنده، منجر به آسیب غیرقابل برگشتی می‌شود، قانونی وجود ندارد.
این وکیل پایه یک دادگستری اضافه کرد: انتشار چنین آگهی‌هایی ممکن است دروغ بوده باشد و از طرف برخی از افراد برای تحریک احساسات مردم و شروع به کلاهبرداری منتشر شده باشد.
علیمردانی یادآور شد: عقیده فقهای حقوق اسلامی نیز بر این است که فروش اعضای بدن به دلیل آسیب‌هایی که به بدن فرد وارد می‌کنند و سلامت او را با مشکل مواجه می‌سازند جایز نیست.
وی تاکید کرد: در قانون برای افرادی که برای فروش اعضای بدن خود آگهی می‌دهند و اقدام می‌کنند مجازاتی تعیین نشده است اما همانطور که گفته شد، شرعا جایز نبوده و همه فقها بر این موضوع متفق القول هستند.
فروش اعضای بدن، کلاهبرداری یا زندگی زیر خط فقر!
فشار زندگی که بر افراد وارد می‌شود استرس و افسردگی فراوانی را برای آن‌ها در بردارد و در صورت اثبات کلاهبرداری نبودن چنین مواردی، بدون تردید افرادی که به نشر آگهی برای فروش اعضای بدن خود اقدام می‌کنند از فشار روحی رنج می‌برند.
دریافت صفحه با کد QR
